۳۵۲ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

مقاله مطالعه تاثیر استفاده از نرم افزار در امر آموزش درس علوم تجربی، بر پارامترهای مهارت، یادگیری


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله مطالعه تاثیر استفاده از نرم افزار در امر آموزش درس علوم تجربی، بر پارامترهای مهارت، یادگیری و تعامل دانش آموزان word دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مطالعه تاثیر استفاده از نرم افزار در امر آموزش درس علوم تجربی، بر پارامترهای مهارت، یادگیری و تعامل دانش آموزان word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مطالعه تاثیر استفاده از نرم افزار در امر آموزش درس علوم تجربی، بر پارامترهای مهارت، یادگیری و تعامل دانش آموزان word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله مطالعه تاثیر استفاده از نرم افزار در امر آموزش درس علوم تجربی، بر پارامترهای مهارت، یادگیری و تعامل دانش آموزان word :

سال انتشار: 1394
محل انتشار: دومین کنفرانس ملی توسعه پایدار در علوم تربیتی و روانشناسی، مطالعات اجتماعی و فرهنگی
تعداد صفحات: 7
نویسنده(ها):
علی محمودیان هریس کارشناس ارشد و دبیر علوم تجربی منطقه هریس
حامد سلیم پور – دبیر علوم تجربی منطقه هریس
فرهاد طاهری مقدم – کارشناس ارشد روان شناسی تربیتی و کارشناس مسئول ابتدایی آموزش و پرورش منطقه خواجه
شاهین هریسچیان – کارشناس ارشد روان شناسی عمومی و آموزگار ابتدایی منطقه خواجه

چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش (به عنوان متغییر مستقل) با دو روش آموزش سنتی و آموزشبا بهره گیری از نرم افزار در امر آموزش درس علوم تجربی، روی متغییرهای وابسته یادگیری، مهارت وتعامل دانش آموزان بوده است. دو کلاس به عنوان نمونه انتخاب و مجموعه نمونه به دو گروه آزمایش وکنترل تقسیم شد. ابزار گردآوری اطلاعات برای متغییر یادگیری پیش آزمون و پس آزمون و برای متغییرمهارت پس آزمون و برای متغییر تعامل، کشاهده آنان ضمن درس و نظرخواهی مستقیم از آنها بوده است.تجزیه و تحلیل آزمون با استفاده از آزمون t گروه های مستقل انجام شده و نتایج نشان داده که بهره گیریاز رایانه به همراه نرم افزار های مطلوب، باعث افزایش پارامترهای یادگیری، مهارت و تعامل دانش آموزان می شود.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله ریشه یابی بحران در افغانستان؛ مساله مرزهای جنوبی word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله ریشه یابی بحران در افغانستان؛ مساله مرزهای جنوبی word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ریشه یابی بحران در افغانستان؛ مساله مرزهای جنوبی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ریشه یابی بحران در افغانستان؛ مساله مرزهای جنوبی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ریشه یابی بحران در افغانستان؛ مساله مرزهای جنوبی word :

مقاله ریشه یابی بحران در افغانستان؛ مساله مرزهای جنوبی word که چکیده‌ی آن در زیر آورده شده است، در زمستان 1388 در روابط خارجی از صفحه 93 تا 114 منتشر شده است.
نام: ریشه یابی بحران در افغانستان؛ مساله مرزهای جنوبی
این مقاله دارای 22 صفحه می‌باشد، که برای تهیه‌ی آن می‌توانید بر روی گزینه‌ی خرید مقاله کلیک کنید.
کلمات مرتبط / کلیدی:
مقاله افغانستان
مقاله مرز
مقاله خط دیوراند
مقاله طالبان
مقاله تروریسم

نویسنده(ها):
جناب آقای / سرکار خانم: موسوی سیدرسول

چکیده و خلاصه‌ای از مقاله:


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله بررسی اثر وجود صفحات مستغرق بر میزان رسوب ورودی به آبگیر جانبی کانال ذوزنقهای با تغییر نسبت


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله بررسی اثر وجود صفحات مستغرق بر میزان رسوب ورودی به آبگیر جانبی کانال ذوزنقهای با تغییر نسبت دبی آبگیری word دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی اثر وجود صفحات مستغرق بر میزان رسوب ورودی به آبگیر جانبی کانال ذوزنقهای با تغییر نسبت دبی آبگیری word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی اثر وجود صفحات مستغرق بر میزان رسوب ورودی به آبگیر جانبی کانال ذوزنقهای با تغییر نسبت دبی آبگیری word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی اثر وجود صفحات مستغرق بر میزان رسوب ورودی به آبگیر جانبی کانال ذوزنقهای با تغییر نسبت دبی آبگیری word :

سال انتشار: 1390

محل انتشار: دهمین کنفرانس هیدرولیک ایران

تعداد صفحات: 7

نویسنده(ها):

علیرضا سالم نیا – دانشجوی کارشناسی ارشد عمران- سازه های هیدرولیکی دانشگاه آزاد اسلامی و
محمود شفاعی بجستان – استاد دانشگاه شهید چمران اهواز

چکیده:

صفحات مستغرق سازه های هیدرولیکی کوچکی هستند که با ایجاد جریان ثانویه در پایین دست خود باعث تغییر در الگوی جریان و هدایت خط القعر به سمت دهانه آبگیر و در نتیجه کاهش ورود رسوب به آبگیر جانبی می شوند. از جمله پارامترهای موثر در رسوب ورودی به آبگیر، میزان نسبت دبی آبگیری است که تاثیر این پارامتر در کانال های ذوزنقه ای که در اجرا بیشتر استفاده می شوند مورد بررسی قرار نگرفته است.به این منظور آزمایش هایی در آزمایشگاه هیدرولیک دانشگاه شهید چمران اهواز با دو عدد فرود و برای سه نسبت آبگیری و در دو حالت با صفحات مستغرق و بدون صفحات مستغرق صورت گرفت.نتایج نشان می دهد با افزایش نسبت آبگیری از 7/5 درصد به 16 درصد، میزان رسوب ورودی به آبگیر در هر دو حالت بدون صفحه و با صفحه بطور متوسط 23 درصد افزایش می یابد..


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله مروری برمحرک های غیر موتوری و روشهای شبیه سازی ماهیچه در رباتیک word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله مروری برمحرک های غیر موتوری و روشهای شبیه سازی ماهیچه در رباتیک word دارای 6 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مروری برمحرک های غیر موتوری و روشهای شبیه سازی ماهیچه در رباتیک word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مروری برمحرک های غیر موتوری و روشهای شبیه سازی ماهیچه در رباتیک word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله مروری برمحرک های غیر موتوری و روشهای شبیه سازی ماهیچه در رباتیک word :

سال انتشار: 1384

محل انتشار: هشتمین کنفرانس دانشجویی مهندسی برق

تعداد صفحات: 6

نویسنده(ها):

مهدی جلالی – مهندسی رباتیک دانشگاه صنعتی شاهرود

چکیده:

یکی از مسایل مهم در صنعت امروزی و دستگاه های تولیدی و همین طور رباتیک اعم از صنعتی و غیر صنعتی محرک ها ) ) actuators هستند . هر دستگاه مکانیکی با هر مقدار پیچیدگی دارای حداقل یک محرک می باشد . تا کنون محرکهای بسیاری طراحی و ساخته شده اند و به خوبی پاسخگوی نیازها بوده اند . اما نیاز به محرک های جدید غیر موتوری چندی است که احساس شده است و تحقیق در مورد انها اغاز شده و همچنان ادامه دارد . در این مقاله به بررسی برخی محرک های غیر موتوری به خصوص sma ها و eap ها خواهیم پرداخت . همچنین برخی روشهای بکارگیری انها و بعضی از کاربرد های انها شرح داده خواهد شد .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله سفرنامه ناصر خسرو word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله سفرنامه ناصر خسرو word دارای 80 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله سفرنامه ناصر خسرو word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله سفرنامه ناصر خسرو word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله سفرنامه ناصر خسرو word :

سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی

چنین گوید ابومعین الدین ناصر خسرو القبادینی المروزی تاب الله عنه که من مردی دبیر پیشه بودم و از جمله متصرفان در اموال و اعمال سلطانی، و به کارهای دیوانی مشغول بودم و مدتی در آن شغل مباشرت نموده در میان اقران شهرتی یافته بودم. در ربیع الآخر سنه سبع و ثلثین و اربع مایه که امیر خراسان ابوسلیمان جعفری بیک داود بن مکاییل بن سلجوق بود از مرو برفتم که هر حاجت که در آن روز خواهند باری تعالی و تقدس روا کند. به گوشه ای رفتم و دو رکعت نماز بکردم و حاجت خواستم تا خدای تعالی و تبارک مرا توانگری دهد. چون به نزدیک یاران و اصحاب آمدم یکی از ایشان شعری پارسی می خواند. مرا شعری برخوان. هنوز بدو نداده بودم که او همان شعر بعینه آغاز کرد.

آن حال به فال نیک گرفتم و با خود گفتم خدای تبارک و تعالی حاجت مرا روا کرد. پس از آنجا به جوزجانان شدم و قرب یک ماه ببودم و شراب پیوسته خوردمی. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید که قولوا الحق و لو علی انفسکم. شبی در خواب دیدم که یکی مرا گفت چند خواهی خوردن از این شراب که خرد از مردم زایل کند، اگر به هوش باشی بهتر. من جواب گفتم که حکما جز این چیزی نتوانستند ساخت که اندوه دنیا کم کند. جواب داد که بیخودی و بیهوشی راحتی نباشد، حکیم نتوان گفت کسی را که مردم را بیهوشی رهنمون باشد،

بلکه چیزی باید طلبید که خرد و هوش را به افزاید. گفتم که من این را از کجا آرم. گفت جوینده یابنده باشد، و پس سوی قبله اشارت کرد و دیگر سخن نگفت. چون از خواب بیدار شدم، آن حال تمام بر یادم بود بر من کار کرد و با خود گفتم که از خواب دوشین بیدار شدم باید که از خواب چهل ساله نیز بیدار گردم. اندیشیدم که تا همه افعال و اعمال خود بدل نکنم فرح نیابم. روز پنجشنبه ششم جمادی الاخر سنه سبع و ثلثین و اربع مایه نیمه دی ماه پارسیان سال بر چهارصد و ده یزدجردی. سر و تن بشستم و به مسجد جامع شدم و نماز بکردم و یاری خواستم از باری تعالی به گذاردن آنچه بر من واجب است و دست باز داشتن از منهیات و ناشایست چنان که حق سبحانه و تعالی فرموده است .

پس از آنجا به شبورغان رفتم. شب به دیه باریاب بودم و از آن جا به راه سنکلان و طالقان به مروالرود شدم. پس به مرو رفتم و از آن شغل که به عهده من بود معاف خواستم و گفتم که مرا عزم سفر قبله است. پس حسابی که بود جواب گفتم و از دنیایی آنچه بود ترک کردم الا اندک ضروری. و بیست و سیم شعبان به عزم نیشابور بیرون آمدم و از مرو به سرخس شدم که سی فرسنگ باشد و از آنجا به نیشابور چهل فرسنگ است. روز شنبه یازدهم شوال در نیشابور شدم. چهارشنبه آخر این ماه کسوف بود و حاکم زمان طغرل بیک محمد بود برادر جعفری بیک. و مدرسه ای فرموده بود به نزدیک بازار سراجان و آن را عمارت می کردند و او به ولایت گیری به اصفهان رفته بود بار اول و دوم ذی القعده از نیشابور بیرون رفتم در صحبت خواجه موفق که خواجه سلطان بود. به راه کوان به قومس رسیدیم و زیارت شیخ بایزید بسطامی بکردم قدس الله روحه.

