۱۲۱۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

مقاله ناتورالیسم در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله ناتورالیسم در word دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ناتورالیسم در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله ناتورالیسم در word

اختصاصات سبک ناتورالیسم عبارتند از:  
شاعران و نویسندگان ناتورالیست برخی از کشورها  
عبارتند از:  
فلسفه ی ناتورالیستی  
شوپنهاور  
جلوه‌های ناتورالیسم در آثار چوبک  
مشخصات آثار ناتورالیستی  
صادق چوبک  
الف) تألیفات:  
ب) ترجمه‌ها  
بررسی ویژگیهای ناتورالیستی آثار چوبک  
1-توجه به علم فیزیولوژی  
2ـ وراثت  
3ـ مخالفت با قراردادهای اخلاقی و باورهای مذهبی  
4ـ سخن گفتن از زشتیها و فجایع  
5ـ مطرح شدن عشق به عنوان یک نیاز جسمانی، و جنسیت به عنوان یک تجربه مشروع  
6ـ به تصویر کشیدن پلیدی، پریشانی، بی‌عدالتی و فقر و فلاکت موجود در جامعه  
7ـ عدم تسلیم در برابر خرافات  
8ـ نفی آزادی و طرد آن  
9ـ انسان زیر فرمان شرایط جسمانی خود قرار دارد  
10ـ زبان محاوره  
12ـ شخصیتهایی که انگیزه‌های حیوانی در آنها قوی‌تر است  
13ـ پایان غم‌انگیز  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله ناتورالیسم در word

1ـ مکتبهای ادبی: رضا سیدحسینی؛ مؤسسه انتشارات نگاه، تهران، 1381
2ـ صد سال داستان‌نویسی در ایران: حسن میرعابدینی؛ ‌نشر چشمه؛ تهران، 1380
3ـ خیمه‌شب‌بازی، ‌صادق چوبک، انتشارات جاویدان؛ تهران، 1354
4ـ چراغ آخر، صادق چوبک؛ انتشارات جاویدان علمی؛ تهران، 1344
5ـ تنگسیر؛ صادق چوبک، انتشارات جاویدان؛ تهران، 1351
6ـ سنگ صبور، صادق چوبک؛ انتشارات جاویدان؛ تهران، 1355
7ـ انتری که لوطیش مرده بود، صادق چوبک، سازمان کتابهای جیبی؛ تهران، 1344
8ـ مقاله «صادق چوبک در یک نگاه» حسن میرعابدینی، ‌ماهنامه کلک؛ شماره، 145

ظاهرا ً نامگذاری ِ «مکتب ِ ناتورالیست» روز ِ 16 ِ آوریل ِ 1877 در رستوران ِ «تراپ» بر سر ِ میز ِ شامی که گوستاو فلوبر، ادمون دوگنکور، امیل زولا و گروه ِ آینده ی «مدان» گرد آمده بودند صورت گرفت و این عنوان که از زبان ِ علم و فلسفه و نقد ِ هنر گرفته شده بود وارد ِ ادبیات شد

      از قرن ِ هفدهم، آکادمی ِ هنرهای زیبای فرانسه، عقیده ای را که تقلید از طبیعت را در هر چیزی ضروری می شمرد، ناتورالیستی می نامید. این اصطلاح به ویژه در مورد ِ نقاشی به کار رفته بود. بودلر معتقد بود که: «انگرIngre مشهورترین نماینده ی مکتب ِ ناتورالیست در طراحی است.»

      در فلسفه، ناتورالیسم نظام ِ کسانی است که طبیعت را به عنوان ِ اصل ِ اوّلیه قبول دارند و همه چیز را به آن حمل می کنند. از اپیکوریان گرفته تا پوزیتیویست ها و از جمله گاسندی Gassendi و اصحاب ِ دائره المعارف را می توان در این طبقه بندی قرار داد

      این کلمه سرانجام در قاموس برخی از منتقدان مفهومی قیاسی می گیرد و به کوشش ِ نویسنده ای اطلاق می شود که به گفته ی ویکتور هوگو (افسانه ی قرون ِ 1859) « می کوشد با مسائل ِ اجتماعی همان رفتاری را بکند که دانشمند ِ علوم ِ طبیعی با جانور شناسی می کند; » بودلر در سال ِ 1848، بالزاک را « دانشمند; مشاهده گر; و ناتورالیست.» می خواند

      ناتورالیسم ِ زولا درعین ِ حال نوعی زیبا شناختی ِ وفاداری ِ بی گذشت به حقیقت است و دادن ِ ضرورت ِ ادبی به فلسفه ی تحققی ( پوزیتیویسم) و بالاخره نوعی انتقال ِ روش های تاریخ ِ طبیعی است به رمان

 ناتورالیسم از نظر فلسفی به قدرت کامل و محض طبیعت که نظم بی نظیری داشته باشد گفته می شود. از جهت ادبی تقلید موبه مو و دقیق از طبیعت را گویند

برخی از نویسندگان ناتورالیست معتقدند که ادبیات و هنر بایستی جنبه علمی داشته باشد. به گفته امیل زولا همانطور که زیست شناس درباره موجود جاندار به بررسی می پردازد نویسنده باید شیوه یک زیست شناس را پیروی کند و روش تجربی باید مورد توجه نویسندگان قرار گیرد

اختصاصات سبک ناتورالیسم عبارتند از

1-    فرد و اجتماع دارای هیچگونه امتیاز خارجی نمی باشد قانون تنازع بقاء در کلیه کارها و اتفاقات به چشم می خورد، پس اگر موجودی کار خوب یا بدی دست بزند نتیجه اراده اش نیست بلکه جبر و قوانین طبیعت او را به این کار وادار می کند

2-    در نوشته های ناتورالیستی بیش از حد و اندازه به جزئیات توجه می شود. این باریک بینی و ریزه کاری و ذکر عوامل و حوادث بسیار جزئی گاهی خسته کننده و بیهوده می شود

این ذکر جزئیات شامل کوچکترین حرکات قهرمان داستان تا جزئی ترین چیز در محیط او و فرعی ترین حادثه را شامل می شود

3-    در این سبک، جسم بیش از روح ارزش دارد یعنی هر نوع نظم یا بی نظمی مربوط به جسم آدمی است که آن هم نتیجه توارث است و روان و روح فقط حکم سایه را دارد

4-    در سبک ناتورالیسم مکالمه های طولانی و بی مورد چنان موضوع رمان و نمایشنامه را اشغال می کند که آن را از حقیقت نمایی و لطف می اندازد این مکالمه به صورت عامیانه یا به هر صورتی که گوینده مناسب می داند آورده و گفته می شود

شاعران و نویسندگان ناتورالیست برخی از کشورها عبارتند از

امیل زولا پیشوای ناتورالیست های فرانسه

جرج مور از انگلستان

وان لانپ امانتس از هلند

کرتزر، هولتس شلاف، هوپتمان از آلمان

ناتورالیسم زاده فلسفه اثباتی “اگوست کنت” و شارح و مفسر آن هیپولیت تن نقاد معروف فرانسوی است. تن می گوید همان طور که زندگی به وسیله علوم طبیعی مورد مطالعه قرار می گیرد، هنر و ادبیات نیز باید به قوانین علمی تطبیق کند. او معتقد است آنچه نویسنده به وجود می آورد اجباراً به عواملی وابسته است و فکر انسان از قوانین نیرومندی که رفتار او را تعیین می کند اطاعت می نماید

ناتورالیسم پا به پای رئالیسم به وجود می آید. بزرگ ترین نماینده ناتورالیسم فرانسه امیل زولا است. او و یارانش سعی دارند به هنر و ادبیات جنبه علمی بدهند

به عقیده او نویسنده باید تخیل را کنار بگذارد و دارای حس واقع بینی باشد و مانند یک شیمی دان یا فیزیک دان که درباره مواد بی جان کار می کند و یا چون فیزیولوژی دان که اجسام زنده را مورد آزمایش قرار می دهد، نویسنده هم باید راجع به صفات و مشخصات و رفتار و عادات افراد و اجتماعات بشری به همان طریق کار کند

ناتورالیسم معتقد به جبر علمی است و می گوید حوادثی که در دنیا اتفاق می افتد، مطابق قوانین علمی و تحت تأثیر علل جبری است و مطابق این جبر از شرایط معین نتایج معین به دست می آید

به عقیده این گروه کیفیت روانی و رفتار اشخاص را در اجتماع، شرایط جسمی آنها تعیین می کند. زولای دنیای بشیری را تابع همان جبری می داند که بر سایر موجودات طبیعت حکمفرماست. وی رمان نویس را تشریح کننده ی وضع فردی و اجتماعی بشر می داند و تاثیر وراثت را در تکوین شخصیت می پذیرد. شخصیت در رمانهای زولا تحت تاثیر وضع مزاجی و ارثی و عوامل دیگری از این قبیل است از این رو مجبور به انجام دادن کارهایی معین می شود

نویسنده ناتورالیسم به توصیف جزئیات می پردازد و این جزئیات را برای اثبات نظر علمی خاص خودش مورد توجه قرار می دهد

او وضع روانی را نتیجه مستقیم وضع جسمی می داند. وضع جسمی هم از نظر او چیزی است که به ارث به او رسیده است. از نکات مهمی که در شیوه ناتورالیسم هست یکی توجه به آنها زبان است و دیگر توجه به توصیف زشتیها، نویسنده سعی می کند در نقل گفتار هر یک از شخصیت های داستانی همان جملات و عباراتی را بیارود که طبعاً باید به زبان آورد. اگر چه آن عبارات و کلمات زشت و ناهنجار باشد

از کسانی که با طولا دوست و همکار هستند و تا حدی شیوه او را می پسندند یکی “گوستاو فلوپر” است و دیگر “موپاسان”. با این همه فلوبر در بسیاری موارد با زولا موافق نیست و به او اعتراضی دارد و “گی دو ماپاسان” که در واقع نخستین بار داستان کوتاه را در ادبیات فرانسوی وارد می کند، هر چند با زولا دوست و هم عقیده است اما ناتورالیسم او نوعی رئالیسم اغراق آمیز است و با آنچه زولا می گوید تفاوت دارد

      فلسفه ی ناتورالیستی

      به گفته ی دیدرو Diderot (1713‍ــ1784) در قرن ِ هجدهم، ناتورالیست ها کسانی هستند که «حرفه شان مشاهده ی دقیق ِ طبیعت و یگانه آئین شان آئین ِ طبیعت است.» دیدرو نمی توانست روش ِ خاص ِ خود را بهتر از این توصیف کند. او که مانند ِ هر فیلسوف ِ دیگر در آرزوی ِ شرح و توصیف ِ طبیعت و انسان از طریق ِ استلال بر پایه ی تجربه بود و هر چیز ِ فوق ِ طبیعی را رد می کرد، فلسفه اش به نوعی، ماتریالیسم ِ پانته ایستی منجر می شد

      سنت بوو در سال ِ 1839 فلسفه ی  قرن ِ هجدهم را «مادیگرائی یا دهری مذهبی و یا با نامی که می خواهند به آن بدهند، ناتورالیسم» می نامند

      سنّت ِ فلاسفه که ایدئولوگ ها (کابانیس Cabanis و دستوت دوتراسی Destutt de Tracy) به آن وفادار مانده اند، در قرن ِ نوزدهم نیز قدرت ِ خود را حفظ کرده است: سن سیمون مانند ِ اصحاب ِ دائره المعارف معتقد است که ثروت، صلح و پیشرفت به همراه می آورد و فرمانراوائی ِ صنعت و علم را اعلام می دارد. شاگرد ِ او اوگوست کنت (1798ــ1859) جامعه شناسی را بنیان می نهد و به همراه ِ او عصر ِ فلسفه ی تحقّقی آغاز می شود

      رنان Renan (1823ــ1892) و برتلو Berthelot (1828ــ1907) رویای بشریتی را که در سایه ی علم زندگی ِ دوباره یافته است رواج می دهند; و بازهم فلسفه ی قرن ِ هجدهم، یعنی یکی از شاهکارهای ذهن ِ بشری است که اندیشه ی تن Tain (1828ــ1893) را تغذیه می کند. او که وارث ِ کندیاک Condillac است ادّعا می کند که به تحلیل ِ روانی دقتِ آزمایش های شیمی را بدهد و با تاریخ ِ ادبیات ِ انگلیس (1843) نوعی نقد ِ قاطع ِ جبری را افتتاح می کند. زولا این اثر را با شیفتگی تحسین می کند و این جمله ی مشهور ِ « مقدّمه ی» آن را: «رذیلت و فضیلت محصولاتی هستند مثل ِ کات کبود و قند.» سر لوحه ی ترزراکن قرار می دهد

      در حوالی ِ سال ِ 1870، وقتی که روگون ماکار شکل می گیرد، اندیشه ی ناتورالیستی پیروز می شود. از همان قرن ِ هجدهم، این فلسفه بار ِ خود را سنگین کرده است. روح ِ نظام سازی جای آزادی را گرفته و خوشبینی جای ِ خود را به دید ِ نا کجا آبادی داده است

      شوپنهاور

      فلسفه ی شوپنهار Schopenhauer (1788ــ1860) که به طور ِ پراکنده نویسندگان ِ متعددی را تحت ِ تأثیر قرار داده است¹ در نویسندگان ِ ناتورالیست هم بی تأثیر نبوده است. دوستان ِ زولا بی آنکه چندان به ژرفای جهان به عنوان ِ اراده و بازنمود پی ببرند، در آن به دنبال ِ نومیدی ِ طنزآلود و نوعی «شعر ِ سیاه» می گشتند که از همان جبرگرائی رایج ِ زمانه مایه می گرفت. این بدبینی هر چند که به اعتماد ِ شجاعانه ی زولا لطمه ای نمی زد ولی اتکاء ِ بیش از حد به آن ممکن بود همه ی معجزات ِ علم را که آنان معتقد بودند ضایع کند، هر چند که بعدها وقتی که آن اعتماد ِ قاطع از میان رفت تأثیر ِ فلسفه ی شوپنهاور در نویسندگان ِ بعدی بیشتر شد. بطوری که موپاسان در داستان ِ پس از یک مرگ (1883) «خنده ی فراموش نشدنی» فیلسوف ِ آلمانی را به گوش ِ ما می رساند. ;

جلوه‌های ناتورالیسم در آثار چوبک

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله نقد ادبی در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله نقد ادبی در word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقد ادبی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نقد ادبی در word

پیشگفتار  
نقد ادبی  
آثار ادبی چیست؟  
دشواری‌های نقد ادبی  
ابزار و ملاک نقد  
نقد ذوقی و نقد فنی  
نقد موضوع و ماده شعر و ادبیات و انواع ادبی  
نتیجه  
منابع و ماخذ:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله نقد ادبی در word

ادبیات و نقد ادبی، دکتر خسرو فرشیدورد

نقد ادبی، جلد اول. دکتر عبدالحسن زرین‌کوب

پیشگفتار

ادبیات هر قومی یکی از ارکان عمده‌ی فرهنگ آن قوم است. ادبیات نیز بدون نقد و ارزیابی پیشرفت لازم را نمی‌کند و چنانکه باید راه تکامل را نمی‌پیماید و چه بسا دچار سکون و رکود و توقف می‌شود، زیرا وقتی سخنوران و شاعران و نویسندگان ملتی از راه و رسم ابداع و ابتکار بازماندند و از نقد و سنجش بی‌خبر باشند، یا در سراشیب افراط می‌افتند یا در پرتگاه تفریط و یا به تقلید آثار دیگران می‌پردازند و یا به نوآوری‌های پوچ و بی‌ارزش دست می‌زنند. ملکی که ادب و هنر و پویایی داشته‌اند از نقدی پویا و بارور برخودار بوده‌اند و چه بسا نوآوری‌های هنری و ادبی که حاصل موشکافی‌ها و راهنمایی‌های هنرشناسان و سخن‌سنجان بوده است. بنابراین نقد و نقادی در عرصه‌ی ادبیات و نوشته‌های مختلف تاثیر بسزایی بر نویسنده و شاعر دارد تا سبب اعتلاء و ترقی نویسنده در کارش گردد و سبب پیشرفت جامعه شود


نقد ادبی

نقد ادبی که از آن می‌توان به سخن و سخن‌شناسی تعبیر کرد، عبارت است از شناخت ارزش و بهای آثار ادبی و شرح و تفسیر آن به نحوی که معلوم می‌شود نیک و بد آن آثار چیست و منشاء آنها کدام است

در زمان ما، غایت و فایده نقد ادبی به این نکته هم نظری دارد که قواعد و اصول یا علل و اسبابی را نیز که سبب شده است، اثری درجه قبول یابد و یا داغ رد بر پیشانی آن نهاده شود، تا حدی که ممکن و میسر باشد، تحقیق بنماید. بنابراین واجب است که نقد ادبی، تا جایی که ممکن است، از امور جزئی به احکام کلی نیز توجه کند

از اینجاست که برای نقد ادبی، مفهومی وسیعتر و تعریفی جامعتر قائل شده‌اند و آن را شناخت آثار ادبی از روی بصیرت گفته‌اند[1]

آثار ادبی چیست؟

حقیقت این است که آن مفهوم و معنایی که به سبب فقدان لفظ مناسب دیگر، از آن به لفظ «ادب» تعبیر می‌کنند، عبارت است از مجموعه آثار مکتوبی که بلندترین و بهترین افکار و خیال‌ها را در عالیترین و بهترین صورت‌ها تعبیر کرده باشد و البته به اقتضای احوال و طبایع اقوام و افراد و هم به سبب مقتضیات و مناسبات سیاسی و اجتماعی، فنون و انواع مختلفی از این گونه آثار بوجود آمده است[2]

اما نقد و نقادی که عبارت است از سنجش و ارزیابی و حکم و داوری درباره امور، البته اختصاص به ادبیات ندارد. در سایر امور نیز بسا که مورد حاجت و ضرورت واقع می‌شود، چنانچه در فلسفه و تاریخ و انساب و لغت نیز نقد و نقادی است. فیلسوف در باب ارزش و اعتبار معرفت نقادی می‌کند[3]

در هرحال، نقد و نقادی که عبارت است از شناخت نیک و بد و تمیز بین سره و ناسره، در همه فنون هنر و در بسیاری از شاخه علوم و معارف بشری است و اختصاص به آثار ادبی ندارد. بنابراین نقد آثار ادبی، این مزیت را بر نقد سایر فنون هنر دارد که به یک تعبیر، از همه آنها مفیدتر و روشن‌تر است[4]

