پایان نامه سرزمین ایل بختیاری در word دارای 140 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پایان نامه سرزمین ایل بختیاری در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه سرزمین ایل بختیاری در word
مناجات
مقدمه :
بیان مسئله :
ژئومورفولوژی
آب و هوای مناطق ایل بختیاری
منابع آب
الف ) آبهای سطحی
ب ) آبهای زیرزمینی
پوشش گیاهی مناطق ایل بختیاری
جانوران مناطق ایل بختیاری
تفاوتهای دو منطقه قشلاق و ییلاق
جغرافیای انسانی ایل بختیاری
ساختار اجتماعی
تقسیمات و جوامع داخلی ایل
سازمان سیاسی و اداری ایل
طوایف و تیرههای ایل بختیاری
جمعیت ایل بختیاری و ویژگیهای آن
آمار و تعداد نفوس
تراکم جمعیت
توزیع جمعیت مناطق و مراکز عشایری
آموزش و پرورش
وضعیت بهداشت
آداب و رسوم و فرهنگ
مهاجرت و ترک زندگی عشایری در ایل بختیاری
مسکن و نحوه سکونت عشایر بختیاری
اقتصاد ایل بختیاری
ییلاق و قشلاق و کوچ در عشایر بختیاری
انگیزههای کوچ
انواع کوچ
قلمروهای عشایری
مدت استقرار در قلمروهای ییلاقی و قشلاقی
برنامه کوچ
چگونگی کوچ
مسافت کوچ (مسافت ایل راهها)
وسیله کوچ
ایل راهها و مسیرهای اصلی کوچ بختیاری
تعداد دامهای بختیاری
نژاد و خصوصیات دامهای بختیاری
روشهای مختلف استفاده از دام
نگهداری دام
چوپان و وظایف او
فرآوردههای دامی و سود حاصل از یک دام در طول یک سال
فهرست منابع و مأخذ بر اساس حروف الفبا:
بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه سرزمین ایل بختیاری در word
جغرافیای کوچنشینی ، نویسنده دکتر سید رحیم مشیری، انتشارات سمت چاپ اول ، 1372 و چاپ ششم زمستان 1381
در برزخ گذار، نویسنده عزیزالله کلیوند، انتشارات علمی و فرهنگی چاپ اول ، 1374
سرزمین و مردم ایران ، نویسنده عبدالحسین سعیدیان
سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1375، شناسنامه آبادیهای کشور، استان چهارمحال و بختیاری (بخش جداول و نقشهها) انتشارات سازمان آمار
عشایر مرکزی ایران ، نویسنده جواد صیفینژاد، انتشارات امیرکبیر ، چاپ اول سال 1364
فرهنگ لغت فارسی به فارسی عمید ، چاپ سیزدهم
فرهنگ لغت فارسی به فارسی معین
فنون کوچنشینان در ایلات بختیاری ، نویسنده ژان پل پیردیگار، ترجمه اصغر کریمی، انتشارات آستان قدس ، چاپ دهم، سال 1369
کوچ نشینی در ایران (پژوهشی در مورد ایلات و عشایر) تألیف دکتر اسکندر امانالهی بهداروند، انتشارات علمی و فرهنگی ، چاپ اول
. مبانی جامعهشناسی ، نویسنده پروفسور آلفرد چک کلانک لی و همکاران
. مبانی جامعهشناسی ، نویسنده بروس کوئن ، ترجمه دکتر غلام عباس توسلی، انتشارات سمت چاپ یازدهم ـ تابستان 1379
بخشی از منابع و مراجع پروژه پایان نامه سرزمین ایل بختیاری در word
کیفیت و کمیت آب در معیشت کوچنشینی نقش حیاتی و تعیینکنندهای دارد ؛ از جمله
در تأمین نیازهای خانواده و مصارف شخصی، بویژه آب شیرین و قابل شرب؛
در تأمین آب مصرفی دامها، بویژه پس از چرای دام؛
در توسعه زراعت و تحکیم موقعیت اقتصادی عشایر؛
در رشد و تراکم گیاهان مرتعی، بویژه در اطراف رودها، دریاچهها و برکهها؛
در تأمین رطوبت و آمادهسازی خاک برای رویش گیاه
بدین ترتیب ، آب یکی از عاملهای طبیعی مهم در تداوم زندگی کوچنشینی و ارتقای سطح اقتصاد این اجتماعات به شمار میرود
با وجود آنکه منطقه بختیاری به طور کلی ، در آب و هوای نیمه خشک جنوب غرب و غرب کشور قرار دارد، به لحاظ عوامل محلی نظیر ارتفاع بیش از دو هزار متر، از شبکه آبی کافی و دایمی برخوردار است و حتی قشلاق آن نیز از رودها و چشمههای پرابی که از زاگرس مرتفع سرازیر میشود بهرهمند است. در قشلاق، خشکی و کمآبی بازتاب بیشتری در سطح منطقه و شئونات اقتصادی آنان دارد، اما ییلاق بختیاریها بویژه کوهرنگ ، درکوه فریدون الیگودرز و فارسان دارای آب کافی و فراوان ، آب و هوای معتدل و مراتع غنی است که پس از این ضمن تقسیمبندی منابع آب ، به آنها اشاره میشود
الف ) آبهای سطحی
مهمترین منابع تأمین کننده آب عشایر بختیاری آبهای روان است که بر حسب اهمیت، عبارت است از رودخانهها و برکهها. ییلاق بختیاری به علت کوهستانی بودن و داشتن ارتفاعات برفگیر، در زمستان پوشیده از برف است. در تابستانها به دلیل ذوب شدن برف و یخ متراکم در قلهها شبکههای غنی و دایمی آبهای روان فراهم میشود که به سمت جلگهها، دشتها و مناطق پست جریان مییابد
زردکوه بختیاری با ارتفاع بیش از 4500 متر یکی از کانونهای آبخیز دایمی در منطقه بختیاری و حتی در سطح کشور و سرچشمه رودهای کارون و زاینده رود است. بخشی از شبکه کارون که به سمت مغرب و جنوب غربی جریان مییابد و حوضه کارون علیا را تشکیل میدهد نقش بیشتری در زندگی عشایر بختیاری دارد و اگر چه در بعضی نقاط، مانع خطرناکی بر سر راه کوچ عشایر به شمار میرود و آنان را دچار تلفات میکند، برای عشایر و کشاورزان منطقه نعمت بزرگی به شمار میرود
قسمت اعظم استان چهارمحال و بختیاری ، شامل سرچشمههای رودخانه کارون است و این رودخانه با چند شاخه اصلی و چندین شاخه فرعی، مرکز، جنوب و مغرب این سرزمین را زهکشی کرده، سرانجام با پهنای بسیار و سرعت ملایم وارد جلگه هموار خوزستان میشود و به سمت خلیج فارس جریان مییابد
شاخههای اصلی کارون در خاک بختیاری عبارت است از
شاخه کوهرنگ و آب بازفت در مغرب و شمال غربی استان؛
شاخه کیار و ونک در شمال شرق و مشرق؛
سفید ماربر و خرسان که از جنوب شرقی و منطقه کهگیلویه و دنا میآید؛
آب منج که به کارون میانی سرازیر میشود. (وزارت آموزش و پرورش ؛ جغرافیای سال دوم متوسطه؛ «جغرافیای استان چهارمحال و بختیاری»؛ 1367، ص 11)
رودخانه کارون .این رودخانه از کوههای جنوب غربی اصفهان و ارتفاعات چهارمحال و بختیاری سرچشمه گرفته، تاگتوند که محل ورود آن به دشت خوزستان است، حدود 31400 کیلومترمربع را زهکشی میکند و دبی متوسط آن 410 متر مکعب در ثانیه است. (سازمان برنامه و بودجه؛ طرح تحقیق و برنامهریزی منابع آب مناطق غرب و خوزستان؛ مهر 1351، ج 3) این رود دارای شعبههای معروفی است ؛ از جمله آب خرسان که بزرگترین شاخهای است که از شمال گتوند وارد کارون میشود و حدود 105 متر مکعب در ثانیه آب دارد. رودخانه شور بسیار بالاتر از گتوند به کارون میریزد و رود دز تنها شاخهای است که در دشت خوزستان بدان متصل میشود؛ دبی این رود 230 متر مکعب در ثانیه است. رودهای بازفت و ونک نیز در کوههای بختیاری و شمال مصب خرسان به کارون، وارد کارون اصلی میشوند که بسیار پرآب است
سد کارون در شمالشرقی مسجد سلیمان روی این رود احداث شده است که علاوه بر مصارف آبیاری ، آب مورد مصرف شهرها و کشت و صنعت را نیز تأمین میکند و همچنین حدود 2 میلیون و 448 هزار مگاوات ساعت، تولید برق سالانه آن است. (اطلس گیتاشناسی؛ مبحث ایران.) این رود یکی از طویلترین رودهای جهانی به شمار میرود و طول آن حدود 950 کیلومتر است
ماندابها و برکهها . به سبب بالا بودن ذخیره آب زیرزمینی و خروج آنها از چشمهها در بعضی از جلگهها و ناودیسها و در نتیجه وجود پوشش گیاهی چمنی در اطراف آن، عشایر میتوانند علاوه بر تأمین آب مصرفی، از مراتع و چمنزارهای اطراف آن نیز ، برای دامپروری و بویژه چرای دام استفاده کنند. چنانچه میزان آب بیش از این باشد، به صورت تالابها و دریاچههای کوچک و شیرینی درمیآید که در سطح استان چهارمحال و بختیاری پراکنده است و اهم آنها عبارت است از
- تالاب چناخور در دامنه کوه کلار؛
- چمن مرطوب گندمان که در گذشته بر سر استفاده از مراتع غنی داخل آن، بین قشقائیها و بختیاریها رقابت بود؛
- تالاب چشمه برم در اطراف شهر لردگان
ب ) آبهای زیرزمینی
امروزه آب زیرزمینی در حیات اقتصادی و توسعه روستایی بویژه در قشلاق نقش حیاتی دارد. سفرههای کارستی غنی با آب شیرین در سرتاسر منطقه دیده میشود؛ البته بارشهای بسیار، بویژه برف، کاهش تبخیر و شیب زمین در نفوذ آب به سمت سفرههای زیرزمینی بسیار مؤثر است
در تمام سطح منطقه، بویژه در اطراف شهرها (شهر کرد و بروجن) و مناطق زراعی (فلارد، لردگان و سراوان) آب روستاها و عشایر با حفر چاههای نیمه عمیق تأمین میشود. چشمههای درهای و کوهپایهای آب فراوانی را در ییلاق فراهم میکند. نقش چشمه در حیات عشایر بختیاری، نظیر قشقایی ، به مراتب چشمگیرتر است
چشمههای معروف منطقه عبارت است از
- چشمه برم در لردگان؛
- چشمه سیاسرد در بروجن؛
- چشمه چلگرد واقع در شمال تونل کوهرنگ که بخشی از آب کوهرنگ از آن تأمین میشود؛
- چشمه دیمه واقع در سرچشمه اصلی زاینده رود؛
- چشمه گدار در شهرکرد
در خوزستان شرقی (قشلاق) چون ارتفاع آب زیرزمینی در دامنه بلندیها و در رأس مخروط افکنهها بسیار پایین است، سفرههای آب زیرزمینی اغلب شیرین بوده و هر قدر به سمت جنوبغربی (اهواز و شوشتر) پیش برویم ارتفاع آب از سطح زمین کمتر میشود
پوشش گیاهی مناطق ایل بختیاری
در چلگرد و بخش شوراب، بازفت، در میان کوه سفید و چشمه اول کوهرنگ پوشش گیاهی نسبتاً متراکمی گسترش یافته که از مهمترین نوع آن گون است که منبع درآمد بسیاری از خانوارها و طوایف عشایری میباشد
از جمله گیاهان این منطقه سروکوهی، نسترن، گونههای نعنا، پیاز خودرو و پنیرک است؛ همچنین در فواصل بین درختچههای موجود در این نواحی علوفههای دامی رشد بسیار خوبی دارد؛ اما در قسمت غرب و جنوبغربی منطقه ـ که از میزان نسبی ارتفاعات کاسته میشود ـ خاک مناسب و پوشش گیاهی تنک جای خود را به درختچهها و سرانجام به جنگلهای وسیع میدهد که آفتابگیر و پوشیده از جنگلهای نسبتاً متراکم است. فراوانترین گیاهان بوتهای برای چرای دام، جو خودروست که از خانواده گندمیان به شمار رفته، در هر ارتفاعی میروید
وسعت مراتع و مناطق جنگلی در ییلاق. منطقه سردسیر ایل بختیاری که بیشتر استان چهارمحال و بختیاری را شامل میشود و تا قسمتهایی از فریدن و نزدیک لرستان ادامه مییابد، با میزان متوسط بارندگی سالانه 339 میلیمتر و میانگین درجه حرارت 9/10 سانتیگراد دارای وضعیت کاملاً مساعدی برای رویش گیاهان علوفهای است که با شروع فصل بهار و اعتدال هوا میروید. مساحت مراتع با توجه به جنگلهای تنک و پراکنده، در مجموع در حدود یک میلیون و 342 هزار هکتار است که دویست هزار هکتار آن مراتع، خوب تا متوسط است که دامنههای کوههای پشتکوه، زردکوه، سلحشور و ارتفاعات غرب آب دهنو را شامل میشود. (اداره سرجنگلداری شهر کرد، سال 1368)
مناطق جنگلی استان چهارمحال و بختیاری عبارت است از
- منطقه جنگلی بازفت با 53 هزار هکتار؛
- منطقه جنگلی اردل با 104 هزار هکتار؛
- منطقه جنگلی لردگان با 163 هزار هکتار؛
- منطقه جنگلی دوراهان با بیش از دوهزار هکتار
لازم است توضیح دهیم که 98 درصد پوشش جنگلی منطقه را بلوط تشکیل میدهد و دو درصد بقیه شامل درختان پسته خودرو، انجیر کوهی، سماق، زرشک، گردو و بید (در اطراف چشمهها) و کیکم است. جدول 6-8 وضعیت کمی و کیفی مراتع و اقتصادی بودن مراتع را در سطح استان چهارمحال و بختیاری که بر بخش وسیعی از ییلاق بختیاریها منطبق است نشان میدهد
پوشش گیاهی و مراتع در قشلاق. بر اثر تنوع آب و هوا و نوع خاک، برخی از مناطق خوزستان را جنگلهای تنک، بوتهزار، درختچهها و درختان پوشانیده که به صورت چراگاه پدیدار گشته است؛ اما به طور عمده ، این مناطق از علفزارهای یکساله پوشیده شده که تنها در فصول پاییز و زمستان تا اوایل بهار میروید. خوزستان در ادوار گذشته، پوشش جنگلی انبوهتری داشته است، به طوری که لرد کرزن در 1271 شمسی میگوید: «پنج سال پیش، سیاحان نوشتهاند که کرانههای کارون (بین خرمشهر و اهواز) با درختان تبریزی و گز و انواع دیگر، کاملاً مشجر بوده، قسمت عمده آن از بین رفته است». در خوزستان، به طور کلی، پانصد هزار هکتار جنگل و 5/2 میلیون هکتار مرتع وجود دارد که درختان جنگلی بیشتر در کوهپایهها و ارتفاعات شرقی خوزستان توزیع شده است. از کل جنگلهای استان، 10 درصد دارای کیفیت خوب، 30 درصد تنک و بقیه تخریب شده و قابل استفاده نیست و 5 درصد نیز از نوع بادام وحشی و گونههای دیگر آن است . مراتع خوزستان از نوع مراتع قشلاقی و نامرغوب است و در مناطق کوهستانی از پوشش گیاهی غنیتری برخوردار است. در نواحی مرطوب جنس گیاهان از نوع گلسنگ، قارچ و خزه است و در نواحی غیرمرطوب، انواع مختلف گیاهان بومی خاص این منطقه میروید. کوهستانهای کم ارتفاع شرق خوزستان در واقع از درختان پراکنده ، درختچهها (به طور عمده بلوط) و درختان منطقه ییلاق که برای چرای بز مناسب میباشد تشکیل شده است. مراتع قشلاقی طایفه هفت لنگ با 320 هزار هکتار جنگل از نوع بلوط، بنه ، زالزالک ، بادام و انجیر خودرو، عمدتاً در مسجد سلیمان و ایذه توزیع شده است که اغلب تحت حفاظت میباشد
علاوه بر آن ، حدود 45 هزار هکتار مربع به صورت علفزار و بوتهزار دیده میشود که در میان آنها درختان جنگلی نیز روییده است (مرتع مشجر) و برای چرای گوسفند بسیار مناسب میباشد. بیش از 86 هزار هکتار دیگر، مراتع بوتهای غیرمشجر است (اداره آمار؛ سرجنگلداری کل استان خوزستان، 1364) که اغلب بر اثر چرای مفرط دام و تبدیل آن به اراضی مزروعی شدیداً در معرض نابودی و محدودیت قرار گرفته است. این مراتع اغلب درجه سه بوده، معمولاً هر دو هکتار آن برای تغذیه یک رأس گوسفند کافی است
جانوران مناطق ایل بختیاری
منطقه سردسیر ایل به واسطه ویژگیهای جغرافیایی از جمله کوهستانی و نیمه کوهستانی و نیمه جنگلی بودن مناطق آن ، یکی از مستعدترین شکارگاههای کشور محسوب میشود که انواع گوناگون حیوانات بزرگ و کوچک و حتی حیوانات و پرندگان کمنظیر را در آن میتوان یافت. اغلب جانوران منطقه کوهی بوده ، با وضعیت سخت آب و هوایی و محیط کوهستان سازگاری دارند که مهمترین آنها عبارت است از کل (بز وحشی) ، کبک ، تیهو، خرس قهوهای و پلنگ. در دشتها و ارتفاعات کم وحوش بیشتری هستند که میتوان از سمور آبی ، میش ، قوچ ، آهو، گرگ ، روباه و اغلب جانوران حفّار و جونده و انواع خزندهها نام برد که در بین عشایر معمولاً به جانوران زیانکار معروفند. همچنین پرندگان مختلفی در آببندها، باتلاقها و در دامنه کوهسارها به صورت بومی و مهاجر زندگی میکنند. از جمله پرندگان آبزی و مهاجر در تالابها کبک است، بویژه کبک دری که فقط در ارتفاعات بالا ( که سرحد برف دایمی است) زندگی میکند. عشایر بختیاری معمولاً با تفنگ شکاری و تلهگذاری ، کبک و تیهو را شکار کرده ، در تغذیه خود استفاده میکنند که نوعی تفریح و ورزش نیز محسوب میشود. ارتفاعات بسیار و صخرهای که پوشیده از گیاه است برای زیست و پرورش بز بسیار مساعد میباشد
در دامنههای کمشیب، جلگهها و دشتهای قشلاقی به علت وجود مراتع گوسفندی ، زمینه زیست و پرورش گوسفند (وحشی و اهلی) کاملاً فراهم است
بنابراین معمولاً مناطق مرتعی باید دارای سه ویژگی اصلی باشند
الف ) دارای گیاه مغذی برای دام باشد؛
ب ) آب کافی و قابل استفاده در آن وجود داشته باشد؛
ج ) آب و هوای ملایم و مساعد زیست برای هر نوع دام فراهم باشد
تفاوتهای دو منطقه قشلاق و ییلاق
هر چند منطقه قشلاق و ییلاق ایل بختیاری چندان از هم دور نیست، هر کدام از ویژگیهای خاصی برخوردار بوده، همچنین از نظر ژئومورفولوژی ، آب و هوا و پوشش گیاهی و ; با یکدیگر تفاوت دارند. برای مثال، ارتفاعات بیش از 2500 متر و حتی بالای چهارهزار متر در ییلاق ، با فاصلهای نسبتاً کم ، به ارتفاعات کمتر از پانصد متر و در نهایت کمتر از صدمتر در خوزستان (قشلاق) منتهی میشود که این خود تفاوتهای طبیعی و اکولوژیکی مهمی در سطح دو منطقه پدیدار ساخته است. به طور کلی ، منطقه ییلاق ایل (بختیاری) از رشته کوههای بلند زاگرس با قلل مرتفع تشکیل شده که در زمستان آب و هوای سرد و در تابستان آب و هوای معتدل کوهستانی دارد. در زمستان مقدار زیادی از بارش به صورت برف میباشد که در بعضی نقاط مرتفع حتی تا زمستان سال بعد باقی میماند و منبع اصلی آب منطقه و سرچشمه رودهای دایمی است. سرمای زودرس و گرمای دیررس ، پوشش گیاهی مرتع و جنگل، از دیگر ویژگیهای این منطقه است که در فصول معتدل، منطقه بسیار مناسبی برای دامپروری ایجاد میکند و در حال حاضر نیز تعداد بسیاری از عشایر را در خود جای داده است. این منطقه همچنین دارای زندگی جانوری فعال و آب فراوان است . منطقه قشلاقی ایل در زمستان آب و هوای معتدل و در تابستان آب و هوای گرم و خشک دارد و تحت تأثیر بادهای ساحلی عربستان بوده، فاقد پوشش گیاهی مناسب است و از نظر مراتع و جنگل بسیار فقیر میباشد. این منطقه ارتفاع کمی داشته، به علت نزدیکی به دریا و مناطق خشک جنب استوا، در تابستان درجه حرارت بالایی دارد. فصل گرما با مراتع خشک، طولانی و فصل سرما و معتدل با مراتع غنی، کوتاه است
جغرافیای انسانی ایل بختیاری
بختیاریها از نژاد آریایی هستند و سکونتگاههای اصلی آنان علاوه بر چهارمحال و بختیاری تا حدودی شامل قلمرو استانهای کرمانشاه، همدان، لرستان، خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد و غرب استان فرس نیز میشود
وجه تسمیه کلمه بختیاری.در مورد وجه تسمیه بختیاری نظریههای مختلفی وجود دارد که هر کدام حاکی ازآن است که این کلمه، صفت نسبی یک فرد یا واقعه یا محلی است . هرودوت، مورخ یونانی ، بختیاری را «باکتری» میداند که نام قبیلهای است که از بلخ ( در قدیم سرزمین بلخ را «باکتر» و مردم آن را باکتریان میگفتند.) و شرق دریای خزر به جنوب سفر کرده و در آنجا مستقر شدهاند. با توجه به اینکه در حال حاضر سرزمینی به نام باکتریا در شمال افعانستان وجود دارد. شاید رابطهای بین کلمه بختیاری و باکتریا وجود داشته باشد. بختیاریها را به «باختریان» نیز نسبت دادهاند و باختر را محلی بین عراق، همدان، فارس و محل سکونت کنونی بختیاریها میدانند. بعضی از بختیاریها خود را از اعقاب کیآرش، برادر کیقباد پادشاه کیانی، میدانند و طوایفی به نام «کیارسی» دارند که با کیآرش تشابه لغوی دارد
نظر دیگر این است که در گذشته لرها به دو گروه لُرِ بزرگ و لُر کوچک تقسیم شده بودند. در جنگی بین یکی از شاهان صفوی با عثمانیها در گرفت، گروه کثیری از ایل بزرگ به سپاه شاه پیوسته، با دلاوری و شجاعتی که داشتند دشمن را شکست سختی دادند و چون افراد لُر بزرگ با شرکت در این جنگ ، شاه را همراهی و یاری کرده بودند لر بزرگ را بختیاری نامیدند. (ایلها، چادرنشینان و طوایف عشایری ایران ؛ ج 1 .)
وجه تسمیه طوایف بختیاری بر اساس اخذ مالیات. گفتیم که اساس اقتصاد در ایل، دام و تولیدات دامی است ؛ بنابراین برای اداره ایل به میزان تولید فرآوردههای دامی مالیات گرفته میشد، تا حدی که در بافت اجتماعی و سیاسی ایل نیز اثر داشته است، چنانکه گرفتن مالیات از افراد ایل، موجب پیدایش طوایفی شد که به نامهای هفت لنگ و چهار لنگ معروفند. خانهای وقت برای گرفتن مالیات ایل بختیاری را بر اساس میزان تولید فرآوردههای دامی، کیفیت مراتع و وسعت آن ، تعداد دامها و همچنین قدرت کارآیی افراد ایل در تولید دام و پرورش آنها ، به دو بخش هفت لنگ و چهار لنگ تقسیم کردند؛ از طایفه هفت لنگ که دام و مراتع بیشتر داشتند مالیات بیشتر و از طایفه چهارلنگ که دام و مراتع کمتری داشتند مالیات کمتری میگرفتند. معیار ایل در گرفتن مالیات دامی در زمان سلطنت رضاخان مادیان بود که مالیات سالانه هر رأس مادیان در طی سالهای متمادی از ده تا سی ریال بود. نسبت گرفتن مالیات از بخش غنیتر ایل، به صورت زیر بوده است
- بیست رأس میش ، معادل با یک رأس مادیان؛
- چهار رأس گاو، معادل با یک رأس مادیان؛
- چهار رأس الاغ ، معادل با یک رأس مادیان
این برنامه، اساس گرفتن مالیات از غنیترین گروه ایل بوده است و چون یک رأس مادیان آنان برابر واحد مالیات دامی بعضی ایلها، لنگی محسوب میشده ، به نام چهار لنگ معروف شدهاند. گروه دیگر که قدرت مالی کمتری داشتند همین مقدار مالیات را به ازای هفت لنگ مادیان میدادند؛ بدین معنی که افراد طایفه هفت لنگ در ازای هر هفت رأس مادیان، یک مادیان مالیات میدادند و این نسبت در مورد سایر حیوانات به شرح زیر بوده است
- 35 رأس بز معادل با یک مادیان؛
- 35 رأس گاو معادل با یک مادیان؛
- 7 رأس گاو معادل با یک مادیان؛
- 7 رأس الاغ معادل با یک مادیان
پس در گروه چهار لنگ برای بیست رأس میش سالانه ده ریال مالیات گرفته میشد، در صورتی که درگروه هفت لنگ برای 35 رأس میش سالانه هماه ده ریال اخذ میگردید. (ارقام ریالی برای مثال آمده و در سابق رواج داشته است.) البته به حیوانات نر، برهها، بزغالهها، حیوانات نازا مثل قاطر و همچنین میشهایی که در آن سال نازا بودند مالیات تعلق نمیگرفت
عوامل مختلف از جمله نزدیکی طایفهها به خانها یا دوری طایفهها از خانها باعث ایجاد تفاوت بین طایفهها در میزان پرداخت مالیات بوده است؛ مثلاً دو رأس مادیان طایفه بابا احمدی را یک رأس و چهار رأس مادیان طایفه بهداروند را یک رأس محسوب میکردند
کلانتران ایل مأمور گرفتن مالیات بودند و علاوه بر اینکه از طرف خان از پرداخت مالیات معاف بودند، بعد از هر آمارگیری و گرفتن مالیات، چهار رأس بره، چهار رأس میش ، ده من روغن، صد تا دویست من گندم و شش تومان به عنوان حق کلانتری دریافت میکردند. اما در زمان رضا خان گرفتن مالیات دامی از افراد ایل ملغی شد، ولی هنوز هم نامهای هفت لنگ و چهارلنگ بر دو طایفه ایل بختیاری باقی مانده است
سوابق تاریخی (ر.ک: احمدینیا، عیسی قلی؛ ساختمان اجتماعی و اقتصادی ایل هفت لنگ بختیاری (پایاننامه کارشناسی ارشد، واحد تهران) 1364، ص 5)
از اساطیر برمیآید که در روزگاران کهن، تیرهای از نژاد آریایی که با تیره سامی نیز اندکی در ارتباط بودند، در سرزمین لرستان و بختیاری زندگی میکردند؛ ولی همواره عنصر این نژاد به صورت برتر حفظ شده است . پرورش اسب، استخراج آهن و تولید سلاح آهنین (شمشیر) را به این قوم نسبت دادهاند که اساس تمدن آن بر نظام قبیلهای و دامداری بوده است
قلمرو بختیاری تاریخ پرفراز و نشیبی را پشت سرگذاشته، تمدن آن با هجوم و غارت دیگر طوایف و قبایل ویران شده است
بسیاری از مورخین آغاز کوچنشینی در منطقه را با هنگامه تسلط قوم صحرا گرد مغول بر فلات ایران همزمان دانستهاند و آن را به اتابک احمد هزار اسب (یکی از حکام مغول) نسبت دادهاند. عقیده بر این است که هزار اسب ییلاق و قشلاق را به شیوه مغولان در میان بختیاریها مرسوم ساخت و خود وی نیز زمستانها در ایذه و تابستانها در حدود زردکوه بختیاری زندگی میکرد و پس از پنجاه سال حاکمیت بر ایل بختیاری درگذشت؛ بدین ترتیب رسم کوچنشینی مغولان در بین بختیاریها نیز رواج یافت
بختیاریها از آغاز سلسله صفوی تاریخ روشنی دارند. در آن زمان به فرمان شاه اسماعیل اول یکی از تیرههای بختیاری موسوم به آسترکی ـ که هم اکنون طایفه کوچکی از بختیاری است ـ به ریاست شخصی به نام تاجمیر بر بختیاری حکومت میکرده است . این شخص در زمان شاه طهماسب به دلیل خودداری از پرداخت مالیات به قتل رسید ( در همین زمان است که بختیاریها به دو بخش هفت لنگ و چهار لنگ که در اصل یک تقسیمبندی بر اساس پرداخت مالیات است تقسیم میشوند.) پس از تاجمیر شخصی به نام میرجهانگیر خان از خاندان وی به حکومت بختیاری منصوب شد و در زمان همین شخص تونل معروف به «شاه عباس» در نزدیکی محل تونل کنونی کوهرنگ حفر شد که به دلایلی نامعلوم عملیات حفاری آن ناتمام ماند
پس از فوت میرجهانگیرخان و بر اثر ستمهای میرخلیل خان، برادر وی ، ریاست از طایفه آسترکی گرفته شد و هر یک از طوایف عمده بختیاری رئیس مستقلی برگزیدند. برخی از طوایف چهارلنگ، تحت ریاست علیمردان خان بختیاری و تعدادی در حطیه قدرت محمدتقی خان چهارلنگ درآمدند و طوایف هفت لنگ نیز ریاست خوانین دورکی و بهداروند بختیاروند را پذیرفتند. در اواسط حکومت قاجار حسنعلیخان (رئیس طایفه دورکی) با شکست نهایی خوانین بختیاروند، همه طوایف هفت لنگ را متحد ساخت و خود با عنوان ایلخان و برادرزنش با عنوان ایل بیگ ، ریاست بر ایل هفت لنگ و کل منطقه بختیاری را بر عهده گرفتند و این ریاست تا همین اواخر در بازماندگان این دودمان موروثی بود. مطالعه تاریخ ایران از اواخر صفویه به بعد نشانگر این مطلب است که ایل بختیاری و در رأس آن خوانین بختیاری به دلیل برخورداری از امکاناتی نظیر وضعیت ویژه جغرافیایی محل سکونت و سازمان قبیلهای منسجم که الزاماً اطاعت و فرمانبرداری بیقید و شرط از رهبران و سرکردگان را در پی داشته، در بیشتر حوادث و وقایع تاریخی نقش و حضوری مؤثر داشته است. بعضی از نمونههای روشن این حضور مؤثر بدین شرح است
سواران بختیاری از زبدهترین تفنگچیان نادرشاه بودند که با فتح قلعه قندهار، دروازه هند را بر روی او و لشکریانش گشودند. علیمردان خان بختیاری با شکست دادن افعانها و بازسازی سلطنت انقراض یافته صفوی، خود مدعی سلطنت شد
بختیاریها در تحولات دوران مشروطیت نقش مهمی ایفا کردند. سران بختیاری با رهبری و مشارکت در این جنبش عظیم، پستهای کلیدی کشوری و لشکری را به دست گرفتند. افرادی مانند صمصام السلطنه و ضرغامالسلطنه در جنبش مشروطیت و سردار اسعد بختیاری در جنبش دوم مشروطهخواهی نقش مهم داشتند که منجر به سرکوبی محمدعلی شاه شد. مجاهدان بختیاری در نقاط دیگر برای کمک به مشروطه خواهان و خلع محمدعلی شاه از سلطنت به سوی تهران حرکت نموده، آنجا را فتح کردند. محمدعلی شاه و سایر یارانش در 28 تیر 1288 هـ . ش . به سفارت روسیه رفتند و پناهنده شدند؛ سپس دولت جدید به طور رسمی آغاز به کارکرد و سردار اسعد وزارت داخل کشور را به عهده گرفت. در 1291 هـ . ش. حکومت اصفهان ، یزد، کرمان، اراک و خراسان نیز به خانهای بختیاری سپرده شد. در زمینه تاریخ بختیاری و استعمار باید به این مطلب اشاره کرد که چون منابع نفتی کشور عمدتاً در حوزه نفوذ بختیاریها قرار داشت دولتهای غربی، بویژه انگلستان در میان بختیاریها جاسوسانی فرستاده بود تا برای کسب امتیاز از دولتهای وقت و ایجاد امنیت در حوزههای نفتی از آنان استفاده کند
ساختار اجتماعی
ساختار اجتماعی جامعه عشایری منطقه، چون دیگر گروههای ایلی بر وابستگیهای نسبی پایدار است و گلهداری اساس معیشت آنان را تشکیل میدهد؛ بنابراین کوچ و جابه جایی اجتنابناپذیر است و همین ضرورت است که باعث ایجاد روابط گسترده در بین آنان میشود. درباره ساخت اجتماعی ایل بختیاری باید گفت که ایل بختیاری به دو طایفه بزرگ هفت لنگ و چهارلنگ تقسیم میشود و این دو طایفه به لحاظ نژادی، فرهنگی و اوضاع اجتماعی و اقتصادی دارای صفاتی مشترکند
تقسیمات و جوامع داخلی ایل
ایل برای سازمانبخشی به اموری نظیر استفاده مطلوب از مراتع، همکاری در مراحل کوچ، حفظ و نگهداری قلمرو و دفاع از متعلقات آن و ; به گروههای اجتماعی کوچکتر تقسیم میشود
خانوار. کوچکترین واحد اجتماعی ، خانواده است . این نهاد از پابرجاترین نهادها، چه در شکل بسته و چه در شکل گسترده بوده ، مالک و صاحب گله است و با تقسیم مناسب کار میان اعضاء امور دامداری و زراعت را انجام میدهد
مال . اجتماع چند خانوار چادرنشین کوچرو تحت سرپرستی یک فرد، زمینه شکلگیری واحد اجتماعی دیگری را به نام مال فراهم میکند. خانوارهای تشکیلدهنده مال دارای روابط خویشاوندی نزدیکند. هر مال فردی به نام سرمال یا گپ مال دارد که در باره مسائل مربوط به اعضای داخلی مال تصمیم میگیرد
اولاد. اولاد به مفهوم خویشاوندی از پیوند خونی چند مال است؛ در این باره باید گفت که رؤسای خانوارهای تشکیلدهنده چند مال معمولاً فرزندان ذکور پدری مشترکند و به مجموعه مالهای مزبور اولاد میگویند
تیره یا تش. چند اولاد که عمدتاً دارای نیای مشترکی هستند تیره یا تش را تشکیل میدهند. به بیان دیگر، بنیانگذاران یا سرشاخههای چند اولاد، برادرانی بودهاند که تیره یا تش به نام نیای آنان نامگذاری شده است
طایفه. مشخصترین و اصلیترین چهارچوب اجتماعی بختیاریها طایفه است و شامل اجتماعاتی است که با هم خویشاوندی دور یا نزدیک دارند و در چند یا چندین نسل پیش، نیای مشترکی داشتهاند. طایفه، مشخصه این رده اجتماعی است. شالوده سیاسی این واحد، قوی تر از جنبه خویشاوندی است و بر خلاف ردههای دیگر، بر اثر یک اصل مشترک یا نیای مشترک به وجود نیامده است. بلکه صرفاً برای گسترش قلمرو و یا دفاع از آن به صورت نوعی سازمان و تشکیلات منسجم به وجود آمده است؛ یا اینکه یک طایفه توانسته با نفوذ و اقتدار گسترده خود طوایف دیگر را با خود متحد کند. در ادامه این مطالب باید متذکر شد که در جامعه بختیاری، عنصر قوامدهنده و عامل اصلی در شکل دادن این روابط، خویشاوندی (در سلسله مراتب نظام خویشاوندی ایل بختیاری ، بین مال و اولاد شکل دیگری به نام «کر» نیز وجود دارد.) است و این مطلب را میتوان در ردههای پایینتر به خوبی مشاهده کرد
ویژگیهای مال در عشایر بختیاری. همانطور که اشاره شد مال واحدی است اقتصادی ـ اجتماعی که از گردهمایی چند خانوار در یک مکان به منظور همکاری و تعاون در اموری نظیر دامداری، کوچ و دیگر امور روزمره به وجود میآید. تعداد خانوارهای مال هیچگاه ثابت نبوده ، به کم و کیف مراتع تحت اختیار، مسیرهای کوچ و نوع کوچ (ییلاق و قشلاق) بستگی دارد و در زمان استقرار در ییلاق یا منطقه گرمسیری ، نوع مسکن در حوزههای مزبور همواره در حال تغییر و تحول است. معمولاً مالهای بختیاری به لحاظ کیفیت مطلوبتر و ویژگی زندگی چادرنشینی ، در ییلاق از انسجام و تشکل بیشتری برخوردارند و برعکس، در گرمسیر به دلیل غلبه روستانشینی، بسیاری از مالها که خانوارهایشان در روستاهای گرمسیری ساختمانهای مسکونی دارند، مدتی از دوره قشلاق را در روستاهای منطقه سکونت میگزینند و به این ترتیب ، سازمان اجتماعی مال در گرمسیر ضرورت وجودی خود را از دست میدهد
عواملی نظیر جنگ و نزاع با همسایهها و طوایف هم مسیر یا همجوار، نوع واحد مسکونی در ییلاق و گرمسیر و سرسبزی یا خشکسالی در کاهش یا افزایش مالها تأثیر مستقیم دارد؛ به طور مثال پیش از 1364 هـ .ش . مالها انسجام و تشکل بیشتری داشتند، ولی در این سال اوضاع جوی و کمبود شدید علوفه (بر اثر خشکسالی) موجب شد که مالهای گسترده به مالهای کوچکتر تبدیل شوند تا به این طریق، تحرک و جابهجایی از مرتعی به مرتع دیگر و حتی جابهجاییهای منطقهای، با سرعت و سهولت بیشتری انجام شود. شکلگیری مالهای تک خانواری از جمله تحولاتی است که در سالهای اخیر در جامعه عشایری منطقه رخ داده است و این تحولی در کوچنشینی است
در باره نقش خویشاوندی در شکلگیری مالهای عشایری منطقه بر اساس مطالعات و بررسیهای جامع در چهارمحال و بختیاری در مدت پانزده سال از 67 نمونه خانوار عضو این مالها، میتوان گفت که از 52 نفر رؤسای خانواده وابسته به مالهای نمونهبرداری شده دوازده نفر با رئیس مال نسبت برادری داشتند، هفت نفر فرزند و نوه پسری او و 22 نفر عموزاده و دو نفر خواهرزاده رؤسای مال بوند. صرف نظر از نقش و اهمیت عنصر خویشاوندی در شکلگیری مالها، مسأله مهم، نوع و درجه نسبت خویشاوندی در میان سرمالها و خانوادههای وابسته به آن است. به طوری که ملاحظه میشود، از انواع وابستگیهای خویشی شکل غالب خویشاوندیها نشان دهنده غلبه نوع قبیلهای پدرسالاری است. (طرح عشایری چهارمحال و بختیاری ؛ اداره برنامه و بودجه شهرکرد ، 1364)
سازمان سیاسی و اداری ایل