روز آدینه روز هشتم ذی القعده از آنجا مدتی مقام کردم و طلب اهل علم کردم. مردی نشان دادند که او را استاد علی نسائی می گفتند. نزدیک وی شدم. مردی جوان بود سخن به فارسی همی گفت به زبان اهل دیلم و موی گشوده جمعی پیش وی حاضر. گروهی اقلیدس خواندند و گروهی طب وگروهی حساب. در اثنای سخن می گفت که بر استاد ابوعلی سینا رحمه الله علیه چنین خواندم و از وی چنین شنیدم. همانا غرض وی آن بود تا من بدانم که او شاگرد ابوعلی سیناست. چون با ایشان در بحث شدم او گفت من چیزی سپاهانه دانم و هوس دارم که چیزی بخوانم. عجب داشتم و بیرون آمدم گفتم چون چیزی نمی داند چه به دیگری آموزد. و از بلخ تا به ری سه صد و پنجاه فرسنگ حساب کردم. و گویند از ری تا ساوه سی فرسنگ است و از ساوه به همادان سی فرسنگ و از ری به سپاهان پنجاه فرسنگ و به آمل سی فرسنگ. و میان ری و آمل کوه دماوند است مانند گنبدی که آن را لواسان گویند و گویند بر سر چاهی است که نوشادر از آنجا حاصل می شود. و گویند که کبرین نیز. مردم پوست گاو ببرند و پر نوشادر کنند و از سر کوه بغلطانند که به راه نتوان فرود آوردن .

پنجم محرم سنه ثمان و ثلثین و اربعمائه دهم مرداد ماه سنه خمس عشر و اربعمائه از تاریخ فرس به جانب قزوین روانه شدم و به دیه قوهه رسیدم . قحط بود و آنجا یک من نان جو به دو درهم می دادند. از آنجا برفتم، نهم محرم به قزوین رسیدم. باغستان بسیار داشت بی دیوار و خار و هیچ چیز که مانع شود در رفتن راه نبود و قزوین را شهری نیکو دیدم باروی حصین و کنگره بر آن نهاده و بازارها خوب الا آنکه آب در وی اندک بود در کاریز به زیر زمین و رییس آن شهر مردی علوی بود و از همه صناع ها که در آن شهر بود کفشگر بیش تر بود .

دوازدهم محرم سنه ثمان و ثلثین و اربعمائه از قزوین برفتم به راه بیل و قبان که روستاق قزوین است. و از آنجا به دیهی که خرزویل خوانند. من و برادرم و غلامکی هندو که با ما بود زادی اندک داشتیم. برادرم به دیه رفت تا چیزی از بقال بخرد، یکی گفت که چه می خواهی بقال منم. گفتم هرچه باشد ما را شاید که غریبیم و برگذر. گفت هیچ چیز ندارم. بعد از آن هر کجا کسی از این نوع سخن گفتی، گفتمی بقال خرزویل است. چون از آنجا برفتم نشیبی قوی بود چون سه فرسنگ برفتم دیهی از حساب طارم بود برزالحیر می گفتند. گرمسیر و درختان بسیار از انار و انجیر بود و بیشتر خودروی بود و از آنجا برفتم رودی بود که آن را شاه رود می گفتند. بر کنار دیهی بود که خندان می گفتند و باج می ستاندند از جهت امیر امیران و او از ملوک دیلمیان بود و چون آن رود از این دیه بگذرد به رودی دیگر پیوندد که آن را سپیدرود گویند و چون هر دو رود به هم پیوندند به دره ای فرود رود که مشرق است از کوه گیلان و آن آب به گیلان می گذرد و به دریای آبسکون رود و گویند که هزار و چهارصد رودخانه در دریای آبسکون ریزد و گفتند یکهزار و دویست فرسنگ دور است و در میان دریا جزایر است و مردم بسیار و من این حکایت را از مردم شنیدم. اکنون با سر حکایت و کار خود شوم،

از خندان تا شمیران سه فرسنگ بیابانکی است همه سنگلاخ و آن قصه ولایت طارم است و به کنار شهر قلعه ای بلند بنیادش بر سنگ خاره نهاده است سه دیوار در گرد او کشیده و کاریزی به میان قلعه قلعه فرو بریده تا کنار رودخانه که از آنجا آب برآورند و به قلعه برند و هزار مرد از مهتر زادگان ولایت در آن قلعه هستند تا کسی بیراهی و سرکشی نتواند کرد و گفتند آن امیر را قلعه های بسیار در ولایت دیلم باشد و عدل و ایمنی تمام باشد چنان که در ولایت او کسی نتواند که از کسی چیزی بستاند و مردمان که در ولایت وی به مسجد آدینه روند همه کفش ها را بیرون مسجد بگذارند و هیچ کس آن کسان را نبرد و این امیر نام خود را بر کاغذ چنین نویسد که مرزبان الدیلم خیل جیلان ابوصالح مولی امیرالمومنین و نامش جستان ابراهیم است.

در شمیران مردی نیک دیدم از دربند بود نامش ابوالفضل خلیفه بن علی الفلسوف. مردی اهل بود و با ما کرامت ها کرد و کرم ها نمود و با هم بحث ها کردیم و دوستی افتاد میان ما. مرا گفت چه عزم داری. گفتم سفر قبله را نیت کرده ام گفت حاجت من آنست که به وقت مراجعت گذر بر اینجا کنی تا تو را باز ببینم. بیست و ششم محرم از شمیران می رفتم چهاردهم صفر را به شهر سراب رسیدم و شانزدهم صفر از شهر سراب برفتم و از سعیدآباد گذشتم. بیستم صفر سنه ثمان ثلثین و اربعمائه به شهر تبریز رسیدم و آن پنجم شهریور ماه قدیم بود و آن شهر قصبه آذربایجان است شهری آبادان. طول و عرضش به گام پیمودم هریک هزار و چهارصد بود و پادشاه ولایت آذربایجان را چنین ذکرمی کردند در خطبه الامیر الاجل سیف الدوله و شرف المله ابومنصور و هسودان بن محمد مولی امیرالمومنین. مرا حکایت کردند که بدین شهر زلزله افتاد شب پنجشنبه هفدهم ربیع الاول سنه اربع و ثلثین و اربعمائه و در ایام مسترقه بود پس از نماز خفتن بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند. و در تبریز قطران نام شاعری را دیدم شعری نیک می گفت اما زبان فارسی نیکو نمی دانست. پیش من آمد دیوان منحیک و دیوان دقیق بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او مشکل بود از من پرسید با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من خواند .

چهاردهم ربیع الاول از تبریز روانه شدیم به راه مرند و با لشکری از آن امیر و هسودان تا خوی بشدیم و از آنجا با رسولی برفتم تا برکری و از خوی تا برکری سی فرسنگ است و در روز دوازدهم جمادی الاول آن جا رسیدیم و از آن جا به وان وسطان رسیدیم در بازار آن جا گوشت خوک همچنان که گوشت گوسفند می فروختند و زنان و مردان ایشان بر دکان ها نشسته شراب می خوردند بی تحاشی و از آن جا به شهر اخلاط رسیدم هیژدهم جمادی الاول و این شهر سرحد مسلمانان و ارمنیان است و از برکری تا اینجا نوزده فرسنگ است و آن جا امیری بود او را نصرالدوله گفتندی عمرش زیادت از صد سال بود پسران بسیار داشت هر یکی را ولایتی داده بود و در این شهر اخلاط به سه زبان سخن گویند تازی و پارسی و ارمنی و ظن من آن بود که اخلاط بدین سبب نام آن شهر نهاده اند و معامله به پول باشد و رطل ایشان سیصد درم باشد .

بیستم جمادی الاول از آن جا برفتم و به رباطی رسیدم برف و سرمایی عظیم بود و در صحرایی در پیش شهر مقداری راه چوبی به زمین فرو برده بودند تا مردم روز برف و دمه بر هنجار آن چوب می روند . از آن جا به شهر بطلیس رسیدم به دره ای در نهاده بود. آن جا عسل خریدیم صد من به یک دینار برآمده بود به آن حساب که به ما بفروختند و گفتند در این شهر کس باشد که او را در یک سال سیصد چهارصد خیک عسل حاصل شود . و از آن جا برفتیم قلعه ای دیدیم که آن راقف انظر می گفتند . یعنی بایست بنگر . از آن جا بگذشتم ،

به جایی رسیدم که آن جا مسجدی بود می گفتند که اویس قرنی قدس الله روحه ساخته است . و در آن حدد مردم را دیدم که در کوه می گردیدند و چوبی چون درخت سرو می بریدند . پرسیدم که از این چه می کنید گفتند این چوب را یک سر در آتش می کنیم و از دیگر سر آن قطران بیرون می آید همه در چاه جمع می کنیم و از آن چاه در ظروف می کنیم و به اطراف می بریم . و این ولایت ها که بعد از اخلاط ذکر کرده شد و اینجا مختصر کردیم از حساب میافارقین باشد . از آن جا به شهر ارزن شدیم شهری آبادان و نیکو بود با آب روان وبساتین و اشجار و بازارهای نیک و در آن جا به میارفاتین از این راه که ما آمدیم پانصد و پنجاه و دو فرسنگ بود و روز آدینه بیست و ششم جمادی الاول سنه ثمان و ثلثین و اربعمایه بود و در این وقت برگ درخت ها هنوز سبز بود . پاره ای عظیم بود ا ز سنگ سفید برشده هر سنگی مقدار پانصد من . و به هر پنجاه گزی برجی عظیم ساخته هم از این سنگ سفید که گفته شد .

و سرباره همه کنگره ها بر نهاده چنان که گویی امروز استاد دست ازش باز داشته است . و این شهر را یک در است از سوی مغرب و درگاهی عظیم برکشیده است به طارقی سنگین و دری آهنین بی چوب بر آن جا ترکیب کرده . و مسجد آدینه ای دارد که اگر صفت آن کرده شود به تطویل انجامد . هرچند صاحب کتاب شرحی هرچه تمام تر نوشته است و گفته که متوضای که در آن مسجد ساخته اند چهل حجره در پیش است و دو جوی آب بزرگ می گردد در همه خانه ها یکی ظاهر استعمال را و دیگر تحت الارض پنهان که ثقل می برد و چاه ها پاک می گرداند . و بیرون ازاین شهرستان در ربض کاروانسراها و بازارهاست و گرمابه ها و مسجد جامع دیگری است که روز آدینه آن جا هم نماز کنند .

و از سوی شمال سوری دیگر است که آن را محدثه گویند هم شهری است با بازار و مسجد جامع و حمامات همه ترتیبی ، و سلطان ولایت را خطبه چنین کنند الامیر الاعظم عزالاسلام سعدالدین نصرالدوله و شرف المله ابونصر احمد مردی صدساله و گفتند که هست . و رطل آن جا چهارصد و هشتاد درم سنگ باشد . این امیر شهری ساخته است برچهارفرسنگ میافارقین و آن را نصریه نام کرده اند . و از آمد تا میافارقین نه فرسنگ است .

