مقاله زنده شدن مردگان در روز رستاخیز در word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله زنده شدن مردگان در روز رستاخیز در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله زنده شدن مردگان در روز رستاخیز در word
زنده شدن مردگان در روز رستاخیز
شباهت زنده شدن مردگان در قیامت و داستان اصحاب کهف و ارمیای نبی
بررسی امکان زنده شدن مردگان از لحاظ علمی
منابع :
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله زنده شدن مردگان در روز رستاخیز در word
1 امام مهدى (ع) از ولادت تا ظهور سید محمدکاظم قزوینى ص 800
2 بحار الانوار ج 53ص 59عیون اخبارالرضا ج 2 ص 201
3 بحارالانوار ج 53 ص
4 بحارالانوار ج 53 ص 22 1 و 123
5ایقاظ ص 430
زنده شدن مردگان در روز رستاخیز
عـقـیـده بـه رسـتـاخـیـز و زنـده شـدن مـردگـان ، اصل خدشه ناپذیرى است که از اصول دین شمرده شده است و تصور نمى کنم هیچ فردى ، مسلمان و مؤ من به قرآن و اسلام باشد و آنگاه با وجود صدها آیه قرآن و صدها روایت و دلایل مسلم عقلى ، باز هم به رستاخیز و مساءله معاد ایمان نیاورد
ما اینک در اندیشه طرح بحث ((معاد)) نیستیم بلکه تنها به نکات مهم و خدشه ناپذیرى از آن براى ورود به بحث ((رجعت )) اشاره مى کنیم
1 ـ واقـعـیـت ایـن اسـت کـه تـمـامـى مـسـلمـانـان از هـر مـذهـب و گـروهـى کـه بـاشند، در این اصـل ، اتـفـاق نظر دارند که خداوند، تمامى بندگان خویش را از آغاز تا فرجام گیتى ، همه و همه ، حتى جنینهاى سقط شده را، در روز رستاخیز زنده مى سازد
قرآن شریف در این مورد مى فرماید
((وَ حَشرْناهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنهُمْ أَحَداً.)) (35)
یعنى : و همه را براى حسابرسى گرد مى آوریم و یک تن از ایشان را رها نخواهیم ساخت
شـایـد بـسـیـارى از دیـن بـاوران و پـیـروان مـذاهـب نـیـز در ایـن اصل با مسلمانان هم عقیده و همگام باشند؛ چرا که زنده شدن مردگان به فرمان خدا و اراده او در روز رسـتـاخـیـز از دیـدگـاه مـسـلمـانـان از مسایل قطعى و تردیدناپذیر است و اگر دیـگـران آن را بـعید بشمارند هیچ مسلمانى آن را نمى تواند دور از انتظار شمرده و بدان تردید ورزد
آرى ! مـشـرکان و مادیگرایان ، برانگیخته شدن در روز رستاخیز و حساب و کتاب را انکار نموده و مى گویند
((أَ اِذَا مِتْنَا وَ کُنّا تُرَاباً وَ عِظاماً أَ اِنّا لَمَبْعُوثُونَ .)) (36)
یعنى : آیا هنگامى که ما مردیم و تبدیل به خاک و استخوان شدیم ما را زنده خواهند ساخت ؟
مـا در ایـنـجـا، در فـکـر پـاسـخ گفتن به این پندار مادیگرایان نیستم بلکه تنها این سؤ ال را طـرح مـى کـنـیـم کـه زنـده شـدگـان مـردگـان در روز رسـتـاخـیـز، یـک اصل قطعى اسلامى است . اینک ، آیا خداوند قبل از رستاخیز نیز کسى را زنده ساخته است ؟
واقـعیت این است که : هر کس ایمان به معاد دارد و باور مى کند که خداوند در روز رستاخیز تـمـامـى انـسـانـهـا را زنـده مـى سـازد، بـر چـنـیـن انـسـان بـا ایـمـانـى ، مشکل نیست که ایمان بدین واقعیت نیز بیاورد که خداوند بر هرکارى تواناست و مى تواند برخى از بندگانش را بیافریند همانگونه که بر آفرینش دگرباره همگى آنان در روز رستاخیز تواناست
نه خرد و اندیشه این واقعیت را ناممکن مى شمارد و نه کتاب و سنت
قرآن و;
قـرآن بـیانگر این واقعیت است که نه تنها احیاى مردگان پیش از معاد ممکن است ، بلکه بـارهـا انـجـام شده است . اینک از آیاتى که براى منصفان بسنده است ، نمونه هایى را مى آوریـم و حـق سـتـیزان هم که به بیان قرآن : هر آیه و معجزه اى که بنگرند، بدان ایمان نمى آورند
((;. وَ إِن یَرَوْا کلّ ءَایَهٍ لا یُؤْمِنُوا بهَا;)) (37)
نمونه آیات
1ـ قرآن در این مورد مى فرماید
((; وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادّارَأْتُمْ فِیهَا وَ اللّهُ مخْرِجٌ مّا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ * فَقُلْنَا اضرِبُوهُ بِبَعْضِهَا کَذَلِک یُحْىِ اللّهُ الْمَوْتى وَ یُرِیکمْ آیاتِهِ لَعَلّکُمْ تَعْقِلُونَ . )) .(38)
یـعـنـى : و بـه یاد آورید هنگامى را که کسى را کشتید و درباره او با یکدیگر به ستیزه برخاستید در حالى که خدا آنچه را پنهان مى کردید آشکار ساخت . پس گفتیم پاره اى از آن مـقـتـول بـزنـیـد، خـدا مـردگان را اینگونه زنده مى سازد و نشانه هاى قدرت خویش را اینگونه به شما مى نمایاند
در آیه شریفه ، روى سخن با بنى اسرائیل است ، چرا که یکى از آنان در زندگى خویش فـردى از نـزدیـکـانـش را کـشـت آنـگـاه پـیکر او را بر سر راه گروهى از گروههاى بنى اسرائیل افکند و سپس همان قاتل فریبکار خودش آمد و خونخواهى نمود
مـردم از مـوسـى پـرسـیـدنـد کـه : ((قـاتـل ایـن بـنـده خـدا کـیـسـت کـه در مـورد قاتل آن اختلاف مى کنند؟))
مـوسـى فـرمـود گـاوى را بـکـشـنـد و بـا جـزئى از اجـزاى آن ، مـقـتـول را بـزنـنـد و آنـگـاه کـه بـه دسـتـور آن حـضـرت عمل کردند مرده زنده شد و قاتل خویش را معرفى کرد و بار دیگر از دنیا رفت
قـرآن پس از ترسیم این داستان شنیدنى مى فرماید: ((خداوند اینگونه مردگان را زنده مى سازد.))
از آیـه شـریـفـه ، ایـن واقـعـیـت دریـافـت مـى گـردد کـه خـداونـد، مـقـتـول بنى اسرائیل را در همین جهان و پیش از روز رستاخیز زنده ساخت . این نمونه اى از رجعت یا بازگشت به دنیا
2ـ (( أَ لَمْ تَرَ إِلى الّذِینَ خَرَجُوا مِن دِیارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُوا ثُمّ أَحْیاهُمْ إِنّ اللّهَ لَذُو فَضلٍ عَلى النّاسِ وَ لَکِنّ أَکثرَ النّاسِ لا یَشکرُونَ .)) (39)
یـعـنـى : آیـا آن هزاران تن را ندیده اى که از بیم مرگ از خانه هاى خویش بیرون رفتند؟ سپس خدا به آنان گفت : بمیرید! آنگاه همه را زنده ساخت . خداوند به مردم نعمت مى دهد اما بیشتر مردم ، سپاس نعمتهاى خدا را بجا نمى آورند
تفسیر آیه
ایـن آیـه شـریـفـه در مـورد گـروهـى از بـنـى اسـرائیـل سـخـن مـى گـویـد. آنـان دسـتـه اى بـودنـد کـه از بـیمارى کشنده طاعون که در سرزمینشان پدیدار شد، از آنجا گریختند. مفسران در شمار آنان بحث دارند برخى آنان را سه هزار نفر آمار مى دهند و برخى چهل هزار نفر و برخى دیگر هفتاد هزار;
ایـنـان از وحـشـت بـیـمـارى طـاعـون ، از شهر و دیار خویش گریختند اما خداوند همه آنان و چارپایانشان را کشت ، پیکرهاى آنان از هم گسیخت و اعضا و اندامهایشان متلاشى گشت
روزى پـیـامـبـرى از پـیـامـبـران خـدا از کـنار شهر و دیار و پیکرهاى متلاشى شده آنان مى گـذشـت کـه از خـداى توانا درخواست کرد آنان را زنده سازد و خداوند همه را زنده ساخت ، همانگونه که آیه شریفه این مطلب را به صراحت بیان مى کند
3ـ ((أَوْ کالّذِى مَرّ عَلى قَرْیَهٍ وَ هِىَ خَاوِیَهٌ عَلى عُرُوشِهَا قَالَ أَنى یُحْىِ هَذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِائَهَ عَامٍ ثُمّ بَعَثَهُ قَالَ کمْ لَبِثْت قَالَ لَبِثْت یَوْماً أَوْ بَعْض یَوْمٍ قَالَ بَل لّبِثْت مِائَهَ عَامٍ فَانظرْ إِلى طعَامِک وَ شرابِک لَمْ یَتَسنّهْ وَ انظرْ إِلى حِمَارِک وَ لِنَجْعَلَک ءَایَهً لِّلنّاسِ وَ انظرْ إِلى الْعِظامِ کیْف نُنشِزُهَا ثُمّ نَکْسوهَا لَحْماً فَلَمّا تَبَینَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنّ اللّهَ عَلى کلِّ شىْءٍ قَدِیرٌ.)) .(40)
یـعـنـى : یـا بـه مانند آنکه ـ برخى از مفسرین گفتند مراد عزیر بوده ـ به دهکده اى گذر کرد که خراب و ویران شده بود، گفت : ((به حیرتم که خدا چگونه باز این مردگان را زنده خواهد کرد.))
پـس خـداونـد او را مـى راند و پس از صد سال او را برانگیخت و زنده ساخت و بدو فرمود که : ((چند مدت درنگ نمودى ؟))
جواب داد: ((یک روز یا پاره اى از یک روز.))
خداوند فرمود: ((نه چنین است ! بلکه صد سال است ـ که به خواب مرگ افتادى ـ نظر در طعام و شراب خود بنما ـ مفسرین گفتند طعامش انگور و انجیر و شراب آب انگور بود ـ که هـنـوز تـغـیـیـر نـنـمـوده و الاغ خـود را نـیـز بـنـگـر تـا احوال بر تو معلوم شود و ما تو را حجت براى خلق قرار دهیم که امر بعثت را انکار نکنند و بنگر در استخوانهاى آن که چگونه درهمش پیوسته و گوشت بر آن پوشانیم .))
چـون ایـن کـار بر او روشن و آشکار گردید گفت : ((همانا اکنون به حقیقت و یقین مى دانم که خداوند بر هر چیز تواناست .))
تفسیر آیه