به هرحال، نقاد آثار ادبی کارش عبارت از این است که بین نویسنده اثر ادبی با خواننده عادی واسطه بشود و لطائف و دقایقی را که در آثار ادبی است و عامه مردم را اگر کسی توجه ندهد، بسا که از آن غافل و بی‌نصیب بماند، معلوم کند و آنها را بدان لطائف و بدایع متوجه نماید و اگر هم معایب و نقایصی در آن آثار است که عامه مردم اکثر ملتفت آنها نیستند و به همین جهت راجع به آن آثار بیهوده در خوشبینی مبالغه می‌کنند، آن معایب و نقایص را نیز آشکار بنماید و از پرده بیرون اندازد تا قیمت حقیقی و بهای واقعی هر یک از آثار ادبی معلوم و معین باشد[5]

باری، چون نقادی به یک تعبیر لازمه‌اش قضاوت درباره آثار ادبی است و قضاوت درباره آثار ادبی هم بستگی دارد، به معرفت و شناخت درست و واقعی آن آثار، ناچار باید اصول و موازینی هم در کار باشد تا این داوری و قضاوت امکان بیابد، ‌اما این موازین و اصول را به آسانی نمی‌توان بدست آورد و بر آنچه به دست می‌توان آورد، نیز اعتماد قطعی و کلی نمی‌توان کرد. سبب این امر نیز این است که هیچ منتقدی از حب و بغض و میل و هوی به کلی خالی و برکنار نیست. از این رو، بسا که گزافه‌گویی و تعصب به خرج دهد و نیک و بد را به میزان دیگر بسنجد، چنانکه اگر خود شاعر و ادیب سخن آفرین است، طریقه و شیوه خود را بر شیوه‌ها و طریقه‌های دیگر ترجیح بدهد و اگر خود ادیب و شاعر سخن‌آفرین نیست، بسا که آن شور و شوق و جذبه و الهام را که در سخن شاعر و نویسنده است، ادراک نکند و ارج و بهای واقعی نبوغ و قریحه خلاق معانی را ناچیز و اندک بشمارد[6]

اما کسانی که انتقاد را بدینگونه خوارمایه پنداشته‌اند، از اهمیت آن غافل بوده‌اند. در واقع نقد ادبی جز بحث و تحقیق درباره اوصاف و ارزش آثار منظوم و منثور چیزی نیست و از این قرار می‌توان آن را «شناساندن لطائف آثار ذوقی» شمرد[7]

در این صورت، نقد ادبی، برخلاف آنچه در وادی امر به ذهن بعضی متبادر می‌شود با آنکه در بعضی موارد با عیب‌جویی همراه می‌باشد، در حقیقت از آن جداست. آنچه در عالم ادبیات می‌تواند در معرض انتقاد قرار گیرد، اثری است که واجد مرحله‌ای از کمال باشد. می‌توان گفت کتابی یا شعری فرود انتقاد است، یعنی بحثو فحص درباره آن مایه اتلاف عمر و وقت است، اما هرگز هیچ اثری هرقدر عالی و ارزنده باشد، برتر از انتقاد قرار نمی‌گیرد و آنرا نمی‌توان از دسترس نقادی برتر شمرد، زیرا اثر ادبی و هنری هرقدر بیشتر با کمال و جهان مقرون باشد، بیشتر درخور عنایت و علاقه است و هرچه کمتر از لطف و جمال بهره داشته باشد، کمتر مورد توجه و نظر واقع می‌شود[8]

باری هدف منتقد آن نیست که چیز تازه‌ای بوجود بیاورد، بلکه می‌خواهد چیزی را که وجود دارد، تجلیل و توصیف کند. عناصر و اجزاء آن را بشناسد و معلوم نماید که ارتباط بین عناصر و اجزاء مزبور با امور و عوامل دیگر از قبیل دین و محیط و ذوق و غیره چگونه و از چه قرار است. در هرحال، برای آنکه بتوان در باب اثر هنری به درستی قضاوت کرد، لازم نیست که بتوان مانند هنرمند یا بهتر از او اثری ایجاد نمود. بی‌آنکه انسان شاعری بزرگ باشد، می‌تواند منتقدی بصیر باشد[9]

غور و تحقیق در تاریخ نقد، این نکته را ثابن می‌کند که آنچه امروز نقد ادبی می‌گویند، با آنچه در قدیم از نقد ادبی اراده می‌کرده‌اند، تفاوت چندانی ندارد، بلکه فقط صورت توسعه یافته و تکامل پذیرفته آن می‌باشد. این مطلبی است که مطالعه در تاریخ نقد آن را روشن می‌کند و در واقع بدون مطالعه تاریخ نه فقط مفهوم درستی از نقد نمی‌توان یافت، بلکه باید گفت که فن نقد به تمامه در تاریخ ادب و هنر مندرج و منظوب است و همین امر است که نقد را با تاریخ ادبیات مرتبط می‌کند و در این باب جداگانه در موضع دیگر باید سخن گفت[10]

کسانی که در باب امکان نقد ادبی تردید کرده‌اند، ارزش و فایده آن را نیز منکرند. با این همه ارزش و اهمیت نقد از قدیم مورد قبول بیشتر صاحب‌نظران بوده است. اگر انتقاد در میان نباشد، ارزش واقعی آثار هنری معلوم نمی‌گردد. اگر سیر ذوق و هنر در هر زمان معین نشود، به تدریج ادب و هنر گرفتار وقفه و رکود می‌گردد و در پیچ و خم راه تقلید فرو می‌ماند[11]

مطالعه در نحوه تاثیر انتقاد در آثار ادبی این نکته را نشان می‌دهد که اهم وظایف انتقاد آن است که انواع و فنون ادبی را متوجه غایت و هدف واقعی آنها را بنماید و نشان دهد که غزل چه باید باشد و یا غایتی که رثاء و هجاء باید داشته باشد، چیست؟

گذشته از آن انتقاد باید احتیاجات و مقتضیات فکری و ذوقی هر دوره را تعیین کند و به گویندگان و نویسندگان نشان بدهد که برای رفع آن حوایج و مقتضیات چه باید کرد و این کاری است که فقط از انتقاد ساخته است، زیرا تنها انتقاد است که در بین احوال و اوضاع مختلف هر دوره چشم به آینده دوخته است[12]

اما بعضی از منتقدان، در نقد آثار ادبی مبانی اجتماعی را معتبر دانسته‌اند. تحقیق درباره نحوه ارتباط ادبیات با جامعه موضوع نقادی این دسته از نقادان است. شک نیست که محیط ادبی از تاثیر محیط اجتماعی برکنار نتواند بود. افکار و عقاید و ذوق‌ها و اندیشه‌ها تابع احوال اجتماعی می‌باشد. در روش «نقد اجتماعی» تاثیری که ادبیات در جامعه دارد و نیز تاثیری که جامعه در آثار ادبی دارد، مورد مطالعه است. به عبارت دیگر، در نزد آن دسته از نقادانی که دنبال این شیوه رفته‌اند، از آداب و رسوم و عقاید و نهضت‌هایی که در آثار ادبی انعکاس یافته‌اند و خود نیز گاه تا حدی مولود و مخلوق آثار ادبی در جامعه می‌باشند، سخن می‌رود. البته قریحه شاعر و نویسنده ذوق و تمایلات فردی و شخصی او قویترین عامل در ایجاد آثار ادبی محسوب می‌گردد، اما در هر عصر شاعر و نویسنده با خوانندگان و خریداران خاصی سر و کار پیدا می‌کند و گاه اتفاق می‌افتد که برای ارضاء پسند و سلیقه‌های مردم ناچار شود ذوق و پسند خود را به کلب به کناری نهد و از تمایلات عامه پیروی می‌کند[13]

بعضی از نقادان نیز در نقد ادبی بر مبادی و اصول روانشناسی اتکا کرده‌اند. این دسته از نقادان می‌کوشند جریان باطنی و احوال درونی شاعر یا نویسنده را ادراک و بیان نمایند، قدرت تالیف و استعداد ترکیب ذوق و قریحه او را بسنجند، نیروی عواطف و تخیلات او را تعیین دارند و از این راه تاثیری را که محیط و جامعه و سنین و مواریث در تکوین این جریان‌ها دارد، مطالعه کنند و بدین‌گونه نوع فکر و روحیه ذوقی شاعر را تعیین نمایند[14]

دشواری‌های نقد ادبی


[1] . نقد ادبی، دکتر عبدالحسن زرین‌کوب، جلد اول. ص 5

[2] . همان، ص 6

[3] همان. ص 9

[4] . نقد ادبی، دکتر عبدالحسن زرین‌کوب، جلد اول ، ص10

[5] . همان، ص11

[6] . همان. ص 14

[7] . نقد ادبی، دکتر عبدالحسن زرین‌کوب، جلد اول ، ص14

[8] . همان. ص 16

[9] . همان، ص20

[10] . نقد ادبی، دکتر عبدالحسن زرین‌کوب، جلد اول ، ص25

[11] . همان. ص 28

[12] . همان. ص 34

[13] . نقد ادبی، دکتر عبدالحسن زرین‌کوب، جلد اول. ص 4142

[14] . همان، ص48

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله نقد تطبیقی شهریار و مفتون همدانی در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله نقد تطبیقی شهریار و مفتون همدانی در word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقد تطبیقی شهریار و مفتون همدانی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نقد تطبیقی شهریار و مفتون همدانی در word

استاد شهریار  
علی ای همای رحمت«  
»استاد مفتون همدانی«  
» علی ای سمای وحدت«  
ویژگیهای مشترک و تفاوتها :  
نقدی بر قصیده مفتون:  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله نقد تطبیقی شهریار و مفتون همدانی در word

1-              دیوان شهریار، محمد حسین شهریار،

انتشارات زرین،

2-              دیوان مفتون همدانی، به کوشش رضا مفتون

انتشارات مفتون همدانی

چاپ دوم، همدان

استاد شهریار

سید محمد حسین بهجت تبریزی با تخلص شهریار (1367-1258) ،یکی از شاعران برجسته معاصر است

وی دوران کودکی خوی رادر کشاکش انقلاب و در جریان نهضت مشروطه به سر برد.تحصیلات خود را در تبریز آغاز نمود ودر مدرسه دارالفنون تهران ادامه داد و پس از پایان دوره متوسطه وارد دانشگاه پزشکی شد،اما به دلایلی تحصیل رارها کرد و در خط شاعری افتاد

شهریار بیشتر اوقات خود را به سرودن شعر می گذرانید ،وی در سالهای انقلاب و پس از آن به مضامین اخلاقی و دینی در اشعارش روی آورد

او در سرودن انواع شعرفارسی مهارت داشته و طبع آزمایی کرد و علاوه بر آن به زبان مادری خود ، ترکی آذری، نیز اشعاری زیبا سرود ه است؛ از جمله کارهای مهم ادبی منظومه حیدر بابا و کلیات دیوان اوست

شهریار به شاعران طراز اول فارسی عشق می‌ورزید و شیوه سرودن آنها درشعر او نمایان است .در شعر شهریار اندیشه های دینی و دلدادگی های فراوان نسبت به مولا علی (ع)مشهود است .(1)

 علی ای همای رحمت

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
مگر  ای سحاب رحمت تو بباری ورنه دوزخ
برو ای گدای مسکین د رخانه علی زن
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
بجز ازعلی که آرد پسری ابوالعجایب
چو به دوست عهد بندد زمیان پاکبازان
نه خداتوانمش خواند،نه بشر توانمش گفت
به دو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت
چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
چه زنم چو نای هردم زنوای شوق او دم
همه شب در این امیدم ،که نسیم صبحگاهی

که به ما سوا فکندی همه سایه هما را
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به شرار قهر سوزد ،همه جان ما سوی را
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
که علم کند به عالم شهدای کربلا را
چو علی که می‌تواند که به سر برد وفا را
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
که زکوی او غباری به من آر توتیا را
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را
که زجان ما بگردان ره آفت قضا را
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را

زنوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوش است شــهریارا

استاد مفتون همدانی

سید آقا کبریایی متخلص به » مفتون «  در سال 1268 ه.ش در شهر همدان متولد شد؛ با الهام ازنام پدرش او را »میرآقا « نامیدند ،گویند نسبت مفتون با سی وهشت واسطه به حضرت سید سجاد (ع)و خاندان عصمت و طهارت می‌رسد

مفتون از ابتدای جوانی در طریق ولا قدم نهاد و دل به محبت سرور اولیاءعلی (ع)سپرد ، در درویشی پاک طینت بوده و چهره ای مهربان و نورانی داشته است

شاعر همدانی ، پس از سپری کردن دوران نوجوانی و در سایه توجه و تربیت پدر و ارسته خود ، تحصیلات ابتدایی رادر همدان به انجام رسانید و دروس عربی و ریاضیات را ضمن اشتغال به کار روزانه ،نزد استادان فن تکمیل کرده، هیئت و نجوم رانیزآموخت ولی به دلیل نشو و نما در محیط ادب و عرفان ، طبع وی به ادبیات و سخنوری متمایل تر بوده؛ او ساعات فراغت خود را به مطالعه دیوان شاعران بزرگ می گذرانید

مفتون د رآغاز کار شاعری، نام خانوادگی خود » کبریایی « را تخلص قرار می داد ،ولی به زودی آن راتغییر داده تخلص» مفتون« رابرگزید

او از زمان کودکی و دوران نوجوانی همراه پدر خویش در اغلب محافل و مجالس اهل فقر و درویشی رفت و آمد داشت ، سلوک عرفا را در یافت و اسلام راستین راهمراه محبت ائمه‌(ع) شناخت . بدین ترتیب چون به سن کمال رسید ، به عرفان روی آورد و عرفان ازابتدا با جسم و جانش همراه شد و دراثر توجه و تربیت و ارشاد پدر خود ، به خلق اثر عرفانی و کم نظیر

»مثنوی انسان کامل« که شمار ابیات آن ده هزار بیت راشامل می‌شود ، دست زد

 در سال 1302 از اولین کسانی بود که به انجمن ادبی همدان پیوست و از اعضای ثابت ، فعّال و پر کار آن انجمن بود

شاعر ما که ازجوانی سابقه آزادی خواهی با دخالت خارجیان در ایران را داشت ،بیش از سایرین دچار گرفتاری و زحمت شد،به طوریکه که او را بازداشت و زندانی و سپس از همدان تبعید نمودندو زمانی که دوران تبعید و زندانی وی با همهءسختیهایش به پایان رسید،  مفتون به شهر محبوب خود همدان برگشت ، وی در سرودن شعر ،پیرو سبک شاعران قدیمی است ، و در سرودن ، انواع شعر را آزمایش کرده؛ اگر چه از قصیده و مثنوی گرفته تا مخمس و ترجیع بند، قطعه و دیگر قالبها ، اما شهرت او بیشتر درغزل سرایی است؛ غزلیات او از نظر روانی و رسایی کلام کم نظیر است و سخن انسجام دارد

مفتون در سال 1333، اقدام به چاپ دیوان خودنمود و در روز دهم مهر ماه 1334،جان به جان آفرین تسلیم کرد. (2)

علی ای سمای وحدت

 علی ای سمای وحدت ،تو چه مظهری خدارا
به کدام دهر و حینی تو حدوث کرده بودی
تو چه پرتوی خدارا زجمال کبریایی
تو به آسمان وحدت چه مهی چه آفتابی
اگر آفتاب روی تو نبود قصد یزدان
به توگرقوام هستی زازل خدا نبستی
تو به تارک از تبارک زازل چو تاج هشتی
زشکوه لایزالی تویی آن سوار قدرت
علی ای که در شجاعت به قدر تو قدر دادی
نبود بجز تو حیدر ،نبود بجز تو صفدر
تو اگر زکعبه به زمین نمی فکندی
به نبوّت و ولایت ،بکشاندی از بدایت
تو به توبه وانابه لب بوالبشر گشودی
دم عیسو ی زلعل تو نمود مرده احیا
چو عروج کردی احمد ،که بجز تو بود آنجا
علی ای که کس بجز تو به خدا نمی‌تو‌اند
علی ای که در سخاوت به هزار ها چو حاتم
علی ای که بوعلی ها زتو رسم کرده قانون
علی ای که با نگاهی کنی عالمی تو احیا
تو به منکر خداگو نکند به هیچ سو رو
به علی مکن برابر به خیال خود کسی را

که خدانمود زینت ،به تو تخت انّما را
که نمود حق نثار قدم تو هل اتی را
که به نه سپهر دادی تو علو و ارتقا را
که گرفته نور روی تو زارض تاسمارا
نه زشمس نام بردی به قسم نه والضحی را
به تمام ملک هستی به کردی این عطارا
فتبارک الله ایزد بسرود ومرحبارا
که کشید دست وتیغ تو کمان لافتی را
که قدر به دست گیرد سررشته قضا را
که نداده حیّ داور به کس این همه قوارا
به خدا کسی به عالم نشناختی خدا را
تو تمام انبیارا ،تو تمام اولیاءرا
پسری قبول توبه زپدر نمود یارا!
تو به دست پورعمران بنهادی آن عصا را
که به جلوه وانماید پس پرده عمارا
که بقا دهد فنا را ،که فنا دهد بقا را
زکرم تو یاد دادی ره بخشش وسخا را
که نوشت حکمت او زشفای تو شفارا
چه شود که وا نوازی به نگاهی آشنا را
به رخ علی ببیند ،بشر خدا نما را
که به آفتاب نسبت ندهد کسی سها را

به عطای پادشاهی بودش امید مفتون

که غلام قنبر خود بشمارد این گدا را

 علل و عوامل به شهرت رسیدن استاد شهریار و نا آشنا ماندن کلام مفتون همدانی در فراسوی شهر و دیار خویش

آنچه از محتوای کلام هر دو شاعربر می آید، این است که سخن و افکاری مشابه داشته، و در حالی که در یک عهد می زیسته اند چرا قصیده شهریار در جامعه فراگیر شده، ولی کلام مفتون ناخوانده و ناآشنا مانده است؟

با توجه به زندگی مفتون همدانی، هر خواننده ای در می یابد که وی در محیط زندگی خود از جایگاهی والا برخورداربوده است، او در روزهایی داد سخن می داده، که کلامش در حلقوم خفه گشته است، و مهر سکوت بر انتشار کلام وی را می بایستی در همان سالها و برهه از زندگیش جستجو کنیم، اکنون جواب این پرسش روشن است که چرا کلام مفتون در گوشها ناآشنا مانده است. نحوه تفکر و زندگی اجتماعی او یکی از عوامل مؤثر این معماست، چرا که وی روحیه آزادی خواهی داشته و در جای جای کلامش فریاد او را می توان شنید و طبیعی است که اینگونه تفکر برای دولت آن زمان مشکل زا بوده، تا حدی که وی را تحمل نکرده و شاعر ما را با مشتی کاغذ و قلم و دوات راهی دیار تبعید کرده است