ششم روز از دی ماه قدیم به شهر آمد رسیدیم . بنیاد شهر بر سنگی یک لخت نهاده . وطول شهر به مساحت دو هزار گام باشد و عرض هم چندین . و گرد او سوری کشیده است از سنگ سیاه که خشت ها بریده است از صد منی تا یک هزار منی و بیش تر این سنگ ها چنان به یکدیگر پیوسته است که هیچ گل و گچ در میان آن نیست . بالای دیوار بیست ارش ارتفاع دارد و پهنای دیوار ده ارش . به هر صد گز برجی ساخته که نیمه دایره آن هشتاد گز باشد و کنگره او هم از این سنگ . و از اندرون شهر در بسیار جای نردبان های سنگین بسته است که بر سر باور تواند شد .

و بر سر هر برجی جنگ گاهی ساخته . و چهار دروازه بر این شهرستان است همه آهن بی چوب هر یکی روی به جهتی از عالم .شرقی را باب الدجله گویند غربی را باب الروم .شمالی را باب الارمن و جنوبی را باب التل.و بیرون این سور سور دیگر است هم از این سنگ بالای آن ده گز.و همه ی سرهای دیوار کنگره و از اندرون کنگره ممری ساخته چنان که با سلاح تمام مرد بگذرد و بایستد وجنگ کند به آسانی .و این سور بیرون را نیز دروازه های آهنین برنشانده اند مخالف دروازه های اندرونی چنان که چون از دروازه های سور اول در روند مبلغی در فصیل بباید رفت تا به دروازه ی سور دوم رسند و فراخی فصیل پانزده گز باشد .و اندر میان شهر چشمه ای است که از سنگ خاره بیرون می آید مقدار پنج آسیا گرد , آبی به غایت خوش و هیچ کس نداند که از کجا می آید .و در آن شهر اشجار و بساتین است که از آن آب ساخته اند .

و امیر وحاکم آن شهر پسر آن نصر الدوله است که ذکر رفت .و من فراوان شهر ها و قلعه ها دیدم در اطراف عالم در بلاد عرب و عجم و هند و ترک مثل شهر آمد هیچ جا ندیدم که بر روی زمین چنان باشد و نه نیز از کسی شنیدم که گفت چنان جای دیگر دیده ام .و مسجد جامع هم از این سنگ سیاه است چنان که از آن راست و محکم تر نتواند دید . و درمیان جامع دویست و اند ستون سنگین برداشته اند هر ستونی یکپارچه سنگ و بر ستون ها طاق زده است همه از سنگ و بر سر طاق ها باز ستون ها زده است کوتاه تر از آن .و صفی دیگر طاق زده بر سر آن طاق های بزرگ .و همه بام های این مسجد به خر پشته پوشیده همه تجارت ونقارب و منقوش و مدهون کرده است.

و اندر ساحت مسجد سنگی بزرگ نهاده است و حوضی سنگین مدور عظیم بزرگ بر سر آن نهاده است و ارتفاعش قامت مردی و دور دائره آن دو گز و نایژه ای برنجین از میان حوض بر آمده که آبی صافی به فواره از آن بیرون می آید چنان که مدخل و مخرج آن آب پیدا نیست .و متوضای عظیم بزرگ و چنان نیکو ساخته استکه به از آن نباشد الا که سنگ آمد که عمارت کرده اند همه سیاه است و از آن میافارقین سپید و نزدیک مسجد کلیسایی است عظیم به تکلف هم از سنگ ساخته و زمین کلیسیا مرخم کرده به نقش ها .

و درین کلیسیا بر طارم آن که جای عبادت ترسایان است دری آهنین مشبک دیدم که هیچ جای آن دری ندیده بودم .و از شهر آمد تا حران دو راه است یکی را هیچ آبادانی نیست و آن چهل فرسنگ است .و بر راهی دیگر آبادانی و دیه های بسیار است و بیش تراهل آن نصاری باشد و آن شصت فرسنگ باشد .ما با کاروان به راه آبادانی شدیم .صحرایی به غایت هموار بود الا آن که چندان سنگ بود که ستور البته هیچ گام بی سنگ ننهادی .روز آدینه بیست و پنجم جمادی الآخر سنه ثمان و ثلثین و اربعمایه به حران رسیدیم دوم آذرماه قدیم هوای آن جا در آن وقت چنان بود که هوای خراسان در نوروز.

از آن جا برفتیم به شهری رسیدیم که قرول نام آن بود .جوانمردی ما را به خانه خود مهمان کرد .چون در خانه ی وی در آمدیم عربی بدوی در آمد نزدیک من آمد شصت ساله بوده باشد و گفت قران به من بیاموز.قل اعوذ برب الناس او را تلقین می کردم و او با من می خواند چون من گفتم من الجنه و الناس گفت ارایت الناس نیز بگویم من گفتم که آن سوره بیش از این نیست .پس گفت آن سوره نقاله الحطب کدام است و نمی دانست که اندر سوره تبت حماله الحلب گفته است نه نقاله الحطب و آن شب چندان که با وی بازگفتم سوره قل اعوذ برب یاد نتوانست گرفتن ,مردی عرب شصت ساله .

شنبه دوم رجب ثمان و ثلثین و اربعمایه به سروج آمدیم و دوم از فرات بگذشتیم و به منبج رسیدیم .و آن نخستین شهری است از شهرهای شام ,اول بهمن ماه قدیم بود و هوای آن جا عظیم خوش بود .هیچ عمارت از بیرون شهر نبود و از آن جا به شهر حلب رفتم .از میافارقین تا حلب صد فرسنگ باشد .حلب را شهر نیکو دیدم باره ای عظیم دارد ارتفاعش بیست و پنج ارش قیاس کردم و قلعه ای عظیم همه بر سنگ نهاده به قیاس چند بلخ باشد همه آبادان و بناها بر سر هم نهاده .و آن شهر باجگاه است میان بلاد شام و روم و دیار بکر و مصر و عراق .و از این همه بلاد تجار و بازرگانان آن جا روند .چهار دروازه دارد باب الیهود , با ب الله , با ب الجنان , باب انطاکیه و سنگ بازار آن جا رطل ظاهری چهار صد و هشتاد درم باشد و از آن جا چون سوی جنوب روند بیست فرسنگ حما باشد و بعد از آن حمص و تا دمشق پنجاه فرسنگ باشد از حلب و از حلب تا انطاکیه دوازده فرسنگ باشد و به شهر طرابلس همین قدر و گویند تا قسطنطنیه دویست فرسنگ باشد .

یازدهم رجب از شهر حلب بیرون آمدیم به سه فرسنگ دیهی بود جند قنسرین می گفتند .و دیگر روز چون شش فرسنگ شدیم به شهر سرمین رسیدیم بارو نداشت .شش فرسنگ دیگر شدیم معره النعمان بود باره ای سنگین داشت شهری آبادان و بر در شهر اسطوانه ای سنگین دیدم چیزی در آن نوشته بود به خطی دیگر از تازی .از یکی پرسیدم که این چه چیز است گفت طلسم کژدمی است که هرگز عقرب در این شهر نباشد و نیاید و اگر از بیرون آورند و رها کنند بگریزد و در شهر نیاید .بالای آن ستون ده ارش قیاس کردم ,

و بازارهای او بسیار معمور دیدم و مسجد آدینه شهر بر بلندی نهاده است در میان شهر که از هر جانب که خواهند به مسجد در شوند سیزده درجه بر بالا باید شد و کشاورزی ایشان همه گند م است و بسیار است و درخت انجیر و زیتون و پسته و بادام و انگور فراوان است .و آب شهر از باران و چاه باشد در آن مردی بود که ابوالعلاء معری می گفتند نابینا بود و رییس شهر او بود .نعمتی بسیار داشت و بندگان و کارگران فراوان و خود همه شهر او را چون بندگان بودند و خود طریق زهد پیش گرفته بود گلیمی پوشیده و در خانه نشسته بود .

نیم من نان جوین را تبه کرده که جز آن هیچ نخورد و من این معنی شنیدم که در سرای باز نهاده استو نواب و ملازمان او کار شهر می سازند مگر به کلیات که رجوعی به او کنند و وی نعمت خویش از هیچ کس دریغ ندارد و خود صائم اللیل باشد و به هیچ شغل دنیا مشغول نشود , و این مرد در شعر وادب به درجه ای است که افاضل شام و مغرب و عراق مقرند که در این عصر کسی به پایه ی او نبوده است و نیست , و کتابی ساخته است آن را الفصول و الغایات نام نهاده و سخن ها آورده است مرموز و مثل ها به الفاظ فصیح و عجیب که مردم بر آن واقف نمی شوند مگر بر بعضی اندک و آن کسی نیز که بر وی خواند ,چنان او را تهمت کردند که تو این کتاب را به معارضه ی قرآن کرده ای .و پیوسته زیادت از دویست کس از اطراف آمده باشند و پیش او ادب و شعر خوانند و شنیدم که او را زیادت ازصد هزار بیت شعر باشد , کسی از وی پرسید که ایزد تبارک و تعالی این همه مال ومنال تو را داده است چه سبب است که مردم را می دهی و خویشتن نمی خوری .جواب داد که مرا بیش از این نیست که می خورم و چون من آن جا رسیدم این مرد هنوز در حیات بود .

پانزدهم رجب ثمان و ثلثین و اربعمایه از آن جا به کویمات شدیم.و از آن جا به شهر حما شدیم شهری خوش آبادان بر لب آب غاصی و این آب را از آن سبب عاصی گویند که به جانب روم می رود .یعنی چون از بلاد اسلام به بلاد کفر می رود عاصی است و بر آب دولاب های بسیار ساخته اند .پس از آن جا راه دو می شود یکی به جانب ساحل و آن غربی شام است و یکی جنوبی به دمشق می رود .ما به را ه ساحل رفتیم .در کوه چشمه ای دیدم که گفتند هر سال چون نیمه شعبان بگذرد آب جاری شود از آن جا و سه روز روان باشد و بعد از سه روز یک قطره نیاید تا سال دیگر .مردم بسیار آن جا به زیارت روند و تقرب جویند و به خداوند سبحانه و تعالی و عمارت و حوض ها ساخته اند آن جا چون از آن جا گذشتیم به صحرایی رسیدیم که همه نرگس بود شکفته چنان که تمامت آن صحرا سپید می نمود از بسیاری نرگس ها .

از آن جا برفتیم به شهری رسیدیم که آن را عرقه می گفتند .چون از عرق دو فرسنگ بگذشتیم به لب دریا رسیدیم و برساحل دریا روی از سوی جنوب پنج فرسنگ برفتیم به شهر طرابلس رسیدیم و از حلب تا طرابلس چهل فرسنگ بود بدین را ه که ما نرفتیم .روز شنبه پنجم شعبان آن جا رسیدیم .حوالی شهر همه کشاورزی و بساتین و اشجار بود و نیشکر بسیار بود , و درختان نارنج و ترنج و موز و لیمو و خرما و شیره نیشکر در آن وقت می گرفتند .شهر طرابلس چنان ساخته اند که سه جانب او با آب دریاست که چون آب دریا موج زند مبلغی بر باروی شهر بر رود چنان که یک جانب که با خشک دارد کنده ای عظیم کرده اند و در آهنین محکم بر آن نهاده اند .

جانب شرقی بارو از سنگ تراشیده است و کنگره ها و مقاتلات همچنین . و عراده ها بر سر دیوار نهاده . خوف ایشان از طرف روم باشد که به کشتی ها قصد آن جا کنند . و مساحت شهر هزار ارش است در هزار ارش تیمه چهار و پنج طبقه و شش نیز هم هست و کوچه ها و بازهار ها نیکو پاکیزه که گویی هر یکی قصری است آراسته و هر طعام و میوه و ماکول که در عجم دیده بودم همه آن جا موجود بود بل به صد درجه بیش تر . و در میان شهر مسجدی آدینه عظیم پاکیزه و نیکو آراسته و حصین ، و در ساحت مسجد قبه ای بزرگ ساخته و در زیر قبه حوضی است از رخام و در میانش فواره برنجین و در بازار مشرعه ای ساخته است که به پنج نایژه آب بسیار بیرون می آید که مردم برمی گیرند و فاضل بر زمین می گذرد و به دریا می رود ، و گفتند که بیست هزار مرد در این شهر است ، و سواد و روستاق های بسیار دارد ، و آن جا کاغذ نیکو سازند مثل کاغذ نیکو سازند مثل کاغذ سمرقندی بل بهتر ،

و این شهر تعلق به سلطان مصر داشت ، گفتند سبب آن که وقتی لشکری از کافر روم آمده بود و این مسلمانان به آن لشکر جنگ کردند و آن لشکر را قهر کردند سلطان مصر خراج از آن شهر برداشت و همیشه لشکری از آن سلطان آن جا نشسته باشد و سالاری بر سر آن لشکر تا شهر را از دشمن نگاه دارند ، و باجگاهی است آن جا که کشتی های که از اطراف روم و فرنگ و اندلس و مغرب بیاید عشر به سلطان دهند ، و ارزاق لشکر از آن باشد ، و سلطان را آن جا کشتی ها باشد که به روم و سقیله و مغرب روند و تجارت کنند ، و مردم این شهر همه شیعه باشند ، و شیعه به هر بلاد مساجد نیکو ساخته اند . در آن جا خانه ها ساخته بر مثال رباط ها اما کسی در آن جا مقام نمی کند و آن را مشهد خوانند و از بیرون شهر طرابلس هیچ خانه نیست مگر مشهد دو سه چنان که ذکر رفت .

پس از این شهر همچنان بر طرف دریا روی سوی جنوب . به یک فرسنگی حصاری دیدم که آن را قلمون می گفتند ، چشمه ای آب اندرون آن بود . از آن جا برفتم به شهر طرابرزن و از طرابلس تا آن جا پنج فرسنگ بود . نو از آن جا به شهر جبیل رسیدیم و آن شهری است مثلث چنان که یک گوشه آن به دریاست ، و گرد وی دیواری کشیده بسیار بلند و حصین ، و همه گرد شهر درختان خرما و دیگر درخت های گرمسیری . کودکی را دیدم گلی سرخ و یکی سپید تازه در دست داشت و آن روز پنجم اسفندارمذ ماه قدیم سال بر چهارصد و پانزده از تاریخ عجم . و از آن جا به شهر بیروت رسیدیم . طاقی سنگین دیدم چنان که راه به میان آن طاق بیرون می رفت ، بالای آن طاق پنجاه گز تقدیم کردم ،

و از جوانب او تخته سنگ های سفید برآورده چنان که هر سنگی از آن زیادت از هزار من بود ، و این بنا را از خشت به مقداری بیست گز جهد در آغوش دو مرد گنجد ، و بر سر این ستون ها طاق ها زده است به دو جانب همه از سنگ مهندم چنان که هیچ گچ و گل د راین میان نیست ، و بعد از آن طاقی عظیم بر بالای آن طاق ها به میانه راست ساخته اند به بالای پنجاه ارش ، و هر تخته سنگی را که در آن طاق بر نهاده است هر یکی را هشت ارش قیاس کردم در طول و در عرض چهار ارش که هر یک از آن تخمینا هفت هزار من باشد ف و اطن همه سنگ ها را کنده کاری و نقاشی خوب کرده چنان که در چوب بدان نیکویی کم کنند ، و جز این طاقی بنای دیگر نمانده است بدای حوالی .

پرسیدم که این چه جای است گفتند که شنیده ایم که این در باغ فرعون بوده است و بس قدیم است ، و همه صحرای آن ناحیت ستون های رخام است و سرستون ها و تن ستون ها همه رخام منقوش مدور و مربع و مسدس و مثمن و سنگ عظیم صلب که آهن بر آن کار نمی کند وبدان حوالی هیچ جای کوهی نه که گمان افتد که از آن جا بریده اند و سنگی دیگر همچو معجونی می نمود آن چنان که سنگ های دیگر مسخر آهن بود . و اندر نواحی شام پانصد هزار ستون یا سر ستون و تن بیش افتاده است که هیچ آفریده نداند که آن چه بوده است یا از کجا آورده اند .

پس از آن به شهر صیدا رسیدیم هم بر لب دریا . نیشکر بسیار کشته بودند . و باره ای سنگین محکم دارد و سه دروازه و مسجد آدینه خوب با روحی تمام . همه مسجد حصیرهای منقش انداخته و بازاری نیکو آراسته چنان که چون آن بدیدم گمان بردم که شهر را بیاراستند قدوم سلطان را یا بشارتی رسیده است . چون پرسیدم گفتند رسم این شهر همیشه چون باشد . و باغستان و اشجار آن چنان بود که گویی پادشاهی ساخته است به هوس ، و کوشکی در آن برآورده و بیش تر درخت ها پربار بود .

چون از آن جا پنج فرسنگ بشدیم به شهر صور رسیدیم .شهری بود درکنار دریا سنجی بوده بود و آن جا آن شهر ساخته بود و چنان بود که باره شهرستان صد گز بیش بر زمین خشک نبود باقی اندر آب دریا بود و باره ای سنگین تراشیده و درزهای آن را به قیر گرفته تا آب در نیاید ، و مساحت شهر هزار در هزار قیاس کردم و نیمه پنج شش طبقه بر سر یک دیگر و فواره بسیار ساخته و بازارهای نیکو و نعمت فراوان . و این شهر صور معروف است به مال و توانگری درمیان شهر های ساحل شام ، و مردمانش بیش تر شیعه اند . و قاضی بود آن جا مردی سنی مذهب پسر ابوعقیل می گفتند مردی نیک و توانگر . و بر در شهر مشهدی راست کرده اند و آن جا بسیار فرش و طرح و قنادیل و چراغدان های زرین و نقره گین نهاده ، و شهر بر بلندی است و آب شهر از کوه می آید ، و بر در شهر طاق های سنگین ساخته اند و آب بر پشت آن طاق ها به شهر اندر آورده و در آن کوه دره ای است مقابل شهر که چون روی به مشرق بروند به هجده فرسنگ به شهر دمشق رسند .

و چون ما از آن جا هفت فرسنگ برفتیم به شهرستان عکه رسیدیم و آن جا مدینه عکا نویسند .شهر بر بلندی نهاده زمینی کج و باقی هموار و در همه ساحل که بلندی نباشد شهر نسازند از بیم غلبه آب دریا و خوف امواج که بر کرانه می زند . و مسجد آدینه در میان شهر است و از همه شهر بلندتر است و اسطوانه ها همه رخام است . در دست راست قبله از بیرون قبر صالح پیغمبر علیه السلام . و ساحت مسجد بعضی فرش سنگ انداخته اند و بعضی دیگر سبزی کشته ، و گنبد که آدم علیه السلام آن جا زراعت کرده بود و شهر را مساحت کردم درازی دو هزار ارش بود و پهنا پانصد ارش ،

باره به غایت محکم و جانب غربی و جنوبی آن با دریاست و بر جانب جنوب مینا است ، و بیش تر شهر های ساحل را میناست و آن چیزی است که جهت محافظت کشتی ها ساخته اند مانند اسطبل که پشت بر شهرستان دارد . و دیوارها بر لب آب دریا در آمده و درگاهی پنجاه گز بگذاشته بی دیوار الا آن که زنجیرها سست کنند تا به زیر آب فرو روند و کشتی بر سر آن زنجیر از آب بگذرد و باز زنجیرها بکشند تاکسی بیگانه قصد این کشتی ها نتواند کرد . و به دروازه شرقی بر دست چپ چشمه ای است که بیست وشش پایه فرو باید شد تا به آب رسند و آن را عین البقر گویند و می گویند که آن چشمه را آدم علیه السلام پیدا کرده است و گاو خود را از آن جا آب داده و از آن سبب آن چشمه را عین البقر می گویند .

و چون از این شهرستان عکه سوی مشرق روند کوهی است که اندر آن مشاهد انبیاست علیهم السلام پیدا کرده است و گاو خود را از آن جا آب داده و از آن سبب آن چشمه را عین البقر می گویند . و چون ازاین شهرستان عکه سوی مشرق روند کوهی است که اندر آن مشاهد انبیاست علیهم السلام و این موضع از راه برکنار است کسی را که به رمله رود . مرا قصد افتادکه آن مزارهای متبرک را ببینم و برکات از حضرت ایزد تبارک و تعالی بجویم . مردمان عکه گفتند آن جا قومی مفسد در راه باشند که هر که را غریب بینند تعرض رسانند و اگر چیزی داشته باشد بستانند . من نفقه که داشتم در مسجد عکه نهادم و از شهر بیرون شدم از دروازه شرقی روز بیست و سیوم شعبان سنه ثمان و ثلثین و اربعمایه اول روز زیارت قبر عک کردم که بای شهرستان او بوده است و او یکی از صالحان وبزرگان بوده و چون با من دلیلی نبود که آن راه داند متحیر می بودم ناگاه از فضل باری تبارک و تعالی همان روز مردی با من پیوست که او از آذربایجان بود و یک بار دیگر آن مزارت متبرکه را دریافته بود دوم کرت بدان عزیمت روی بدان جانب آورده بود .بدان موهبت شکر باری را تبارک و تعالی دو رکعت نماز بگذاردم و سجده شکر کردم که مرا توفیق می داد تا برعزمی که کرده بودم وفا می کردم . به دیهی رسیدم که آن را پروه می گفتند ،

آن جا قبر عیش و شمعون علیها السلام را زیارت کردم و از آن جا به مغاک رسیدم که آن را دامون می گفتند ، آن جا نیز زیارت کردم که گفتند قبر ذوالکفل است علیه السلام و از آن جا به دیهی دیگر رسیدم که آن را اعبلین می گفتند و قبر هود علیه السلام آن جا بود زیارت آن دریافتم . اندرحظیره او درختی خرتوت بود و قبر عزیز النبی علیه السلام آن جا بود زیارت آن کردم و روی سوی جنوب برفتم به دیهی دیگر رسیدم که آن را حظیره می گفتند و بر جانب مغربی این دیه دره ای بود و در آن دره چشمه آب بود پاکیزه که از سنگ ساخته و سقف سنگین در زده و دری کوچک بر آن جا نهاده چنان که مرد به دشواری در تواند رفتن و دو قبر نزدیک یکدیگر آن جا نهاده یکی از آن شعیب علیه السلام و دیگری از آن دخترش که زن موسی علیه السلام بود .

مردم آن دیه آن مسجد و مزار را تعهد نیکو کنند از پاک داشتن و چراغ نهادن و غیره .و آن جا به دیهی شدم که آن را اربل می گفتند و بر جانب قبله آن دیه کوهی بود و اندر میان آن کوه حظیره ای و اندر آن حظیره چهار گور نهاده بود از آن فرزندان یعقوب علیه السلام که برادران یوسف علیه السلام بودند ، و از آن جا برفتم تلی دیدم زیر آن تل غاری بود که قبر مادر موسی علیه السلام در آن غار بود .

زیارت آن جا دریافتم و از آن جا برفتم دره ای پیدا آمد به آخر آن دره دریایی به دید (پدید) آمد کوچک و شهر طبریه بر کنار آن دریاست . طول آن دریا به قیاس شش فرسنگ و عرض آن سه فرسنگ باشد و آب آن دریا خوش بامزه وشهر بر غربی دریاست و همه آب های گرمابه های شهر و فضله آب ها بدان دریا می رود و مردم آن شهر و ولایت که برکنار آن دریاست همه آب از این دریا خورند ، و شنیدم که وقتی امیری بدین شهر آمده بود ، فرمود که راه آن پلیدی ها و راه آب های چرکین که در آن جا بود بگشودند باز آب دریا خوش شد ، و این شهر را دیوار ندارد و بناهای بسیار در میان آب است و زمین دریا سنگ است و منظرها ساخته اند بر سر اسطان های رخام که اسطوان ها در آب است ، و در آن دریا ماهی بسیار است ،

و درمیان شهر مسجد آدینه است و بر در مسجد چشمه ای است و بر سر آن چشمه گرمابه ای ساخته اند و آب چنان گرم است که تا به آب سرد نیامیزند بر خود نتوان ریخت و گویند آن گرمابه سلیمان بن داوود علیه السلام ساخته است و من در آن گرمابه رسیدم ، و اندر این شهر طبریه مسجدی است که آن را مسجد یاسمن گویند با جانب غربی مسجدی پاکیزه در میان مسجد دکانی بزرگ است و بر وی محراب ها ساخته و گرد بر گرد آن دکان درخت یاسمن نشانده که مسجد را به آن بازخوانند و رواقی است بر جانب مشرق قبر یوشع بن نون در آن جاست و در زیر آن دکان قبر هفتاد پیغمبر است علیهم السلام که بنی اسراییل که بنی اسراییل ایشان را کشته اند ، و سوی جنوب شهر دریای لوط است و آن آب تلخ دارد یعنی دریای لوط بر کنار آن دریای لوط است اما هیچ اثری نمانده است . از شخصی شنیدم که گفت در دریای تلخ که دریای لوط است چیزی می باشد مانند گاوی از کف دریا فراهم آمده سیاه که صورت گو دارد و به سنگ می ماند اما سخت نیست و مردم آن را برگیرند و پاره کنند و به شهرها و ولایت ها برند .

هر پاره که از آن در زیر درختی کنند . هرگز کرم در زیر آن درخت نیفتد و در آن موضع بیخ درخت را زیان نرساند و بستان از کرم و حشرات زیر زمین غمی نباشد و العهده علی الراوی و گفت عطاران نیز بخرند و می گویند کرمی در داروها افتد و آن را نقره گویند دفع آن کند ، و در شهر طبریه حصیر سازند که مصلی نمازی از آن است همان جا به پنج دینار مغربی بخرند ، و آن جا در جانب غربی کوهی است و بر آن کوهی است و بر آن کوه پاره ای سنگ خاره است به خط عبری بر آن جا نوشته اند که به وقت آن کتابت ثریا به سر حمل بود ، و کور ابی هریره آن جاست بیرون شهر در جانب قبله اما کسی آن جا به زیارت نتواند رفتن که مرمان آن جا شیعه باشند و چون کسی آن جا به زیارت رود کودکان غوغا و غلبه به سر آن کس برند و زحمت دهند و سنگ اندازند . از این سبب من نتوانستم زیارت آن کردن ، چون از زیارت آن موضع بازگشتم به دیهی رسیدم که آن را کفر کنه می گفتند و جانب جنوب این دیه پشته ای است و بر سر آن پشته صومعه ساخته اند نیکو و دری استوار بر آن جا نهاده و گور یونس النبی علیه السلام در آن جاست و بر در صومعه چاهی است و آبی خوش دارد ،

چون آن زیارت دریافتم از آن جا با عکه آمدم و از آن جا تا عکه چهار فرسنگ بود و یک روز در عکه بودیم . بعد از آن از آن جا برفتیم و به دیهی رسیدیم که آن را حیفا می گفتند و تا رسیدن بدین دیه در راه ریگ فراوان بود از آن که زرگران در عجم به کار دارند و ریگ مکی گویند ، و این دیه حیفا بر لب دریاست و آن جا نخلستان و اشجار بسیار دارند . آن جا کشتی سازان بودند و آن کشتی های دریای را آن جا جودی می گفتند . از آنجا جا به دیهی دیگر رفتیم به یک فرسنگی که آن را کنیسه می گفتند از آن جا راه از دریا بگردید و به کوه در شد سوی مشرق و صحراها و سنگستان ها بود که وادی تماسیح می گفتند . چون فرنسگی دو برفتیم دیگر بار راه به کناردریا افتاد و آن جا استخوان حیوانات بحری بسیار دیدیم که در میان خاک و گل معجون شده بود و همچو سنگ شده از بس موج که بر آن کوفته بود .

و از آن جا به شهری رسیدیم و آن را قیساریه خوانند و از عکه تا آن جا هفت فرسنگ بود شهری نیکو با آب روان و نخلستان و درختان نارنج و باروی حصین و دری آهنین و چشمه های آب روان در شهر مسجد آدینه ای نیکو چنان که چون در ساحت مسجد نشسته باشند تماشا و تفرج دریا کنند ، و خمی رخامین آن جا بود که همچو سفال چینی آن را تنک کرده بودند چنان که صد من آب در آن گنجد ، روز شنبه سلخ شعبان از آن جا برفتیم همه بر سر ریگ مکی برفتیم مقدار یک فرسنگ و دیگر باره درختان انجیر و زیتون بسیار دیدیم همه راه از کوه و صحرا ، چون چند فرسنگ برفتیم به شهری رسیدیم که آن شهر را کفرسایا و کفر سلام می گفتند از این شهر تا رمله سه فرسنگ بود و همه راه درختان بود چنان که ذکر کرده شد .

روز یکشنبه غره رمضان به رمله رسیدیم واز قیساریه تا رمله هشت فرسنگ بود و آن شهرستانی بزرگ است و باروی حصین از سنگ و گچ دارد بلند و قوی و دروازهای آهنین برنهاده ، و از شهر تا لب دریا سه فرسنگ است ، و آب ایشان از باران باشد و اندر هر سرای حوض های بزرگ است که چون پر آب باشد هرکه خواهد گیرد و نیز دور مسجد آن جا را سیصد گام اندر دویست گام مساحت است ، بر پیش صفه نوشته بودند که پانزدهم محرم سنه خمس و عشرین و اربعمایه اینجا زلزله ای بود قوی و بسیار عمارات خراب کرد ام کس را از مردم خللی نرسید . در این شهر رخام بسیار است و بیش تر سراها و خان های مردم مرخم است به تکلف و نقش ترکیب کرده و رخام را به اره می برند که دندان ندارد و ریگ مکی در آن جا می کنند و اره می کشند بر طول عمودها نه برعرض چنانکه چوب از سنگلاخ الواح می سازند و انواع و الوان رخام ها آن جا دیدم از ملمع و سبز و سرخ و سیاه و سفید و همه لونی ، و آن جا نوعی زنجیر است که به از آن هیچ جا نباشد و از آن جا به همه اطراف بلاد می برند ، و این شهر رمله را به ولایت شام و مغرب فلسطین می گویند .

سیوم رمضان از رمله برفتیم به دیهی رسیدیم که خاتون می گفتند ، و از آن جا به دیهی دیگر رفتیم که آن را قریه العنب می گفتند ، در راه سداب فراوان دیدیم که خودروی بر کوه و صحرا رسته بود . در این دیه چشمه آب نیکو خوش دیدیم که از سنگ بیرون می آمد و آن جا آخرها ساخته بودند و عمارت کرده . و از آن جا برفتیم روی بر بالا کرده تصور بود که بر کوهی می رویم که چون بردیگر جانب فرو رویم شهر باشد .چون مقداری بالا رفتیم صحرای عظیم در پیش آمد ، بعضی سنگلاخ و بعضی خاکناک . بر سر کوه شهر بیت المقدس نهاده است و از طرابلس که ساحل است تا بیت المقدس پنجاه و شش فرسنگ واز بلخ بیت المقدس هشتصد و هفتاد وشش فرسنگ است .

خامس رمضان سنه ثمان و ثلثین و اربعمائه در بیت المقدس شدیم . یک سال شمسی بود که از خانه بیرون آمده بودم و مادام در سفر بوده که به هیچ جای مقامی و آسایشی تمام نیافته بودیم . بیت المقدس را اهل شام و آن طرف ها قدس گویند ، و از اهل آن ولایات کسی که به حج نتواند رفتن در همان موسم به قدس حاضر شود و به موقف بایستد و قربان عید کند چنان که عادت است و سال باشد که زیادت از بیست هزار خلق در اوایل ماه ذی الحجه آن جا حاضر شوند و فرزندان برند و سنت کنند و از دیار روم و دیگر بقاع همه ترسایان و جهودان بسیار آن جا روند به زیارت کلیسا و کنشت که آن جاست و کلیسای بزرگ آن جا صفت کرده شود به جای خود . سواد و رستاق بیت المقدس همه کوهستان همه کشاورزی و درخت زیتون و انجیر و غیره تمامت بی آب است و نعمت های فراوان و ارزان باشد و کدخدایان باشند که هریک پنجاه هزارمن روغن زیتون در چاه ها و حوض ها پر کنند و از آن جا به اطراف عالم برند و گویند به زمین شام قحط نبوده است و از ثقات شنیدم که پیغمبر را علیه السلام و الصلوه به خواب دید یکی از بزرگان که گفتی یا پیغمبر خدا ما را در معیشت یاری کن . پیغمبر علیه السلام در جواب گفتی نان و زیت شام بر من .اکنون صفت شهر بیت المقدس کنم . شهری است بر سر کوهی نهاده و آب نیست مگر از باران و به رستاق ها چشمه های آب است اما به شهر نیست چه شهر بر سنگ نهاده است و شهری است بزرگ که آن وقت که دیدیم بیست هزار مرد د روی بودند و بازارهای نیکو و بناهای عالی و همه زمین شهر به تخته سنگ های فرش انداخته و هرکجا کوه بو

ده است و بلندی بریده اند و همواره کرده چنان که چون باران بارد همه زمین پاکیزه شسته ، در آن شهر صناع بسیارند هر گروهی را رسته ای جدا باشد ، و جامع مشرقی است و باروی مشرقی شهر باروی جامع است چون از جامع بگذری صحرایی بزرگ است عظیم هموار و آن را ساهره گویند و گویند که دشت قیامت خواهد بود و حشر مردم آن جا خواهند کرد بدین سبب خلق بسیار از اطراف عالم بدانجا آمده اند و مقام ساخته تا در آن شهر وفات یابند و چون وعده حق سبحانه و تعالی در رسد به میعادگاه حاضر باشند .خدایا در آن روز پناه بندگان تو باش و عفو تو آمین یا رب العالمین .برکناره آن دشت مقبره ای است بزرگ وب سیار مواضع بزرگوار که مردم آن جا نماز کنند و دست به حاجات بردارند و ایزد سبحانه تعالی حاجات ایشان روا گرداند اللهم تقبل حاجاتنا و اغفر ذنوبنا سیئاتنا وارحمنا برحمتک یا ارحم الراحمین .میان جامع و این دشت ساهره وادی ای است عظیم ژرف و در آن وادی که همچون خندق است بناهای بزرگ است بر نسق پیشینیان و گنبدی سنگین دیدم تراشیده و بر سر خانه ای نهاده که از آن عجب تر نباشد تا خود آن را چگونه از جای برداشته باشند و در افواه بود که آن خانه فرعون است و آن وادی جهنم . پرسیدم که این لقب که بر این موضع نهاده است ، گفتند به روزگار خالفت عمر خطاب رضی الله عنه بر آن دشت ساهره لشکرگاه بزد و چون بدان وادی نگریست گفت این وادی جهنم است و مردم عوام چنین گویند هر کس که به سر آن وادی شود آواز دوزخیان شنود که صدا از آن جا برمی آید . من آن جا شدم اما چیزی نشنیدم . و چون از شهر به سوی جنوب نیم فرسنگی بروند و به نشیبی فرو روند چشمه آب از سنگ بیرون می آید آن را عین سلوان گویند . عمارات بسیار بر سر آن چشمه کرده اند و آب آن به دیهی می رود و آن جا عمارات بسیار کرده اند و بستان ها ساخته و گویند . هر که بدان آب سر و تن بشوید رنج ها وبیماری های مزمن از و زائل شود و بر آن چشمه وقف ها بسیار کرده اند ، و بیت المقدس را بیمارستان نیک است و وقف بسیار دارد و خلق بسیار را دارو و شربت دهند و طبیبان باشند که از وقف مرسوم ستانند وو آن بیمارستان و مسجد آدینه برکنار وادی جهنم است ، و چون از سوی بیرون مسجد آن دیوار که با وادی است بنگرند صد ارش باشد به سنگ های عظیم آورده چنان که گل و گچ در میان نیست و از اندرون مسجد همه سردیوارها راست است . و از برای سنگ صخره که آن جا بوده است مسجد هم آن جا

بنا نهاده اند و این سنگ صخره آن است که خدای عزوجل موسی علیه السلام را فرمود تا آن را قبله سازد و چون این حکم بیامد و موسی آن را قبله کرد بسی نزیست و هم در آن زودی وفات کرد تا به روزگار سلیمان علیه السلام که چون قبله صخره بود مسجد گرد صخره بساختند چنان که صخره در میان مسجد بود و محراب خلق و تا عهد پیغمبر ما محمد مصطفی علیه الصلوه و السلام هم آن قبله می دانستند و نماز را روی بدان جانب کردند تا آن گاه که ایزد تبارک و تعالی فرمود که قبله خانه کعبه باشد و صفت آن به جای خود بیاید . می خواستم تا مساحت این مسجد بکنم .گفتم اول هیات و وضع آن نیکو بدانم و ببینم بعد از آن مساحت کنم . مدت ها د رآن مسجد می گشتم و نظاره می کردم پس در جانب شمالی که نزدیک قبه یعقوب علیه السلام است بر طاقی نوشته دیدم در سنگ که طول این مسجد هفتصد و چهار ارش است . و عرض صد و پنجاه و پنج ارش به گز ملک و گز ملک آن است که به خراسان آن گز را شایگان گویند و آن یک ارش و نیم باشد چیزکی کم تر .زمین مسجد فرش سنگ است و درزها به ارزیر گرفته و مسجد شرقی شهر و بازار است که چون از بازار به مسجد روند روی به مشرق باشد درگاهی عظیم نیکو مقدا ر سی گز ارتفاع در بیست گز عرض اندام داده برآورده اند و دو جناح باز بریده درگاه و روی جناح و ایوان درگاه منقش کرده همه به میناهای ملون که در گچ نشانده بر نقشی که خواسته

اند چنان که چشم از دیدن آن خیره ماند و کتابتی همچنین به نقش مینا بر آن درگاه ساخته اند و لقب سلطان مصر بر آن جا نوشته که چون آفتاب بر آن جا افتد شعاع آن چنان باشد که عقل در آن متحیر شود و گنبدی بس بزرگ بر سر این درگاه ساخته از سنگ منهدم و دو در تکلف ساخته روی درها به برنج دمشقی که گویی زر طلاست . زر کوفته و نقش های بسیار در آن کرده هر یک پانزده گز بالا و هشت گز پهنا و این در را باب علیه السلام گویند . چون از این در در روند بر دست راست دو رواق است بزرگ هر یک بیست و نه ستون رخام دارد با سرستون ها ونعل های مرخم ملون ، درزها به ارزیر گرفته . بر سر ستون ها طارق ها از سنگ زده بی گل و گچ بر سر هم نهاده چنان که هر طاقی چهار پنج سنگ بیش نباشد و این رواق ها کشیده است تا نزدیک مقصوره ، و چون از در در روند بر دست چپ که آن شمال است رواقی دراز کشیده است شصت و چهارطاق همه بر سر ستون های رخام ، و دری دیگر است هم بر این دیوار که آن را باب السقر گویند ، و درازی مسجد از شمال به جنوب است تا چون مقصوره از آن باز بریده است ساحت مربع آمده که قبله در جنوب افتاده است ، و از جانب شمال دو در دیگر است در پهلوی یکدیگر هر یک هفت گز عرض در دوازده گز ارتفاع و این در را باب الاسباط گویند ، و چون ازین در بگذری هم بر پهنای مسجد که سوی مشرق می رود باز در گاهی عظیم بزرگ است و سه در پهلوی هم بر آن

جاست همان مقدار که باب الاسباط است و همه را به آهن و برنج تکلفات کرده چنان که از آن نیکوتر کم باشد و این در را باب الابواب گویند از آن سبب که مواضع دیگر درها جفت جفت است مگر این سه در است و میان آن دو درگاه که بر جانب شمال است . در این رواق که طاق های آن بر پیلپای هاست قبه ای است و این را به ستون های مرتفع برداشته و آن را به قندیل و مسرج ها بیاراسته و آن را قبه یعقوب علیه السلام گویند و آن جای نماز او بوده است و بر پهنای مسجد رواقی است و بر آن دیوار دری است بیرون آن در دو دریوزه صوفیان است و آن جا جاهای نماز و محراب های نیکو ساخته و خلق از متصوفه همیشه آن جا مجاور باشند و نماز همان جا کنند الا روز آدینه به مسجد درآیند که آواز تکبیر به ایشان برسد . و بر رکن شمالی مسجد رواقی نیکوست و قبه ای بزرگ نیکو و بر قبه نوشته است که هذا محراب زکریا النبی علیه السلام و گویند او این جا نماز کردی پیوسته ، و بر دیوار شرقی در میان جای مسجد درگاهی عظیم است به تکلف ساخته اند از سنگ منهدم که گویی از سنگ یکپاره تراشیده اند به بالای پنجاه گز و پهنای سی گز و نقاشی و نقاری کرده و ده در نیکو بر آن درگاه نهاده چنان که میان هر دو در به یک پایه بیش نیست و بر درها تکلف بسیار کرده از آهن

و برنج دمشق و حلقه ها و میخ ها بر آن زده و گویند این درگاه را سلیمان بن داود علیه السلام ساخته است از بهر پدرش و چون به درگاه در روند روی سوی مشرق از آن دو در آنچه بر دست راست باب الرحمه گویند و دیگر را باب التوبه و گویند این در است که ایزد سبحانه و تعالی توبه داود علیه السلام آن جا نپذیرفت و بر این درگاه مسجدی است نغز وقتی چنان بوده که دهلیزی و دهلیز را مسجد ساخته اند و آن را به انواع فرش ها بیاراسته و خدام آن جداگانه باشد و مردم بسیار آن جا روند و نماز کنند و تقرب جویند به خدای تبارک و تعالی بدان که آن جا توبه داود علیه السلام قبول افتاده همه خلق امید دارند و از معصیت بازگردند و گویند داود علیه السلام پای از عتبه در اندرون نهاده بود که وحی آمد به بشارت که ایزد سبحانه و تعالی توبه او پذیرفت او همان جا مقام کرد و به طاعت مشغول شد و من که ناصرم در آن مقام نماز کردم و از خدای سبحانه و تعالی توفیق طاعت و تبرا از معصیت طلبیدم خدای سبحانه و تعالی همه بندگان را توفیق آنچه رضای او در آن است روزی کناد و از معصیت توبه دهاد به حق محمد و آله طاهرین.وبر دیوار شرقی چون به گوشه رسد که جنوبی است و قبله بر ضلع جنوبی است و پیش دیوار شمالی مسجدی است سرداب که به درجه های بسیار

فرو باید شدن و آن بیست گز در پانزده باشد و سقف سنگین بر ستون های رخام .و مهد عیسی آن جا نهاده است و آن مهد سنگین است و بزرگ چنان که مردم در آن جا نماز کنند و من در آن جا نماز کردم و آن را در زمین سخت کرده اند چنان که نجنبید و آن مهدی است که عیسی به طفولیت در آن جا بود و با مردم سخن می گفت و مهد در این مسجد به جای محراب نهاده اند و محراب مریم علیها السلام در این مسجد است بر جانب مشرق و محرابی دیگر از آن زکریا علیه السلام در این جاست و آیات قرآن که در حق زکریا و مریم آمده است نیز بر آن محراب ها نوشته اند و گویند مولد عیسی علیه السلام در این مسجد بوده . سنگی از این ستون ها نشان دو انگشت دارد که گویی کسی به دو انگشت آن را گرفته است . گویند به وقت وضع حمل مریم آن دو ستون را به دو انگشت گرفته بود و این مسجد معروف است به مهد عیسی علیه السلام و قندیل های بسیار برنجین و نقره گین آویخته چنان که همه شب ها سوزد . و چون از در این مسجد بگذری هم بر دیوار شرقی چون به گوشه مسجد بزرگ رسند مسجدی

دیگر است عظیم نیکو دوباره بزرگ تر از مسجد مهد عیسی و آن را مسجد الاقصی گویند . و آن است که خدای عزوجل مصطفی را صلی الله علیه و سلم شب معراج از مکه آن جا آورد و از آن جا به آسمان شد چنان که در قرآن آن را یاد کرده است سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجدالحرام الی المسجدالاقصی الآیه و آن جا را عمارتی به تکلف کرده اند و فرش های پاکیزه افکنده و خادمان جداگانه ایستاده همیشه خدمت آن را کنند . و چون به دیوار جنوبی بازگردی از آن گوشه مقدار دویست گز پوشش نیست و ساحت است و پوشش مسجد بزرگ که مقصوره د راوست بر دیوار جنوبی است و غربی . این پوشش را چهارصد و بیست ارش طول است در صدو پنجاه ارش عرض ودویست و هشتاد ستون رخامی است وبر سر اسطوانه ها طاقی از سنگ درزده و همه میآن دو ستون شش گز است همه فرش رخام ملون انداخته و درزها را به ارزیر گرفته و مقصوره بر وسط

دیوار جنوبی است بسیار بزرگ چنان که شانزده ستون در آن جاست . و قبه ای نیز عظیم بزرگ منقش به مینا چنان که صفت کرده آمد و در آن جا حصیرهایی مغربی انداخته و قندیل ها و مسرج ها جداجدا به سلسله ها آویخته است . و محرابی بزرگ ساخته اند همه منقش به مینا و دو جانب محراب دو عمود رخام است به رنگ عقیق سرخ ، و تمامت ازاره مقصوره رخام های ملون و بر دست راست محراب معاویه است ، و بر دست چپ محراب عمر است رضی الله عنه ، و سقف این مسجد به چوب پوشیده است منقش و متکلف و بر دیوار مقصوره که با جانب ساحت است پانزده درگاه است ، د رهای به تکلف بر آن جا نهاده هر یک ده گز علو در شش گز عرض ، ده از آن جمله بر آن دیوار که چهارصد و بیست گز است ، و پنج بر آنکه صد و پنجاه گز است ، و از جمله آن درها یکی برنجی بیش از حدبه تکلف و نیکویی ساخته اند چنان که گویی زرین است به سیم سوخته

نقش کرده و نام مامون خلیفه بر آن جاست ، گویند مامون از بغداد فرستاده است و چون همه درها باز کنند اندرون مسجد چنان روشن شود که گویی ساحت بی سقف است اما وقتی که باد و باران باشد و درها باز نکنند روشنی از روزن ها باشد . و بر چهار جانب این پوشش از آن شهری از شهرهای شام و عراق صندوق هاست و مجاوران نشسته چنان که اندر مسجد حرام است به مکه شرفهاالله تعالی . و ازبیرون پوشش بر دیوار بزرگ که ذکر رفت رواقی است به چهل و دو طاق و همه ستون هاش از رخام ملون . و این رواق با رواق مغربی پیوسته و در اندرون پوشش حوضی در زمین است که چون سر نهاده باشد زمین مستوری باشد جهت آب تا چون باران آید در آن جا رود ، و بر دیوار چنوبی دری است و آن جا متوضاست و آب که اگر کسی مجتاج وضو شود در آن جا رود وتجدید وضو کند چه اگر از مسجد بیرون شود به نماز نرسد و نماز فوت شود از بزرگی

مسجد. و همه پشت بام ها به ارزیر اندوده باشد ، و در زمین مسجد حوض ها و آبگیرها بسیار است در زمین بریده چه مسجد به یک بار بر سر سنگ است چنان که هر چند باران ببارد هیچ آب بدان فرود آید ، و و حوض های سنگین د رزیر ناودان ها نهاده سوراخی در زیر آن که آب از آن سوراخ به مجری رود و به حوض رسد ملوث ناشده و آسیب به وی نرسیده . و در سه فرسنگی شهر آبگیری دیدم عظیم که آب ها که از کوه فرود آید در آن جا جمع شود و آن را راه ساختند که به جامع شهر رود ، و در همه شهر فراخی آب در جامع باشد ، اما در همه سراها حوض های آب باشد از آب باران که آن جا جز باران نیست و هرکس آب بام خود گیرد . و گرمابه هاو هر چه باشد همه آب باران باشد ، و این حوض ها که در جامع است هرگز محتاج عمارت نباشد که سنگ خاره است ، و اگر شقی یا سوراخی بوده باشد چنان محکم کرده اند که هرگز خراب نشود ، و چنین گفته اند که این را سلیمان علیه السلام کرده است ، و سر حوض ها چنان است که چون تنوری و سرچاهی سنگین است بر س هر حوضی تا هیچ چیز در آن نیفتد ، و آب می دود چنان که هوا صافی شود و اثر نماند هنوز قطرات باران همی چکد .
گفتم که شهر بیت المقدس بر سر کوهی است و زمین هموار نیست اما مسجد را زمین هموار و مستوی است ، و از بیرون مسجد به نسبت مواضع هر کجا نشیب است دیوار مسجد بلند تر است از آن که پی بر زمین نشیب نهاده اند و هرکجا فراز است دیوار کوتاه تر است ، پس بدان موضع که شهر و محل ها د رنشیب است مسجد را درهاست که همچنان که نقب باشد بریده اند و به ساحت مسجد بیرون آورده و از آن درها یکی را باب النبی علیه الصلوه و السلام گویند و این در از جانب قبله یعنی جنوب است ، و این را چنان ساخته اند که ده گز پهنا دارد و ارتفاع به نسبت درجات جایی پنج گز علو دارد یعنی سقف این ممر در جاها بیست گز علو است ، و بر پشت آن پوشش مسجد است و آن ممر چنان

محکم است که بنایی بدان عظمی بر پشت آن ساخته اند و در او هیچ اثر نکرده ، و در آن جا سنگ ها به کار برده اند که عقل قبول نکند که قوت بشری بدان رسد که آن سنگ را نقل و تحویل کند ، و می گویند آن عمارت سلیمان بن داود علیه السلام کرده است ، و پیغمبر ما علیه الصلوات و السلام در شب معراج از آن رهگذر در مسجد آمد ، و این باب بر جانب راه مکه است . و به نزدیک در بر دیوار به اندازه سپری بزرگ بر سنگ نقشی است ، گویند که حمزه بن عبدالمطلب عم رسول علیه السلام آن جا نشسته است سپری بر دوش بسته پشت بر آن دیوار نهاده و آن نقش سپر اوست . و بر این در مسجد که این ممر ساخته اند دری به د و مصراع بر آن جا نشانده ، دیوار مسجد از بیرون قریب پنجاه گز ارتفاع دارد و غرض از ساختن این در آن بوده است تا مردم از آن محله را که این ضلع مسجد با آن

جاست به محله دیگر نباید شد چون درخواهند رفت . و بر در مسجد ازدست راست سنگی در دیوار است بالای آن پانزده ارش و چهار ارش عرض همچنین دراین مسجد از این بزرگ تر هیچ سنگی نیست اما سنگ های چهار گز و پنج گز بسیار است که بر دیوار نهاده اند از زمین به سی و چهل گز بلندی . و د ر پهنای مسجد دری است مشرقی که آن را باب العین گویند که چون از این در بیرون روند و به نشیبی فرو روند آن جا چشمه سلوان است . و دری دیگر است همچنین در زمین برده که آن را باب الحطه گویند ، و چنین گویند که این در آن است که خدای عزوجل بنی اسراییل را بدین در فرمود در رفتن به مسجد قوله تعالی ادخلوالباب سجدا و قولوا حطه نغفرلکم خطایاکم و سنزید المحسنین و دری دیگر است و آن را باب السکینه گویند .و در دهلیز آن مسجدی است با محراب های بسیار و در اولش بسته است که کسی در نتوان شد ، گویند تابوت سکینه که ایزد تبارک و تعالی در قرآن یاد کرده است آن جا نهاده است که فرشتگان برگرفتندی . و جمله درهای بیت المقدس زیر و بالای نه در است که صفت کرده ام .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله نقش نرم افزار آموزشی ریاضی دنیای تاتی در پیشرفت ریاضی دانش آموزان کم توان ذهنی پایه اول مجتم


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله نقش نرم افزار آموزشی ریاضی دنیای تاتی در پیشرفت ریاضی دانش آموزان کم توان ذهنی پایه اول مجتمع دخترانه شهید صیاد شیرازی تهران word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقش نرم افزار آموزشی ریاضی دنیای تاتی در پیشرفت ریاضی دانش آموزان کم توان ذهنی پایه اول مجتمع دخترانه شهید صیاد شیرازی تهران word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نقش نرم افزار آموزشی ریاضی دنیای تاتی در پیشرفت ریاضی دانش آموزان کم توان ذهنی پایه اول مجتمع دخترانه شهید صیاد شیرازی تهران word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نقش نرم افزار آموزشی ریاضی دنیای تاتی در پیشرفت ریاضی دانش آموزان کم توان ذهنی پایه اول مجتمع دخترانه شهید صیاد شیرازی تهران word :

مقاله نقش نرم افزار آموزشی ریاضی دنیای تاتی در پیشرفت ریاضی دانش آموزان کم توان ذهنی پایه اول مجتمع دخترانه شهید صیاد شیرازی تهران word که چکیده‌ی آن در زیر آورده شده است، در بهار 1388 در روان شناسی کاربردی از صفحه 28 تا 45 منتشر شده است.
نام: نقش نرم افزار آموزشی ریاضی دنیای تاتی در پیشرفت ریاضی دانش آموزان کم توان ذهنی پایه اول مجتمع دخترانه شهید صیاد شیرازی تهران
این مقاله دارای 18 صفحه می‌باشد، که برای تهیه‌ی آن می‌توانید بر روی گزینه‌ی خرید مقاله کلیک کنید.
کلمات مرتبط / کلیدی:
مقاله پایه اول
مقاله پیشرفت تحصیلی
مقاله ریاضی
مقاله کم توان ذهنی
مقاله نرم افزار دنیای تاتی

نویسنده(ها):
جناب آقای / سرکار خانم: عارفی محبوبه
جناب آقای / سرکار خانم: دانش عصمت
جناب آقای / سرکار خانم: صفی یاری زهرا

چکیده و خلاصه‌ای از مقاله:
هدف: این پژوهش تعیین تاثیر نرم افزارهای آموزشی «دنیای تاتی» در پیشرفت ریاضی دانش آموزان کم توان ذهنی بود.
روش: پژوهش شبه آزمایشی با اجرای پیش آزمون و پس آزمون، و جامعه آماری 63 دانش آموز پایه اول مجتمع آموزشی دخترانه شهید صیاد شیرازی شهر تهران بود که به دلیل کنترل نسبی بعضی از متغیرها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به 55 نفر تقلیل یافت. از 6 کلاس پایه اول مجتمع مذکور سه کلاس به عنوان گروه گواه و سه کلاس به عنوان گروه آزمایشی در نظر گرفته شد. برای سه گروه آزمایشی، نرم افزار ریاضی مذکور به مدت 4 ماه، هفته ای دو جلسه و هر جلسه چهل و پنج دقیقه به کار گرفته شد و برای سه گروه گواه این متغیر اعمال نگردید و مفاهیم ریاضی با همان روش سنتی به آنها ارایه شد.
یافته ها: نشان داد نمرات ریاضیات پس آزمون هر سه گروه آزمایشی، از دانش آموزان هر سه گروه گواه بیشتر است.
نتیجه گیری: استفاده از نرم افزارها و فناوری روز می تواند در یادگیری بهتر کودکان کم توان ذهنی اثربخشی لازم را داشته باشد.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله اثرات خشکسالی اخیر(87در86)برمنابع آب واقتصادکشاورزی روستاهای حوضه آبخیز مهران رود word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله اثرات خشکسالی اخیر(87در86)برمنابع آب واقتصادکشاورزی روستاهای حوضه آبخیز مهران رود word دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اثرات خشکسالی اخیر(87در86)برمنابع آب واقتصادکشاورزی روستاهای حوضه آبخیز مهران رود word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اثرات خشکسالی اخیر(87در86)برمنابع آب واقتصادکشاورزی روستاهای حوضه آبخیز مهران رود word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله اثرات خشکسالی اخیر(87در86)برمنابع آب واقتصادکشاورزی روستاهای حوضه آبخیز مهران رود word :

سال انتشار: 1387

محل انتشار: اولین کنفرانس بین المللی بحران آب

تعداد صفحات: 21

نویسنده(ها):

الهام کاه فروشان – دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه زابل
مسعود همایونی فر – استادیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه زابل

چکیده:

خشکسالی اخیر در استان آذربایجان شرقی باعث بهم خوردن تعادلهای زیست محیطی و فعالیتی در منطقه و بروز یکسری ازپیامدهای اقتصادی و اجتماعی بخصوص در بخش کشاورزی حوضه گردیده است.اهداف مقاله حاضر علاوه بر تبیین اثرات خشکسالی بر روی منابع آبی حوضه، پیامد های خشکسالی اخیر را در بخش سه گانه کشاورزی مورد بررسی قرار داده است. و سعی نموده, نتایج آن را در اقتصاد روستائیان حوضه مورد تحلیل قرار دهد.
این مقاله ضمن بهره گیری از یک چارچوب مفهومی، جهت اخذ اطلاعات از روش تحقیق پیمایشی و تکمیل پرسشنامه استفاده نموده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از روشهای مختلف آمار توصیفی مورد تحلیل قرار گرفته است.نتایج نشان میدهد که تاثیر خشکسالی بر روی منابع آبی حوضه بسیار مشهود است و باعث افت شدید آبهای زیرزمینی گردیده است.در زیر بخش زراعت، مزارع دیم منطقه بیشترین آسیب را نشان میدهد و تا 70 درصد آسیب داشته است. زراعت آبی منطقه نیز با کم آبیاری مواجه بوده و افت قابل توجه دارد. اقتصاد باغداران حوضه نیز دستخوش صدمات زیادی شده و حدود 30 درصد افت محصول داشته است. ضمن اینکه کیفیت محصولات نیز کاهش یافته است.
این حوضه محل تولید مرغوبترین پنیر ایران (لیقوان) است. لذا پایه اقتصاد منطقه بر دام و مرتع استوار است. نتایجنشان میدهد که مراتع منطقه در اثر خشکسالی اخیر تا 60 درصد آسیب دیده و اقتصاد دامداری منطقه تا 45 درصد ضرر نشان میدهد.از نظر اجتمایی خشکسالی سبب واگرائیهای اجتماعی شده و باعث اختلافات روستائیان در تقسیم آب و استفاده از مراتع گردیده است.
توسعه زیر ساخت های آبیاری در بخش کشاورزی منطقه، توسعه بیمه محصولات کشاورزی ، توجه به آموزش بهره برداران در استحصال مناسب منابع آب منطقه و0000 از جمله پیشنهادات راهبردی این تحقیق است.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله مدلی نوین در متدولوژی شناسائی عوامل حیاتی موفقیت در پروژه های فناوری اطلاعات مطالعه موردی :


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله مدلی نوین در متدولوژی شناسائی عوامل حیاتی موفقیت در پروژه های فناوری اطلاعات مطالعه موردی : پروژه ” کارت سوخت” word دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مدلی نوین در متدولوژی شناسائی عوامل حیاتی موفقیت در پروژه های فناوری اطلاعات مطالعه موردی : پروژه ” کارت سوخت” word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مدلی نوین در متدولوژی شناسائی عوامل حیاتی موفقیت در پروژه های فناوری اطلاعات مطالعه موردی : پروژه ” کارت سوخت” word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله مدلی نوین در متدولوژی شناسائی عوامل حیاتی موفقیت در پروژه های فناوری اطلاعات مطالعه موردی : پروژه ” کارت سوخت” word :

سال انتشار: 1387

محل انتشار: اولین کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک پروژه ها

تعداد صفحات: 12

نویسنده(ها):

علی عظیمی – کارشناس شرکت صا ایران ( شیراز ) ؛ دانشجوی کارشناس ارشد مهندسی IT دانشگاه ش
فریبرز سبحان منش – استادیار دانشگاه شیراز ؛ دکترای مهندسی برق ؛ الکترونیک از دانشگاه نی

چکیده:

بطورکلی شناسائی " عوامل حیاتی موفقیت " (CSFs) به منظور جلوگیری از بروز مشکلات غیرمنتظره و کاهش ریسک شکست در حین اجرای پروژه ضروری است . بدلیل ماهیت فناوری اطلاعات (IT) ، شناسائی این عوامل حیاتی از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است . بر اساس مطالعات صورت گرفته و تجارب موجود، شناسائی این عوامل که می توانند در حوزه های مختلف و گوناگون تکنولوژیکی، سرمایه ای، تولیدی، سیاسی، قانونی و ; قرار داشته باشند، موجب تمرکز و کنترل بهتر و افزایش شانس موفقیت مدیران پروژه می گردد . ازآنجائیکه عوامل حیاتی موفقیت ایجاد نمی شوند، باید آنها را در هر پروژه بطور جداگانه شناسائی و استخراج نمود . از اینرو بکارگیری یک متدولوژی مناسب و قابل اطمینان در فرایند شناسائی و معرفی این عوامل حیاتی دارای اهمیت میباشد . در این تحقیق، بر اساس توسعه مدل موسوم به "Rockart’s CSFs analysis process" ، یک مدل جدید و کارآمد شناسائی و استخراج عوامل حیاتی موفقیت بمنظور اجرای موفقیت آمیز پروژه های فناوری اطلاعات ارائه میگردد . بطوریکه این شیوه شناسائی، بعنوان یک نقشه راهنما (Road Map) مناسب برای کلیه مدیران پروژه قابل استفاده و بکار گیری میباشد .
در ادامه با بکار گیری این مدل و در طی تحقیق بر روی مطالعه موردی مربوط به پروژه " بکارگیری فناوری RFID در سامانه کارت سوخت کشور " ، برخی از این عوامل شناسائی شده بعنوان نتایج حاصله تاکنون آورده میشوند . این گزارش بخشی از یک تحقیق وسیع مربوط به نگارندگان این مقاله بشمار می آید که در حال حاضر در دانشگاه شیراز تحت حمایت شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی ایران در دست انجام می باشد .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله بررسی تاثیر دگرآسیب گیاه دارویی رزماری (Rosmarinus officinalis) بر برخی صفات جوانه زنی و رشد


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله بررسی تاثیر دگرآسیب گیاه دارویی رزماری (Rosmarinus officinalis) بر برخی صفات جوانه زنی و رشد اولیه جودره (Hordeum spontaneum) و گندم word دارای 4 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی تاثیر دگرآسیب گیاه دارویی رزماری (Rosmarinus officinalis) بر برخی صفات جوانه زنی و رشد اولیه جودره (Hordeum spontaneum) و گندم word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی تاثیر دگرآسیب گیاه دارویی رزماری (Rosmarinus officinalis) بر برخی صفات جوانه زنی و رشد اولیه جودره (Hordeum spontaneum) و گندم word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی تاثیر دگرآسیب گیاه دارویی رزماری (Rosmarinus officinalis) بر برخی صفات جوانه زنی و رشد اولیه جودره (Hordeum spontaneum) و گندم word :

سال انتشار: 1393
محل انتشار: سیزدهمین همایش علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران و سومین همایش علوم و تکنولوژی بذر ایران
تعداد صفحات: 4
نویسنده(ها):
اصغر محمد نژاد – دانشجوی کارشناسی ارشد گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان
سید احمد حسینی – استادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان

چکیده:
آلودگی های زیست محیطی و ایجاد مقاومت در علف های هرز نسبت به علفکش ها، توجه پژوهشگران را به روش های کنترل بیولوژیک علف های هرز، مانند علفکش های طبیعی جلب کرده است. جودره یکی از علف های هرز مهم گندم زمستانه در ایران است. به منظور بررسی اثرات دگرآسیب غلظت های عصاره ی آبی رزماری (شاهد، 5، 10، 20، 40 و 60 درصد) بر جوانه زنی، رشد ریشه چه و ساقه چه (گندم و جودره)، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملأ تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که اثر غلظت عصاره ی آبی رزماری بر درصد و سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه، طول ساقه چه، وزن خشک ساقه چه و ریشه چه (گندم و جودره) معنی دار بود. و با افزایش غلظت عصاره ی آبی اثر بازدارنده آن بر گیاهان تحت تیمار بیشتر بود. کاربرد غلظت های بالاتر از 10 درصد موجب کاهش بیشتر طول و وزن ساقه چه و ریشه چه جودره نسبت به گندم شد. جودره واکنش بیشتری به عصارهرزماری نشان داد.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله مقایسه عملکرد و اجزاءعملکرد 11 هیبرید ذرت درشرایط آب و هوایی کرج word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله مقایسه عملکرد و اجزاءعملکرد 11 هیبرید ذرت درشرایط آب و هوایی کرج word دارای 6 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مقایسه عملکرد و اجزاءعملکرد 11 هیبرید ذرت درشرایط آب و هوایی کرج word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مقایسه عملکرد و اجزاءعملکرد 11 هیبرید ذرت درشرایط آب و هوایی کرج word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله مقایسه عملکرد و اجزاءعملکرد 11 هیبرید ذرت درشرایط آب و هوایی کرج word :

سال انتشار: 1390

محل انتشار: ششمین همایش ملی ایده های نو در کشاورزی

تعداد صفحات: 6

نویسنده(ها):

خدیجه معظمی گودرزی – دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
رجب چوکان – موسسه تحقیقات اصلاح نهال و بذر

چکیده:

به منظور مقایسه عملکرد واجزاء عملکرد هیبریدهای ذرت درمنطقه کرج آزمایشی درقالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهارتکرار درسال 1390 اجرا گردید موادآزمایشی مورد مطالعه شامل 7ترکیب و 4رقم بودند که 2 رقم KSC 700 KSC 704 به عنوان شاهد درنظر گرفته شدند کشت دراوایل اردیبهشت ماه انجام گرفت هرکرت شامل چهارردیف طول هرردیف 5/6 متر و فاصله بین ردیفها 75سانتی متر بود درهرردیف 16کپه با فاصله 35سانتیمتر و درهرکپه 4بذر کشت شد تجزیه واریانس برروی صفات اندازهگیری شده نشان داد که موادآزمایشی درتمامی صفات جز تعداددانه درردیف بلال اختلاف معنی دارآماری نشان دادند مقایسات میانگین چنددامنه ای دانکن برای صفات عملکرد نشان داد که رقم KSC 706 بالاترین عملکرد را به خوداختصاص داد و رقم شاهد KSC 700 کمترین میزان عملکرد را به خوبی اختصاص داد.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | جزوات کنکوری | جزوات درسی | پروژه های درسی | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل | بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی |