پایان نامه بررسی احکام فقهی و تطبیق آن با آیات قرآن درباره طهارت های سه گانه (وضودر غسلدر تیمم) در word دارای 115 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پایان نامه بررسی احکام فقهی و تطبیق آن با آیات قرآن درباره طهارت های سه گانه (وضودر غسلدر تیمم) در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه بررسی احکام فقهی و تطبیق آن با آیات قرآن درباره طهارت های سه گانه (وضودر غسلدر تیمم) در word
مقدمه
فصل اول
کلیات
1-1- دردین اسلام دونظام وجود دارد:
1-2- بیان مسئله :
1-3- مفهوم طهارت درلغت واصطلاح
1-4- مفهوم نجاست درلغت واصطلاح
1-4-1- معنای لغوی نجاست
1-4-2- لفظ نجس ورجس در آیات قرآن کریم
1-3- استعمال طاهر وطهارت درآیات قرآن
1-4- تعاریف عملیاتی
1-5- هدف پژوهش
1-6- سوال پژوهش
فصل دوم:
طهارت در آیات2- طهارت در آیات
2-1- تفسیر آیات
2-3- آیه دوم
2-4- تفسیر آیه سوم
2-5- تفسیر آیه چهارم
2-6- تفسیر آیه پنجم
2-7- تفسیر آیه ششم
2-8- تفسیر آیه هفتم
2-9- تفسیر آیه هشتم
2-10- تفسیر آیه نهم
2-11- تفسیر آیه دهم
2-12- تفسیر آیه یازدهم
2-13- تفسیر آیه دوازدهم
فصل سوم :
مطهرات
3- آب مطلق
1-1- آب کر:
3-2- آب قلیل
3-3- آّب جاری
نظر حنابله:
نظر مالکیه
نظر امامیه
3-4- آب باران
3-5- آب چاه
3-6- آفتاب:
3-7- آتش:
3-8- «انتقال»
3-9- اسلام
3-9- «تبعیت»
3-10-1- برطرف شدن عین نجاست
3-11- استبراء حیوان نجاستخوار
3-12- غائب شدن مسلمان
3-13- دباغی
3-14- حلاجی
3-15- جوشیدن:
3-16- واجبات تخلی
3-16-1-نظر مذاهب دیگر
3-16-2- نظر مذاهب
3-17- نظر مذاهب در مورد تطهیر محل نجاست
فصل چهارم:
وضو
4- احکام وضو
4-2- اول نیت
4-3- دوم شستن صورت :
4-4- سوم شستن دستها
4-5- مسح سر
4-5-1- دلیل شیعه درباره مسح پاها در وضو
4-5-2- اهل سنت دلیل آورده اند :
4-6- ششم ترتیب وضو
4-7- هفتم موالات
4-8- « مبطلات وضو »
فصل پنجم :
طهارت کبری (غسل)
5- غسلهای واجب:
5-1- غسلهای مستحبی
5-2- نظرات مذاهب خمسه در مورد غسلهای واجب
5-2-1- غسل جنابت و آنچه موجب غسل جنابت میشود
5-2-2-جنب یعنی چه
1- جماع
5-3- استبراء
5-4- نحوه انجام غسل
5-5- موالات در انجام غسل
5-6- مکروهات غسل جنابت
5-7- آیا غسل جنابت نیاز به وضو دارد؟
5-8- حیض
5-9- سن حیض
مدت حیض
5-10-غسل حیض
5-11- غسل استحاضه
5-12- غسل میت
5-13- غسل نفاس
5-14- غسلهای مستحب
فصل ششم :
تیمم
6- احکام تیمم
6-1- نکات مهم آیه
4 حدث اکبر
6-2- جستجوی آب
6-3- چگونگی انجام تیمم
6-3-1-نظر مذاهب در مقدار مسح صورت و دستها
6-4- موالات در تیمم
6-5- عدم وجود حائل
فصل هفتم :
نجاسات
7- نجاسات
1 و 2: بول و غائط:
3 منی
4 خون
5 میته یا مردار
6 شراب (مسکر)
7 فقاع
8 عصیر (آب انگور)
9 الکل
10 سگ و خوک
7-2- طهارت لباس از خون
7-3- سومین قسم از نجاسات:
7-4- نظر مذاهب در باره فضله حیوانات
7-5- نجاست مشرکان
فصل هشتم :
نتیجه گیری و پیشنهادات
8- نتیجه گیری
8-1- پیشنهادات
فهرست منابع
فهرست نامها
بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه بررسی احکام فقهی و تطبیق آن با آیات قرآن درباره طهارت های سه گانه (وضودر غسلدر تیمم) در word
1- قرآن کریم
2- امام رضا (ع) ، فقه الرضا ، موسسه آل النبی (ع) ، لاحیا الشراف ، مشهد ، چاپ اول
3- سیاح ،ا.، 1378، فرهنگ بزرک جامع نویس ( ترجمه المنجد ) چاپ دوم ، انتشارات اسلام ، تهران ،
4- اصفهانی ، ر.، 1404 ، المفردات ، دفتر نشر کتاب ایران ،
5- ابن بابویه ، ا.، 1377 ه.ق ،المفنع و الهدایه ، تهران، موسسه مطبوعاتی دینی قم
6- ابن بابویه ، ا. 1413، من با عفیره الفقیه ، جلد اول ، چاپ دوم
7- ابن انس ، م.، الموطاء ، لبنان، موسسه دارالفکر
8- ابن ادریس ، ا.، 411 ه.ق، اسرائر ، جامعه مدرسین قم ، نشر اسلامی
9- آیت الله شیرازی ، م.، 1368، تفسیر نمونه ، قم ،نشر مدرسه امام امیر المونین (ع)
10- آیت الله قربانی ، ز.،1380 تفسیر جامعه آیات الاحکام ، ج اول ، نشر سایه ، چاپ دوم ف
11- آیت الله کمره ای ، خصال شیخ صدوق ؛ ج اول و دوم ، چاپ هفتم
12- جزیری ، ع.، 1406،الفقه علی المذاهب الاربعه ، ج اول ، دارالکتاب العلمیه، چاپ هفتم ، ه
13- حرعاملی ، م.، وسایل الشیعه الی التحصیل المسائل الشریعه ، ج اول و دوم ، چاپ پنجم ، بیروت ، دارالحیاء اثراث العربی
14- حلی ( علامه ) ح.، 1412 ، مختلف الشیعه ، ج اول ، مرکز الابحاث و الدراسات السلامیه ، چاپ مکتب الاعلام اسلامی ، چاپ اول ،
15- حلی ( علامه )، ح.، جمادی الثانی1412، مختلف الشیعه ، جلد 1، مرکز الابحاث و الدراسات السلامیه ، چاپ مکتب الاعلام اسلامی ، چاپ اول ،
16- حلی ( محقق ) ا.، (60 – 676 ) المختصر النافع ، موسسه البعثه قم ، چاپ اول
17- حلی ( محقق )، ا.، امبته فی شرح المختصر ، موسسه سید الشهدا قم
18- حلی ، ع. ، 1392 ه، ارجال ، انتشارات حیدریه ، نجف اشرف ،
19- حلی ی.، (690 ه) الجامع الشرایع ، موسسه سید الشهدا علمیه قم
20 – حلی، م.، المذهب البارغ ، قم موسسه نشر اسلامی ( بی تا )
21- خوانساری ، موسوی ، ب.، روضات البحاث ، مکتب اسماعیلیان قم
22- دادمرزی ، س.، 1380،ترجمه تحریر الروضه فی شرح المعه ، موسسه فرهنگی طه ، چاپ چهارم
23- دانش پژوه ، م.، 1343ترجمه مختصر النافع ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، تهران
24- زمانی ، م.، 1378، طهارت دینی مست اهل کتاب و مشرکان ، انتشارات فقه تبلیغات اسلامی
25- سید مرتضی ( موسوی بغدادی ) ع، (436 ه) چاپ حیدریه نجف اشرف ،
26- سید مرتضی ، 1404 ه.ق، ابی القاسم علی بن حسین ، المسائل الناصریه ، قم ، نشر سید مرعشی نجفی
27- شهید اول ، ا.، بهار 78، المعه الدمشقیه ، ج 1 ، چاپ قدس ، انتشارات دارالفکس قم ، چاپ دهم ،
28- شیخ مفید ، م، المقنعه ، انتشارات مکتب داوری قم
29- طباطبایی ، م، 1354،ترجمه محمد هادی فقهی ، کتابفروشی اسلامی ، چاپ اول
30- طباطبایی ، م.، 1374، مستمسک العروه الوثقی ، ج 1 و 2 ، دارالتفسیر قم ،
31- طباطبایی ، م ، رمضان 1418 ، ریاض المسائل ، ج 1و2 ، موسسه آل بیت (ع) الاحیا التراث ، چاپ اول ، ، ستاره قم
32- طباطبایی ، م ، تفسیر المیزان ، ج 1 الی 6 ، ترجمه استاد ناصر مکارم شیرازی ، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی ، مرکز نشر فرهنگی رجاء
33- طبرسی ، ا.، تفسیر مجمع البیان ، انتشارات آیت الله مرعشی نجفی
34-طوسی شیخ الطائفه ، م، (1411) ه.ق) الاسبتصار ، ج 1 ، دارالصواء بیروت لبنان
35- طوسی ، ا، 1408 ه .ق ، الوسیعه الی فیل الفضیله ، ناشر مکتب سید مرعشی نجفی ، چاپ خیام ، قم ، چاپ اول ،
36- طوسی ، م، الخلاف ، ج 1 ، نشر اسلامی
37- طوسی ، م.، المبسوط فی فقه الاسلامیه ، مکتب المرتضویه لاحیای آثار الجعفریه ، طهران
38- طوسی ، م.، داراکتب العرب بیروت لبنان
39- عیسی عاشورا ، ا.، 1380، فقه آسان در مذهب امام شافعی ، مترجم دکتر محند ابراهیمی ، تهران ، نشر احسان ، چاپ چهارم ،
40- فیض ، ع.، 1363، لمعه و مشقیه ، ج 1 ، انتشارات دانشگاه تهران
41- کلینی ، م.، 1388 ه،الکافی ، انتشارات مکتب اسلامی ، تهران ،
42- مجلسی ، م.، بحار الانوار ، الجامعه الدور اخبار الائمه الاطهار ، ج 1 ، دارالاحیای الداث العربی ، بیروت لبنان
43- مغنیه ، م.، 1366، فقه تطبیقی مذاهب پنج گانه ، چاپ دوم ، چاپخانه صنوبر
44- موسوی خمینی ، ر.،1380، ترجمه تحریر الوسیله ف مترجم علی اسلامی ، چاپ نوزدهم ، انتشارات اسلامی قم
45- موسوی خمینی ، ر.، توضیح المسائل ، انتشارات اسلامی قم
46- موسوی خمینی ، ر .،کتاب طهارت ، ج 3 ، انتشارات اسلامی قم
47- نجفی ، ح.، 1368،جواهر الکلام ، ج 2و5 ، چاپ سوم ، انتشارات صنوبر ،
1-1- دردین اسلام دونظام وجود دارد
نظام فقهی شیعه ونظام فقهی سنی. فقه شیعه دارای سه شعبه است:فقه شیعی امامی،فقه شیعه زیدی وفقه شیعه شیعه اسماعیلیه.فقه سنی دارای چهار شعبه مشهور است:فقه حنفی ،فقه شافعی،فقه مالکی وفقه حنبلی.چند دستگاه فقهی دیگر نیز درمیان اهل سنت پدید آمده است که پیروان زیادی را پیدا نکرده ورسمیت نیافته است،البته ظایریه نیز مشهورند.علم فقه دارای ابواب وفصول بسیار است..مجموعه ابواب فقه تحت چهار عنوان بیان گردیده است.عبارات،عقود،ایفاعات.احکام وسیاسات.درعلم فقه باب منظور کتاب است.به جای باب الصلاه گفته می شود:کتاب الصلاه مجموعه کتاب یا ابواب فقه 48کتاب (باب)است.درخلال این ابواب مسائل وتکالیف عبادی،معاملاتی ،حقوقی وجزایی مطرح است.با توجه به قوانین استنباط ومنابع اولیه فقه امری نیست که درفقه اسلامی برای آن حکمی تنوان یافت.به ویژه باامکان اجتهاد درمذهب شیعه معمول است در تاریخ فقه واجتهاد،مسائل فقهی فراوانی می توان یافت که علی رغم موضوع آن، حکم فقهی آن مسئله به طور یکسان استنباط نگردیده است.این اختلاف نظر میان دوفرقه امامیه اهل سنت نبوده، بلکه در میان فقیهان یک فرقه نیز مشاهده می شود. اختلاف نظر فقهی در میان مجتهدان و فقیهان از بدوشکل گیری این علم پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) وغیبت امام عصر امری بدیهی بوده و هیچ گاه درمیان فقیهان مرسوم نبوده است که نظر مخالف با رأی مشهور تحقیر گردید، بلکه فقه شیعه همواره بالندگی خود را مدیون تحقیق، تفحص، اجتهاد وانبساط می داند وتقلید را برای کسی که توانایی استنباط احکام فقهی را دارد،حرام می شمارد هرچند درتاریخ فقه شیعه کسانی بودند که درمسائل فقهی جرات وجسارت مخالفت با قول مشهور فقها را نداشتند. چنانچه حسن بن زیدالدین در کتاب اصول خود[1]، در بحث اجتماع وشهرت فتوائیه به این مسئله اشاره می فرماید
همانا بیشتر فقهای بعد از شیخ طوسی، به دلیل شدت اعتقاد وحسن ظن به او در فتوا دادن از اوپیروی می کردند از این رو فقهای متاخر با احکام مشهوری مواجه شدند که شیخ و پیروانش به آن عمل کرده بودند.لذا گمان کردند که احکام بین علما مشهور است ودر نیافتند که منشا ومنبع این احکام مشهور شیخ طوسی می باشد و این شهرت دراثر پیروی از اوتحقق یافته است. موضوع این رساله،یک موضوع فقهی است. بنابراین با توجه به مبادی علم فقه باید به عنوان یک مسئله فقهی مورد بررسی وبحث قرار گیرد تا حکم فقهی وظیفه مکلف در این رابطه معین وآشکار گردد. مسئولیت این امر خطیر برعهده فقیهان ومتخصصان علم فقه استتاد حکم شرعی این مسئله را بیان فرمایند .لذا به بررسی نظر فقیهان درخصوص طهارت پرداخته وپیرامون تفسیر آیات قرآن وتطبیق آن با احکام بحث می شود
قبل از ورود به بحث اصلی ،به طور مختصر پیرامون معنا ومفهوم نجاست وطهارت مسئله ای رابیان نموده و آنرا تحلیلی کوتاه می نمائیم
1-2- بیان مسئله
یکی از مسایل مهم نزد مسلمانان ،طهارت وپاکیزگی است.مسلمین طهارت را با ترتیب وقانون خاص رعایت می کنند، به اطفال خود می آموزند .اهل فقه و ایمان و یا محال فقهای دین برای معتبر بودن ودرستی طهارت، شروط وترتیب خاصی را بر طبق آیات قرآن کریم بیان نموده اند .به طوریکه گفته می شود، به درستی که از بین ادیان، دینی که به طهارت اهمیت بسیار می دهد، اسلام است و در معانی ذکرشد: طهارت ،رفع آلودگی از نجاست است و بهترین وسیله برای طاهر شدن ،آب پاک است[2].چنانچه که درقرآن آمده است
«وینزلُ علیکُم مِن السماءماءًلِیطهرکُم بِه»[3]
«وانزلنا من السماءماءطهورا»[4]
طهارت بر دوقسم اند
مائیه:که خود آن بر دوقسم است: وضو وغسل
ترابیه: که منظور تیمم است
و این دوقسم طهارت درطول هم هستند.که هر کدام درجای خود حائز اهمیت است
1-3- مفهوم طهارت درلغت واصطلاح
طهر/طهاره:عبارت است ازپاک کردن ازنجاست وآلودگی خون حیض است.لذ ا«طهر» نقیض «حیض» می باشد. اگر گویند: «طهره المره وهی طاهر» حیض خون وی قطع گردید و پاک شد و هر گاه غسل نماید گوید: تطهرت واطهرت
تطهیر: پاک کردن از نجاست ،جنابت، آلایشهای روحی ،گناه وپلیدی[5] ;طهور:پاک کننده
الف:معنای ساختارهای مختلف «طهر»درقرآن به صورت فعل
1-پاک شدن ازخون حیض«فاعتزالوایناء فی المحیض ولاتقربو منحتی یطهرن[6]»
2-پاکی جستن، غسل کردن از جنابت و حیض«فاذا تطهرن فاتو من حیث امرکم الله[7]»
3-ادعای پاکی کردن ازپلیدی: پرهیز کردن از عمل زشت ومنافی عفت انهم اناش یتطهرون[8]
4-پاکی جستن از گناه، دور شدن از پلیدیهای ذهن «فیه رجال یحبون ان یتطروا[9]
5-درباب «تفعیل» به دو معنی: الف: پاک کردن از چرک، آلودگی ظاهری، گردوغبار و جنابت.و لکن یرید لیطهرکم ولیتم نعمته علیکم[10]
ب: پاک کردن از پلیدی .گناه وآلایشهای رفتاری. وانما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا
ج:برکنارداشتن ازکفر،گناه،دورنگه داشتن ازتهمت یهود[11]
اذ قالت الملائکه یامریم ان الله اصظفاک وطهرک
به صورت اسم:
1- طهور به دو معنی: الف) پاک کردن از نجاست وپاک کننده آن[12]
ب) غیر مسکر، پاک، حلال، وسقاهم ربهم شرابا طهورا[13]) ضد شراب دنیا که ناپاک ومست کنننده است
-به صیغه اسم فاعل:
الف: «مطهر» دورکننده، برکنار دارنده[14]» انی متوفیک وراتبک الی ومطهروک من الذین کفروا»
ب: متطهر: ترک کننده گناه، پاکی جوینده از آلودگیها غسل کننده: «ان الله یحب التوابین ویحب المطهرین[15]»
-به صیغه اسم مفعول(مطهر-مطهره)به معنای:
الف)پاک شده از آلودگیهای ظاهری(حیض،نفاس;) دارای عفت واخلاق نیکو.ولهم فیها ازواج مطهرهوهم فیها خالدون[16]»
ب) پاک شده به دور از باطل، شک و شبهه، مس والتانات شیطان: «فیصحیف مکرمه مرفوعه مطهره[17])
-به صیغه اسم تفضیل(اطهر) به دو معنی
الف: پاکیزه، پاک کنننده قلب از ریبه، دور کننده از گناه «ذلکم خیرلکم واطهره[18]»حلال، پاک از نظر کردار «قال یاهوم هولا بنای من اطهرلکم [19]»
طهارت از حدث یا پاکیزگی از آلودگیهای غیرظاهری .این طهارت در بیان فقها یا از حدث اکبر یعنی –جنابت-است ویا از حدث اصغر ،یعنی عوامل نقص کننده وضو-طهارت مورد نظردر این بخش به یکی از عوامل زیر حاصل میگردد
الف-وضو: ب- غسل ج-تیمم
1-4- مفهوم نجاست درلغت واصطلاح
نجس ونجاست درمعنی لغوی عبارت است از مطلق پلیدی. در معنی اصطلاحی وشرعی عبارت است از: پلیدی خاص که برآن احکام معین مترتب می شود ومکلف موظف است طبق حکم اسلامی از چیز نجس دوری نماید و درصورت تماس با آن شرایط خاص طهارت اولی را بدست آورد . مثلا وقتی گفته می شود فکر نجاست، مسلم این است که منظور فکر پلیداست،فکر شیطانی است.[20]
ولی وقتی گفته می شود که شراب یا بول نجس است. این یک حکم شرعی است که مسلمانان مکلف باید از تماس با آن خودداری نماید. وچنانچه بدان آلوده گشت باید خود را طاهر نماید. دراین خصوص بحث ونزاعی نیست، بلکه بحث در این است که آیا اطلاق نجاست بدین معنی به عنوان حقیقت شرعیه ثابت است وهنگام استعمال در زبان شارع معنی اصطلاحی وشرعی بر اذهان تبادر مینمود یا چنین نبوده است، بلکه شارع مقدس معنی اصطلاحی وشرعی را با کمک قوانین تفهیم می فرمود و با عدم قرائن و ثبوت آن معنی اصطلاحی آن فهمیده نمی شود. مثلا در هنگام نزول آیه شریفه «انما المشرکون نجس[21];» آیا شارع در تفهیم اینکه مشرکان نجس هستند وحکم شرعی نجاست بر آن حمل می شود نیازمند به قرائن بوده است یاخیر[22]؟ بسیاری از فقیهان[23] ادعا نمودند که استعمال نجاست درمعنی اصطلاح و شرعی از زمان –پیامبر به صورت حقایق شرعیه تحقق یافته است.چنانچه این عده معتقدند[24] که طهارت نیز از حقایق شرعیه است .زیرا وقتی حکمی درخصوص طهارت صادر می شود ،معنی طهارت شرعی ازآن فهمیده می شود. مثل، وضو-غسل- تیمم. یا حالت حاصل شده برای متطهر، پس از انجام یکی از اعمال سه گانه فوق. لذا مسلمانان هنگام شنیدن قول خداوند (وانزلنامن السماءمائ طهورا [25] باتوجه به حقیقت شرعیه بودن طهارت درآن زمان ،طهارت شرعیه از حدث وخبث را می فهمیدند[26]عده ای ازفقها معتقدند: به علت فقدان قرینه ای که دال برنجاست شرعیه است، نمی توان معنای نجس را که در آن زمان حقیقت شرعیه نبوده است، حمل بر مفهوم شرعی واصطلاحی نمود. لذا در حکم نجاست مشرکان نمی توان به این آیه شریفه استناد نمود. [27]عده ای ازفقها معتقدند: کلمه «نجس» مصدر است وحمل مصدر برذات درست نمی باشد، مگر با تقدیر گرفتن کلمه «ذو»بنابراین آیه بدین صورت میشود: «انما المشرکین ذو نجس;»همانا مشرکان دارای نجاست هستند. به عبارت دیگر مشرکان ذاتا نجس نیستند،بلکه نجاست امری است عرضی که دراثر عدم رعایت آن با ایشان مقارن است.[28]
1-4-1- معنای لغوی نجاست
نجاست به معنی«قذاره» (پلیدی،چرکینی) است و آن دو نوع است: [29]یکی آن که با حواس قابل درک است ودیگری با بصیرت
خداوند مشرکان را با وجه دوم وصف کرده: «انما المشرکون نجس;»قذر: در لغت به معنای چرکین بودن وضد نظافت و نیز به معنی چرک آمده است. و قذر به فتح قاف وکسر ذال .به معنی چرکین وغیر نظیف می باشد. گفته می شود: «نجسه»یعنی اورا پلید کرد، آلوده نمود[30]
.از ریشه «تنجیس» یعنی زدودن و دور کردن، مانند (تعویذ) که برگردن کودکان می آویختند تا پلیدی از او دور شود
ناجس-نجیس: بیماری که رو به بهبودی ندارد.[31]
نظر فرا این است که اعراب هنگامی که واژه نجس را به تنهایی استعمال نمایند. نون و جیم را مکسور می کنند. رِجس- نِجس. نَجس با سکون و حرکت برای تثنیه و جمع، مونث و مذکر به یک صورت آورده می شود. نجس در تمامی صور به معنی ضد طاهر است. نظر صاحب تاج العروس و زمخشری این است که استعمال نجس در آیه( انماالمشرکون;;) به صورت مجاز بوده است.[32]
1-4-2- لفظ نجس ورجس در آیات قرآن کریم
ای کسانی که ایمان آورده اید ،محققاً بدانید که مشرکان نجس و پلیدند و بعد از این سال (که عهدشان به پایان می رسد ) نباید قدم به مسجد الحرام گذارند و اگر در اثر دور شدن نجاست و ثروت آنها از شما ، از فقر می ترسید (نترسید) که خدا شما را از فضل و رحمت خود از خلق و مشرکان بی نیاز خواهد کرد که او به حوائج شما داناست و در کمال عنایت وحکمت است.[33]
همانگونه که از معنی آیه بر می آید : مشرکان نجس قلمداد گردیده اند و خطاب خداوند در این آیه به مردم مؤمن است[34]
2- ای اهل ایمان شراب وقمار وبت پرستی و تیرهای گردنبندی (که درجاهلیت رسم بود) همه اینها پلید و از عمل شیطان است، البته از آن دوری کنید تا رستگار شوید.[35]در این آیه هم خطاب به مومنین دارد و اعمال زشت قمار و شراب را جزء نجاسات و پلیدی می داند. و واژه رجس مترادف نجس معنی شده است.[36]
1-3- استعمال طاهر وطهارت درآیات قرآن
ای اهل ایمان چون خواهید برای نماز برخیزید، بشویید صورت و دستانتان تا مرفق (آرنج) و مسح کنید سرو پاها را تا برآمدگی پا و اگر جنب هستید، پاکیزه شوید (غسل کنید) و اگر بیمار یا مسافر باشید و یا یکی از شما را قضا حاجتی دست داده و یا با زنان مباشرت کرده اید و آب نیابید (یا از استعمال آب ضرر می بینید) در این صورت به خاک پاک و پاکیزه تیمم کنید، با آن خاک صورت ودستها را مسح کنید. خدا در دین هیچ گونه سختی قرار نخواهد داد.از حرج ولیکن می خواهد که شما را پاکیزه گرداند ونعمت رابرای شما تمام کند. باشد که شکر او را به جای آورید[37]
از معنی آیه، به خوبی معلوم است که قرآن برطهارت چقدر تاکید نموده و اجرای هر سه مورد طهارت در آیه قرآن ذکر شده است
«فیه رجال یحبون ان یتطهروا والله یحب المتطهرین»[38]
مردان پاکی که مشتاق تهذیب نفس خودند، درآینده خدا مردان پاک ومهذب را دوست می دارد
1-4- تعاریف عملیاتی
وضو: این واژه برگرفته از«وضاه[39]» به معنی حٌسن، به هر شست و شو و دست کشیدن به بدن که با نیت قربت باشد، اطلاق می گردد
در اصطلاح فقهی به مجموعه شستنها ودست کشیدن (مسحها)ی خاصی گفته می شود
در فقه اسلامی عمل وضو از دو جهت انجام می گیرد، یکی به جهت عبادات خاصی همچو نماز و طواف که از ناحیه وجوب عقلی مقدمه واجب،وضو نیز واجب می گردد و دیگر آیه جهت انجام اعمال مستحب چون خواندن قرآن و یا حصول نفس طهارت که موجب تقرب به خداوند است
غسل: از « َغسَلَ» آمده است. شستن بدن از بالا تا پایین و ترتیب آن در احکام غسل. و انواع غسل جنابت، حیض، نفاس و میت می باشد. که در سه مورد اول شخص شست وشو دهنده فاعل و غاسل است و بدن خود را می شوید و در مورد چهارم شخص مفعول و مغسول است و دیگری[40] باید او را شست و شو دهد
در غسل جنابت تفاوتی با سایر غسلها است که نیاز به گرفتن وضو ندارد.[41]
بوسیله غسل بدن از آلودگی پاک شده و طهارت حاصل می گردد
تیمم: در لغت به معنای قصد است. و در اصطلاح به مجموعه اعمالی می گویند که مکلف در مواردی خاص به جای وضو یا غسل انجام دهد. تیمم در موارد خاص جایز است. [42]
1-5- هدف پژوهش
دین اسلام، دین پاکیزگی است که آن را به مراتب تاکید نموده است و طهارت و پاکیزگی لازمه تقرب و نزدیکی ایشان به خداوند است. بنابراین پژوهش حاضر قصد دارد تا با بررسی احکام فقهی و تطبیق آن با آیات قرآن درباره طهارتهای سه گانه (وضو- غسل- تیمم) کمال دین اسلام را از حیث پاکیزگی بشناساند
1-6- سوال پژوهش
سوالی که در این بحث مطرح می گردد این است که آیا با توجه به آیات قرآن کافران و مشرکان که طهارت های لازمه را اجرا نمی کنند در شمار پاکان قرار می گیرند یا خیر؟
2- طهارت در آیات
طهارت در لغت به معنای پاکیزگی است و از نظر شرع اسلام، عبارت از انجام اعمالی است که موجب اقامه نماز میشوند (از قبیل وضو، غسل، تیمم و ;)[43]
طهارت به معنای پاکیزگی است.[44] خداوند، در سوره آل عمران، آیه 42، خطاب به حضرت مریم فرموده است: ای مریم! خدا تو را برگزید و پاک ساخته است و بر تمام زنان جهان برتری داده است. «طَهِّرِکِ»
طهارت در اصطلاح شرع[45]، بنابر ثبوت حقیقت شرعیه بکار بردن طهور است، البته مشروط بر اینکه این استعمال همراه با نیت باشد، توضیح اینکه طهور جسمی است که خود طاهر و پاک بوده و نسبت به غیر نیز پاککننده است
2-1- تفسیر آیات
1-1-2- آیه اول[46]: در این آیه شریفه چند مسئله باید بررسی شود
مسئله اول: «یا ایها الذین امنوا» ای کسانیکه ایمان آوردهاید. به مؤمنین خطاب شده است. پس به نظر میرسد و لازم میآید که وجوب وضو و غسل و تیمم به مؤمنین اختصاص داشته باشد. سؤال میشود: از نظر شیعه وجوب وضو و غسل و تیمم، در نزد کافر نیز یک تکلیف است؟[47] و این گفته نه تنها نزد شیعه، بلکه اکثر شافعیان (ابو حامد الاسفرانی) و اکثر حنفیان[48]، با این گفته مخالف هستند و این مخالفت از نظر شیعه، درست نمیباشد. و انگیزه اینکه درآیه، مؤمنین ذکر شده است، به آن معنا نیست که طهارت سهگانه مختص به مؤمنین است، بلکه آنان بر این امر، آمادگی لازم دارند و بر کافرین هم واجب میباشد
مسئله 2: خداوند در جایی که میفرماید: «اِذا قُمتُم» هنگامی که به پاخاستید، به پاخاستن برای نماز دو قسم است
1 اینکه به پا میخیزد که به نماز مشغول شود
2 اینکه به پا میخیزد که خود را آماده سازد تا نماز بخواند
مقصود در آیه قسم دوم است. اگر قسم اول مقصود باشد، لازم میگردد که وضو بعد از نماز واقع شود (اگر مراد قسم اول باشد، معنای آیه این میشود: هنگامی که مشغول نماز شدید، وضو بگیرید.) بنابر قسم اول مقصود «اذا قُمتُم» «اذا اَرَدتُم القیام» میباشد. یعنی کلمه «اراده» در تقدیر است که معنای جمله این است: هنگامی که اراده کردید اشتغال به نماز را
چناچه در آیه: فاِذا قَرأتَ القرآنُ فاستَعذ باللهِ»[49] هنگامی که قرآن میخوانی از شر شیطان به خدا پناه ببر». اراده در تقدیر است، یعنی (هنگامی که اراده کردهاید تلاوت قرآن را). اراده (فعل) سبب است و خود عمل و کار مسبب میباشد. در این آیه از اراده فعل به خود فعل، تعبیر آورده شده است. که از باب اطلاق مسبب و اراده سبب است و از تلاوت قرآن، اراده تلاوت منظور است و از قیام نماز، اراده قیام، مراد است و مانند گفته اهل لسان عرب «کما تدین تُدان» که مراد، اراده دین میباشد.[50]
«قِیام لِلصَّلوه» را به اینکه اراده در تقدیر است، نیاز به دلیل خاص دارد و در اینجا دلیل خاص موجود نمیباشد. کلمه (الی) در آیه (الی الصَّلوهِ) تا انتهای زمان را بیان مینماید. هنگامی که به پاخاستید، زمانی را که منتهی به نماز میشود و کلمه قیام (به پاخاستن) در معنای حقیقی خود و آنچه که باید در تقدیر گرفته شود، کلمه زمان است که هم کلمه «الی» و هم فعل و عمل اقتضای آن را دارند.[51] پس «یا ایها الذین امنوا» ای کسانیکه ایمان آوردهاید، هنگامی که برای نماز به پاخاستید، هم شامل کسی میشود که در حال به پاخاستن وضو دارد و هم شامل کسی است که وضو ندارد و محدث است و میخواهد وضو بگیرد، شامل این عام نمیشود.[52] چه آن کسی که وضو دارد،
میتواند با آن نمازهای متعددی بخواند و پیامبر اکرم(ص) در روز فتح مکه با یک وضو، پنج نماز را انجام داد. عمر اظهار داشت: کاری بیسابقه کردی، در جواب فرمودند: با تعمد این کار را کردم تا همه بدانند که با یک وضو میشود نمازهای چندی را بر پا داشت.[53]
2-3- آیه دوم
«ای کسانیکه ایمان آوردهاید در حالی که مست هستید به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه میگویید و همچنین هنگامی که جنب هستید، مگر مسافر باشید تا غسل کنید و اگر بیمار یا مسافر و به اقتضای حاجت کردهاید و یا با زنان آمیزش جنسی داشتهاید و در این حال آب (برای وضو و غسل) نیابید، با خاک پاک تیمم کنید صورت و دستها را مسح کنید، خداوند بخشنده و آمرزنده است.»[54]
کلمه (واو) در جمله (وَ اَنتُم سکاری) واو حالیه است و بیانگر حالت فردی میباشد و همچنین علامت نصب (تنوین ً) در «وَ لاَ جُنُباً» بیانگر حالت میباشد. در آیه به طور صریح از نزدیک شدن به نماز نهی و منع شده است، نه از سکر و مستی
از امام باقر(ع) روایت شده است: درحال مستی به مساجد که محل برگزاری نماز است، نزدیک نشوید)[55] شافعی میگوید: در حال جنب بودن به مسجد نزدیک نشوید مگر در صورتی که از مسجد فقط عبور کنید، یعنی در حالت جنابت، توقف در مساجد ممنوع است و عبور از آن منع ندارد.[56]
ابو حنفیه میگوید: حتی عبور از مسجد برای شخص درحال جنب نیز ممنوع است، مگر در صورت اضطرار که در داخل مسجد آب موجود باشد یا از داخل مسجد راه رفت و آمد بوده باشد.[57]
2-4- تفسیر آیه سوم
«وَ ما اُمِروا اِلا لِیَعبُدوُ الله مُخلِصینَ لَهُ الدِّین» در حالیکه به آنان دستوری وارد نشده بود جز اینکه خدا را پرستش کنند با کمال اخلاص و از شرک به توحید بازگردند.[58]
آیه مبارک دلالت بر این دارد که در هر عبادتی، نیت و قصد قربت واجب است. طهارت سهگانه (وضو، غسل و تیمم) که بیان گردید داخل در عبادت میباشند. و معنای اخلاص همان چیزی است که از «قُربَهُ» اراده مینمایند و مرتب در نیتهایشان (قربه الی الله) یادآوری میکنند.[59]
معنای قربت، طاعت و عبادت، خالصا الله و فقط برای خداوند انجام گردد. مؤید این مطلب فرمایش نبی اکرم(ص) است و در حدیث قدسی: کسی که کاری انجام دهد و غیر مرا در آن شریک سازد، آن را به شرک واگذار مینمایم.[60]
حضرت علی (ع) میفرماید: ترا به خاطر ترس از آتش یا امید بهشت پرستش نمیکنم، بلکه ترا شایسته پرستش یافتهام.»
پس در نیت وضو، غسل و تیمم، پیوست نمودن ریا و تظاهر جائز نمیباشد و سردی آب و گرمی آب و کسالت و تنبلی جائز نمیباشد و آیه دلالت بر این امر دارد که باید عبادت، خالص باشد.[61]
ابوحنفیه در البدایه و النهایه بیان میدارد: شرط قصد قربت را در طهارت به «ترابیه»[62] اختصاص داده و در غیر آن شرط ندانسته است. به دلیل فرموده خداوند: پس تیمم کنید به خاک پاک، یعنی قصد کنید.[63]
امام رضا (ع) فرمودند: «گفتهای ارزش ندارد مگر به سبب عمل و عملی ارزش ندارد مگر به سبب قصد و نیت و هیچ گفته و عملی ارزش ندارد مگر مطابق با سنت و روش پیامبر اسلام(ص) بوده باشد.[64] مشروع بودن قصد نیت، اولاً
به این هدف است که فعل و عمل از غیر خود جدا و مشخص گردد و لذا در هنگام نیت، واجب است حقیقت فعل مورد نیت را در ذهن خود تصور نماید که حقیقت آن، وضو و یا نماز و روزه ; است
ثانیاً: وضوی مباح که از وضوی غیر مباح جدا میشود و نماز ظهر که از نماز صبح جدا
میگردد و روزه رمضان که از روزه غیر رمضان جدا میشود و زکات فطر، از زکات مال که نوع را
می دهد، مشخص گردد.[65]
ثالثاً: ضعف فعل را که باعث امتیاز افراد نوع میباشد، در قلب خود تصور نماید مانند: وجوب برای فعل واجب یا استحباب برای فعل مستحب
رابعاً: زمان فعل را باید تصور نماید که مشخص کنند حد و حدود آن میباشد. مثلاً اگر نماز در وقت آن، میخواند باید قصد اداء و اگر در خارج از وقت میخواند باید قضا را تصور نماید
خامساً: باید اخلاص را مورد نظر و تصور عمیق خود قرار دهد که رکن اساسی و مهم برای نیت به حساب میآید. به این ترتیب معنای اخلاص و محض رضای خدا بودن، بیان میشود.[66]
2-5- تفسیر آیه چهارم
اِنَّهُ لَقُرانُ کَریمٌ فی کِتابٍ مَّکنوُن لاَ یَمسُهُ اِلاَّ المُطهروُن»[67]
این قرآن کریم است که درکتاب محفوظ جای دارد و جز پاکان نمیتوانند آن را مس کنند
واژه کریم دارای قواعد و ضوابط علوم مهم میباشد و برای زندگی دنیوی و اخروی مفید است
«و فی کتاب مکنون» در کتابی که محفوظ و در امن و پوشیده از مردم است و در لوح محفوظ قرار دارد و منظور از کتاب قرآن شریف است
اگر گفته اول را در نظر بگیریم (کتاب = لوح محفوظ) میباشد، معنای آیه چنین است
«مس نمیکند (لمس نمیکند) کتاب را مگر فرشتگان که از گناه پاک هستند»
اگر گفته دوم (کتاب = قرآن کریم) معنا چنین است: «مس نمیکند قرآن را مگر کسانی که از حدث اصغر (بول) و از حدث اکبر (جنابت) و از پلیدی پاکند.[68]
مذهب شافعی، مس حاشیه قرآن را نیز بدون طهارت جائز نمیشمرند.[69] منظور از لا یَمسُّهُ نهی و منع از مس میباشد (یعنی بدون طهارت مس نکنید) نه آنکه مقصود خبر دادن باشد، اگر به صورت خبر باشد (هیچ کس بدون طهارت قرآن را مس نکرده است) دروغ میباشد. چرا که به طور یقین در طول تاریخ کسانی که با طهارت نبودند قرآن کریم را مس نمودهاند
این گفته را روایتی از امام صادق(ع) تأیید میکند: امام(ع) به پسرش اسماعیل فرمود: قرآن تلاوت کن. گفت: وضو ندارم. فرمود: اگر قسمت مکتوب قرآن را مس نکنی تنها ورق قرآن را مس نمایی، ایرادی ندارد.[70]
2-6- تفسیر آیه پنجم