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله نقدی بر آثار احمد شاملو در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله نقدی بر آثار احمد شاملو در word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقدی بر آثار احمد شاملو در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نقدی بر آثار احمد شاملو در word

دیباچه     
منابع      

دیباچه

درارتباط با اشعار شاملومی توان  گفت که او توانسته اندیشه ها و دانش خود را در قالب اشعارش ارائه دهد

شاملو که شعر را ابزاری برای برپایی آزادی می داند در شعرهایش بی پرده سخن می گوید که باعث محو شدن ابهام هنری از اشعارش شده و جنبه شعاری به آن داده است

نکته ی قابل توجه شعر شاملو آنست که اشعار وی هیچ گاه خالی از تعهد به انسان نبوده است و این در شعر های آخر او زیباتر و عاشقانه تر منعکس می شود . معمولاً اشعاراحمد شاملو مخیل در قالب نثر است و از وقتی سرودن شعر بی وزن را آغاز می کند و شاعری تأثیر گذارمی شود . در واقع شاملو به زبانی   می رسد و آن را تا آخرین شعر خود حفظ می کند

 احمد شاملو عاشق نویسندگی بود و ترجمه « دن آرام » عطش نویسندگی شاملو را ارضا کرد

« دن آرام » کتابی است که تقریبا دارای تصویری حماسی است و شاملو با ترجمه ی دوباره ی « دن آرام » ضرورت این کار را احساس کرده بود

شاملو در خصوص ترجمه ی « دن آرام » نظر خاصی داشت که : (« دن آرام » یک اثر حماسی است و در این اثر حماس زبان کوچه بازار قابلیت های زیادی را به متن می دهد و « دن آرام » مرحله ی تکوینی زبان کوچه بازار است ) . شاملو با استفاده کردن زبان کوچه در ترجمه ی دوباره ی دن آرام زبان کوچه را رواج داد که پس از آن زبان کوچه مورد توجه شاعران و محققین ایرانی قرار گرفت

محمود دولت آبادی که خود از نقادان آثار شاملو است درباره        « دن آرام » شاملو افزود که این اثر مهر تا یید بر زبان کوچه بازار است و از یک ربع قرن پیش که واکنش های بسیاری درباره ی زبان و فرهنگ کوچه وجود داشته ولی شاملو توانست با این اثر خود ذخیره ی گرانبهایی از فرهنگ و زبان مردم را به جامعه ی ادبی ایران و دنیا هدیه کند

 اما در خصوص اشعار شاملو باید گفت که او توانسته اندیشه ها و دانش خود را در قالب اشعارش ارائه دهد که این موضوع در مورد اشعار شاملو حرف اول را می زند و بدون شک این مسئله بر خاسته از تخیلات اجتماعی و رخدادهای زمانه اوست. شاملو در مجموعه شعرهایش به شعریت اشعار خود توجه نمی کند . باید در مورد شاملو گفت بعضی از شاعران گذشته و هم نسل خود را طرد می کند و معتقد است که : شاعران کلاسیک انسان حقیقی را فراموش کرده اند . از نظر شاملو شاعر باید به بیان درد مشترک انسان ها اشاره کند و تعهد زیاد شاملو به همین موضوع باعث شده است که قسمتی از اشعارش جنبه ی شعارگونه پیدا کند

شاملو که شعر را ابزاری برای برپایی آزادی می داند در شعرهایش بی پرده سخن می گوید که باعث محو شدن ابهام هنری از اشعارش شده و جنبه شعاری به آن داده است

دلیل اصلی شعاری شدن نخستین اشعار شاملو نیز همین است . در واقع اشعار شاملو آیینه زمان خود است و متکی به نوسانات و بحران های زمانش است

مجموعه شعر هوای تازه یکی از مهم ترین اشعار شاملو محسوب می شود زیرا تعداد زیادی  از بهترین اشعار شاملو در این مجموعه مشاهده می شود ولی آثار و شعر های ضعیفی هم در آن وجود دارد . در این مجموعه در حالی که اندیشه درونی شده و با شعرش همراه می شود زبان خاص شاملو و بهره گیری از امکانات موسیقی زبان افزایش می یابد که همین امر باعث فردیت سبکی شاملو می شود . شاملو در مجموعه هوای تازه اشعاری را با عنوان سبانه خلق می کند . شاملو با شبانه ها محور تازه ای در شعر خود باز می کند که تا پایان دوران شاعری او با او همراه است

شبانه ها آمیزه ای از اندیشه های شخصی و اجتماعی شاعر در هیات تجلی عشق شخصی واجتماعی در زبان و بیانی هنری هستند

محور دیگری که از هوای تازه شاملو آغاز می شود حدیث نفس شاملوست که آن هم تا پایان دوره ی شاعری وی ادامه       می یابد نکته ی جالب  شعر شاملو آنست که اشعار وی هیچ گاه خالی از تعهد به انسان نبوده است و این در شعر های آخر او زیباتر و عاشقانه تر منعکس می شود همچنین درباره ی جایگاه عشق در شعر شاملو می توان نوشت که : عشق در دیوان شاملو در مقوله عشق شخصی سه دوره را پشت سر گذاشت که اولین دوره ی آن متعلق به زمانی است که شاملو دوره ی خلاء عشق را به طور موقت پشت سر می گذارد و از فضای شعر هایش که بسیار مایوس کننده بودند کمی فاصله می گیرد . شاملو در شعر های این دوره انتظار تجلی عشق را دارد . مجموعه ی هوای تازه ی شاملو با شش عاشقانه زیبا آغاز می شود که شاعر در آن فضای متفاوتی را تجربه میکند که به نظر می رسد در این دوره زندگی شاعر شاهد تجلی یک عشق جدید اما موقت هستیم اما شاملو پس از سرایش این شعر ها باز هم وارد فضای انتظار       می شود و پس از این دوره او با آیدا آشنا می شود و فضای جدیدی در شعر هایش مانند شعر در « آیدا در آینه » آغاز            می شود . از این پس ما با زیباترین عاشقانه های او رو به رو     می شویم که شاعر معشوق زن را مورد خطاب قرار می دهد . پس از این هسته ی اصلی عاشقانه های شاملو آیدی می شود و در شعر های شاملو  آیدا تبدیل به یک معشوق فراگیر می شود و شاعر در این دوره زیبا ترین عاشقانه ها را می سراید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله نقش زنان در انقلاب اسلامی در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله نقش زنان در انقلاب اسلامی در word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقش زنان در انقلاب اسلامی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نقش زنان در انقلاب اسلامی در word

مقدمه  
نقش زنان در انقلاب  
نظام ارزشی  
نظریات امام خمینی (قدس سره)، مقام رهبری و نخبگان سیاسی  
پی نوشتها:  
منبع :  

مقدمه

                در اینجا نقش زنان در تحولات اجتماعی سیاسی و حرکت جمعی زنان را مورد مطالعه قرار می دهیم.تا قبل از دوران قاجاریه از حرکت جمعی زنان و نقش آنها در تحولات اجتماعی سیاسی اطلاع درستی در دست نیست. چند موردی که در کتابهای تاریخی ضبط است، مربوط به نقش آنها در حمایت از سربازان در جنگ با دشمنان است. به طور مثال، در جنگهای طولانی ایران و عثمانی در زمان صفویه، زنان آذربایجان لباس جنگ پوشیده و وارد میدان می شدند. همین که قشون عثمانی به شهر حمله می آوردند، زنانی که در شهر مانده بودند از بالای بام بر سر آنها آب جوش می ریختند. (1)

بنابراین، بر اساس شواهد و مدارک تاریخی بیشتر دوران قاجاریه، از آن عصر شروع می کنیم . آغاز حرکت جمعی زنان را باید به دو دوره تقسیم کرد. نخست دوره ای که زنان به علل نارضایتی های سیاسی اجتماعی ناشی از ضعف دولت در برابر دول استعمارگر خارجی و حکومت استبدادی داخلی به دنبال مردان و به هدایت و تشویق و تأیید آنها به نهضتهای اجتماعی پیوستند و به طور مؤثری در این راه کوشیدند. آنها در این راه، از هدفهای مردان پشتیبانی می کردند و خواسته های مشخص نداشتند (مانند نهضت تنباکو و نهضت مشروطیت)

نقش زنان در انقلاب

در دومین دوره، زنان به فعالیت جداگانه در زمینه مسائل خاص خود پرداختند که حاکی از تحول و پیشرفت این حرکت است و نشان می دهد که زنان در این مرحله آگاهی بیشتری یافته و به عنوان یک گروه اجتماعی مؤثر فعالیت می کنند. اما حرکت اخیر، بر خلاف گذشته، از تأیید و همراهی کامل مردان برخوردار نبود و مخالفان با این گونه فعالیت های زنان دست به دشمنی زده و این حرکت را گاه دچار مشکل می کردند. البته، این مخالفتها اصولا بدان سبب بوده که حرکت زنان را بدعت می دانستند. در واقع، جامعه پذیرای چنین جهشی نبود، (مانند تشکیل مدارس، چاپ روزنامه) . (2) حال به بررسی نمونه هایی از این حرکتها می پردازیم

نخستین حرکت ملی در دوره معاصر پس از شکست ایران در جنگها با روس، جنبش خود جوش مردم تهران در دفاع از زنان گرجی مسلمان شده ای بود که سفیر خودخواه و مستبد روس با سماجت هرچه تمامتر می خواست با تفسیر یکی از مواد معاهده ترکمانچای آنها را از شوهران و فرزندان خود جدا کرده و با تغییر مجدد مذهب روانه گرجستان سازد. این عمل نزد مسلمانان نوعی تجاوز به ناموس ملی و مذهبی بود و به همین دلیل، مورد اعتراض مردم قرار گرفت. زنان تهران در این روز شور و حرارت زیادی از خود نشان دادند و تا آخرین دقیقه ای که هیاهوی مردم در خراب کردن سفارت روس و کشت و کشتار ادامه داشت آنها نیز از پای ننشستند. (3)

در تظاهرات دیگری که مردم تهران در دفاع از امیر کبیر برپا ساختند، زنان شرکت فعالی داشتند. درخشان تر از هر دو واقعه یاد شده، اتحاد و همبستگی شان در جنبش تحریم تنباکو بود. در اواخر سلطنت نیم قرنی ناصر الدین شاه که امتیازات فراوانی به خارجیان داده شد، توتون و تنباکو در انحصار یک کمپانی بیگانه درآمد. مردم (و حتی زنان دربار) که تا آن زمان هرگز در اوامر سلطان چون و چرا نمی کردند و یارای چنین کاری را نداشتند، در این جهاد ملی به دستور پیشوای مذهبی خود، مرحوم میرزای شیرازی، شرکت کردند. زنان حرم هم قلیانها را شکستند و در مقابل اوامر صریح و قدرت مطلق ولی نعمت خود مقاومت کردند. (4) این پافشاری بجایی رسید که دولت ناچار امتیاز توتون و تنباکو را لغو کرد. (5) زنان در این نهضت بخوبی رشد اجتماعی و دینی خود را به منصه ظهور رساندند

همچنین قبل از مشروطه وقایعی (مانند قحطی یا نارضایتی های ناشی از گرانی) رخ داد که تظاهراتی را از سوی زنان با تشویق مردان، در پی داشت. آنچه در آن زمان تازه به نظر می رسید آن بود که زنان در آن فضای انقلابی در تظاهرات سیاسی شرکت می کردند

داستان دلاوری های فاطمه، خواهر شیخ شامل (از رهبران مذهبی در قفقاز)، زینت پاشا، مادر احمد تنگستانی (پسر باقر خان) و مادر کلنل محمد تقی خان پسیان هنوز در خاطره مردم این دیار نشان زنده است. (6)

زنان ایران در نهضت مشروطیت که جامعه ایران را تکان داد، تنها و بی اعتنا و منفعل نبودند، بلکه همانند مردان به جنب و جوش درآمدند، به طوری که باید گفت از این تاریخ بیداری واقعی زنان آغاز شد. از جمله وقایعی که در آن شرکت زنان را در جنبش مشروطیت عیان می کرد می توان به وقایع زیر اشاره کرد

پس از کشته شدن نخستین مجاهد مشروطیت، سید عبد الحمید، زنان تهران بودند که به کوچه و خیابانها ریختند و شورشیان را علیه حکومت تشویق کردند. (7) به دنبال تظاهرات بر ضد مسیو نوز بلژیکی و مهاجرت علما و انقلابیون به قم، زنان بودند که آتش انقلاب را در تهران شعله ور نگاه داشتند. همچنین بر ضد قروض خارجی از خود گذشتگی فراوان نشان دادند. (8) هنگام بست نشینی تجار در سفارت انگلستان، عده ای از زنان نیز تجمع کرده و تقاضای ورود به سفارت را کردند. ولی گرانت داف، وزیر مختار انگلستان، مانع آنها شد

زمانی هم که علما در شاه عبدالعظیم متحصن شدند، زنان کالسکه شاه را فرا گرفته و گریه و زاری کردند که ما آقایان و پیشوایان دین را می خواهیم. ما مسلمانیم و حکم آقایان را واجب الاطاعه می دانیم. ای شاه مسلمان، علمای اسلام را ذلیل و خوار نخواهید. در آذربایجان، زمانی که سردار ملی ایران، مرحوم ستارخان، علیه استبداد قاجار و سلطه اجنبی قیام کرد، زنان از مساعدت معنوی و مادری به وی دریغ نکردند. بین شهدای انقلابیون جنازه 20 زن مشروطه طلب در لباس مردان پیدا شد.مورخان و نویسندگانی چون ناظم الاسلام کرمانی، کسروی، مهدی ملک زاده و مورگان شوستر درباره مشارکت زنان در دوره اول و دوم مجلس شورای ملی مطالبی نوشته اند که از دو جهت حائز اهمیت بسیار است. اولا، مشارکت چشمگیر زنان را در یک جریان سیاسی بازگو می کند و ثانیا، اهمیت آنان را از نظر نویسندگانی که به ثبت اخبار مربوط به آنها مبادرت کرده اند، می نمایاند. (11) نظر به همین فداکاری ها بود که وقتی زعمای قوم قانون اساسی را تدوین کردند، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را برای قاطبه ملت ایران (قانون اساسی) قائل شدند و به هیچ وجه از محرومیت زنان و عدم دخالت آنها در مسائل حقوقی و سیاسی ذکر نکردند

اما بعدها، یعنی در جمادی الاخر سال 1327، که نظام نامه انتخابات تهیه شد و به صحه محمد علیشاه رسید، در شرایط کسانی که از حق انتخاب کردن مطلقا محرومند، نوشتند: «نسوان و اشخاص خارج از رشد و آنهایی که تحت قیمومت شرعی، ورشکستگان به تقصیر، مرتکبین قتل و سرقت الی آخر.» بدین سان، وضعیت حقوقی، نه تنها قانونی زنان در ردیف افراد فوق قرار گرفت. (12)

علاوه بر این، انقلاب بورژوا دموکراتیک برای تغییر بنیانی اقتصادی و سیاسی جامعه شکست خورد و وضعیت زنان نیز تغییری نکرد. البته، حاصل آن در جهت افزایش آگاهی و مبارزات بعدی مهم است. فقدان دسترسی به حقوق قانونی مانعی در راه جنبشهای بعدی نشد و زنان برای حقوق اساسی تری مانند تعلیم و تربیت به فعالیت پرداختند. (13) در دوره های بعدی، حرکتهای بانوان بیشتر خودجوش بوده و با انگیزه آنها دنبال می شوند . فعالیت آنها در ایران پس از جنبش مشروطیت همان شیوه ای بود که مردان انتخاب کرده بودند

.1 ایجاد انجمنها

.2 انتشار روزنامه و مجله؛

.3 تأسیس مدارس

پس از این جنبشها، اولین مدارس دخترانه تشکیل می شود. سازمانهای زنانه ایجاد می شود و نشر اعلامیه و شب نامه مخصوص بانوان در اوایل دوره مشروطه از آثار برجسته مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در این انقلاب است، قدیمی ترین نشانه ای که از انتشار یک نشریه تخصصی بانوان در دست است به سال 1289 شمسی باز می گردد. (14) بین تاریخ انتشار نخستین روزنامه عمومی و اولین نشریه اختصاصی زنان 88 سال فاصله است . اولین روزنامه زنان که به نام دانش منتشر شد، در سرلوحه خود نوشت که این روزنامه مربوط به مسائل خانوادگی و اجتماعی است و به سیاست و مسائل عمومی نمی پردازد. (15) حرکت بعدی زنان، تأسیس مدارس دخترانه در سطح وسیع تر بود. که بسرعت گسترش یافت. از مهم ترین عوامل ویژگی نهضت در این دوره تعمیم سواد بود. البته، همه مدارس خصوصی بودند. زنان در این زمان می کوشیدند که جنبه های فرهنگی و غیر سیاسی به نهضت خود بدهند. نامهایی چون مسطورات، پردگیان، مخدرات اسلامیه، ناموس، عصمتیه که برای مدارس انتخاب می کردند، حاکی از این امر است که زنان می خواهند بر جنبه های دینی حرکت خود تأکید کنند. (16)

ذکر یک نکته ضروری است و آن اینکه زنانی که به امور مسائل زنان می پردازند از دختران، همسران یا خواهران مشروطه خواهان و آزادیخواهان بودند. محترم اسکندری، مؤسس جمعیت نسوان و طنخواه، همسر مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد حسین یزدی، بانی مدرسه عصمتیه و صدیقه دولت آبادی، از جمله این افراد بودند

نکته دیگری که باید در نظر داشت آنکه این دگرگونی ها بیشتر در شهرهای بزرگ بود. اکثریت زنان ایران که در روستاها زندگی می کردند، در همان ساخت اجتماعی خود باقی بودند. نشانه های نوآوری تنها شامل حاصل بخشی از گروه های مرفه شهری شد که به صورت عمل و یا عکس العمل در زمینه برخوردهای فرهنگی تظاهر می کرد

تغییرات با دامنه وسیع تر از دوره پهلوی آغاز شد. ایران در زمان پهلوی از یک دولت نیمه فؤدالی آسیایی به یک دولت متمرکز سرمایه داری وابسته به آمریکا تبدیل شد. این تغییر در تمام ابعاد زندگی، بویژه اقتصادی و اجتماعی، تأثیر بسیار گذاشت. در حالی که فرایند نوگرایی امتیازاتی را برای بخشهایی از طبقه بالای جامعه و طبقه متوسط در حال ظهور داشت، اما به بخش سنتی طبقه متوسط آسیب رسان بود (تجار، بازار، بورژوازی و خرده بورژوازی) . ارتباط تارخی این طبقه با روحانیون برقرار بود. (17) یک تعارض مستمر و جناح بندی بین نوگرایان در حال افزایش و روحانیون قدرتمند و بازار سنتی وجود داشت که دگرگونی های فرهنگی و اقتصادی را آسیب رسان خود می دانست. وضعیت زنان قسمتی از موضوع این اختلاف بود. دوران پهلوی از زنان به عنوان عناصر نوگرایی استفاده می کرد؛ کشف حجاب یک نمونه بارز آن بود. در این دوره، از زنان برای نماد نوگرایی نظام استفاده شد. این حرکت به شکاف اساسی بین دو گروه یاد شده بیشتر دامن زد. شایان ذکر است که در ابتدای فعالیتهای زنان همواره سعی می شد که رنگ و بوی مذهبی آن حفظ شود، به طوری که در سرلوحه اساسنامه اولین جمعیت زنان ایران، یعنی نسوان وطنخواه، تأکید بر حفظ شعائر و قوانین اسلام بود. (18) اما در دوران بعد، با دخالت نظام سیاسی این تحولات تحمیلی شد. انجمنهای زنانه با دربار مرتبط بود. همان طور که زندگی زن و تحولات اجتماعی و فرهنگی در زمان قاجار نمی تواند دور از تعارضات امپریالیسم روسیه و انگلستان بررسی شود، در دوران پهلوی نیز نمی تواند دور از روابط خارجی نظام اقتصاد سرمایه داری و سرگشتگی بین سه عنصر هویت ملی (اسلام، ملی گرایی و غرب گرایی) تحلیل گردد. (19) در واقع، زن در مرز این ارزشها قرار داشت

در ایران نیز مانند همه نقاط دنیا، زنان کمتر از مردان از نوگرایی بهره بردند. دو گروه زنان شهری و روستایی هر یک با توجه به شیوه زندگی خود از دگرگونی ها تأثیر پذیرفتند . نوگرایی به شکاف میان شهر و روستا، افزایش ثروت، بدون توزیع مناسب در سطح جامعه، و در نهایت قطبی شدن جامعه انجامید. فشار سیاسی و فساد اداری بیش از همه در این زمینه مشکل آفرید

برحسب نوع سنتی توسعه، مردان هدف اولیه جذب صنعت بودند. بنابراین، به رغم فرصتهای کاری و دوره ای درآمد برای تعدادی از زنان شهری، زندگی اقتصادی بیشتر زنان کاهش یافت

دگرگونی در مناطق روستایی، افزایش شهر نشینی، مهاجرت از روستاها به شهرها در دهه های گذشته وابستگی اقتصادی زنان را به مردان بیشتر کرد. با برنامه های اصلاحات ارضی و معیارهای نوگرایی، بهبود وضعیت زنان در روستاها اتفاق نیفتاد. درصد بیسوادی بالا و نزدیک 83 درصد بود. ازدواج در سن پایین رواج داشت. در پی مهاجرت مردان، زنان نیز روستاها را ترک کردند و جمعیت حاشیه نشین شهرها را تشکیل دادند. این جمعیت اولین گروهی بود که به انقلاب پیوست . این زنان در زندگی اقتصادی وابسته به شوهر، بدون نقش تولیدی، وضعیت محدود اجتماعی را تجربه کردند. آنها با آمدن به شهر، شبکه اجتماعی و ارتباطی خود را از دست دادند. با فشار مصرف شهری مواجه شدند. با دگرگونی وضعیت اقتصادی مردان، انقیاد و انزوای آنها بیشتر شد. مسجد و مسائل مذهبی برای آنها فرصتی برای بازگشت به خویش بود. (20) وضعیت زنان شهری نیز دگرگون شد. در دوره پهلوی، میزان تعلیم و تربیت و اشتغال زنان افزایش یافت، اما تغییر عمده در وضعیت زنان حاصل نشد

در 1341، حق رأی به زنان اعطا شد. (21) در پی آن، تعدادی به نمایندگی مجلس انتخاب شدند. گروهی نیز به مقامهای بالا از جمله وزارت هم رسیدند. (22) ولی بیشترین مشاغل خاص گروههای بالا اجتماع بود. مشارکت در سطح توده هیچگاه به معنای واقعی اتفاق نیفتاد. بین دو الگوی زن مدرن غرب گرا و زن سنتی با چادر یک قشر بینابینی تشکیل شد که غرب گرایی را نمی خواست، ولی در عین حال، تحصیل کرده بود و اشتغال داشت . در یک ارزیابی از ارزشهای مدرن و سنتی و تفسیر الگوهای مذهبی، نمونه آنها حضرت فاطمه علیها السلام و حضرت زینب علیها السلام شد. (23) این قشر جدید کاملا سیاسی بودند، احساسات ضد غربی داشت و فرایند نوگرایی به شکل زمان شاه را امپریالیستی می دانست. مبارزه علیه زن غرب زده بخشی از مبارزه آن بود. این قشر نیز به خیل طرفداران انقلاب اسلامی پیوست. در کنار آن، بسیاری از زنان تحصیل کرده غرب که تأثیر استثمار غرب را تجربه کرده بودند نیز جای گرفتند. همه عوامل منجر به سیاسی شدن توده عظیمی از زنان شد که محیط مناسبی را برای شرکت زنان در فرایند انقلاب اسلامی فراهم کرد


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله نگاهی به تحقیقات صورت گرفته پیرامون آمادگی برای نوشتن در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله نگاهی به تحقیقات صورت گرفته پیرامون آمادگی برای نوشتن در word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نگاهی به تحقیقات صورت گرفته پیرامون آمادگی برای نوشتن در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نگاهی به تحقیقات صورت گرفته پیرامون آمادگی برای نوشتن در word

چکیده  
نگاهی به تحقیقات صورت گرفته پیرامون آمادگی برای نوشتن  
چگونه می توان در کودکان آمادگی لازم برای نوشتن را ایجاد کرد  
چه دلایلی برا ی آمادگی برای نوشتن بچه ها وجود دارد ؟  
شناخت بهتر شاگردان  
معرفی نمونه هایی برای آمادگی نوشتن بچه ها :  
الف – تقدم زبان شفاهی بر زبان نوشتاری :  
ب) یادداشت پیشرفت کار کودکان  
پ )رهنمودهایی برای روش کار  
منابع و ماخذ :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله نگاهی به تحقیقات صورت گرفته پیرامون آمادگی برای نوشتن در word

1-   مری رنگ جالونگو ، وسلی زیگلر . آموزش برای نوشتن . ترجمه جمشید هادیان

2-   گروه مولفان . نگاهی به آموزش و پرورش پیش از دبستان در جهان امروز . ترجمه رووف

3-   دورتی جی ـ سینگر – تریسی آ . ترجمه عبد العظیم کریمی . کودک چگونه فکر می کند

4-   یادگیری زبان و رشد واژگان کودک . ترجمه و نگارش . الله وردی آذری نجف آبادی

5-   اندیشه و زبان . نوشته ویگو تسکی ، ترجمه حبیب الله قاسم زاده

6-   رشد و تکامل عقلی کودک ، راتنیک جی ، ترجمه حسن پاشا شریفی

چکیده

زمان ما زمان پایبندی حقایق و عینیت ها ی سفت و سختی است که تخیل را بی قدر و مقدار کرده است . اغلب هنر و تخیل به جای غذای مقوی و ناب زندگی منجمد کننده زندگی به حساب می آید در صورتی که می شود هنر و تخیل منجمد کننده نباشد بلکه سرچشمه ی تجربه های ارزشمند انسان به حساب آید و از آنجایی که خواندن و نوشتن پایه و اساس یادگیری می باشد و در جوهر آن هنر و تخیل نهفته است و اگر قرار است که کودکان به مفهوم کامل با سواد شوند ، باید بین تجربه ی تخیلی و هنری هر کودک و برنامه کار ( فعالیتهای گفتاری و نوشتاری ) ارتباط تنگاتنگی بوجود آورد تا این دو به هم گره بخورند و ارائه برنامه هایی برای نوشتن در سال اول دبستان و قبل از آن یکی از راههای ترکیب این عناصر حیاتی است که سبب ارتقاء و پیشرفت کودکان می شود در متن مقاله نیز سعی کرده ام با بهره گیری از شیوه های جذاب و کارآمد و منطبق بر تخیل زیبای کودکان رهنمودهایی را تحت عنوان شیوه ی گام به گام برای آمادگی نوشتن بچه ها ارائه نمایم

نگاهی به تحقیقات صورت گرفته پیرامون آمادگی برای نوشتن

در سال ها ی اخیر نوشتن کودکان ، به ویژه نوشتن کودکان خرد سال ، مرکز نوجه قابل ملاحظه ای بوده است . ( شیکن دانز 1986 )[1] ‍‍« توصیه های این تحقیقات پیرامون نوشتن روشن است ولی فقط درصد ناچیزی از کودکستان ها و کلاس های سال اول دبستان برنامه های را برای نوشتن به کار بسته اند . پاره ای از دلائل که چرا چنین است به شرح زیرند

1-   بسیاری از تحقیقات و نظریه ها در تضاد مستقیم با سنت ها ،‌ برنامه های کار ، اسلوب ها و مواد مورد استفاده هستند

2-  بیشتر مربی ها آمادگی کافی برای آغاز یک برنامه برای آموزش نوشتن به کودکان 5-6 ساله را ندارند بنابراین احساس سر خوردگی می کنند و خطر شکست را زیاد می پندارند

3-   بسیاری از مربی ها و والدین گمان می کنند که چون خردسالان نمی توانند بنویسند ، پس اصلا ننویسند

4-   اغلب حمایت های اداری و اجتماعی برا ی آمادگی برای نوشتن کافی نیست

آیا برنامه های آمادگی برای نوشتن یک ضرورت است

بنظر بنده کلمات موجب شگفتی خردسالان می شوند اگر نسبت به این مسأله شک دارید کافی است که شعف یک طفل را هنگامیکه (( بای بای )) را کشف می کند در نظر بگیرید یا یک کودک نوپا که قدرت کلمه (( نه )) را سبک سنگین می کند مشاهده کنید

دونالد گریوز ( 1983 ) یکی از صاحب نظران پیشرو در زمینه تعلیمات مؤثر برای نوشتن معتقد است که

(( بچه ها می خواهند بنویسند ; آنها می خواهند همان روز اول که به مدرسه می روند بنویسند و این استثتاء نیست زیرا قبل ازاینکه به مدرسه بروند با گچ و مداد شمعی و قلم و خودکار ، دیوارها ‌، پیاده روها و روزنامه ها را علامت زده و خط خطی کرده اند این علامت ها معنایش این است که من هستم .))[2]

اما برخورد با آموزش نوشتن در بیشتر مدارس به این صورت است که می گویند نه نو نیستی ما اشتیاق کودکان را برای نشان دادن آنچه که می دانند در نظر نمی گیریم و سپس می گوییم ( آنها نمی خواهند بنویسند ) پس ما چگونه می توانیم در آنها انگیزه ایجاد کنیم

چگونه می توان در کودکان آمادگی لازم برای نوشتن را ایجاد کرد

زمانی که در منزل سر گرم مطالعه کتاب بودم سعی می کردم به جای خلوت و دنجی پناه ببرم که فرزند خردسالم به من دسترسی نداشته باشد چون هر موقع که مرا سرگرم خواندن و نوشتن می دید سریعاً‌ کناب را از دستم می گرفت و چنان به خط های کتاب خیره نگاه می کرد و متفکرانه آنرا و رانداز مینمود و آنرا ورق می زد که انگار او خود نویسنده کتاب است و یا زمانی که مشغول نوشتن بودم مداد یا خودکار را از دستم می گرفت و شروع به کشیدن خط های کج و معوج میکرد که فکر کنم به نظر خودش نویسنده ای توانا و زبر دست است

همه اینها حاکی از این امر مهم است که کودکان حتی در سنین خردسالی یک میل ذاتی برا ی خواندن و نوشتن دارند . و ما باید از این علاقه وافر آنها بهره بگیریم

چه دلایلی برا ی آمادگی برای نوشتن بچه ها وجود دارد ؟

به نظر من سه دلیل مهم برای تشویق کودکان و تلاش آنان برای نوشتن وجود دارد که این دلایل زمینه های لازم را برا ی آمادگی بچه ها جهت نوشتن فراهم می نماید ، که عبارتند از

شناخت بهتر شاگردان

زمانی که بچه ها کنابی را از دست پدر خود میگیرند و در گوشه ای نشسته و متفکرانه آن را ورق میزنند و یا دفتز خواهر بزرگتر خود را از پیش روی او برداشته و یا دور از چشمان او از داخل کیفش بر میدارد و شروع به خط خطی کردن آن می نماید

در حقیقت می خواهد به نوعی ابراز عقیده نماید ، که اگر هر روز مدتی از وقت خود را در اختیار بچه ها قرار داده و اجازه بدهیم آنان حرف بزنند و یا نقاشی کنند و یا بهتر بگویم دفتر مشق خود را بیاورند . در حضور پدر و یا مادر با کشیدن خط های کج و معوج نشان دهند که دارند مشق می نویسند . در خواهیم یافت که بنوعی نگرانی ها و علایق و نظرهایشان در کارشان متجلی می شود اگر کودک سال اول دبستان یک نقاشی برای معلم خود می کشد نقاشی او بی شباهت به حرف های او در زمین بازی با دوستانش نیست که می گوید ببینید خانم معلم به من نگاه کنید من این کار را بلدم شما هم بلدید ؟

بچه ها هنگام بازی در حیاط مدرسه ، به دنبال جلب توجه و تأیید از طریق نمایش تواناییهای خود هستند . پس باید از سوی مربی تأیید شوند و مورد تشویق قرا ر گیرند

برای درک بهتر مطلب و اهمیت موضوع مطالب زیر را که  یک مربی کودکستان که برنامه هایی برای آمادگی نوشتن بچه ها داشته است را ارائه می نمایم

(( در یک کلاس شلوغ تنها برنامه ی نوشتن باعث می شود که من با تک تک بچه ها کار کنم ، نگاه کردن به آنها به من اجازه داد که یک یک کودکان را بشناسم . هنگام نوشتن ، هنگام شریک شدن ، هنگام قصه گفتن ، بچه ها من را به عنوان شخصی که به کتاب و نوشتن و خواندن آنها عشق می ورزد شناختند )). [3]

پس همانطور که در ابتدای این مبحث اشاره نمودم والدین و مربیان و معلمین سال های اول تأثیر مهمی در آمادگی برای نوشتن بچه ها دارند

با مطالعه و مشاهده خردسالان معلوم می شود که زمانی که بزرگترها به نوعی اعمالی را در ارتباط با نوشتن و یا خواندن انجام میدهند مانند خواندن یک برنامه و یا نوشتن فهرست تهیه مواد غذایی لازم برای خانه خود به نوعی برای تلاش اولیه ی کودکان برای نوشتن ایجاد انگیزه کرده اند و از این انگیزه قوی میتوا ن استفاده نمود . و با جهت دهی به نقش الگویی والدین و مربیان و معلمین سال اول دبستان برنامه هایی را در دستور کار قرار داد

اما لازم است که بزرگترها ( والدین – مربیان – معلمین سال اول ) برای فعالیتهایی که بچه ها از خود برای نوشتن و یا خواندن بروز می دهند . اهمیت بیشتری قائل شوند در واقع در آن خط خطی کردن دیوار و یا نامه های من در آوردی که برای دوست و یا عمه و خاله و دایی خود مینویسد ، آنقدر برای نوشتن اساسی هستند که باید رفتارهای آنان توجه کرد و اگر می خواهید بدانید تا چه حد به این فعالیتها توجه نشان می دهید بهتر است از خودتان سؤال کنید

                      هر یک از شاگردان خود را تا چه  اندازه می شناسم ؟

آیا کلاس من محیطی برای آموزش خواندن و نوشتن ایجاد کرده است ؟

آیا الگو و یا نمونه رفتارهای شخص با سوادی را که مایل هستم در خردسالان ببینم بوجود آورده ام ؟

ایجاد و افزایش انگیزه در شاگردان به منظور آمادگی برای نوشتن

مهمترین عامل در ایجاد انگیزه برای نوشتن : ارائه تکالیف می باشد که این تکالیف از سطوحی ساده شروع و به سطوح بالاتر و پیچیده تر ختم می گردد

مثلاً در امر آموزش نوشتن زبان فارسی از زیر نویس لوحه ها که با تقلید از نمونه از بالا به پایین و از پایین به بالا و ;;. شروع می شود

اما نکته ای قابل تأمل در ارانه تمرینات به منظور آمادگی برای نوشتن این است که اگر تکلیف گیج کننده و تکراری و کسل کننده باشد حتی پاره ای از بهترین شاگردان آنها را خوب انجام نمی دهند . زیرا می خواهند زودتر خودشان را از شر آن راحت کنند که در این میان بی میلی ، خستگی زود رس و انجام سرسری تکالیف نیز مزید بر علت می گردد . اما اگر تکلیف جالب ، مناسب و تحریک کننده باشد اکثر کودکان سعی میکنند آنرا انجام دهند و حتی در خیلی از موارد خواستار ارائه تکالیف بیشتر از سوی معلم می باشند

تکالیف نامرتب و بد خط کودکان چیزی که آموزگاران اغلب درباره اش گله و شکایت دارند ، شاید روشی باشد که کودک برای گفتن این مطلب بر میگزیند از انجام تکالیف های زیاد خسته شده ام . ولی سعی می کنم کاری را که از من خواسته اید دهم

یکی دیگر از عواملی که باعث ایجاد انگیزه و آمادگی برای نوشتن در شاگردان می گردد این است که مربی باید فرصتی را فراهم آورد که بچه ها  پی به این امر ببرند که تا چه حد با سواد شده اند

[1] – آموزش برای نوشتن – نوشته ی مری رنگ جا لونگو وسلی زیگلر – ترجمه ی جمشید هادیان     ( Schickendanz‌ ‌)

[2] – مقاله – رشد و تکامل خردسال – راتینگ جی ،  ترجمه پشا شریفی

[3] – فون رین 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله مباحث نظریه پردازان نوسازی، وابستگی و نظام جهان درباره دولت و سیاست در جهان سوم در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله مباحث نظریه پردازان نوسازی، وابستگی و نظام جهان درباره دولت و سیاست در جهان سوم در word دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مباحث نظریه پردازان نوسازی، وابستگی و نظام جهان درباره دولت و سیاست در جهان سوم در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مباحث نظریه پردازان نوسازی، وابستگی و نظام جهان درباره دولت و سیاست در جهان سوم در word

مقدمه:  
- مباحث نظری درباره دولت و سیاست در جهان سوم:  
نظریات متفکران کلاسیک درباره ویژگیهای سیاسی جوامع شرقی:  
- مباحث نظریه پردازان نوسازی درباره دولت و سیاست:  
- مباحث نظریه پردازان وابستگی درباره دولت و سیاست:  
- مباحث نظریه پردازان نظام جهانی درباره دولت و سیاست  
منابع و ماخذ:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله مباحث نظریه پردازان نوسازی، وابستگی و نظام جهان درباره دولت و سیاست در جهان سوم در word

1-    تیشوا، رولا: کشورهای جنوب شرقی آسیا ، ترجمه غلامعلی سرمد، تهرا، شبگیر،

2-  ساعی، احمر: مسائل سیاسی اقتصادی جهان سوم، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) چاپ سوم

3-  هتنه ، بژورن: تئوری توسعه و سه جهان، ترجمه احمد موثقی ، نشر قومس ، تهران  ، چاپ اول

4-  قاضی، سید ابوالفضل (شریعت پناهی)، حقوق اساسی و نهادهای سیاسی ، نشر میزان ، چاپ دوازدهم

مقدمه

- مباحث نظری درباره دولت و سیاست در جهان سوم

در مورد خصوصیات سیاسی کشورهای جهان سوم نیز همچون ویژگیهای اقتصادی این کشورها دو دیدگاه متفاوت وجود دارد

1-  یک دیدگاه در مورد نقاط اشتراک موجود میان این کشورها تاکید می کند و می کوشد به نظریه هایی عام (قابل تعمیم) درباره ماهیت دولت و سیاست در این کشورها دست یابد

2-  دیدگاه دیگر به تفاوتهای موجود میان آنها توجه دارد و می کوشد ویژگیهای خاص هر کشور و یا هر دسته از کشورهای جهان سوم را در زمینه دولت و سیاست توضیح دهد. پژوهشگران مسائل جهان سوم طی سالهای اخیر به دیدگاه دوم توجه بیشتری نشان داده اند، با وجود این دیدگاه اول نیز از سابقه پرباری برخوردار است و میراث مفیدی برای فهم مسائل سیاسی کشورهای جهان سوم به جای گذاشته اند. در این تحقیق با مرور برخی از نوشته ها و نظریات مبتنی بر دیدگاه اول برخی از خصوصیات کلی و مشترک دولت و سیاست را در جهان سوم نشان داده و در برخی تمایزات و تنوعات موجود در زمینه دولت و سیاست وجود دارد که به شرح آن نیز می پردازیم

نظریات متفکران کلاسیک درباره ویژگیهای سیاسی جوامع شرقی

توجه به ویژگیهای دولت و سیاست در جوامع مرسوم به جهان سوم به یک معنا سابقه ای طولانی تر از پیدایش و رواج اصطلاح کشورهای جهان سوم دارد. از چند قرن پیش برخی از صاحبنظران غربی به تفاوت بین دولت های شرقی با دولتهای غربی توجه کرده اند. اگر از اشاره های متفکران یونان باستان نیز نظیر «هردوت وارسطو» درباره تفاوت جامعه و سیاست در کشورهای نظیر ایران با جامعه و سیاست در یونان بگذریم  و اگر از اشاره «ماکیاول» به تفاوت ماهوی دولت عثمانی با دولتهای اروپایی صرف نظر کنیم، طی قرون اخیر «منتسکیو» از اولین و مهمترین صاحبنظرانی است که به این تفاوتها توجه کرده است. او در کتاب معروف خود – روح القوانین – با به کارگیری مفهوم «استبداد شرقی » درصد مقایسه حکومت های آسیایی با حکومتهای اروپایی بر می آید. وی بر اساس تجربه فئودالیسم در اروپا مقایسه آن با امیراتوری های بزرگ در آسیا می گوید: «آسیا همیشه امپراتوری های بزرگ داشته است اما در اروپا امکان چنین امپراتوری هایی هرگز وجود نداشته است. در آسیا همیشه قدرت سیاسی باید استبدادی باشد. زیرا اگر یوغ تعبد و بردگی قومی نباشد امپراتوری تجریه می شود»

منسکیو یکی از علل این تفاوت را ویژگیهای جغرافی مشرق زمین می داند و می گوید: «طبیعت جغرافیایی آسیا امکان تسلط یک حکومت استبدادی به سرزمین وسیع را ممکن می سازد. در حالی که در اروپا تقسیمات جغرافیایی به گونه ای است که مانع چنین امپراتوری های وسیعی می شود. کشورهای اروپایی وسعت خاک متوسطی دارد» منتسکیو حکومتهای اروپایی را مبتنی بر قانون ، ولی حکومتهای آسیایی را مبتنی بر زور می داند و علت این تفاوت و پیامدهای آن را اینگونه بیان می کند: «کشورهای اروپایی برای تداوم بقای خود ناچار بوده اند که متکی به قوانین باشند و این خصوصیت باعث پیدایش قریحه آزادی در میان این جوامع شده است. در حالی که در آسیا روح تعبد و بردگی حاکم است» منتسکیو در کتاب خود به تفضیل درباره خصوصیات استبداد شرقی در زمینه ساختارها و نهادهای سیاسی و قضایی ، نحوه انتقال قدرت ، روانشناسی فرمان روایان و فرمان برداران می پردازد». دیگر متفکران اروپایی نیز مباحث منتسکیو را در مورد استبداد شرقی دنبال کرده اند. «مارکس» با به کارگیری مفهوم «شیوه تولید آسیای» ضمن توضیح خصوصیات اجتماعی و اقتصادی جوامع آسیای ، به ویژگیهای سیاسی این جوامع نیز توجه کرد. البته مارکس تاکید افراد بی چون «منتسکیو» بر عوامل جغرافیایی، به عنوان یکی از خصوصیات جوامع شرقی (آسیایی) را قبول نداشت و در مقابل بر عوامل اجتماعی و اقتصادی و به ویژه بر شیوه تولید در جوامع آسیایی تاکید می کرد

او این موضوع را مطرح می کرد که شیوه تولید در جوامع آسیایی فاقد تضادهای پویا در درون خود است و این وضع باعث کندی تحولات اجتماعی در این جوامع شده است. به عبارت دیگر مارکس ادعا می کرد که تضادهایی نظیر تضاد طبقاتی (ناشی از مالکیت خصوصی) یا تضاد بین شهرها و روستاها (ناشی از تمایز اقتصاد کشاورزی روستایی با اقتصاد تجاری – صنعتی شهری) در جوامع غربی باعث تسریع تکامل اجتماعی آنها شده است. در حالی که چنین تضادهایی در جوامع آسیایی وجود نداشته است. به نظر مارکس خصوصیات سیاسی جوامع آسیایی – از جمله تداوم حکومتهای استبدادی – را نیز باید در همین ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی جستجو کرد. استدلال مارکس این بود که ضعف مالکیت خصوصی و پراکندگی جماعات دهقانی در جوامع آسیایی زمینه های لازم برای تشکیل و تداوم حکومتهای خودکامه در این جوامع فراهم کرده است. چنین دولتهایی بر منابع اقتصادی تسلط دارند و از طریق بروکراسی های ارضی – تجاری که به طور عمده در شهرها مستقر هستند بر سرزمینهای وسیع و جماعات بیشمار اما پراکنده روستایی اعمال قدرت می کنند

«ویتفوگل K . A . Witfogel» نیز با اشاره به خصوصیات جغرافیایی و به ویژه تاکید بر مسله کمبود آب در جوامع آسیایی در صد توضیح تبیین خصوصیات سیاسی جوامع آسیایی یعنی استبداد شرقی برآمد. او استدلال کرد که در این جوامع به دلیل نیاز کشاورزی به سیستم آبیاری مصنوعی و ناتوانایی مالکان خصوصی منفرد و جماعات دهقانی در احوادث و نگهداریی چنین سیستمهایی به ناچار دولت در امر تولید دخالت کرده است. از جمله اینکه دولت وظیفه احداث و حفظ شبکه های آبیاری را به دست گرفته اند. این موضوع به نوبه خود به تحکیم و تداوم قدرت اقتصادی دولت (مالکیت بر اراضی) و تفوق سیاسی آن (خودکامگی) انجامیده است

«ماکس وبر» نیز تاکید بر پیدایش و گسترش فرایند عقلانی شدن اقتصاد و سیاست در اروپای غربی و قرار دادن دولت مدرن و بوروکراسی عقلانی در مقابل اقتتدارهای سنتی ، نظیر نظامهای سیاسی و پدرسالاری و سلطانی – که به نظر وی در جوامع آسیایی و آفریقایی و امریکایی لاتین موجود بودهاند – به توضیح برخی تمایزات دیگر در میان دولتهای شرقی و غربی پراخته است. به نظر وبر در این نوع نظامهای سیاسی که او از آنها به عنوان نظامهای «پاتریمونیال Patrimonial» بحث می کند معمولاً منابع اقتصادی به پدرسالار یا سلطان تعلق دارد و او از طریق توزیع و بذل و بخشش این منابع در میان کارگزاران خود، حمایت و خدمات اداری و نظامی آنها را جلب و حفظ می کند کارگزاران در این نوع نظامهای سیاسی نوکران شخصی سلاطین و پادشاهان و مردم نیز رعایای آنها محسوب می شوند. در این نظامها طبق سنتها یک طبقه آزاد برای کارگزاران و مردم وجود دارد اما در عین حال قلمرو خود کامگی حکام نیز بسیار وسیع است و از آنجا که مرزهای این دو قلمرو هیچگاه با ضوابط مشخصی تعیین نشده است همواره نوعی سردرگمی را برای کارگزاران و رعایا وجود دارد . تشخیص تخلف و همچنین میزان مجازات نیز به عهده حکام است کافی است که رعایا و کارگزاران سطح پایین و هم عالی ترین کارگزاران در یک بحظه از هر آنچه تاکنون داشته اند (مناصب ، مال و حتی جانشان) محروم شوند. در عین حال همین حاکم می تواند مناصب و منابع موجود در قلمرو خود – که همگی در واقع به او تعلق دارد – به هر آن کس که بخواهد عطا کنند. به طور کلی «وبر» بر خصوصیات شخصی بودن قدرت و مشروعیت (فقدان ضوابط و قوانین عمومی) و همچنین خودکامگی در جوامع سنتی غیر اورپایی تاکید می کند

نظریات مذکور همگی به ویژگیهای دولت و سیاست جوامع غیر اروپایی در ادوار پیشین پرداخته اند که می توان آنها را نخستین مباحث نظری درباره دولت و سیاست جهان سوم به شمار آورد. زیرا دست کم برخی از ویژگیهایی که این نظریه پردازان به آن توجه کرده اند هم اکنون نیز در جوامع جهان سوم دیده می شود.ویژگیهایی که صاحبنظران امروزی نیز به این مسائل جهان سوم توجه می کنند. برای مثال می توان به خودکامگی و استبداد سیاسی موجود در این جوامع اشاره کرد که گرچه با خودکامگی ها و استبدادهای سنتی که قبلاً در این جوامع وجود داشته است تفاوتهایی دارد، کاملاً بی ارتباط با آن نیست

- مباحث نظریه پردازان نوسازی درباره دولت و سیاست

در ابتدای این بحث به مسله «نوسازی و ملت سازی» می پردازیم. بحران در تئوری توسعه از این جا ناشی نمی شود که تئوری پردازان به پایانی مرگبار رسیده است بلکه بیشتر منتبع از عدم توفیق در پاسخ جرمی دادن به یک سوال قدیمی می باشد . «توسعه چه کسی؟» از همان آغاز نظریه پردازان توسعه – به ویژه اقتصاددانان توسعه – به حکومتها توجه می کردند که به توسعه ملی باید بالاترین اولویت سیاسی را داردو آن را رعایت نمود. به علاوه دولت به مثابه واحدی همگون ، مستقل از سایر عاملان دایره ای قدرت سیاسی و اقتصادی ، دارای کنترل بر روابط اقتصادی خارجی و با ظرفیت و توانایی فنی – اداری و مدیریتی برای اجرای برنامه ها تلقی می شد

«توسعه» در بهترین حالت واقعاً به معنی تقویت کردن بنیان مادی دولت عمدتاً از طریق صنعتی کردن بوده است با هواداری از الگویی که به طور برجسته از یک کشور به کشوری دیگر مشابه و یکسان می باشد. یک پروژه ملت سازی «به این دلیل ساده منحصر به فرد است که از سرزمین خاصی و جمعیتی معین که درآن سرزمین زندگی می کنند به عنوان «مصالح ساختمانی » استفاده می کنند. با این وجود هر پروژه ملت سازی عناصر پایه ای مشترک زیر را در بر دارد

کنترل سیاسی – نظامی بر سرزمین معینی
دفاع از این سرزمین در برابر راعیه های ممکن و احتمالی از بیرون
ایجاد رفاه مادی و مشروعیت سیاسی در درون این سرزمین

یکی از استراتژیهای توسعه و نوسازی ، ملت سازی است که این دو را نمی توان از هم جدا کرد. بر حسب کارکردهای ملت سازی تحصیص منابع موجود بین صندوقهای گوناگون مطابق با مرحله ملت سازی و چالش های گوناگون مراجعه با آن در طول مرحله خاص فرق می کند

- پارادایم نوسازی: علی رغم پیچیدیگی فزاینده تئوری توسعه به واسطه رشد بیشتر آن به صورت چند رشته ای ، تشخیص چارچوب پایه ای تکاملی که ویژگی جریان اصلی تفکر غربی توسعه است در رهیافت های جدید میسر است. اکثر مشارکت ها – چه اقتصادی ، سیاسی ، جامعه شناختی یا روانشناختی – در یک پارادایم اساسی ریشه داشتند . که اکنون معمول تر از همیشه به آن پارادایم به عنوان (پارادایم نوسازی) اشاره می شود. توسعه در چشم اندازی تکاملی نگریسته شد و وضعیت توسعه نیافتگی بر حسب تفاوتهای قابل مشاهده اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بین ملتهای فقیر و غنی تعریف گردید. توسعه و نوسازی پل زدن بین این شکافها از طریق فرآیندی تقلید آمیز را می رساند که در آن فرآیند کشورهای کمتر توسعه یافته به تدریج صفات و کیفیات ملل صنعتی را به خود می گرفتند. نوع مارکسیستی نوسازی برخیزهای کیفی تاکید می کند که هر جامعه ای مجبور است به علت و یا تکنیک تضادهای داخلی که از طریق مبارزه طبقاتی تجلی می یابد به عمل می آید. همه انتقال ها به مراحل جدید توسعه در اصل و محتوا «ترقی» هستند. نوسازی چیزهای مختلفی را برای مردم مختلف در زمانهای مختلف معنی می دهد. بنابر این این سنت بزرگ با یک ابهام خاصی همراه گردید. این مفهوم دست کم به 3 معنا به کار رفته است: به عنوان یک صفت تاریخ، به مثابه یک فرایند انتقالی تاریخی خاص و به عنوان سیاست توسعه معینی در کشورهای جهان سوم این معنی سوم است. که بیشترین ربط و مناسب را در بستر تئوری توسعه دارد . اما مسئله این است که این سه معنی در هم آمیخته هستند. سیاست های نوسازی (که دلالت بر عقلانی سازی و موثر و کارا ساختن ساختارهای اقتصادی و اجتماعی دارد) نه تنها به عنوان عناصر هر استراتژی توسعه ای قلمداد می شوند بلکه به مثابه عملکرد نیروهای تاریخی عام نگریسته است. پارادایم توسعه و نوسازی را یم توان به صورت زیر خلاصه کرد

* توسعه فرایندی خودجوش و غیر قابل برگشت به طور ذاتی موجود در تک تک جوامع است

* توسعه دلالت بر انفکاک ساختاری (structural differentiation) و تخصصی شدن کارکردی (Functional specialization)دارد

* فرایند توسعه را می توان به مراحل مشخص و متمایز نمود که نشان دهنده سطح توسعه بدست آمده توسط هر جامعه باشد

* توسعه را می توان از طریق رقابت یا تحدید نظامی و به وسیله اقدامات داخلی در حمایت از بخش های مدرن و نوسازی بخشهای سنتی برانگیخت

بعد از بررسی این نکات به بیان مباحث نظری ،نظریه پردازان نوسازی درباره دولت و سیاست می پردازند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

پایان نامه مبارزه با مواد مخدر در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پایان نامه مبارزه با مواد مخدر در word دارای 61 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پایان نامه مبارزه با مواد مخدر در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه مبارزه با مواد مخدر در word

اعتیاد  
اعتیادچیست ؟  
آنچه درمواد اعتیاد و مواد مخدرباید بدانیم:  
مراحل اعتیاد :  
مواد مخدر :  
مواد مخدر  
مواد سستی  زا:  
مواد توهم زا :  
مواد  توان ازا:  
مواد سستی زا :  
خشخاش  
تریاک  
الکالویید:  
شیره تریاک  
مرفین  
هروئین  
متادون  
کدئین  
پاپاورین  
پتیدین  
مواد توهم زا  
شاهدانه  
حشیش  
آثار مصرف:  
عوارض مصرف طولانی:  
بنگ  
ماری جوانا  
گراس  
چرس  
مسکالین  
ال.اس.دی  
دی .ام.تی  
مواد توان افزا  
کوکا  
کوکائین  
کراک  
خات  یا قات  
کراتم  
ناس  
آمفتامین  
اعتیاد و خانواده  
توصیه پیشگیرانه به والدین  
توصیه  پیشگیرانه ( دوستانه) به جوانان ونوجوانان  
عوامل  موثر  در گرایش  به مواد مخدر  
عوامل فردبی  
عوامل خانوادگی :  
عوامل اجتماعی :  
علائم  استعمال  مواد مخدر  
آثار و  عوارض  اعتیاد  
قانون  مبارزه با مواد مخدر  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پایان نامه مبارزه با مواد مخدر در word

1 مجموعه  قوانینی ومقررات مربوط به مواد مخدر:منصور ابذری فومش

2 ستاد  مبارزه با موادمخدرریاست جمهوری-اطلاع رسانی

3 ستاد مبارزه بامواد مخدر نیروی انتظامی جمهوری اسلامی–اطلاع رسانی

 اعتیادچیست ؟

 اعتیادیک «بیماری اجتماعی»است که عوارض جسمی  وروانی دارد  وتا زمانی که به علل  گرایش« بیمار»توجه نشوددرمان جسمی وروانی فقط برای مدتی نتیجه بخش خواهد بود و  فرد معتاد دوباره گرفتار « مواد اعتیادآور » میگردد

 اعتیادبه موادمخدریکی ازمهمترین مشکلات اجتماعی ،اقتصادی  وبهداشتی است که  عوارض ناشی را آن تهدیدی جدی برای جامعه بشری محسوب شده و موجب رکود  اجتماعی  در زمینه های مختلف می گرددهمچنین ویرانگری های حاصل ازآن زمینه ساز  سقوط بسیاری از ارزشهای  و هنجارهای فرهنگی اختلای شده  وبدین ترتیب  سلامت   جامعه را بطور جدی به مخاطظره  می اندزد

 پدیده دوم  قاچاق مواد مخدر بیش از آنکه فعالیتی سوداگرانه ،تجاری  واقتصادی  در عرصه مافیای اقتصادبین المللی باشد ، بازاری  کارآمد،موثر وراهبردی درگسترش  نظام سلطه صاحبان قدرت جهان برکشورهای  توسعه  نیافته است

 تحلیلگران مسائل سیاسی و اجتماعی براین باورند که در تهاجم و نفوذ فر هنگی ،پدیده  مواد مخدرمهمترین عامل به تباهی  کشیدن  و انحطاط اخلاقی جوامع  به شمار می رود .متاسفانه گسترش دامنه مصرف موادمخدر درجامعه امروزی به حدی  است  که حتی قشرمتفکر وتحصیل کرده رانیز به سمت خود کشانده است.مبارزه با اعتیاد نیز  قطعاً بیش از آنکه  ماموریتی در راستای  وظایف مصرحه نیروی انتظامی باشد، اقدامی  است استراتژیک  درمقابله  با ابزار  نظام  سلطه  جهانی در  انحطاط  اخلاقی  جوامع با اهداف  خاص  سیاسی

 اعتیاد بعنوان یک آسیب اجتماعی ،هیچ گاه بطور کامل  ریشه کن نخواهد شد ،امابا تدبیر ، اندیشه وتلاشی مخلصانه حداقل می توان آن را به کنترل  دراورد .در راستای تلاش براین است تا با ارتقاء سطح  آگاهی  اقشارمختلف جامعه پیشگیری از اعتیاد رابر درمان معتادین ومقدم بداریم . به امید روزی که جامعه ای داشته باشیم که  اگرهم درآن  فرد معتادی وجود دارد ، درصد نجات خویشتن  با شد

 آنچه درمواد اعتیاد و مواد مخدرباید بدانیم

 اعتیادبه مواد مخدریکی ازعوامل  اصلی شیوع  بیماری های ایدزو هپاتیت می با شد

مواد مخدرآنچنان آرام  و بی صدابر جسم و روان مصرف کننده مستولی می گردد  که هیچ  معتادی آغاز اعتیادخود را به یاد نمی اورد

 اعتیاد سبب تباهی میلیون ها مغزفعال می شودکه سرمایه هایآینده جامعه بشری بشمار می روند

اگر درصدکمی ازکودکانی که والدین آنهامعتادهستندبه سوی  بزهکاری سوق  داده شوند ،بعدازگذشت چندین سال  تعدادبزهکاری دراین مملکت  به هزارا ن نفرخواهد رسید.اعتیاد بیش ازیک میلیاردنفراز اعضاء خانواده معتادان رادرجهان بطور مستقیم  بامشکلات  ناشی از این آسیب مواجه نموده است

  مخواد مخدر منشاء وقوع  بسیاری از جرائم  اجتماعی نظیرقتل، تجاوز و سرقت و; می باشد 

 موادمخدر سالانه حدود 600 میلیارد دلار سود به حساب سوداگران مرگ واریز می کند این رقم چند صد برابر کل بودجه کشور ما وبسیاری دیگر ازکشورهای بزرگ  دنیاست

 سالانه مقادیرقابل توجهی از ثروت ملی کشوربه جیب سوادگران موادمخدرمی رود

قاچاقچیان بین المللی مواد مخدربرای رسیدن به مقاصدشوم خود به مدرن ترین  تجهیزات  تسلیحاتی  وارتباطی مجهز هستند

 75% از زندانیان کشوررا بطورمستقیم  وغیرمستقیم مجرمین مواد مخدرتشکیل  می دهند

  کشور ما در همسایگی بزرگترین تولیدکننده انواع موادمخدرجهان(افغانستان  وپاکستان)موسوم به « هلال طلائی » ودر مسیرترانزیت موادمخدرقرارگرفته است و دراین  راه خود نیز قربانی آن  می گردد

  تولید  مواد مخدردرسال 2007درافغانستان :8200 تن تریاک .500 تن هروئین – افزایش کشت مواد مخدر 37%

 کشور ما درمقابله  با ورود و شیوع  این موادخا نمانسوز،بمنظور کنترل  و حفا ظت   مرزهای  شرقی اقدام به احداث بیش از هزار کیلومتر جاده ، ده ها پاسگاه مری ، برجک  و دیده بانی  و حفر چندین کیلومتر کانال  و; نموده است  و هزاران  نفراز فرزندان این مرز بوم نیزبه فجیع ترین وضع  به شهادت رسیده اند

 مراحل اعتیاد

1 مرحله آشنایی:

 این مرحله با تشویق دیگران (مخصوصاً دوستان ناباب)یا ازروی غروروکنجکاوی خود فردشروع می شود 

2 مرحله  شک و تردید :

دراین مرحله فرد بامبارزه با امیال خود می پردازد

3مرحله  عتیاد واقعی :

 در صورت  ادامه مصرف درمرحله شک وتردیدواقعی می رسد در این مرحله پدیده « تحمل »باعث می شودکه فردبه مرور زمان برمیزان مصرف خودبیفزایدتابه نئشگی قبلی برسد

 مواد مخدر

1موادسستی زا

2 مواد توهم زا

مواد توان زا

 مواد مخدر

 انواع فراورده های  گیاهان خشخاش، شاهدانه، کوکاو ترکیبات شیمیایی مشابه که مصرف آنها موجب اعتیاد می گردد

 مواد سستی  زا

 موادی هستند که مصرف آن  بر روی سلسله اعصاب مصرف  کننده اثر گذاشته  و درد نتیجه   فعالیت  فکری  و بدنی  اورا  سست  نماید . این  واد  به دو دسته  تقسیم  می شوند

ü                 طبیعی ، مانند :استحصالات  گیاه  خشخاش، تریاک ،شیره تریاک ، مرفین

ü        مصنوعی ،مانند: هروئین ،متادون،نرمتادون، پاپاورین، پتیدین انواع   و اقسام  قرص های مسکن و آرام بخش

 مواد توهم زا

  با مصرف این موادفرد دچاراوهام حسی وبصری می شود.این مواد راهالوسینوژن می گویند  که شامل

ü   طبیعی ، مانند: اتحصالات  گیاه شاهدانه ،حشیش، بنگ ،ماری جوانا، گراس، چ رس ، مسکالین، جوسیاه آفت زده ، برخی ازقارچهای حاوی مواد توهم زا،دانه های  نوعی نیلوفر وحشی

ü       مصنوعی ، مانند: ال .اس. دی (L.S.D) ، دی متیل   تریپتامین (D.M.T) ، دی اتیل ترتپتامین)  D.E.T)

 مواد  توان ازا

 مصرف آن بر روی سلسله اعصاب تاثیرگذاشته  ودرنتیجه فعالیت فکری وبدنی  مصرف کننده بیشتروباعث هیجان می شود.این موادبه دودسته تقسیم می شوند که عبارتند از

ü      طبیعی، مانند:برگ کوکا،کوکائین ،کراک،برگ وساقه برخی درختان مثل خات و کراتم وناس

ü       مصنوعی ،مانند: آمفتامین ،متیل آمفتامین، ترکیبات آمفتامین  ها

 مواد سستی زا

خشخاش

بوته ای است یکساله که درمناطق معتدل می روید.رشدسالانه این گیاه به ارتفاعی معادل 110-70 سانتیمترمی رسد .در اواسط بهار،بعدازاین که گلهای رنگارنگ آن کم کم  شروع  به ریختن می کند، ازمیان گلها کپسول ظاهرمی شودکه به آن گرزخشخاش می گویند.این گرزها در اواخربهار واوائل تابستان دارای پوست سبزی است  که به زردی  ی گراید.البته  قبل از این که میوه گیاه خشک و زرد شودبه روش  خاص  مبادرت  به تیغ زدن آن می نمایند. این کاربه وسیله افرادی که تجربه خاصی درتیغ زدن دارند،انجام می شود.آنان در ساعات اولیه شب با تیغهای  مخصوص و با ایجاد چندین شیارافقی  ویاعمودی ویامورب برروی گرزهای  مبادرت به تیغ زدن می نمایند.صبح روز بعد ،شیره سفیدرنگی ازمحل شکافهای گرز  به بیرون  ترشحمی کندو درمجاورت هوابه صمغ  قهوه ای رنگ تبدیل گردیده در پیاله مخصوص جمع اوری  وبرای تریاک مالی آماده و به صورت  لول روانه بازار قاچاق می شود

تریاک

 تاریخچه

 قدیمی ترین  و مشهور ترین  ماده مخدر  است  که از گیاه  خشخاش  به دست می اید  . این گیاه  حدود2500 سال قبل در منطقه مدیترانه کشت می شده است .سابقه  این گیاه  را  تا 5000 سال قبل هم ذکر می کنند. ازآثاری  که از سومریهاباقی مانده است ،چنین بر می آیدآنها این ماده را استعمالی کرده اند  وباآن گیاه شادی بخش می گفتند و در نوشته های  هومر ازتریاک  نام برده  شده است

 شکل ظاهری :

 تریاک شیره منعقد ده تخمدان کال بوته خشخاش است که ازنظرعلمی به پاپاورمعروف است .تریاک آماده مصرف ، ماده ای است خمیری به رنگ قهوه ای که برحسب نوع منطقه کشت خشخاش و آب وهوای منطقه پرورش ازقهوه ای روشن تا تیره وجود دارد  نام های دیگر آن افیون ، اپیوم و تریاق می باشد

 الکالویید

 تریاک  دارای  تر کیبات  ب سیاری  است  که تا کنون 25 نوع موثر  آن  شنا خته شده  است . مهمترین   آلکالوییدهای تریاک  عبارتند از   مرفین ، نارکوتین، پاپاورین ، تبائین ، کدئین و نارسئین

 نحوه مصرف

ü      تدخین  به وسیله وافور و ای با وسیلی  مانند  ان  مثل قلیان ، قلقلی ، سیخ و سنگ

ü       استفاده  به صورت قرص

ü       حل کردن  در اب  یا چای و نوشیدن آن

 عوارض

ü      مغز :  وابستگی ( اعتیاد ) بی خوابی هنگام  شب  ، خواب آلودگی  در طی روز

ü       تغییرات  شخصیتی

1 کاهش  علائق  و انگیزه ها

2 کاهش  احساس  مسئولیت

  • کاهش  توجه  به تحصیل ، شغل و خانواده
  • 4 افسردگی  وبی قراری ، پر خاشگری ، اغماء به دنبال  مصرف  زیاد

    ü      گوارش:

    تهوع  واستفراغ ،کاهش اسیدمعده واختلال درهضم غذا،کاهش فعالیت روده هاویبوست  مزمن ،بی اشتهایی وکاهش وزن ،سوء تغذیه ،خشکی دهان ،اختلال درکبد

    ü      پوست: خارش ، تیره شدن رنگ پوست ،تیرگی  لبها ،کهیر

    ü      بیضه وتخمدان: کاهش توان ومیل جنسی ،بهم خوردن دوره ی قاعدگی در زنان

    ü    تضعیف دفاع بدن علیه  بیماریها :بی حسی وعدم  تعادل بدنی،عفونت ریه،یست تنفسی به دنبال مصرف زیاد،انقباض مردمک چشم

    شیره تریاک

    پس از تیغ زدن گرز خشخاش ،ماده ای شیری رنگ ازآن خارج می شودکه به آن شیره  تریاک می گویند .این شیره درمجاورت هوا تیره شده به رنگ قهو ه ای تبدیل می گردد

    مرفین

    مرفین  از کلمه مورفئوس خدای رویایی یو نان باستان مشتق شده استو یکی از اجزای  اصلی  واساسی تریاک است که به طورمتوسط از هر 10 کیلو گرم تریاک یک کیلوگرم  مرفین تهیه می شود.رنگ آن به صورت  کرم روشن وگاهی اوقات به رنگ آرد نخودچی و مزه آن تلخ است ، ذرات آن در زیرذره بین شبیه کریستال ها ی سوزنی است

      از نظر دارویی، ضد درد بوده ،با اثرات رخوت زیی که بر روی  مغز دارد ،باعث  کنترل  دردهای شدید می شودوبه همین خاطرمصرف مجازآن فقط در بیمارستانهاست

    هروئین

    هروئین ازکلمه هیروس یاهیروبه معنی مرد قهرمان گرفته شده  است.البته این کلمه به معنی زن قهرمان ،زن برجسته، زنی که خدمات بزرگی به عالم بشریت کرده وزن ایده آل نیز اطلاق می شود.هروئین یکی از ترکیبات مرفین می باشدکه باعمل استیلاسیون بدست  می آید. این ماده به رنگ سفیدمیل به کرم دارای طعمی تلخ وبی بو است که پس ازمدتی  نگهداری بوی ترشی و سرکه می دهد

    نحوه پیدایش

    هروئین، قوی ترین ومخرب ترین ماده مخدر دنیا به شمارمی آید که در سال 1874 توسط یک دانشمند انگلیسی ساخته شد وتحقیقات بیشتر رادرباره این ماده دانشمندان آلمان  در سال 1890 تکمیل نموده وآن رابه عنوان  دارومعرفی نمودند.درایران اولین لابراتورهروئین سازی درسال 1334توسط فردی به نام دکترمصطفوی  ایجادگردید .وی نحوه ساخت واستخراج  هروئین ازتریاک رابه عده ای آموخت  که باعث به وجودآمدن لابراتور های  بیتری  در سطح کشورگردید

    نحوه استعمال

    هروئین از طریق  کشیدن  از راه مجاری تنفسی ،تزریق داخل رگها  وتزریق زیر جلدی  استعمال می شود.مصرف هروئین از طریق مجاری تنفسی(دهان)با زرورق دیگربه این صورت است که لبه زرورق  سیگار  یا هر نوع  زرورق دیگررابه طرفی که از جنس  کاغذ  است تا می کنندو با آن یک لوله  می  سازند،سپس  هروئین  را که معمولاً حدود 5 سانتی  است  روی سطح  زرورق دیگری می ریزندو یک تکه مقوای بریده و نازک  رابه صورت چوب کبریت  درآورده پس از آتش زدن زرورق  گرفته  سپس دود حاصله را از دهان استنشاق می کنند

     در استعمال  تزریقی ،ابتدامعتادان ازرگهایی که جلوی ساعددستهانمایان است  استفاده  کرده، پس از آن که مدت طولانی از تزریق نقاط مختلف دستها  گذشت و دیگر  این نقاط  جوابگو  نبود ، به ترتیب نوبت  به پشت دست ،ساق پا، گردن و در نهایت به بیضه هامی ر سد. تزریق در بیضه ها آخرین مرحله  این گونه معتادان است

     عوارض :

    ü      مغز :  وابستگی،افسردگی

    ü      تغییرات شخصی:

    1کاهش علائق و انگیزه ها

    2 کاهش احساس مسئولیت

    3 کاهش  توجه به تحصیل ، شغل و خانواده

    ü   بی خوابی هنگام شب ،خواب آلودگی در طی روز ، پرخاشگری ،آبسه چرکی مغز ، عفونت مغز،بیماریهای مختلف ناشی ازمرگ بخشی از سلولهای مغزی ونخاع  به دنبال مصرف زیاد

    ü       گوارش:  تهوع و استفراغ ،کاهش اسیدمعده واختلال درهضم غذابی اشتهایی و کاهش وزن

    ü      کلیه : ناتوانی در تخلیه ادرار، نارسایی، عفونت کلیه

    ü       پوست : خارش ، تیره  شدن رنگ  پوست ،تیرگی لبها ،کهیر، عفونت  پوست

    ü      ریه :انسدادناگهانی رگهای تغذیه کننده ریه ،عفونت ریه،ایست تنفسی به دنبال  مصرف زیاد

    ü      قلب:نارسایی قلب ،بهم خوردن نظم قلب، عفونت کلیه داخلی ودریچه های قلب

    ü      عروق وخون:سخت شدن دیواره عروق ،التهاب عروق ،عفونت عروق

    ü      کبد:  اشکال در کار کبد ،عفونت والتهاب کبد ،بیماری مزمن کبدی

    ü      بیضه و تخمدان: کاهش میل جنسی ،کاهش توان جنسی

    متادون

     

    برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
    ali mohamadi

    پایان نامه مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی در word


    برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

     پایان نامه مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی در word دارای 61 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

    فایل ورد پایان نامه مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

    این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

    توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

    بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی در word

    چکیده  
    بررسی واژه شهادت  
    الف ـ معنی لغوی شهادت  
    شهادت، حق است یا تکلیف؟  
    الف ـ از منظر فقه  
    ب ـ از منظر قانون  
    1ـ مواد قانون آیین دادرسی کیفری  
    2ـ مواد قانون آیین دادرسی مدنی  
    3ـ قانون اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری در خصوص محاکمه جنایی  
    4ـ قانون امور حسبی  
    5 ـ آیین نامه دادسراها و دادگاه‌ها ویژه روحانیت  
    اهمیت شهادت  
    دلایل وجوب شهادت  
    کیفیت شهادت  
    مبانی فقهی و اعتبار شهادت زنان و احکام آن  
    شهادت زن در نظریه رایج فقها  
    گواهی زنان  
    نصاب شهادت زنان در میان مذاهب اسلامی  
    شهادت بر شهادت زنان  
    اعتبار شهادت زنان در حقوق موضوعه ایران  
    بررسی ارزش شهادت زن در قوانین موضوعه ایران و مبانی فقهی آن  
    چگونگی شهادت زن در قوانین امروزه ایران  
    انطباق با کنوانسیون  
    فلسفه تفاوت اعتبار شهادت زن و مرد  در حقوق اسلامی  
    1ـ دو شاهد مرد ـ یک مرد و دو زن  
    2ـ یک شاهد مرد و قسم مدعی  
    چگونگی شهادت زن  از منظر قرآن و سنت  
    الف ـ قرآن  
    چگونگی استنباط فقهاء از آیات قرآن در مورد اعتبار شهادت زن  
    ب ـ نحوه اثبات از روایات  
    حکمت نابرابر بودن شهادت زن و مرد  
    الف ـ ممنوع بودن کنکاش در فلسفه احکام  
    ب ـ نقصان زن  
    ج ـ دور بودن زن از مسائل مالی و اجتماعی  
    د ـ مقطعی بودن حکم  
    نتیجه گیری  
    منابع و مآخذ  

    بخشی از منابع و مراجع پروژه پایان نامه مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی در word

    قرآن الکریم

    ابن عربی، محمد بن عبدالله، احکام القرآن، بیروت، دارالمعرفه، دارالجیل،   1407ه‍

    اصفهانی، بانو امین، مخزن العرفان در علوم قرآن، بی‌جا، انتشارات نهضت زنان مسلمان،

    بروجردی، سید ابراهیم، تفسیر جامع، تهران، انتشارات کتابخانه صدر، چاپ سوم، بی‌تا

    بشیر، سید عبدالله، تفسیر قرآن کریم، تهران، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1414ه‍

    حر عاملی، محمد بن حسین، وسایل الشیعه، بی‌جا، المکتبه الاسلامیه، چاپ ششم

    حلی، ابوالقاسم، شرایع الاسلام فی مسائل حلال و الحرام، ترجمه: ابوالقاسم ابن احمد یزدی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم و پنجم،

    حلی، جعفر بن حسن، المختصر النافع فی فقه الامامیه، قم، انتشارات باقر‌العلوم، چاپ اول،

    همو، قواعد الاحکام فی مسائل الحلال و الحرام، قم، مؤسسه النشر الاسلامی،  1413ه‍

    حلی، حسن بن یوسف مطهر، مختلف الشیعه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1418ه‍

    جبعی‌العاملی، زین الدین، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم،

    خویی، ابوالقاسم، مبانی تکمله المنهاج، النجف الاشرف، مطبعه الادب، بی‌تا

    رشید رضا، السید محمد، تفسیر المنار، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ، بی‌تا

    الزحیلی، ‌وهبه، الفقه الاسلامیه و ادله، دمشق، دارالفکر المعاصر، چاپ چهارم، 1418ه‍

    طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات دارالعلم، چاپ دهم،

    طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ترجمه: احمد بهشتی، بی‌جا، انتشارات فراهانی، چاپ اول،

    طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، الاستبصار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1390ه‍

    همو، المبسوط فی فقه الامامیه، بی‌جا، المکتبه المرتضویه، چاپ حیدری،

    علم الهدی، سید المرتضی، الانتصار، بیروت، الدار الاسلامیه مؤسسه‌الشیعه،1410هـ

    الفراهیدی، الخلیل بن احمد، العین، بی‌جا، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1414ه‍

    کاظم زاده، علی، تفاوت حقوق زن و مرد در نظام حقوقی ایران، تهران، نشر میزان، چاپ اول،

    مروارید، علی‌اصغر، سلسله الینابیع الفقهیه، بیروت، الدار‌الاسلامیه، چاپ اول، 1410‍ هـ

    مشهدی، محمد، کنز الدقائق، قم، مؤسسه نشر الاسلامی، چاپ هفتم، 1414ه‍

    مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1376،

    موسوی الخمینی، روح الله، تحریر الوسیله، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، 1410هـ‍

    مهرپور، حسین، مباحثی از حقوق زن، تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول،

    نجفی، شیخ محمد حسن، الجواهر الکلام، بی‌جا، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم،

    چکیده

      امروزه یکی از مسائل مهم و مورد توجه جامعه بین المللی، مسأله حفظ و رعایت حقوق زنان، مراعات تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض بر اساس جنسیت است. این احساس مخصوصاً در بین بسیاری از زنان وجود دارد که در طول تاریخ به آنها ستم رفته و حقوق و شأن انسانی آنها رعایت نشده است و حتی در دوران کنونی نیز با همه پیشرفت‌هایی که نصیب زنان شده، باز هم در بسیاری از موارد شأن انسانی آنها رعایت نمی‌شود. معمول است که وقتی از حقوق زنان بحث می‌شود، راجع به شهادت دادن آنها نیز سخن به میان می‌آید. البته شهادت جزء حقوق نیست و تکلیف محسوب می‌شود؛ گاهی اوقات همین عدم تفکیک حقوق و تکالیف باعث بروز سوء تعبیرهایی می‌شود که در این مقاله به آنها اشاره می‌شود

    هدف از مقاله حاضر با یک مقدمه و مؤخره یادآوری این نکته است که اولاً ـ  جنسیت در خلقت باعث فضل و عدم فضل نمی‌شود؛ و ثانیاً ـ مراد از ارزش شهادت بیان نقش جنسیت در اعتبار شهادت نیست. یعنی این مسأله بررسی می‌شود که آیا زن و مرد بودن تأثیری بر اعتبار شهادت دارد یا خیر؟ امروزه در مقررات اغلب کشورها شرط مرد بودن در زمره شرایط لازم برای اعتبار شهادت نیست، ولی در مقررات قانون جمهوری اسلامی ایران، تفاوت‌هایی در اعتبار شهادت زن، نسبت به شهادت مرد وجود دارد که به بررسی آن می‌پردازیم

    برای اهل تحقیق کافی است که بداند جامعه بشری قبل از اسلام چه طرز تفکری درباره زن داشته است، و شاید دیگر حاجت نباشد که سیره نویسان و کتب تاریخ فصل جداگانه، یا کتابی مختص به عقاید امم و ملت‌ها در مورد زنان بنویسند. چرا که خصال روحی و جهات وجودی هر امتی در لغت و آداب آن ملت تجلی می‌کند

    در هیچ تاریخ و نوشته‌ای قدیمی چیزی ‌که حکایت از احترام و اعتنا به شأن زن کند یافت نمی‌شود، مگر مختصری در تورات و در وصایای عیسی بن مریم (ع) که بنابر آن باید به زنان ارفاق کرد و تسهیلاتی فراهم نمود

    اما اسلام یعنی دینی که قرآن به عنوان کتاب قانون نازل گردیده است، در حق زن نظریه‌ای ابداع کرده که از روزی‌ که بشر پا به عرصه دنیا گذاشته تا زمان ظهور اسلام چنین طرز تفکری در مورد زن وجود نداشت. اسلام در این نظریه خود با تمام مردم جهان در افتاد و زن را آن‌ طور که هست و بر آن اساس ‌که آفریده شده به جهان معرفی کرد؛ اساسی که به دست بشر منهدم شده و آثارش هم محو گشته بود

    اسلام عقاید و آرای مردم را درباره زن و رفتاری‌ که عملاً با زن داشتند، بی‌اعتبار نموده خط بطلان بر آنها کشید

    اسلام در هویت زن می‌گوید زن نیز مانند مرد انسان است، و هر انسانی چه مرد و چه زن فردی‌ است که در ماده و عنصر پیدایش وی دو نفر انسان نر و ماده شرکت و دخالت داشته‌اند، و هیچ یک از این دو نفر بر دیگری برتری ندارد، مگر به تقوی؛ هم چنان که خداوند می‌فرماید یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثی، و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا، ان اکرمکم عندالله أتقیکم؛ «هان ای مردم ما یک یک شما را از نر و ماده آفریدیم، و شما را شعبه‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، و بدانید که گرامی‌تر شما نزد خدا با تقوی‌ترین شماست» (حجرات، 13)

    آن گاه همین معنا را هم توضیح می‌دهد که عمل هیچ یک از این دو صنف نزد خدا ضایع و باطل نمی‌شود، و عمل کسی به دیگری عاید نمی‌گردد، مگر اینکه خود شخص عمل خود را باطل کند، و به بانگ بلند اعلام می‌دارد کل نفس بما کسبت رهینه؛ «هر کسی در گرو عمل خویش است» نـه مثل مردم قبل از اسلام کـه می‌گفتند گناه زنان بـه عهده خـود

    خود آنان و عمل نیکشان و منافع وجودشان مال مردان است

    وقتی به حکم این آیات، عمل هر یک از دو جنس مرد و زن چه خوب و چه بد بر عهده خود او حساب می‌شود و هیچ مزیتی جز با تقوی برای کسی نیست، و با در نظر داشتن اینکه یکی از مراحل تقوی اخلاق فاضله چون ایمان با درجات مختلف و چون عمل نافع و عقل محکم و پخته و اخلاق خوب و صبر و حلم است، پس زنی که درجه‌ای از درجات بالای ایمان را دارد، یعنی سرشار از علم است، یا عقلی پخته و زرین دارد، یا سهم بیشتری از فضایل اخلاقی را واجد است، چنین زنی در اسلام ذاتاً گرامی‌تر و از حیث درجه بلندتر از مردی است که هم سنگ او نیست. حال آن مرد هر که می‌خواهد باشد، پس هیچ کرامت و مزیتی نیست مگر به تقوی و فضیلت

    اما احکام مشترک بین زن و مرد و احکامی‌ که مختص به هر یک از این دو طایفه است؛ در اسلام زن در تمامی احکام عبادی و حقوق اجتماعی شریک مرد است. او نیز مانند مردان می‌تواند مستقل باشد، و هیچ فرقی با مردان ندارد، نه در اکتساب و انجام معاملات، نه در تعلیم و تعلم، نه در به دست آوردن حقی که از او سلب شده، نه در دفاع از حق خود و نه در احکامی دیگر؛ مگر در مواردی که طبیعت خود زن اقتضا دارد که با مرد فرق داشته باشد

    عمده موارد اخیرالذکر مسأله عهده‌داری حکومت، قضا، جهاد و رودررو بودن با مردان  و حمله بر دشمن است. اما وی از بسیاری خدمات در جنگ و مددرسانی به امور مختلف و حمایت از رزمندگان و مداوای آسیب ‌دیدگان محروم نیست

    آری زن به برکت اسلام از جایگاه ابزاری به جایگاه استقلالی خود راه یافت، اراده و عملش که تا ظهور اسلام گره خورده به اراده مرد بود، از اراده و عمل مرد جدا شد، و از تحت فشار ناعادلانه مردان در آمد. و به مقامی رسید که دنیای قبل از اسلام با همه قدمت و در همه ادوار چنین مقامی به زن نداده بود، مقامی به زن داد که در هیچ گوشه از هیچ صفحه تاریخ گذشته بشر نخواهید یافت، و اعلامیه‌ای در حقوق زن به مثل اعلامیه قرآن نخواهید جست که می‌فرماید «لاجناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف» (طباطبایی، 1374،ج 4،  ص 98ـ110)

    هدف از انتخاب این موضوع به عنوان مقاله بحث و بررسی پیرامون دو چیز است: یکی رفع نگرش تبعیض‌آمیز و تقدم مقررات و رویه‌های نادرست و غیر عادلانه در مورد زنان که هم با کرامت انسانی و عدالت فردی و اجتماعی مغایر است و هم مانع رشد و توسعه فرهنگی در کشور می‌شود. دیگر تعیین دیدگاه اسلام در زمینه حقوق و تکالیف زنان با عنایت به مقتضیات زمان و مکان و تحولات عظیم اجتماعی که ناگزیر در فهم احکام اثرگذار است و رفع اتهام نگرش و وضع قوانین تبعیض آمیز به صورت ناروا و غیر قابل دفاع در اسلام راجع به زنان می‌باشد. در عین حال با طرح این مباحث امید می‌رود در جهت اصلاح بعضی از قوانین اقدامی صورت گیرد

    بررسی واژه شهادت

    الف ـ معنی لغوی شهادت

    شهادت، در لغت معانی مختلفی دارد از جمله کلمه شهادت در لغت از فعل ثلاثی مجرد شهد، یشهد، شهوداً‌ و شهاد گرفته شده است. گفته شده این کلمه اگر بدون حرف اضافه استعمال شود به معنای ادراک و حضور است و با حرف اضافه «علی» به معنای اخبار قاطع بوده و استعمال آن با حرف «باء» مانند «شهد عند الحاکم لفلان علی فلان بکذا»[2] به معنای ادای شهادت یا قسم است. معنای اخیر مترادف جمله حلف بکذا؛ «قسم خورد به کذا» است.[3]

    در کتاب «قاموس قرآن» چنین آمده است که شهود و شهادت به معنای حضور و معاینه است و در صحاح مشاهده را معاینه گویند راغب در «مفردات» آورده است شهود به معنای حضور و شهادت در معنی دیدن و معاینه اولی است. شهادت که به معنی حضور و دیدن است گاهی به معنی خبر قاطع می‌آید. چنان که در «صحاح» و «قاموس» گفته شده است: ظاهراً مراد از آیه «و من اظلم ممن کتم شهاده عنده من الله» (بقره 140)، به همین معنی به کار رفته است و نیز به معنی ادای شهادت و اظهار خبر قاطع می‌باشد (قریشی، 1354، ج‌‌4، ص‌‌74)

    «شهادت» هم دارای معنی اسمی است و هم دارای معنی مصدری. معنی اسمی آن مانند استعمال این کلمه در آیه «عالم الغیب و الشهاده» (انعام، 3) می‌باشد. در آیه مزبور کلمه شهادت در مقابل کلمه غیب آمده است. علاوه بر آن، این کلمه در معنی خبر قاطع نیز استعمال می‌شود و معنی مصدری آن «حضور داشتن»، «درک نمودن» و «اطلاع داشتن» و همچنین «اخبار قاطع دادن»‌ است

    شهادت در اصطلاح عبارت است از اخبار از وقوع امور محسوس به یکی از حواس، اگر اخبار به حقی به ضرر خود و به نفع دیگری باشد آن را اقرار می‌گویند. گواهی گاهی به معنای تصدیق است که در این صورت با مفهوم شهادت فرق دارد. در فقه غالباً شرط می‌کنند که مشهودٌ به باید از دیدنی‌ها (مبصرات) یا شنیدنی‌ها (مسموعات) باشد. مانند عقد و ایقاع که شنیدنی است و قتل و دزدی که دیدنی است (لنگرودی، 1381، ج 7، ص 397)

    و نیز شهادت اخبار توأم با قطع و جزم است از وجود حقی برای غیر که از سوی غیر قاضی به عمل می‌آید. و به معنی علم و آگاهی و مشاهده به معنی معاینه است که از طریق علم و آگاهی است

    در «اقرب الموارد» گوید «شهد المجلس شهوداً: حضره» ولی قید مشاهده که راغب گفته است بهتر است و در آیه اول ظاهراً صرف حضور مراد است

    ایضاً به معنی اقرار حکم و علم آیه که همه از شعبه‌های حضور و دیدن می‌باشند «شاهدین علی انفسهم بالکفر» (توبه، 17)، گفته‌اند و در این آیات به معنی اقرار است «و شهد شاهداً من اهلها ان کان قمیصه» (یوسف، 26). راغب آن را در آیه به معنی حکم گفته است در آیه «و شهدوا ان الرسول حقَ و جاءهم البینات» (آل عمران، 86). ظاهراً به معنی علم است

    شهود جمع شاهد نیز آمده «لا تعلمون من ; عَمَل إلاّ کُنَّا عَلیکُم شُهَوداً ;» (یونس،61) ایضاً جمع آن اشهاد «; و یقول الاشْهادَ هولاء;.» (هود، 18) «وَ یَومَ یَقُوم الأشهادً ;» (غافر، 51)، دقت در آیات نشان می‌دهد که شهود جمع شاهد به معنی حاضر و بیننده و اشهاد جمع شهاد به معنی شهادت کننده است (لنگرودی، 1382، ص 789؛ فیروزآبادی شیرازی، ج 1، ص 206؛ فیومی،    ج 1، ص 284)

    معادل فارسی «شهادت» را کلمه «گـواهی» دانـسته‌اند و فاعل آنکه کلمه «شاهد» است

    معادل «گواه» ذکر شده است (لنگرودی، 1381، ذیل واژه شهادت). گفته شده «گواهی گاهی به معنای تصدیق است که در این صورت با مفهوم شهادت فرق دارد[4]»

    در قوانین ما تعریفی از شهادت نشده اما حقوقدانان برای شهادت تعاریف متعددی بیان کرده‌اند. بعضی معتقدند «شهادت (گواهی) عبارت است از اخبار شخص از امری به نفع یکی از طرفین و به زیان دیگری (امامی، 1377،  ج 6، ص 189). برخی دیگر گفته‌اند «شهادت یا گواهی عبارت از بیان اطلاعاتی است که شخص به طور مستقیم از واقعه‌ای دارد» (لنگرودی، 1380، ص 243). همچنین آمده است «در اصطلاح (شهادت) اخبار از وقوع امور محسوس به یکی از حواس است در غیر مورد اخبار به حقی به ضرر خود و به نفع غیر (زیرا در این صورت اسم آن اقرار است نه شهادت)» (همو، 1381، ص 396)

    با توجه به عدم وجود تعریف در ارتباط با شهادت در قانون باید برای روشن شدن آن، مرجع را اصل 167 قانون اساسی و ماده 3 آیین دادرسی مدنی قرار داد. ماده 3 آ.د.م مقرر می‌دارد قضات دادگاه‌ها موظفند موافق قوانین به دعاوی رسیدگی کرده، حکم مقتضی صادر و یا فصل خصومت نمایند. در صورتی که قوانین موضوعه کامل یا صریح نبوده یا متعارض باشند یا اصلاً قانونی در قضیه مطروحه وجود نداشته باشد، با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر و اصول حقوقی که مغایر با موازین شرعی نباشد، حکم قضیه را صادر نمایند و نمی‌توانند به بهانه سکوت یا نقض یا اجمال یا تعارض قوانین از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزند و الا مستنکف از احقاق حق شناخته شده، به مجازات آن محکوم خواهند شد. همچنین در اصل 167 ق.ا.س آمده است: «قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوای معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و نمی‌تواند به بهانه سکوت یا نقض یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوی و صدور حکم امتناع ورزد.» ناگفته پیداست که ماده 3 آ.د.م و اصل 167 ق.ا.س مربوط به حکم و دعاوی است اما با توجه به ملاک مطروحه در‌ آنها می‌توان فقدان تعریف شهادت را با تمسک به تعاریف فقها

    جبران نمود. (قاسمی حامد، 1380، ص 15)

      شهادت، حق است یا تکلیف؟

    یکی از سؤال‌هایی که درباره شهادت به ذهن خطور می کند، این است که شهادت حق است یا تکلیف؟

    بدیهی است که پاسخ، هر چه باشد، بارزترین اثر، این خواهد بود که در صورت «حق بودن» شهادت، شاهد می‌تواند از ادای شهادت خودداری کند و در مقابل، دادگاه نمی‌تواند او را ملزم به ادای شهادت نماید، زیرا افراد، مخیر هستند که حق خود را اعمال بکنند یا نکنند. اما در صورتی که «شهادت تکلیف باشد»، شاهد تابع نظر دادگاه خواهد بود و هر گاه دادگاه خواسته باشد، می‌تواند شاهد را برای ادای شهادت، جلب و احضار نماید و شاهد، مکلف به ادای شهادت می‌باشد

    این مورد از چند منظر قابل بحث و بررسی می باشد

    الف ـ از منظر فقه

    فقهای شیعه، شهادت را «تکلیف» دانسته، ادای شهادت را واجب شمرده‌اند (محقق حلی، 1372، ج4، ص138) و اجماع علما بر این است که ادای شهادت واجب کفایی است[5] اما بعضی آن را واجب عینی دانسته‌اند (خویی، بی‌‌‌‌‌تا، ج 1، ص 139). عده‌ای در مقابل قول مشهور، قائل به تفصیل شده‌ و فرموده‌اند «در صورتی که شاهد به تحمل شهادت فرا خوانده شده باشد، ادای آن واجب است، اما در صورتی که از او برای تحمل شهادت،  درخواست نشده باشد، ادای شهادت واجب نیست» (نجفی، 1368، ج1، ص183)

    ب ـ از منظر قانون

    در قوانین جمهوری اسلامی ایران، هرگاه صحبت از شهادت و بینه است، بر احضار یا جلب شاهد نیز تأکید شده است. موارد ذیل به عنوان نمونه ذکر می‌گردد

    1ـ مواد قانون آیین دادرسی کیفری

    ماده 224- «مطلعین یا شهود تحقیق را اگر طرفین خودشان نیاورده‌اند، توسط محکمه احضار می‌شوند;»

    ماده 225- «هرگاه شهود بدون عذر موجه در روز مقرر حاضر نشدند و محل اقامت آنان در جایی است که بیش از دو فرسخ از محکمه مسافت ندارد، به حکم محکمه جلب خواهند شد»

    2ـ مواد قانون آیین دادرسی مدنی

    ماده 395- «گواه‌هایی که در سند گواهی نوشته‌اند; احضار شده و پس از التزام آنها به صحت گواهی، اظهاراتشان استماع می‌شود»

    ماده 407- «هر یک از طرفین دعوی که متمسک به گواهی گواه شده‌اند، باید گواه‌های خود را در موقعی که دادگاه معین کرده، حاضر نمایند و در صورت اقتضاء دادگاه گواه‌ها را به درخواست اصحاب دعوی یا یکی از آنها احضار می‌کند»

    ماده 409- «هر گواهی که مطابق قانون احضار شده، ولی در روز جلسه حاضر نشود، مجدداً احضار خواهد شد و اگر در دفعه دوم حاضر نگردید، دادگاه می‌تواند او را جلب نماید»

    3ـ قانون اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری در خصوص محاکمه جنایی

    ماده20- «هرگاه متهم و اشخاصی که برای شهادت احضار شده‌اند، در روز رسیدگی حاضر نشوند، به امر دادگاه جلب خواهند شد»

    4ـ قانون امور حسبی

    ماده 263: «دادگاه بخش می‌تواند گواه‌ها را احضار کرده و گواهی آنان را استماع کند»

    5 ـ آیین نامه دادسراها و دادگاه‌ها ویژه روحانیت

    ماده 38- «دادسرا می‌تواند شهود و مطلعین را احضار نماید، در صورت استنکاف، به دستور دادستان، جلب خواهند شد»

    از مجموع مواد فوق، می‌توان چنین نتیجه گرفت که شاهد از نظر قانونی، مکلف است در دادگاه حضور یابد، ولی از هیچ یک از مواد قانونی مربوط به شهادت، جواز «اجبار شاهد بر ادای شهادت» بر نمی‌آید، بلکه حتی طبق مفاد اصل سی و هشتم قانون اساسی که مقرر می‌دارد «اجبار شخص به شهادت ;. مجاز نیست»، چنین عملی ممنوع و بر اساس عبارت ذیل این ماده که می‌گوید «متخلف از این اصل، طبق قانون مجازات می‌شود»، مرتکب آن باید مجازات شود

    اهمیت شهادت

    نقش شهادت به عنوان یکی از ادله اثبات دعاوی، بسیار برجسته است و سرنوشت جان، مال و ناموس افراد را تعیین می‌کند

    با توجه به این، سزاوار نیست در اثبات دعاوی که بعضاً اثرات مهم و تبعات سنگینی در پی دارد به امری دارای منشأ غیر منضبط، مبهم، نامعلوم و در نهایت، غیر قابل اطمینان (شهادت غیر مستند به حس) تمسک نمود. بنابراین در آن دسته از دعاوی که شهادت مثبت دعوی است، به جز مواردی که به دلیل خاص، صرف استفاضه در آنها کافی است، باید استناد به حسی بودن علم را شرط پذیرش شهادت بدانیم. پس مستند شهادت باید حتماً علم قطعی به مورد شهادت باشد[6] یا دیدن در اموری که دیدن در آن بسنده می‌کند. مانند کارهایی چون سرقت، قتل، رضاع; در چنین اموری شهادت پذیرفته می‌شود زیرا در این افعال نیازی به شنیدن نیست (شهید ثانی،1411ه‍، ج 2، ص420)

    دلایل وجوب شهادت

    الف- آیات ذیل در قرآن، بر وجوب شهادت دلالت دارد

    ولاتکتموا الشهاده و من یکتمها فإنّه اثم قلبه ؛ «و شهادت را کتمان نکنید و هر کس آن را کتمان کند، قلبش گناهکار است» (بقره، 283)

    و أقیموا الشهاده لله؛ «و شهادت را برای خدا بر پا دارید» (طلاق، 2)

    ب- در سنت، برای وجوب شهادت به احادیث ذیل استناد شده است

    روایت جابر از امام باقر(ع)

    عن ابی جعفر(ع) قال رسول الله(ص) من کتم شهاده أو شهد بها لیهدر بها دم امری مسلم أو لیزوی بها مال امری مسلم أتی یوم القیامه ولوجهه ظلمه مد البصر و فی وجهه کدوح تعرفه الخلائق باسمه و نسبه ;؛ «پیامبر(ص) فرمود کسی که شهادت را کتمان کند، یا طوری شهادت دهد تا به وسیله آن، خون مسلمانی ریخته شود یا مال مسلمانی را به دست آورد، در قیامت با روسیاهی محشور خواهد شد و بر صورتش زخمی نمایان خواهد بود که خلایق او را با اسم و نسب خواهند شناخت» (حرعاملی، 1368، ح 2، ج 18)

    1ـ امام رضا(ع) می‌فرماید

    و إن سئلت عن الشهاده فأدّها، فإنٌ الله تعالی یقول: إن ّالله یأمرکم أن تؤدُوا الأمانات إلی أهلها و قال:  و من أظلم ممّن کتم شهاده عنده من الله؛ اگر کسی از تو درخواست شهادت دادن کرد، شهادت       بده. همانا خداوند متعال فرموده است. خداوند به شما امر نموده است که امانات را            به اهلش برگردانید و کسی که کتمان شهادت کند، ظلم کرده است» (نساء،58؛ حر عاملی،1367، ح 5،  ج 1).[7]

    کیفیت شهادت

    فقهای شیعه در نحوه اداء شهادت توسط شهود، دو خصوصیت ذیل را لازم دانسته‌اند

    1ـ مطابقت شهادت با دعوی؛ 2ـ توافق شهادت شهود در معنا

    1ـ مطابقت شهادت با دعوی: شهود باید درباره همان موضوعی که طرفین دعوی اختلاف دارند، شهادت دهند؛ به طوری که مفاد شهادت آنها، اثبات موضوعی خاص باشد. مثلاً اگر مورد دعوی این باشد که فلان مال را شخص «الف» از شخص «ب» خریداری نموده است و شهود شهادت دهند که «الف» مال مذکور را از «ب» به ارث برده است، دعوی به وسیله چنین شهادتی اثبات نمی‌گردد

    یا اینکه مورد دعوی، وقوع فعلی باشد و شهود در زمان یا مکان یا اوصاف فعل مورد نظر، اختلاف داشته باشند. در این صورت شهادتشان کامل نخواهد بود. مثلاً موضوع دعوی بررسی سرقت پارچه‌ای است؛ یکی از شهود شهادت دهد که سارق، پارچه را در بازار سرقت کرده است و دیگری بگوید پارچه را در خانه سرقت کرده است، یا درباره سرقت واحد پولی «دینار» یکی بگوید دینار عراقی سرقت کرده است و دیگری شهادت دهد که دینار کویتی سرقت کرده است و یا یکی بگوید دینار را در روز سرقت کرده است و دیگری متذکر گردد که دینار را در شب سرقت کرده است (نجفی، 1368، ج 41، ص 211)

    2ـ توافق شهادت شهود در معنا: اگر شهادت شهود از نظر لفظی با هم اختلاف داشته باشد، ولی معنی و مفاد شهادت هر دو یکی باشد، شهادت آن دو پذیرفته خواهد بود؛ مثلاً اگر در دعوای «غصب»، یکی بگوید «فلانی آن مال را غصب کرده است» و دیگری اظهار کند «آن را به زور اخذ نموده است»، شهادت صحیح است (محقق حلی، 1373، ج 2، ص 165)

    مبانی فقهی و اعتبار شهادت زنان و احکام آن

     

    برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
    ali mohamadi

    مقاله محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت در word


    برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

     مقاله محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت در word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

    فایل ورد مقاله محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

    این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

    توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

    بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت در word

    آغاز زندگی وجوانی  
    والی‌گری و وزارت  
    دوره رضاشاه  
    ملی شدن نفت و نخست وزیری  
    کشمکش با دربار و مخالفان  
    کودتا علیه دولت مصدق  
    محاکمه و زندان و خانه نشینی  
    اعضای کمیسیون عبارت بودند از:  
    منابع  

    بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت در word

    •مصدق، محمد، خاطرات و تألمات

    •مصاحب، غلامحسین، دائرهالمعارف فارسی

    •موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت

    آغاز زندگی وجوانی

    محمد مصدق در سال 1261 هجری شمسی در تهران، در یک خانواده اشرافی بدنیا آمد. پدرش میرزا هدایت‌الله معروف به «وزیر دفتر» از بزرگمردان دوره‌ ناصری و مادرش ملک تاج خانم (نجم السلطنه) فرزند عبدالمجید میرزا فرمانفرما و نوه عباس میرزا ولیعهد قاجار و نایب‌السلطنه ایران بود. هنگام مرگ میرزا هدایت‌الله در سال 1271 شمسی محمد ده ساله بود، و ناصرالدین شاه علاوه بر اعطای شغل و لقب میرزا هدایت‌الله به پسر ارشد او میرزا حسین خان، محمد را «مصدق‌السلطنه» نامید

    محمد خان مصدق‌السلطنه پس از تحصیلات مقدماتی در تبریز به تهران آمد، به مستوفی‌گری خراسان گمارده شد و با وجود سن کم در کار خود مسلط شد و توجه و علاقه عموم را جلب نمود. مصدق‌السلطنه در اولین انتخابات دوره مجلس مشروطیت به نمایندگی از طبقه اعیان و اشراف اصفهان انتخاب شد ولی اعتبارنامه او به‌دلیل سن او که به سی سال تمام نرسیده بود رد شد. مصدق‌السلطنه در سال 1287 شمسی برای ادامه تحصیلات خود به فرانسه رفت و پس از خاتمه تحصیل در مدرسه علوم سیاسی پاریس به سویس رفت و به اخذ درجه دکترای حقوق نائل آمد

    والی‌گری و وزارت

    مراجعت مصدق به ایران با آغاز جنگ جهانی اول مصادف بود. مصدق‌السلطنه با سوابقی که در امور مالیه و مستوفی‌گری خراسان داشت به خدمت در وزارت مالیه دعوت شد. قریب چهارده ماه در کابینه‌های مختلف این سمت را حفظ کرد. در حکومت صمصام السلطنه به علت اختلاف با وزیر وقت مالیه (مشار الملک) از معاونت وزارت مالیه استعفا داد و هنگام تشکیل کابینه دوم وثوق الدوله عازم اروپا شد. در این دوران قرارداد 1919 به امضای وثوق‌الدوله رسید و مخالفت گسترده آزادی‌خواهان ایرانی با آن شروع شد. دکتر مصدق نیز در اروپا به انتشار نامه‌هاو مقاله‌هائی در مخالفت با این قرارداد اقدام کرد. اندکی بعد مشیرالدوله که به جای وثوق الدوله به نخست وزیری انتخاب شد، او را برای تصدی وزارت عدلیه به ایران دعوت کرد

    در مراجعت به ایران از طریق بندر بوشهر، پس از ورود به شیراز بر حسب تقاضای محترمین فارس به والیگری (استانداری) فارس منصوب شد و تا کودتای سوم اسفند 1299 در این مقام ماند. پس از کودتای سید ضیاء و رضاخان، دکتر مصدق دولت کودتا را به رسمیت نشناخت و از مقام خود مستعفی گشت. پس از استعفا از فارس عازم تهران شد ولی به دعوت سران بختیاری به آن دیار رفت

    با سقوط کابینه سید ضیاء، قوام السلطنه به نخست وزیری رسید و دکتر مصدق را به وزارت مالیه (دارائی) انتخاب کرد. با سقوط دولت قوام السلطنه و روی کار آمدن مجدد مشیرالدوله از مصدق خواسته شد که والی آذربایجان شود. بخاطر سرپیچی فرمانده قشون آذربایجان از اوامرش بدستور رضاخان سردار سپه، وزیر جنگ وقت، از این سمت مستعفی گشت و به تهران مراجعت کرد. در خرداد ماه 1302 دکتر مصدق در کابینه مشیرالدوله به سمت وزیر خارجه انتخاب شد و با خواسته انگلیسیها برای دو ملیون لیره که مدعی بودند برای ایجاد پلیس جنوب خرج کرده‌اند بشدت مخالفت نمود

    پس از استعفای مشیرالدوله، سردار سپه به نخست وزیری رسید و دکتر مصدق از همکاری با او خودداری کرد

    دوره رضاشاه

    دکتر مصدق در دوره پنجم و ششم مجلس شورای ملی به وکالت مردم تهران انتخاب شد. در همین زمان که با صحنه سازی سلطنت خاندان قاجار منقرض شد و رضا خان سردار سپه نخست وزیر وقت به شاهی رسید، او با این انتخاب به مخالفت برخاست. با پایان مجلس ششم و آغاز دیکتاتوری رضاشاه دکتر مصدق خانه نشین شد و در اواخر سلطنت رضاشاه پهلوی به زندان افتاد ولی پس از چند ماه آزاد شد و تحت نظر در ملک خود در احمد آباد مجبور به سکوت شد. در سال 1320 پس از اشغال ایران بوسیله نیروهای شوروی و بریتانیا، رضا شاه از سلطنت برکنار و به افریقای جنوبی تبعید شد و دکتر مصدق به تهران برگشت. نهضت ملی‌شدن صنعت نفت ایران دکتر مصدق پس از شهریور 20 و سقوط رضاشاه در انتخابات دوره 14 مجلس بار دیگر در مقام وکیل اول تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در این مجلس برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، او طرحی قانونی را به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند منع می‌شد

    در انتخابات دوره 15 مجلس با مداخلات قوام‌السلطنه (نخست وزیر) و شاه و ارتش، دکتر مصدق نتوانست قدم بمجلس بگذارد. در این دوره هدف عوامل وابسته به بریتانیا این بود که قرارداد سال 1933 دوره رضاشاه را به دست دولت ساعد مراغه‌ای و با تصویب مجلس تنفیذ کنند. بر اثر فشار افکار عمومی مقصود انگلیسی‌ها تأمین نشد و عمر مجلس پانزدهم به‌سر رسید. در 1328 دکتر مصدق و همراهان وی اقدام به پایه گذاری جبهه ملی ایران کردند. گسترش فعالیت‌های سیاسی پس از شهریور 1320 سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شده بود. دکتر مصدق در مجلس و بیرون از آن این جنبش را که به «نهضت ملی شدن نفت» معروف شد، هدایت می‌کرد

    ملی شدن نفت و نخست وزیری

    در انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبات و مداخلات شاه و دربار، صندوقهای ساختگی آراء تهران باطل شد. عبدالحسین هژیر وزیر دربار بقتل رسید و در نوبت دوم انتخابات، دکتر مصدق به مجلس راه یافت. پس از کشته شدن نخست‌وزیر وقت سپهبد حاجیعلی رزم‌آرا، طرح ملی شدن صنایع نفت به رهبری دکتر مصدق در مجلس تصویب شد. پس از استعفای حسین علاء که بعد از رزم‌آرا نخست وزیر شده بود، در شور و اشتیاق عمومی دکتر مصدق به نخست وزیری رسید و برنامه خود را اصلاح قانون انتخابات و اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت اعلام کرد. پس از شکایت دولت انگلیس از دولت ایران و طرح این شکایت در شورای امنیت سازمان ملل، دکتر مصدق عازم نیویورک شد و به دفاع از حقوق ایران پرداخت. سپس به دادگاه لاهه رفت و با توضیحاتی که در مورد قرارداد نفت و شیوه انعقاد و تمدید آن داد، دادگاه بین‌المللی خود را صالح به رسیدگی به شکایت بریتانیا ندانست و مصدق در احقاق حق ملت ایران به پیروزی دست یافت. در راه بازگشت به ایران به مصر رفت و مورد استقبال پر شکوه ملت مصر قرار گرفت

    کشمکش با دربار و مخالفان

     

    برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
    ali mohamadi
    دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | جزوات کنکوری | جزوات درسی | پروژه های درسی | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل | بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی |