مقاله عرفان و اخلاق علامه طباطبایی در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله عرفان و اخلاق علامه طباطبایی در word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله عرفان و اخلاق علامه طباطبایی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله عرفان و اخلاق علامه طباطبایی در word

عرفان علامه طباطبایی  
چکیده‌  
عرفان  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله عرفان و اخلاق علامه طباطبایی در word

1-  فرهنگ‌ معین

2-  ارزش‌ میراث‌ صوفته‌ ص‌  9 و

3-  التوحید و النبوه‌ و الولایه، شیخ‌ محمود قیصری‌ ص‌ 7

4-  کشکول‌ دفتر پنجم‌ ص‌ 515

5-  الرسائل‌ التوحیدیه‌ ص‌ 20 و 21 و 22

6-  در مسائل‌ التوحیدیه‌ ص‌ 23

7-  مصباح‌ الهدایه‌ عزالدین‌ محمود کاشانی‌ فصل‌ توحید

8- اصول و فلسفه و روش رئالیسم، تالیف حضرت علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، جلد 1 و

9- گزاره های اخلاقی از سقراط تا علامه طباطبائی، تالیف مصطفی اسکندری

 چکیده‌

در این‌ مقاله‌ عرفان‌ در سیر تحولی‌ و تطوری علامه، از ابتدا تا قرن‌ نهم‌ قمری‌ بحث‌ و بررسی، و بر معنای‌ «معنویت‌گرایی» و «وجهه‌ الاهی» عرفان‌ که‌ منظور نظر صائب‌ و ثاقب‌ مرحوم‌ علا‌ مه‌ طباطبایی؛ در آثار و اثمار وجودی‌اش‌ بود، تکیه‌ و تأکید شده‌ است‌ که‌ او‌لاً‌ این‌ معنا در فطرت‌ آدمیان‌ و همه‌ ادیان‌ و مذاهب‌ و ملل‌ و نحل‌ موجود است‌ و ثانیاً‌ حقیقت‌ معنویت‌خواهی‌ و راه‌ و روش‌ نیل‌ به‌ آن‌ و شریعت‌ کاملی‌ که‌ موصل‌ و مؤ‌د‌ی‌ انسانِ‌ سالک‌ به‌ اوج‌ معنا و قله‌ بلند کمال‌ و قرب‌ الهی است، در اسلام‌ ناب‌ متجلی‌ شده‌ است

از طرف‌ دیگر، «توحید» که‌ غایت‌ قصوی‌ و مقصد اَسنی‌ در عرفان‌ اصیل‌ اسلامی‌ و فوق‌ نگرش‌ کلامی‌ و فلسفی‌ است‌ و به‌ «توحید» حالی، شهودی‌ و ; می‌رسد، در حقیقت، باطن‌ همه‌ ساحت‌های‌ سه‌گانه‌ معارف‌ اسلامی‌ یعنی‌ عقیدتی، اخلاقی‌ و عرفانی، و فقهی‌ و شرعی‌ است‌ و «انسان‌ کامل»، همانا انسان‌ موحد ناب‌ است‌ و توحید، فنا در ذات‌ الهی، فنای‌ ذاتی، صفاتی‌ و افعالی‌ خواهد بود که‌ مرحوم‌ علا‌ مه‌ در رساله‌ التوحید به‌ نحو احسن‌ و اکمل، وحدت‌ حقه‌ حقیقیه‌ را تبیین، آن‌گاه‌ اسما و مراتب‌ اسمای‌ حسنای‌ الهی را نیز در رساله‌ الاسمأ ترسیم‌ و تصویر کرده‌ است

به‌ هر حال، نویسنده، کاربرد چهارم‌ یعنی‌ «معنویت‌ مداری» و وجهه‌ الهی عرفان‌ را عمق‌ اندیشه‌های‌ عرفانی‌ علا‌ مه‌ و «توحید ناب» را اوج‌ تکامل‌ عرفانی‌ و خلاصه‌ و عصاره‌ عمیق‌ و شگرف‌ و شگفت‌ اسلام‌ ناب‌ برمی‌شمارد که‌ مختص‌ فرهنگ‌ و شریعت‌ و معارف‌ اسلام‌ ناب‌ است‌ و دیگر هیچ

 عرفان

 ‌«عرفان» که‌ معنای‌ لغوی‌ آن، «شناختن» یا باز شناختن‌ و ; است، در «عرف‌ خاص» و کاربرد اصطلاحی‌ خود، سرگذشت‌ پر ماجرایی‌ داشته‌ و دستخوش‌ دگرگونی‌های‌ فراوانی‌ شده‌ است‌ که‌ مهم‌ترین‌ آن‌ها عبارتند از

1 این‌ مقوله‌ در نخستین‌ کاربرد اصطلاحی‌ خود، همراه‌ با کلمه‌ «تصوف» به‌ معنای‌ شاخه‌ای‌ از معرفت‌ بشری‌ است‌ که‌ در تعریف‌ آن‌ گفته‌اند: طریقه‌ معرفت‌ نزد آن‌ دسته‌ از صاحب‌نظران‌ است‌ که‌ بر خلاف‌ اهل‌ برهان، در کشف‌ حقیقت‌ بر ذوق‌ و اشراق، بیش‌تر اعتماد دارند تا بر عقل‌ و استدلال.3 ; عرفان، معرفتی‌ مبتنی‌ بر حالت‌ روحانی‌ و وصف‌ ناپذیر است‌ که‌ در آن‌ حالت، این‌ احساس‌ برای‌ انسان‌ پیش‌ می‌آید که‌ ارتباطی‌ مستقیم‌ و بی‌واسطه‌ با وجود مطلق‌ یافته، و این‌ احساس، البته‌ حالتی‌ روحانی‌ ورای‌ وصف‌ و حد‌ وصف‌ناپذیر است‌ که‌ طی‌ آن، ذات‌ مطلق‌ را نه‌ با برهان، که‌ با ذوق‌ و وجدان‌ درک‌ می‌کند

در این‌ تعریف، «عرفان»، قسیم‌ انواع‌ دیگر معرفت، یعنی‌ «علم»، «فلسفه» و «هنر» می‌شود و همان‌ طور که‌ در تعریف‌ علم‌ آن‌ را دریافت‌ متکی‌ به‌ حس‌ و تجربه‌ و در وصف‌ فلسفه، آن‌ را دریافت‌ متکی‌ به‌ عقل‌ و استدلال‌ و درباره‌ هنر، آن‌ را دریافت‌ متکی‌ به‌ احساس‌ و عاطفه‌ دانسته‌اند، عرفان‌ را نیز درک‌ و دریافتی‌ متکی‌ به‌ قلب‌ و از راه‌ کشف‌ و شهود و ذوق‌ و وجدان‌ شمرده‌اند و بدیهی‌ است‌ که‌ چنین‌ معرفتی، به‌ عالم‌ اسلام‌ اختصاص‌ نداشته‌ و امری‌ عام‌ بین‌ همه‌ اقوام‌ جهان‌ است

2 ورود این‌ مقوله‌ به‌ دنیای‌ اسلام‌ و وصف‌ آن‌ به‌ «اسلامی»، مفهوم‌ این‌ کلمه‌ را به‌ کلی‌ از تعریف‌ نخست‌ جدا کرده‌ و به‌ آن‌ معنای‌ جدیدی‌ بخشیده‌ است‌ که‌ باید آن‌ را در کاربرد اصطلاحی‌ آن‌ دانست‌ و شاید کوتاه‌ترین‌ تعریفی‌ که‌ برای‌ آن‌ کرده‌اند، این‌ است

هوالعلم‌ با سبحانه‌ من‌ حیث‌ اسمائه‌ و صفاته‌ و مظاهره‌ و احوال‌المبدأ والمعاد ; . و معرفه‌ طریق‌السلوک‌ و المجاهده

شیخ‌ بهایی‌ در کشکول، همین‌ تعریف‌ را پسندیده‌ و با دیگران‌ همراه‌ است‌ که‌ عرفان، علم‌ به‌ مبدأ اعلا از راه‌ اسما و صفات‌ الهی و شناخت‌ ویژگی‌های‌ مبدأ و معاد و راه‌ و رسم‌ سیر و سلوک‌ به‌ سوی‌ او است

3 معنای‌ دیگر «عرفان»، جنبه‌ فرهنگی‌ و وجهه‌ نظری‌ و علمی‌ «تصوف» است‌ به‌ این‌ معنا که‌ پس‌ از ظهور نحله‌ و فرقه‌ای‌ به‌ نام‌ صوفیه‌ در عالم‌ اسلام‌ و رسمیت‌ یافتن‌ آن، این‌ مشرب‌ به‌ بخش‌ «نظری» و «عملی» یا «علم‌ اصول» و «علم‌ وصول» تقسیم‌ شد که‌ البته‌ در طول‌ تاریخ‌ و تقریباً‌ تا قرن‌ نهم‌ هجری، هر دو بخش‌ با هم‌ به‌ کار خود ادامه‌ می‌دادند؛ اما پس‌ از آن، به‌ آن‌ بخش‌ از این‌ نوع‌ معرفت‌ که‌ به‌ بررسی‌ مبادی‌ و مسائل‌ نظری‌ این‌ مشرب‌ می‌پرداخت، «عرفان» گفتند و وجهه‌ رسمی‌ و اجتماعی‌ آن‌ که‌ با طرح‌ سلسله‌ها و سابقه‌های‌ عملی‌ آن‌ کار داشت، «تصوف» نام‌ گرفت‌ و به‌ جانبداران‌ آن‌ نیز صوفیه‌ و متصوفه‌ گفتند

4 کاربرد چهارم‌ و مهم‌ «عرفان»، مقوله‌ای‌ معادل‌ «معنویت» و «وجهه‌ الاهی» است‌ که‌ این‌ مقوله‌ در این‌ استعمال، در حوزه‌ عرفان‌ و تصوف‌ رسمی‌ خلاصه‌ نمی‌شود، و محدود نمی‌ماند و حتی‌ قسیم‌ دیگر انواع‌ و شاخه‌های‌ معرفت‌ بشری‌ هم‌ نیست؛ بلکه‌ مفهومی‌ گسترده‌ و فراگیر دارد که‌ همه‌ ساحت‌های‌ دانش‌ و بینش‌ را شامل‌ می‌شود؛ یعنی‌ آن‌گاه‌ که‌ بخواهیم‌ به‌ موضوع‌ و بحثی‌ از جنبه‌ الهی و معنوی‌ آن‌ نگاه‌ کنیم‌ و وجهه‌ و صبغه‌ ربانی‌ آن‌ را لحاظ‌ کنیم، مقوله‌ «عرفان» را به‌ کار می‌گیریم‌ و روشن‌ است‌ که‌ چنین‌ کاربردی‌ در حوزه‌ همه‌ دانش‌ها و بینش‌ها می‌تواند مورد داشته‌ باشد؛ برای‌ مثال‌ اگر در عالم‌ فقاهت‌ به‌ جنبه‌های‌ باطنی‌ احکام‌ شرع‌ بپردازیم‌ و راز و رمز و اسرار ملکوتی‌ نماز و روزه‌ و حج‌ و جهاد را چنان‌که‌ سنت‌ بسیاری‌ از بزرگان‌ بوده‌ است، باز بشناسیم، به‌ «عرفان‌ احکام» پرداخته‌ایم‌ و «عارف» در این‌ معنای‌ فراگیر، دیگر به‌ هیچ‌ نحله‌ و مشربی‌ متعلق‌ نیست؛ بلکه‌ معنایی‌ معادل‌ و برابر با «عالِم‌ ربانی» دارد که‌ همه‌ ساحت‌های‌ معرفت‌ را با نگاه‌ خدابینانه‌ خود به‌ یک‌دیگر گره‌ می‌زند و در هر چه‌ می‌نگرد، سیمای‌ خدا را می‌بیند

آن‌ چه‌ ما می‌خواهیم‌ درباره‌ علامه‌ طباطبایی‌ بگوییم، عرفانی‌ از این‌ دست‌ است‌ و نه‌ از این‌ بابت‌ که‌ وی‌ چهره‌ای‌ از چهره‌های‌ شناخته‌ شده‌ از شاخه‌ای‌ از شاخه‌های‌ معارف‌ اسلامی‌ یعنی‌ تصوف‌ و عرفان‌ است. علامه، شخصیتی‌ چون‌ بایزید بسطامی‌ یا ابوالحسن‌ خرقانی‌ و یا حتی‌ محیی‌الدین‌ بن‌ عربی‌ نیست‌ که‌ به‌ مکتب‌ و مشربی‌ خاص‌ وابسته‌ باشد. و اگرچه‌ بزرگانی‌ چون‌ ابن‌ عربی‌ و سید حیدر آملی، در دیگر حوزه‌های‌ معارف‌ گوناگون‌ دینی‌ و اسلامی، تجربه‌ و تبحر داشته‌ و گه‌ گاه‌ حتی‌ در جایگاه‌ فقیه‌ و مفتی، فتوا و حکمی‌ صادر کرده‌اند؛ اما به‌ هر حال، نام‌ آنان‌ در طول‌ تاریخ‌ در جدول‌ عارفان‌ صاحبِ‌ مکتب‌ ثبت‌ و ضبط‌ شده‌ است‌ و در عمل، از جرگه‌ و جریان‌ عالمان‌ دین‌ و مجتهدان‌ متشر‌ع‌ جدا شده‌اند و باهمه‌ کوششی‌ که‌ در پیوند دادن‌ شریعت‌ و طریقت‌ و حقیقت‌ داشته‌اند، سرانجام‌ جدول‌ نام‌ و راه‌ و رسم‌ آنان، از راه‌ عالمان، فقیهان‌ و حکیمان‌ جدا شده‌ است؛ ولی‌ ما بزرگانی‌ از اهل‌ معرفت‌ داریم‌ که‌ حضور فعال‌ و کارساز آن‌ها در همه‌ زمینه‌ها و صحنه‌های‌ علمی‌ و عملی‌ چنان‌ است‌ که‌ با همه‌ تبحر و تسلطی‌ که‌ در هر فنی‌ دارند، به‌ هیچ‌ جمعیت‌ و جامعه‌ خاص‌ علمی‌ محدود نمانده‌اند و علامه‌ یکی‌ از همین‌ بزرگ‌مردانی‌ است‌ که‌ اگر چه‌ هم‌ فقیه، هم‌ مفسر، هم‌ فیلسوف‌ و هم‌ عارف‌ است‌ و در همه‌ این‌ ساحت‌ها جایگاه‌ دارد، اما او را به‌ هیچ‌ یک‌ از این‌ جوامع‌ به‌ این‌ معنا نمی‌توان‌ وابسته‌ دانست‌ که‌ حضور او را در دیگر حوزه‌ها و ساحت‌ها کمرنگ‌ کند و شاید یکی‌ از لطایف‌ کاربرد کلمه‌ «علا‌ مه» برای‌ این‌ اشخاص‌ همین‌ باشد و به‌ همین‌ دلیل، دیگر در روزگار ما که‌ دوران‌ تخصص‌های‌ خاص‌ و دقیق‌ علمی‌ است، نتوان‌ برای‌ چنین‌ شخصیت‌هایی‌ که‌ پرورده‌ و ساخته‌ و پرداخته‌ زمانه‌ و روزگار مجموعه‌ معارف‌ دینی‌ بوده‌اند، جانشین‌ و جایگزینی‌ یافت‌ و این‌ تعبیر را برای‌ آن‌ها به‌ کار برد. به‌هرحال، از ابعاد مهم‌ جامعیت‌ علامه، همین‌ بُعد معنوی‌ و وجهه‌ الهی او است‌ که‌ آزمودگی‌ و آموزندگی‌ این‌ ساحت‌ از شخصیت‌ او را در مجموعه‌ اقوال، اعمال، احوال، افکار و در سیر و سلوک‌ و راه‌ و رسم‌ زندگی‌اش‌ می‌توان‌ حس‌ کرد

پیش‌ از آن‌ که‌ وارد ساحت‌های‌ تخصصی‌ «علم‌ اصول» و «وصول» عرفانی‌ حضرت‌ علامه‌ شویم، نشانه‌های‌ روشن‌ این‌ گرایش‌ به‌ «عرفان‌ ناب‌ اسلامی» را در مجموعه‌ احوال، آثار، استادان، شاگردان‌ و گفته‌ها یا نوشته‌های‌ وی‌ از همان‌ روزهای‌ نخستین‌ زندگی‌ علمی‌اش‌ می‌بینیم‌ که‌ با باوری‌ تردیدناپذیر به‌ توصیه‌ و تأکید در پذیرش‌ و گرایش‌ به‌ این‌ بُعد معنوی‌ می‌پردازد؛ از همان‌ سال‌های‌ اولی‌ که‌ دست‌ به‌ قلم‌ می‌برد و به‌ ارائه‌ مقالاتی‌ می‌پردازد و بعدها این‌ مقالات‌ به‌ وسیله‌ دیگران‌ فراهم‌ می‌آید و به‌ نام‌ فرازهایی‌ از اسلام‌ و معنویت‌ تشیع‌ و; به‌ چاپ‌ می‌رسد. مقالاتی‌ چون‌ درسی‌ از قرآن، عالم‌ غیب، معنویت‌ تشیع‌ و نظایر آن، سرشار از همین‌ آموزه‌ها و ارزش‌های‌ عرفانی‌ است‌ که‌ به‌ زبان‌ ساده‌ و بی‌پیرایه‌ برای‌ استفاده‌ عموم‌ مردم‌ نگارش‌ یافته، همچنان‌ به‌ سیر تکاملی‌ خود ادامه‌ می‌دهد تا به‌ آرا و انظار قیم‌ و محکم‌ و تخصصی‌ عرفان‌ می‌رسد که‌ نمونه‌های‌ اعلای‌ آن‌ را در تفسیر کم‌ نظیر المیزان‌ و در ذیل‌ آیات‌ شریفه‌ قرآن‌ می‌توان‌ دید که‌ چون‌ ما در اندیشه‌ تألیفی‌ بزرگ‌ با همین‌ عنوان‌ (عرفان‌ حضرت‌ علامه)هستیم، بحث‌ مستوفای‌

این‌ جریان‌ تکاملی‌ را به‌ آن‌ کتاب‌ وامی‌گذاریم‌ و در این‌ مقاله، به‌ مبانی‌ آرای‌ علا‌ مه‌ در مقوله‌ اصلی‌ عرفان‌ که‌ معرکه‌ آرای‌ صاحب‌نظران‌ این‌ مشرب‌ و شالوده‌ اساسی‌ همه‌ بحث‌های‌ نظری‌ عرفان‌ اسلامی‌ است، می‌پردازیم‌ و رأی‌ و نظر این‌ عارف‌ الهی را در بحث‌ توحید رقم‌ می‌زنیم‌ و گوشه‌ای‌ از لطایف‌ و حقایقی‌ را که‌ در کتاب‌ مستطاب‌ الرسائل‌ التوحیدیه‌ بیان‌ فرموده‌است، باز می‌گوییم


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله سیستم های اطلاعاتی در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله سیستم های اطلاعاتی در word دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله سیستم های اطلاعاتی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله سیستم های اطلاعاتی در word

مقدمه :  
انواع معمول سیستم‌های اطلاعات سازمانی عبارتند از:  
فصل اول :  
آشنایی با سیستم های اطلاعاتی  
کارایی سیستم های اطلاعات  
چرا از سیستم‌های اطلاعات استفاده می‌شود؟  
مزایای استفاده از سیستم‌های اطلاعات  
انواع سیستم‌های اطلاعات  
عناصر تأثیرگذار بر سیستم‌های اطلاعات  
سیستم های اطلاعاتی حسابداری  
امنیت در سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری  
تکنیکهای سوء استفاده و تقلب رایانه ای:  
طبقه بندی تقلب رایانه ای:  
تشریح امنیت:  
نقش یک «اساس‌نامه امنیتی» در سازمان:  
هدف اساس‌نامه امنیتی:  
نتیجه گیری:  
منابع :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله سیستم های اطلاعاتی در word

 سیستم اطلاعات مدیریت: رویکرد راهبردی اصغر صرافی زاده ناشر: ترمه –

 سیستم اطلاعات مدیریت (مدل سازی اطلاعات) علی رضاییان ناشر: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) - 

 سیستم های اطلاعات مدیریت – پیشرفته هوشنگ مومنی ناشر: ستاره سپهر -

 ذخیره و بازیابی اطلاعات: (سیستم و ساختار فایل ها) عین الله جعفرنژادقمی ناشر: علوم رایانه  

 سیستم های اطلاعاتی حسابداری محمود همت فر، عباس کولیوند ناشر: فرهنگ زبان 

سیستم های اطلاعاتی حسابداری پدیدآورنده: مارشال رامنی، حسین سجادی (مترجم)، ناشر: دانشگاه شهید چمران (اهواز) – 16 اسفند،

- Mentzas, G. 1995. A functional taxonomy of computer based information systems. International Journal of Information Management 14(6) 397-

- Young, H. ed. 1983. The ALA Glossary of Library and Information Science. Chicago: American Library Association

مقدمه

سیستم اطلاعات عبارت است از یک سیستم کامل طراحی شده برای تولید، جمع‌آوری، سازماندهی، ذخیره، بازیابی و اشاعه اطلاعات در یک مؤسسه، سازمان یا هر حوزه تعریف شده دیگر از جامعه

سیستم اطلاعات سازمانی یک سیستم اطلاعات برای کار بر روی اطلاعاتی است که به خود سازمان مربوط می‌شوند. اگر سازمانی کار تولید، جمع‌آوری و اشاعه اطلاعات آماری جمعیت کشور را به عهده دارد و برای این وظیفه از یک سیستم‌ اطلاعات استفاده می‌کند این سیستم اطلاعات، یک سیستم اطلاعات سازمانی نیست اما سیستم اطلاعات نیروی انسانی یا سیستم حسابداری این سازمان از جمله سیستم‌های اطلاعات سازمانی آن محسوب می‌شوند

سیستم‌های اطلاعات سازمانی برای سه مورد انجام عملیات، کنترل عملیات، و تصمیم‌گیری در سازمانها استفاده می‌شوند. سیستم‌های اطلاعات سازمانی می‌توانند به صورت دستی یا کامپیوتری یا ترکیبی از دستی و کامپیوتری اجرا شوند


انواع معمول سیستم‌های اطلاعات سازمانی عبارتند از

سیستم‌ پردازش مبادلات: سیستم‌های اطلاعات سازمانی که از طریق تعریف فرایندها و رویه‌ها و پردازش اطلاعات، انجام و کنترل عملیات سازمان را به عهده می‌گیرند. سیستم‌های انبارداری، کارگزینی، حسابداری، تدارکات، مدیریت قراردادها، فروش، کنترل موجودی، اموال، پشنهادات داخلی، مدیریت نظرات مشتریان، آموزش و . . . سیستم‌های پردازش عملیات هستند

سیستم اطلاعات مدیریت : گونه‌ای از سیستم‌های اطلاعات سازمانی کامپیوتری که اطلاعات داخلی سازمان را از سیستم‌های پردازش عملیات می‌گیرند و آنها را در قالب‌های بامعنی و مفید به عنوان گزارش‌های مدیریت خلاصه می‌کنند تا در انجام وظایف مدیریتی مانند کنترل و تصمیم‌گیری استفاده شوند

سیستم پشتیبان تصمیم‌گیری: گونه‌ای از سیستم‌های اطلاعات سازمانی کامپیوتری که در تصمیم‌گیریهای نیازمند مدلسازی، فرمولبندی، محاسبه، مقایسه، انتخاب بهترین گزینه یا پیش‌بینی سناریوهای محتمل به مدیریت کمک می‌کنند. تحلیل و طراحی سیستم‌های اطلاعات، تخصصی است که با استفاده از آن یک سیستم اطلاعات سازمانی تعریف، تحلیل، طراحی و اجرا می‌شود

فصل اول

آشنایی با سیستم های اطلاعاتی

تعاریف متعددی از سیستم اطلاعات در رشته‌هایی مانند مدیریت، علوم کامپیوتر، مهندسی نرم‌افزار، و علوم کتابداری و اطلاع رسانی ارائه شده است. تعریف آمده در واژه‌نامه انجمن کتابداری آمریکا (یانگ1  1983) تعریفی جامع از سیستم‌های اطلاعات است که در اینجا با اندکی تغییر در جمله‌بندی ارائه می شود

«یک سیستم کامل طراحی شده برای تولید، جمع‌آوری، سازماندهی (پردازش)، ذخیره، بازیابی و اشاعه اطلاعات در یک مؤسسه، سازمان یا هر حوزه تعریف شده دیگر از جامعه»

 بر خلاف موضوع این سایت که مدیریت و مهندسی صنایع است این تعریف از حوزه علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی گرفته شده است زیرا جامعیت و کل‌نگری این تعریف ویژگی‌هایی برای سیستم‌های اطلاعات برمی‌شمرد که تعاریف دیگر آنها را حذف می‌کنند. این ویژگی‌ها عبارتند از

سیستم اطلاعات یک سیستم کامل است برای هدف در نظر گرفته شده. این تعریف سیستم اطلاعات را محدود یا ملزم به داشتن اجزایی مانند انسان، ماشین و یا غیره نمی‌کند چرا که یک سیستم اطلاعات ممکن است بتواند بدون داشتن هر یک از این اجزاء نقش خود را به صورت کامل ایفا کند

سیستم اطلاعات طراحی شده است. اگر روش یا فرایندی وجود دارد که به صورت غیررسمی، تعریف‌نشده یا خود به خود شکل گرفته و اطلاعاتی را برای فرد، واحد یا سازمان ارائه می‌کند نمی‌توان به آن سیستم اطلاعات گفت. البته در برخی منابع علمی، به چنین روش‌ها یا فرایندهایی سیستم اطلاعات غیررسمی گفته می‌شود و در دسته‌بندی سیستم‌های اطلاعات، سیستم‌های اطلاعات غیررسمی در مقابل رسمی مطرح می‌شوند. اگر به تعریف سیستم توجه کنیم آنگاه نمی‌توان به چنین روش‌ها یا فرایندهایی نام سیستم نهاد. در ایجا ما قصد بحث نظری در این خصوص را نداریم اما در ادامه سیستم‌های اطلاعات طراحی شده را مدنظر قرار می‌‌دهیم

سیستم اطلاعات شامل فرایندهای تولید، جمع‌آوری، سازماندهی، ذخیره، بازیابی و اشاعه اطلاعات است. اگر یک سیستمی همه این فرایندها را انجام نمی‌دهد نمی‌توان به آن یک سیستم اطلاعات گفت. آن سیستم یا فرایند ممکن است یک زیر سیستم از یک سیستم اطلاعات باشد

سیستم اطلاعات می‌تواند برای یک مؤسسه، سازمان یا هر حوزه تعریف‌شده دیگر از جامعه مطرح شود. اگر چه سیستم‌های اطلاعات در ابتدا برای استفاده در سازمان مطرح شده و شکل گرفته‌اند اما برای حوزه‌هایی فراتر از سازمان (به عنوان مثال جامعه پژوهشگران، شهروندان و . . .) نیز قابل کاربرد است. به عنوان مثال سیستم اطلاعات شهری سیستمی است که کاربران نهایی آن شهروندان هستند. صحبت راجع به چنین سیستم‌های اطلاعات نیازمند جایگاه دیگری است. در این مقاله سیستم‌های اطلاعات سازمانی را مد نظر قرار می‌دهیم

در این تعریف از واژه «داده» استفاده نشده است. خیلی از منابع دو واژه داده و اطلاعات را متفاوت تعریف می‌کنند و اطلاعات را داده‌های پردازش شده می‌دانند. مرز تفاوت بین داده و اطلاعات نسبی است چرا که ممکن است اطلاعاتی دوباره پردازش شوند و اطلاعات جدیدی تولید کنند. بنابراین در این شرایط نمی‌توان گفت اطلاعات قبل از پردازش داده بوده‌اند. با این توضیح ما تنها از واژه اطلاعات استفاده می‌کنیم

 

کارایی سیستم های اطلاعات

یک سیستم اطلاعات سه فعالیت عمده انجام می‌دهد (شکل 1). ابتدا اطلاعاتی را از منابع درون سازمانی یا برون سازمانی به عنوان ورودی دریافت می‌کند. سپس بر روی اطلاعات دریافت شده کارهایی انجام می‌دهد تا اطلاعات مورد نظر سیستم را تولید کند. در نهایت، اطلاعات تولید شده را در اختیار کاربر در نظر گرفته شده مثلاً یک مدیر یا یک کارمند قرار می‌دهد

 به عنوان مثال در یک سیستم اطلاعات رایانه‌ای که در بانک کار مربوط به حساب‌های پس‌انداز را انجام می‌دهد، اطلاعات توسط کارمند بانک وارد می‌شود و پس از پردازش و ذخیره، رسیدی چاپ شده و به مشتری تحویل داده‌ می‌شود. هم‌چنین مشتری می‌تواند گزارش از کارکرد حساب خود را دریافت نماید

چرا از سیستم‌های اطلاعات استفاده می‌شود؟

معمولاً دو رویکرد در استفاده از سیستم‌های اطلاعات وجود دارد. این دو رویکرد هر دو از ارزش بکارگیری رایانه و فناوری ارتباطات در انجام فعالیت‌های سازمان سرچشمه می‌گیرند. طرفداران این رویکردها به دنبال راه‌های بهره‌برداری از سیستم‌های اطلاعات با استفاده از رایانه و فناوری ارتباطات هستند

رویکرد اول: این رویکرد منحصراً به قابلیت‌های ذاتی رایانه و فناوری ارتباطات و اینکه چگونه می‌توانند در بهبود کارایی استفاده شوند معطوف می‌گردد. بنابراین تأکید بر میزان بهبود عملکرد سیستم‌ها از طریق کارایی پردازش و قابلیت اطمینان عملکرد است نه بر استفاده خاص از قابلیت‌های رایانه و فناوری ارتباطات

رویکرد دوم: این رویکرد بر نقاط قوت و فرصت‌های پیش روی سازمان و سنجش چگونگی استفاده از فناوری اطلاعات در استفاده از شرایط موجود تمرکز می‌کند. این رویکرد قدرت توانمندسازی فناوری اطلاعات را در نظر می‌گیرد. به عبارت دیگر به جای داشتن یک رویکرد فناوری محور، به دنبال توسعه سازمان از طریق فناوری سیستم‌های اطلاعات است. این رویکرد بهتر است زیرا رایانه و فناوری ارتباطات مهم نیست بلکه اینکه رایانه چگونه می‌تواند به سازمان کمک کند مهم است

مزایای استفاده از سیستم‌های اطلاعات

سیستم‌های اطلاعات پتانسیل ارائه سه نوع مزیت به سازمان را دارا هستند؛ (1) بهبود بهره‌وری، (2) بهبود اثربخشی و (3) مزیت رقابتی

بهبود بهره‌وری: بهبود بهره‌وری وقتی رخ می‌دهد که با همان منبع یا کمتر بتوان کار بیشتری انجام داد. در سازمانها، بهبود بهره‌وری در بهبود فرایندهای کاری اتفاق می‌افتد. به عنوان مثال وقتی یک کارمند با استفاده از روش‌های جدید می‌‌تواند به جای پردازش 25 سفارش خرید، 50 سفارش را پردازش کند آنگاه بهره‌وری کار وی 2 برابر شده است. سیستم‌های اطلاعات می‌توانند در سریعتر، آسان‌تر و دقیق‌تر انجام دادن کارها مؤثر باشند که از این طریق بهره وری را بهبود می‌دهند

بهبود اثربخشی: اثربخشی به توانایی یک فرد یا یک سازمان در انجام دادن چیزهایی است که باید انجام شوند. مدیری که شرایطی را که ممکن است مسئله‌ساز شوند پیش‌بینی می‌کند و علل را پیش از اینکه مشکل پدید آید بررسی می‌کند اثربخش‌تر از مدیری است که پیوسته مسائلی را باید حل کند که می‌شد از آنها جلوگیری کرد. سیستم‌های اطلاعات، اطلاعاتی ارائه می‌کنند که به مدیران در بررسی شرایط و انتخاب گزینه‌های بهتر کمک می‌کنند و از این طریق اثربخشی را بهبود می‌دهند

مزیت رقابتی: سازمانی که با استفاده از سیستم های اطلاعات بهره‌وری و اثربخشی خود را بهبود داده است دارای این پتانسیل خواهد بود که بتواند روش رقابت سازمانی را تغییر دهد

انواع سیستم‌های اطلاعات

سیستم‌های اطلاعات دارای انواع و اقسام مختلفی هستند و از وجوه متفاوت می‌توان آنها را دسته‌بندی کرد. مقاله «نوع‌شناسی سیستم‌های اطلاعات» یک دسته‌بندی از سیستم‌های اطلاعات ارائه می کند. سیستم‌های اطلاعات سازمانی عبارتند از

سیستم‌های پردازش مبادلات

سیستم‌های اطلاعات مدیریت

سیستم‌های اطلاعات اجرایی

سیستم‌های پشتیبان تصمیم‌گیری

سیستم‌های پشتیبان اجرایی

سیستم‌های خبره

سیستم‌های اتوماسیون اداری

سیستم‌های دانش‌ورزی

 

عناصر تأثیرگذار بر سیستم‌های اطلاعات


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله دادخواست در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله دادخواست در word دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله دادخواست در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله دادخواست در word

مقدمه:  
بخش اول : دادخواست انواع و اصطلاحات مشابهه آن  
مبحث اول : مفهوم دادخواست  
مبحث دوم : انواع دادخواست  
گفتار اول : دادخواست بروی و شکایت  
گفتار دوم : دادخواست اصلی و طاری  
گفتار سوم : دادخواست کتبی ، شفاهی و تلگرافی  
بخش دوم : شرایط دادخواست و ضمانت جرای آن  
فصل اول : شرایطی که ضمانت اجرای آنها تعیین نگردیده است  
مبحث دوم : تنظیم به زبان فارسی  
مبحث سوم : امضای دادخواست  
مبحث چهارم : تاریخ دادخواست  
فصل دوم : شرایطی که ضمانت اجرای آنها رد فوری دادخواست است  
فصل سوم : شرایطی که ضمانت اجرای آنها توقف دادخواست است .  
مبحث اول : نام مشخصات خوانده  
مبحث دوم : تعیین خواسته و بهای آن  
گفتار اول : تعیین خواسته  
گفتار دوم : بهای خواسته و شیوه ی تعیین آن  
بند دوم : شیوه ی تعیین بهای خواسته  
گفتار سوم : اعتراض به بهای خواسته  
مبحث سوم : تعهدات یا جهات دیگر انسحقاق خواهان  
مبحث چهارم : آنچه را مدعی از دادگاه صادر می کند  
مبحث پنجم : ادله و وسایل اثبات دعوی  
مبحث هفتم : تعداد نسخ دادخواست و پیوستهای آن  
مبحث هشتم : پرداخت هزینه دادرسی  
بخش سوم : توقیف دادخواست  
منابع استفاده شده :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله دادخواست در word

1- جلد دوم آ . د. م دکتر عبدالله شمس

2- جلد اول آ . د . م  دکتر احمد متین دفتری

3- جزوه آ . د . م استاد محمد جواد بهشتی و دکتر ناصر مردانی

4- قانون آ . د . م

5- دکتر قدرت الله واحدی چاپ

مقدمه

از آنجایی که دادخواست پایه و اساس رسیدگی محاکم ، واز مهمترین برگهای قضائی است که برای طرح واقامه دعوی مورد استفاده قرار می گیرد، قانون قواعد شکلی آن را با دقت تعیین و ضمانت اجرای تخلف از آن را تعیین نموده است . مسلماٌ اگر دادخواست جامعه و رسا و آنچنان که در ماه 48 و بعد ق.آ.د.م مقرر شده تنظیم گردد. علاوه بر اینکه خواهان سریعتر به حق خود می رسد رسیدگی دادگاهها را نیز سهل تر نموده و دادرسی را با مشکل مواجعه نمی سازد

 

بخش اول : دادخواست انواع و اصطلاحات مشابهه آن

به موجب ماده 48 ق . م . ج « شروع رسیدگی در دادگاه مستلزم تقدیم دادخواست می باشد » . اما در هیچ یک از مقررات قانونی تعویفی از دادخواست ارائه نشده است . بنابراین مفهوم این واژه باید مشخص شود در عین حال قانون جدید مانند قانون قدیم مصوب 1318 انواع مختلفی از دادخواست را پیش بینی نموده که لازم است آن ها نیز قبل از اصطلاحات مشابه مورد بررسی قرار گیرد اما مناسب است گفته شود که واژه ای دادخواست را فرهنگستان به جای حال که از جمله درم 18 ق.م.ق.ج مصوب 1329 قمری به کار رفته بود تعیین نموده است

مبحث اول : مفهوم دادخواست

به وسیله ی دادخواست « کسی که دادخواهی می کند ( خواهان ) طرف خود را به دادرسی می خواهند ( خوانده ) یعنی او را به دادگاه دعوت می کند تا با حضور طرفین تدافع و احقاق حق به عمل آید » در این تعریف اگر چه جهت به کارگیری دادخواست مشخص شده اما به مفهوم آن عنایتی نشده است

مفهوم نخست : « دادخواست » در لغت مصدر مرکب مرخم « داخواستن » است «داخواستن» از جمله به معنای « دادخواهی کردن ، عدالت طبیدن » آمده است «دادخواست در ماده 48 ق.ج ( ماده 70ق ق ) در همین مفهوم به کار رفته است . «شروع رسیدگی در دادگاه مستلزم تقئیم دادخواست می باشد » بنابراین به موجب این ماده شروع رسیدگی در دادگاه مستلزم دادخواهی کردن عدالت طلبیدن یا تظلم است

مبحث دوم : انواع دادخواست

 دادخواست دارای انواعی است که در قانون آیین دادرسی مدنی پیش بینی شده است و در سه مورد ذکر شده اند

گفتار اول : دادخواست بروی و شکایت

دادخواست بدوی و شکایات – دادخواست بدوی سندی است که به وسیله آن خواهان با رعایت مقررات یا تسلیم ادعاهای خود به دادگاه بدوی درخواست رسیدگی و صدور رای نمود و موجب می شود که دادرسی به مفهوم اعم کلمه در این مرحله آغاز گردد ( یک ماده 51 ق.ج )

گفتار دوم : دادخواست اصلی و طاری

دادخواست اصلی و طاری – دادخواست اصلی سندی است که به موجب آن دعوای بدوی یا شکایت از رای اتاقه می شود . بنابراین نه تنها دادخواست بدوی بلکه دادخواست و خواهی تجدید نظر و ; نیز اصلی شمرده می شوند

هر دادخواستی که در جریان دعوای اقامه شده تقدیم گردد در صورت وحدت منشا با ارتباط کامل دعوای اقامه شده با دعوای اصلی دادخواست کاری شمرده می شود و انواع مختلف آن به اساس شخصی که آن ها را تقدیم می نماید از هم متمایز می باشند

 گفتار سوم : دادخواست کتبی ، شفاهی و تلگرافی

دادخواست کتبی ، شفاهی و تلگرافی – اصطلاح « دادخواست کتبی » و « دادخواست شفاهی » تنها د ماده 503 ق . ج به کار گرفته شده است . اگر چه مواد 49 به بعد و مخصوصاً ماده 51 همان قانون مبین این امر است که دادخواست باید به صورت کتبی تقدیم شود اما با چشم پوشی از ماده 503 ق.ج « دادخواست شفاهی » بر خلاف « دادخواست شفاهی » ( ماده 313 ق.ج ) و موارد استفاده آن در هیچ یک از دیگر مواد قانون پیش بینی نشده است . بنابراین باید پذیرفت که دادخواست در هر حال باید به صورت کتبی مطرح شود

بخش دوم : شرایط دادخواست و ضمانت جرای آن

-ماده 48 ق.ج مقرر می دارد شروع رسیدگی در دادگاه مستلزم تقدیم دادخواست است . شرایط دادخواست و ضمانت اجرای آن در مواد 51 به بعد ق.ج پیش بینی شده است . با توجه به مواد 63-51 قانون مذبور می توان شرایط دادخواست را با توجه به ضمانت اجرای آن ها به 3 دسته تقسیم نمود

شرایطی که ضمانت اجرایی برای آنها تعیین نگردیده است . شرایطی که ضمانت اجرای آنها در « فوری » دادخواست می باشد و شرایطی که اگر دادخواست نداشته باشد موجب توقیف آن و صدور اخطار رفع نقص می گردد . شرایط مذبور به ترتیب مورد بررسی قرار می گیرد


فصل اول : شرایطی که ضمانت اجرای آنها تعیین نگردیده است

بعضی از شرایطی که برای دادخواست پیش بینی شده اند ضمانت اجرای صریح در قانون می باشد این شرایط را مورد بررسی قرار داده و در خصوص ضمانت اجرای آن با نبودن صریح قانونی در این خصوصو اظهار نظر خواهد گردد

مبحث اول : تنظیم بر برگ چایی مخصوص

ماده 51 ق.ج مقدر می دارد « دادخواست باید ; در روی برگهای چایی مخصوص نوشته شود .. » البته همان طور که گفته شد . چنانچه در مقرر دادگاه مرجع دعوا چنین برگهایی دراختیار عموم قرار نگرفته باشد برگهای معمولی نیز بهتر است پذیرفته شود علی رغم تصریح این شرایط هیچ یک از مواد قانون آیین دادرسی مدنی ضمانت اجرای برای آن پیش بینی ننموده است

مبحث دوم : تنظیم به زبان فارسی


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

پایان نامه بررسی تاثیر جنسیت بر شهادت در قوانین اجزایی در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پایان نامه بررسی تاثیر جنسیت بر شهادت در قوانین اجزایی در word دارای 79 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پایان نامه بررسی تاثیر جنسیت بر شهادت در قوانین اجزایی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه بررسی تاثیر جنسیت بر شهادت در قوانین اجزایی در word

چکیده  
فصل اول :  
تعریف شهادت  
احکام شهادت :  
فصل دوم :  
مبحث اول شرایط شهادت  
شهادت، حق است یا تکلیف؟  
فصل سوم :  
اول -اهمیت شهادت  
دلایل وجوب شهادت  
فصل چهارم :  
الزام شاهد به شهادت در حقوق ایران و فرانسه  
مبحث سوم : جلب شاهد  
فصل پنجم :  
مبانی فقهی و اعتبار شهادت زنان و احکام آن  
شهادت زن در نظریه رایج فقها  
گواهی زنان  
نصاب شهادت زنان در میان مذاهب اسلامی  
شهادت بر شهادت زنان  
حکمت عدم برابری شهادت زن و مرد  
فصل ششم :  
چگونگی شهادت زن در قوانین امروزه ایران  
انطباق با کنوانسیون  
فصل هفتم :  
ارزش شهادت زن  
منابع و مآخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پایان نامه بررسی تاثیر جنسیت بر شهادت در قوانین اجزایی در word

مهر پور – حسین  مباحثی از حقوق زن

قاسمی حامد – عباس  تحلیل حقوق شهادت در مذهب امامیه

طباطبایی سید محمد حسین تفسیر المیزان

زن و حقوق کیفری دکتر نسیرین **

قانون مجازات اسلامی

قانون مدنی

انجمن زنان ایران – دفاع از حقوق زنان

بررسی فقهی شهادت زن در اسلام آیت الله صانعی

چکیده

      امروزه یکی از مسائل مهم و مورد توجه جامعه بین المللی ، مساله حفظ و رعایت حقوق زنان ، مراعات تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض براساس جنسیت است . این احساس مخصو صا در بین بسیاری از زنان وجود دارد که در طول تاریخ به آنها ستم رفته و حقوق و شان انسانی آنها رعایت نشده است و حتی در دوران کنونی نیز با همه پیشرفت های که نصیب زنان شده ، باز هم در بسیاری از موارد شان آنها رعایت نمی شود . معمول است که وقتی از حقوق بحث می شود ، راجع به شهادت دادن آنها نیز سخن به میان می آید . البته شهادت جژ حقوق نیست و تکالیف محسوب می شود . گاهی اوقات همین عدم تفکیک حقوق و تکا لیف ، باعث بروز سوء تعبیر هایی می شود که در این مقاله به آنها اشاره       می شود

 هدف از مقاله حاضر با یک مقدمه و موخره یا دآوری این نکته است که اولا – جنسیت در خلقت باعث فضل و عدم فضل نمی شود . و ثانیا – مراد از ارزش شهادت بیان نقش جنسیت در اعتبار شهادت نیست . یعنی این مساله بررسی می شود که آیا زن و مرد بودن در زمره شرایط لازم برای اعتبار شهادت نیست ، ولی در مقررات  قانون جمهوری اسلامی ایران ، تفاوت های در اعتبار شهادت زن ، نسبت به شهادت مرد و جود دارد که به بررسی آن می پردازیم

 برسی وضعیت زن ، جنسیت در حقوق کیفری ایران ، مستلزم بررسی قانون مجازات اسلامی است . این قانون بعد از انقلاب سال 1357 ابتدا به صورت فتاوی به موقع اجرا کذاشته شده و سپس از تصویب مراجع قانون گذاری کشور گذشته و آخرین اصلاحات آن در سال 1375 صورت گرفته و در حال حاضر لازم الا جراست

(حکومتی ) اجازه میابد به بهانه ی برخورد باجرایم اختلاقی به حوضه زندگی فردی و خصوصی شهروندان وارد شده و این حوزه را تحت کنترل خود در آورد . (بر پایه ی اصل اسلامی امر به معروف و نهی از منکر ) قانون مجازات اسلامی با این اوصاف نه تنها با ضوابط جهانی حقوق بشر که دولت ایران پیش از تاسیس جمهوری اسلامی متون مر بوط به آن را امضا کرده است ، در تضاد قرار می گیرد ، بلکه با تحولات اجتماعی ایران که دست آورد مردم در یک قرن اخیر است ، سخت ناسازگاری می کند . به موجب این قانون خشونت علیه زنان تشویق و ترویج می شود حق حیات زنان مورد اعتنا قرار نمی گیرد، ابتدایی ترین حقوق انسانی زنان مانند حق انتخاب پوشاک از آنها  سلب شده است . در حال حاضر وضع چنان است که زنان حتی وابسته به خانواده های انقلابی صدای اعتراض خود را بلند        کرده اند نوه ی آیت الله خمینی رهبر انقلاب اسلامی در این باره با خبرنگاران خارجی به گفت گو نشسته و توجه داده است که حتی زندگی خصوصی او به علت زن بودن به شدت تحت کنترل بازو های امنیت قدرت عمومی است . (نگاه کنید به مصاحبه با خانم زهرا اشرفی در page2003″international herald tribune’ 3april (

در این مقاله محور های عمده ای که پیرامون آن حقوق انسانیشهر وندان زن زیر پا گذاشته می شود مورد  بررسی قرار می گیرد . قانون مجازات اسلامی در بر گیرنده این محور هاست . فزون برآن ، سکوت قانون مجازات اسلامی در مواردی به تضییع حقوق زن منجر می شود .  در مقاله ی حاضر هم چنین نمونه های از سکوت قانون در ارتباط  با حوزه ی جرم و جنابت بررسی می شود

فصل اول

تعریف شهادت

در قوانین تعریفی از شهادت نیامده است و فقیهان نیز در تعریف جامعی به اتفاق نرسیده اند بلکه، یکی از راه های اثبات جرم شهادت است شهادت عبارت است از اخبار صحیح از وقوع امری به منظور ثبوت آن در جلسه دادگاه تحت عنوان ( من گواهی و شهادت می دهم )) شهادت از مهمترین وسایل اثبات دعوای جزایی است . در واقع شهادت در امور جزایی بیان شخص است نسبت به آنچه را که از یک واقعه جزایی دیده یا شنیده است . اصولا روشن شدن مذاکرات و مباحثات وقایع روی این دلیل است که زیاد تکیه شده و بدان اعتقاد قاضی شکل می گیرد . بنابر این دفاع اصحاب دعوی از طریق رد گواهان و ایراد به بیانات به صلاحیت و شخصیت شهود در جهت سلب اعتبار ارزش قضایی از شهادت معموله حائز کمال اهمیت است . شهادت نوعی تکلیف است و (با ضمانت اجرایی گناه کبیره و حرمت عدم انجام آن ) که هر مسلمانی خود را ملزم به اظهار وقایع اتفاق افتاده بر حسب آگاهی خویش می داند نهایت آن که شریعت اسلام تضمینات دقیقی برای گواهی قائل شده است از مجموع مطالبی که در مورد شهادت گواهان عنوان می شود می توان گفت برای ان شهادتی قابل اعتبار باشد

شهادت یکی از دلایل دعاوی اعم از جزایی ، حقوقی با سابقه بسیار طولانی است در اجتماعات که افراد به اصول اخلاقی و مذ هبی پاینده نباشند استفاده از شهادت می تواند اثرات سوء به بار آورد و با عث تضییع حقوق شود بلعکس در جوامعی که افراد مقید به راستگویی هستند و ادعای شهادت درست را تکلیف خود می شناسند می تواند در احیاء حقوق موثر واقع شود با وجود این شهادت متکی بر حواس شخص و حافظه او است هر گونه خطای حواس و نقصان حافظه می تواند به وضع شهادت لطمه وارد آورد

 عدالت شاهد باید با یکی از طریق شرعی برای دادگاه احراز شود . شهادت کسی که نفع شخصی به صورت عین یا منفعت یا ازحق رد دعوی داشته باشد و نیز شهادت کسانی که تکدی را شغل خود قرار دهند پذیرفته نمی شود 

احکام شهادت

الف- شهادت بر شهادت

هر گاه کسی خود آگاهی نسبت به مشهود پیدا کند (خواه از راه حواس ظاهر می شود خواه از راه شایع از راه قرائن مفید علم) و انگاه نزد شخص دیگری گواهی داده و او را تحمل شهادت گرداند  تا در صورت داشتن عذر حضور در دادگاه آن شخص که متحمل شهادت شده

دروغ گواهی دادند از همه آنها با در خواست ولی دم (قصاص به عمل می آید )و بایستی به هر کدام از آنها دیه مازاد بر جنایتش را بپردازد . (یا اینکه قصاص می شوند) و دیه مازاد بر جنایت آنها به ایشان رد می شود و جنایت ارتکابی پرداخت می کنند اما اگر بگوید در شهادت حظا کردیم پرداخت بر عهده همگی ایشان  است . که بین خود تقسیم می کنند و اگر بعضی بگویند عمدا شهادت دروغ دادیم و بعضی بگویند شهادتشان به خطا بوده است با هر  دسته مطابق اعتراف خود رفتار می شود بنا براین کسی که اعتراف به عهد دارد پس از رد دیه مازاد بر جنایتش قصاص می شود و ان که قرار به خطا دارد باید سهم دیه خود را بپردازد

ب-تعهد شهادت :

شهادت بر شهادت این است که فردی انچه را در خارج از دادگاه شنیده است در محضر دادگاه نسبت به آن شهادت دهد علی الا صول شهادت بر شهادت مسموع نیست مگر در مواردی که شاهد اصلی فوت شده ، یا اگر زنده است به موانعی از قبیل بیماری و سفر و حبس و غیره نتواند در جلسه دادگاه حضور یابد

ج-ارزش شهادت :

در فقه امامیه شهادت بر شهادت در حق الناس مورد قبول است . در مجازات مانند قصاص و در امور حقوقی مانند طلاق و نسبت و در امور مالی مانند مضاربه و قرض و عقود یا چیز هایی که مردان مطلع نمی شود مانند عیوب زنان و زائیدن و امثال آن و در حق الله شهادت بر شهادت مقبول نیست مانند زنا و لواط و سحق

شهادت بر شهادت به طور کلی به حق الناس است اما اگر چیزی هم به عنوان حد و حق الناس محض مجازات نداشته باشد (چنانچه شهادت برشهادت به حق الناس خواه مجازات باشد مثل قصاص یا نه مثل طلاق ، نسبت ،آزادی برده )که حقوق غیر مالی هستند (یا مال باشد مانند قرض و عقود معاوضی و عیوب النساء) لازم است (در شهادت در شهادت )دو شاهد عادل بر شهادت هر شاهد اصل شهادت دهند . تا بدین ترتیب شهادت اثبات گردد و اگر این دو شاهد عادل بر شاهد فرع بر دو یا چند شاهد اصل شهادت دهند ) مانند چهار شاهد مرد در اثبات زنا و چهار زن به جای دو شاهد مرد هم جایز است چون منظور حاصل شود زیرا مقصود این است که هر شاهد اصل شاهد فرع داشته باشیم .  همچنین می توان شاهد اصل را به جای شاهد اصل دیگر به ضمیمه یک شاهد فرع دیگر استفاده کرد ، در مواردی که شهادت زنها مورد قبول است برای شهادت بر شهادت هر یک زن چهار زن به عنوان فرع لازم است  مانند مردان. برخی فقها شهادت زنان را به شکل شهادت فرع نپذیرفته اند بدین جهت که شهادت فرع وجود شهادت اصل را  باید ثابت کند نه مضمون ان را و قبول شهادت فرع زمانی است که شاهد  اصل نتواند نزد حاکم حاضر شود به واسطه اموات- بیماری باشد . شهادت بر امیزش با حیوانات حکم شهادت بر شهادت را دارد چنانچه شهود شهادت دهند که شخص اقرار  به وطی با حیوان کرده است با شهادت این دو شاهد صرفا حرمت آن گوشت آن حیوان و حرمت خرید و فروش آن ثابت می شود ولی مجازات حد شرعی او ثابت نمی شود  و چون از موردی که (حق الناس و حق الله) وجود دارد

 د- رجوع از شهادت :

اهمیت شهادت در ائین دادرسی اسلامی طبعا مبحث رجوع شهادت عواقبی در پی دارد . به همین جهت این مبحث مطرح می شود

جرح عبارت است از : ادعای فقدان یکی از شرایط که قانون برای مشاهده مقرر کرده است و از ناحیه طرفین دعوا صورت می گیرد . جرح شاهد باید قبل از ادای شهادت به عمل آید مگر این که موجبات جرح پس از شهادت معلوم شود و در هر حال داد گاه موظف است به موضوع جرح رسیدگی و اتخاذ تصمیم نماید

بر طبق ماده 1319ق.م « در صورتی که شاهد از شهادت خود رجوع کند یا معلوم شود بر خلاف واقع شهادت داده است به شهادت او ترتیب اثر داده نمی شود»

رجوع از شهادت محتاج به دلیل نیست و به نظر می رسد برای رجوع از شهادت متشبه بوده و یا اظهارات او مبنی بر کذب و خلاف حقیقت بوده است و یا در اثر تطمیع خلاف واقع گشته است و امثال آن

رجوع از شهادت موجب می شود که محکمه به دلیل شهادت تر تیب اثر ندهد . رجوع از شهادت اگر قبل از صدور حکم بسد شهادت از عداد لایل دیگری حکم قضیه را صادر می کنند ولی اگر بعد از صدور حکم قطعی باشد ، در خواست اعاده دادرسی به این جهت پذیرفته نمی شود  و به نظر می رسد متضرر از حکم می تواند گواهانی که از شهادت خود رجوع کرده اند اقامه دعوی نموده اند و از باب تسبیت مطالعه زیان وارد برخود را بنماید. صاحب شرایع در این مورد می فرمایند: (( اروجعا عن الشهاده قبل الحکم ولم بحکم و لو رجعا بعد الحکم و الا ستیفاء و تلف المحکوم به لم ینقص الحکم و کان الضمان علی الشهود ))

((اگر شاهد از شهادت خود رجوع کنند چنانچه قبل از صدور حکم باشد پس از رجوع از شهادت حکم صادر نمی شود  و اگر بعد از صدور حکم و استیفاء حق تلف شدن محکوم به از شهادت رجوع نماید حکم قاضی نقض نمی شود ولی موجب ضمان است بر شهود

در تبصره 2345 ق.م ((در صورتی که طرف دعوا برای گواه از دادگاه استعمال نماید ، دادگاه حد اکثر به مدت یک هفته مهلت خواهد داد و فایدان در تاخیر صدور حکم یا استماع شهادت می توان محصور کرد . دادگاه تا پایان مهلت از استماع گواهی یا صدور حکم خود داری می کند تا از تصمیم طرف دعوا آگاه شود))

171آ.د.ک(( چنانچه دادگاه شهود معرفی شده را واجدان شرایط قانونی تشخیص دهد، شهادت آنان را می پذیرد در غیر این صورت رد می کند و اگر ار وضعیت آنها اطلاع نداشته باشد تا زمان حد از شرایط و کشف وضعیت که نباید بیش از ده روز طول بکشد رسیدگی متوقف و پس از آن دادگاه حسب مورد اتخاذ تصمیم می نماید .))

ممکن است در مورد قتل و جرح باشد و شاهد پس از صدور حکم و بیش از آن از گواهی باز گردد در این مورد دو نظر است

الف) حکم نقض نمی شود و مسئو لیت (کیفری یا مدنی ) توجه شاهد است این نظر مولف کتاب جواهر الکلام (6ج- ص 459-460)است . او عقیده دارد که قاعده ((ادرو الحدود

بالشبهات)) شامل قصاص و جرح نیست

ب) بعضی عقیده دارند که این مورد هم قاعده مذکور به کار می رود حد معانی مختلف دارد (مستند ج2-ص682-الظ وی الندیه- ج3 –ص534)

هر گاه عدد گواهان بیش از نصاب  قانونی باشد و گواه زائد بر نصاب از گواهی رجوع کند. مسئولیت متوجه او نیست زیرا گواهی داخل در نصاب برای صدور حکم کافی بوده است (مستند ج2 – ص485) گردند چون گواهی آنان موجب شرکت بینه دعوی در رسیدگی شده است مانند گواهان  دعوی مسئول هستند (مستند-ج2-ص685)

ضمان مالی گواهان بینه پس از رجوع از گواهی ، به صورت تضامنی تجمع در تسبیب به ضمان موجب ضمان تضامنی همه کسانی در این مورد هست

الف) نظریه تشریک که موجب تقسیم زیان به حسب عدد روس زیان زنندگان است

ب)نظریه تضامن که موجب مسئو لیت تضامنی هر یک نسبت به تمام  مبلغ خسارت است (در رابطه با متضرر) البته هر کس که تمام ضرر را جبران عدد بحصه دیگران حق رجوع به آنان را دارد

اگر شهادت بر قتل با رحم یا قطع عضو یا ایجاد زخمی و یا شهادت بر حدی بوده باشد و حکم صادر شده ولی هنوز اجراء نشده باشد آنگاه شاهد از شهادتش برگردد، در این صورت دیگر حکم اجرا نمی شود. زیرا حکم با وجود شبهه ساقط می شود و رجوع هم نوعی شبهه است اگر مرد حکم اجرا نمی شود زیرا حکم با وجود شبهه ساقط نمی شود و رجوع هم نوعی شبهه است. اگر مورد حکم مال باشد حکم  ساقط نمی شود این عدم اجرای حکم در مورد حد یا عقوبت که غیر مالی است به منزله نقض حکم محسوب می شود

چنانجه شهود شهادتش بر طلاق داده باشد (و ان زن بعداد از ان شوهر دیگری اختیار کرده باشد ) و انگاه شهود از شهادت خود بر گردند شیخ طوسی در کتاب نهایه گفته است . آن زن به شوهر او بر گردد ( البته با پسری شدن عده )و بر شاهد ها است که خسارت مهری را که شوهر دوم به زن داده بپردازند ، ابوالصلاح حلبی هم از شیخ طوسی تبعیب نموده است ، این قول مستند به رویت حسنه ای است که دیگران این روایت را حمل بر این کرده اند که ان زن فقط فقط با شنیدن شهادت شهود و قبل از صدور حکم با مرد دوم ازدواج کرده باشد (همچنین شیخ طوسی در کتاب خلاف گفته است : اگر رجوع شاهدها بعد از دخول شوهر اول با آن زن باشد خسارتی بر عهده شهود نیست) زیرا با دخول مهر بر ذمه شوهر اول استقرار یافته و تقویتی در بین نیست و اگر چه شوهر اول ، استمتاع از آن زن را از دست می دهد ولی این حالت موجب ضمان بودن شاهد نیست . و اگر برگشت شهود از شهادت قبل از دخول شوهر اول باشد لازم است شهود خسارت نصف را به شوهر اول بدهند

البته فقهاء در قضیه طلاق حکم به طور مطلق اورده اند بدون اینکه بین طلاق بائن و رجعی تفاوتی قائل باشد که سبب مزیل نکاح شود به ویژه بعد از انقضاء عده طلاق رجعی پس در هردو صورت یعنی بائن بودن رجعی بودن طلاق، تقویت حق حاصل شده است اگر اشکال شود که میان رجوع در این دو مطلب فوق وجود دارد و اگر شهود به وقوع طلاق رجعی شهادت دهند ضامن نیستند ، زیرا چیز ی را اتلاف نکرده زیرا شوهر می تواند با رجوع به همسر خود سبب جدایی را از بین ببرد و اگر رجوع نکند یا عده مقتضی گردد احتمال دارد که به طلاق بائن ملحق نگردد چون خود شوهر با عدم رجوع سهل انگاری نموده است . در هر دو صورت حکم قبلی در مورد  طلاق را بایستی مقید رد به اینکه چیزی که ازدواج را از بین ببرد عارض نگردد لذا اگر شهود به موقع طلاق شهادت دهند و شوهر از زن جدا شود و انگار شهود از شهادت خود رجوع کنند و سپس بینه شهادت بر وقوع رضاع بین زوجین دهد که در نتیجه نکاح را حرام و باطل ساخته باشد در این صورت بر شهود خسارتی لازم نیست چون چیزی را اتلاف نکرده اند

فصل دوم

مبحث اول شرایط شهادت

ماده 1313 اصلاح شده در سال 1370 به پیروی از فقه امامیه درباره شرایط شاهد مقرر است (در شاهد بلوغ –عقل ، عدالت-ایمان و طهارت مولد شرط است )) این حکم چهره اخلاقی و مذهبی دارد و نشان می دهد که شهادت بر حق تکلیفی اجتماعی و اخلاقی است شرایط ماده 1313 ق.م تبصره آن در سه شرط اصلی : 1-اهلیت 2- شایستگی اخلاقی 3-پرهیز اخلاقی بیان نموده که هر یک از این شرایط توضیح داده می شود

1- بلوغ : مگر در مورد شهادت بر جنایی که موجب زخم باشد تا جایی که منجر به مرگ نگردد. برخی گفته اند : گواهی غیر بالغ در خصوص زخم مطلقا پذیرفته است (یعنی ولو اینکه موجب مرگ باشد) (به شرطی که کودک شهادت دهنده به سن ده سالگی رسیده باشد و بر کار مباح جمع شده باشد و پس از آن تا زمان شهادت دادن از هم متفرقه نشده باشد) منظور این است که در این مورد شرط بلوغ منتفی است ولی بقیه شرایط در جای خود محفوظ است از جمله تعداد شهود که بایستی در این مورد دو نفر باشند ، مذکر بودن آنها هماهنگ بودن مضمون گواهی با دعوی و هماهنگ بودن شهادت یکی از شهادت دیگر و در روایت وارد شده است که در صورت اختلاف در مضون شهادت آنچه از آغاز گفته شده باشند قابل قبول است ولی بی پروایی بر جان مردم در مواردی که مساله اجتماعی نباشد صحیح نیست . اما شرط عدالت کودکان ، به حسب ظاهر این شرط حاصل نمی شود زیرا آنان مکلف نیستند و این تکلیف است که به لحاظ تقوا به اقدام و انجام وظیفه می گردد و رعایت مروت کافی نیست لازم دانستن صورت کارها واجب و ترک افعال حرام هم دلیلی بر آن نداریم

در کل شاهد باید بالغ باشد یعنی به سنی رسیده باشد که بتواند اهمیت شهادت را بفهمد تبصره 1 ماده 1210 ق.م می گوید : سن بلوغ در پسران 15 سال تمام قمری و در دختران 9 سال تمام قمری است شهادت اطفالی که به سن پانزده سال تمام نرسیده فقط ممکن است برای مزاید اطلاع استماع نمود مگر در مواردی که قانون شهادت این قبیل اطفال را معتبر شناخته باشد اگر این ماده در ارتباط با اطفال پسر بود با تبصره 1 ماده 1210 فوق الذکر مطابقت می کند

و به نظر مشهور فقهای امامیه شهادت ممیز مادام که به «حد رشد و بلوغ نرسیده ارزش ندارد »

2- عقل : عقل نیز یکی از شرایط گواه است ( بند 2 ماده 155 ق.آ.د.ک ) بنابراین گواهی مجنون معتبر شناخته نمی شود. اما گواهی مجنون ادواری چنانچه در حال افافه باشد و این امر احراز شود معتبر است با توجه به روح قانون شهادت کسی که در اثر کبر سن یا بیماری مبتلا به فراموشی است و اغلب امور یا بعض آنها را فراموش می نماید معتبر نمی باشد بله از این حیث در حکم مجنون است و آن کسی که عموماً به اموری که در برابر او می گذرد توجهی ندارد و ممکن است تمامی جزئیات امری را که نسبت به آن گواهی می دهد در دماغ خود ضبط نکرده باشد پس ، به گفتار بله نمی توان اعتماد نمود مگر آنکه دادرس به وسیله تحقیقات لازم بتواند حقیقت امر گفتار او به دست آورد. اما شهادت سفیه معتبر دانسته شده زیرا او عاقل است و عقلانی نبودن تصرفات او در اموال و حقوق مالیش مانع از اعتبار گواهی او نمی باشد

اسلام : شهادت کاندا گر چه ذمی باشد پذیرفته نیست و بنابراین قول صحیح تر ، حتی اگر کسی که بر  ضد او  شهادت داده می شود

- کافر باشد ، باذ اسلام شرط است ، زیرا اتصاف او به « فسق » مانع قبول شهادت او می باشد

- البته این نظریه شیخ طوسی – رحمت خدا بر او باد مخالف است ، چون ایشان به استناد روایت ضعیفی شهادت کفار

- ذمی را به نفع هم کیشان خود یا علیه آنان پذیرفته است و مخالف نظریه شیخ صدوق نیز می باشد ، زیرا

- وی شهادت کفار ذمی را علیه یکدیگر هر چند هم کیش نباشد ، مانند شهادت یهودی علیه مسیحی قبول کرده است و بنابر اجماع فقها ، شهادت غیر اهل ذمه و نیز شهادت کافر ذمی علیه مسلمان پذیرفته نمی شود ، مگر در خصوص وصیت و در موردی که مسلمان عادلی وجود نداشته باشد که در این صورت شهادت کافر ذمی به وصیت قبول می شود

- ایمان به تشخیص و معرفت قاضی یا به شهادت و یا به اقرار ثابت می شود . ایمان در شرع عبارت است از اعتقاد به قلب و اقرار به زبان و در نزد اهل شرح تصدیق به کل ما جاء به النبی است و ارکان و مظاهر آن اقرار بلسان و تصدیق به دل و عمل به ارکان حضرت ختمی مرتبت (ص) فرموده اند ایمان عبارت است از تصدیق بما جاء به النبی و تصدیق کتاب نوشتگان و رسول حق

- داشتن عدالت : شاهد باید عادل باشد که بر اساس شرایط زیر عدالت تحقق پیدا می کند

الف ) حضور منظم شاهد در نماز جماعت  ب) حسن شهرت در داد و ستد و معاملات تجاری همچنین ابزار حسن و نیت و سلوک و مماشات در رفع اختلافات ککه در واقع زیر بنای عدالت است

ج) صداقت در حفظ اماناتی که احتمالا به شخص سپرده شده است.   د) علاقه همیشگی و مستمر به حقیقت ، راستی و درستی در امور  هـ ) برخورداری از ارتکاب گناه کبیره یا عدم تقصیر متهم.  و) عادت نداشتن به ارتکاب جرم کم اهمیت . موضوع وقوف بر اینکه شاهدی عادل است یا خیر بعد از ادای شهادت مطرح می گردد. در این مواقع است که متهم یا مدعی بر حسب مورد عادل بودن گواه را تایید یا رد می نماید . در صورت وجود ایراد ، قاضی پرونده را از جهت «تزکیه » (شهادت بر عدالت دیگری ) مورد بررسی قرار می دهد. یعنی از شخصی که شاهد را می شناسد دعوت به عمل می آورد تا عادل بودن وی را تایید نماید . شخص مزبور « مذکی » نامیده می شود مزکی که خود از شهود تزکیه است بایستی به داشتن عدالت معرون داد و ستد تجاری یا همراه در مسافرت بوده است و اگر چنانچه هیچ یک از طرفین دعوی به عدالت شاهد اعتراض نکند باز قاضی مکلف به قبول بدون قید و شرط شهادت نیست. چرا که اولا – در جرایم موجد حقوقی خاصی بود انسان ( حق الناس )، سکوت متهم به منزله اقرار وی بر عدالت شاهد تلقی می گردد و بنابراین طرح موضوع تزکیه در این مورد منتفی است

ثانیا – در جرایم موجد حقوق خاص برای خداوند ( جرایم بر ضد دین با حق اللَه ) موضوع لزوم یا منتفی بودن تزکیه در برایر سکوت متهم قابل بحث است

عدالت: شکی نیست که عدالت با انجام گناهان کبیره از بین می رود. همچنین با اسرار بر صغائر، اما گناهان کوچکی که به ندرت سر می زند به عدالت ضرر نمی زند

نگهداری کبوتر برای انس و برای فرستادن نامه، به عدالت ضرر نمی زند اما گرو قرار دادن (عینی شرط بندی کردن) بر آن به عدالت ضرر می زند چون قمار است. بازی شطرنج موجب مردود شهادت است و همچنین آوازه خوانی و گوش دادن به آن و نواختن با ابزار لهو و شنیدن آن وزدن دف مگر در خرید خانه و ختنه

و همچنین پوشیدن حریر برای مدد، موجب مردود شدن شهادت است مگر در جنگ، و همچنین انگشتر طلا بدست کردن و یا به طلا زینت کردن برای مردها

شهادت کسی که تهمت می زند (به زنا) قبول نیست و اگر توبه کند قبول می شود و معیار توبه او این است که خودش را تکذیب کند و در این مورد سخن دیگری است که تکلف دارد ( وآن این است ) که با توبه، می بباید کار خود را نیز اصلاح کند. )

5 – متهم نبودن

از این دو شهادت زنا زاده مردود است هر چند شهادت در مورد کوچکی باشد. این قول مشهورتر است، البته شهادت زنا زاده صرفا در جایی مردود است که شرعا زنا زاده بودن شخص محرز شده باشد لذا شهادت کسی که در عرف از او به عنوان زنا زاده یاد می کنند و لو زیاد، مادامی که قطع حاصل نشده، رد نمی شود. شرحه لمعه

6 – ذینفع نبودن

مراد از ذینفع بودن این است که شاهد با شهادت خود نفعی را تحصیل نماید یا به سبب آن ضرری را از خود دور سازد. از این دو شهادت شریک، به نفع شریکش نیست به مالی که میان آنها مشتری است به گونه ای که اگر شهادت قبول شود مال میان آنها مشترک می شود و نیز شهادت وصی درباره متعلق وصیت و نیز شهادت طلبکاران به نفع مفلس (ورشکسته محجور) و متوفی پذیرفته نخواهد بود لازم است مشروط معتبر در شهادت به هنگام ادای شهادت، نه زمان تحمل آن خواهم باشد بنابراین اگر تنها با وجود بخشی از این مشروط، تحمل شهادت کند و سپس به هنگام ادای شهادت تمامی این مشروط فراهم آید، شهادت مسسموع است

تهمت – تحمل – ادای شهادت

نظر اکثریت بر قبول تزکیه است. زیراشک و تردید با قیمت و در این صورت نباید اعمال مجازاتی قانونی را پذیرفت. به علاوه شک و تردید بنا به قاعده فقهی « الحدود تدرء بالشبهات» باید به نفع متهم باشد

ثالثا – در جرایم مختلف موجد حق اللَه و حق الناس، با توسل به قیاس « در مذاهب عامه » همان راه حل مذکور در بند قبل مورد واقع و تشریفات تزکیه به مورد اجراء گذارده می شود

عدالت شاهد در حین اداء شهادت شرط صحت شهادت است. عدالت حکم و منعی است که در عصر ما عدالت، از حقوق عمومی است که قابل حذف و اسقاط به اراده مدعی علیه نیست. یعنی خوانده نمی تواند بگوید که من شهادت بنیه مدعی را می پذیرم هر چند که گواهان، فاسق یا مجهول الحال باشد این نظر همه مسلمان است به جز حنیفه که عدالت را از حقوق عمومی نمی دانند. می گویند اگر خوانده از حاکم دادگاه بخواهد که مدعی، کسی که شهادت نفعی می برد، شهادت او قبول نیست مثل شهادت شریک در مواردی که شریک است و شهادت وصی در موردی که رعایت دارد، و همچنین کسی که با مشهود علیه دشمنی دنیوی دارد شهادتش قبول نیست و معیار آن این است که در موقع ناراحتی او خوشحال و در هنگام خوشحالی او ناراحت می شود، فامیلی مانع قبول شهادت نیست

قبول شهادت فرزند بر علیه پدر، خلاق است اظهر این است که قبول نیست

و همچنین شهادت، شوهر به نفع همسر خودش قبول است، برخی از اصحاب شرط کرده اند که غیر از شوهر، فرد دیگری که شایستگی شهادت دارد باید با شوهر همراه باشد شهادت زن نیز به نفع همسر صحیح است، چه بسان شرط که دیگری همراه باشد

در زن صحیح باشد هم صحبت بودن بنابراین به مانع قبول شهادت نیست مثل میهمان و کارگر

عدالت گواهان خویش ثابت کند حکم به این تقاضا ترتیب اثر خواهد داد. آیا اسلام شرط عدالت است؟ اسلام، شرط عدالت مسلم است زیرا به موجب قوانین اسلام، ذمی با شرایط قانونی می تواند بر کیش خود بماند. پس اگر در کیش خویش اعمال خود را با شرع خود می تواند عادل باشد و شهادت شهود نیز بر اساس رکن اصلی عدالت در اسلام است

الف ) نبودن دشمنی دنیوی بین گواه و طرف مربوط

بند 7 ماده 155 ق آ د ا م « عدم وجود دشمنی دنیوی بین شاهد و طرفین دعوا را از شرایط گواه قرار داده است این شرط در قانون مدنی نیامده است و یک از تفاوت های بارز و موثر این قانون آیین دادرسی در این خصوص است البته این شرط در ماده 413 ق آ ق آمده بود

در ماده 91 ق م « هر گاه دعوای حقوقی یا جذابی بین گواه و طرفی که علیه او گواهی داده می شود در جریان باشد یا در گذشته در جریان بوده و از تاریخ صدور حکم قطعی در آنها دو سال نگذشته باشد، این امر وجود دشمنی دنیوی بین آنها شمرده می شود ملاک مزبور منطقی بوده وجود دشمنی دنیوی را آسان می نماید، زیرا وجود اختلاف مالی و خانوادگی و ; زمانی که به صورت دعوا در مراجع متنا مطرح می شود نشان دهنده ی « دشمنی » طرفین با یکدیگر است در مورد دشمنی دنیوی ، هر گاه گواهی به نفع طرف باشد، پذیرفته می شود

ب – اشتغال نداشتن به تکدی و ولگردی

شهادت کسانی که تکدی را شغل خود قرار دهند « قابل پذیرش نیست زیرا وضعیت اخلاقی آنها موجب تهمن آنان می شود که در گفتار خود تطمیع شده باشد

شهادت، حق است یا تکلیف؟


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

تحقیق بررسی موازین حقوقی سقط درمانی در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 تحقیق بررسی موازین حقوقی سقط درمانی در word دارای 43 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق بررسی موازین حقوقی سقط درمانی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق بررسی موازین حقوقی سقط درمانی در word

کلیات  
اهمیت واهداف تحقیق  
فرضیه ی تحقیق:  
روش تحقیق: کتابخانه ای  
چکیده مطالب  
مقدمه  
بخش اول  
اصول کلی سقط جنین  
فصل اول : تعریف کلی سقط جنین  
مبحث دوم: انواع سقط جنین  
گفتار اول: سقط جنین طبیعی  
گفتار سوم: سقط جنین جنایی  
فصل دوم: پیشینه ی تاریخی سقط جنین  
فصل سوم: دیدگاه مختلف سقط جنین  
مبحث اول: دیدگاه ضد سقط جنین  
مبحث دوم: دیدگاه هوادارن سقط جنین  
مبحث سوم: دیدگاه هوادران واقعیت  
بخش دوم  
سقط درمانی  
فصل اول : سقط درمانی در حقوق ایران  
مبحث اول – بررسی ضرورت های سقط جنین در حقوق ایران  
مبحث دوم- موارد اباحه و موانع مسئولیت سقط جنین  
مبحث سوم- موارد تجویز سقط جنین  
عوامل ایجاد کننده سقط جنین درزنان:  
منابع و موأخذ حقوقی  
منابع فقهی  

بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق بررسی موازین حقوقی سقط درمانی در word

-       بانک رزم ساز، قاضی دادگستری تهران، بررسی فقهی حقوقی سقط جنین، نشر خط سوم،چاپ اول

-       جعفر لنگرودی ، محمد جعفر ، ترفینولوژی حقوق، نشر گنج دانش، چاپ هجدهم، 1386

-       دکتر ابوالفضل انتظاری ، قاضی دیوان عالی کشور ، بررسی تطبیقی سقط جنین و آثار حقوقی آن، نشر نگاه بینه ، چاپ اول، 1384

-       قانون مجا زات اسلامی،

-       گلدوزیان، دکتر ایرج پیشین

-       مرکز باروری و ناباروری اصفهان

بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق بررسی موازین حقوقی سقط درمانی در word

-       تفسیر قرآن بزرگ

-       رساله توضیح المسائل ، محشی امام خمینی (شش مرجع)

-       قرآن مجید

کلیات

اهمیت واهداف تحقیق

امروزه به دلیل دوند روز افزون سقط جنین و آمار بالای سقط های غیر قانونی این مسأله اهمیت روز افزون پیدا می کند مادران باید بدانند در مواردی محدود و فقط در موارد پزشکی قادر به سقط هستند. در صورتی که جنین سالم و مادر مشکل جسمانی نداشته باشد حیات جنین اولویت دارد حتی اگر برای مادر به دلایل اجتماعی ، اقتصادی ،و ;. ناخواسته باشد. در این موارد پیشگیری بهترین راه حل است. و سقط حنین در قانون ما فقط در صورت وجود خطرات جدی سلامتی مادر یا جنین مجاز می باشد. جلوگیری از تولد کودکان معلول نیز بسیار حائز اهمیت است زیرا چنین افرادی علاوه بر ناراحتی های جسمی و روحی خود، هزینه ی هنگفتی بر دوش جامعه و مشکلات عدیده ای برای خانواده به بار می آوردند

فرضیه ی تحقیق

-مادر به دلیل سلطه ای که انسان بر جسم خود دارد در هر صورتی می تواند اقدام به سقط حنین کند

-مادر نمی تواند به اراده ی خود در هر صورت اقدام جنین کند

روش تحقیق: کتابخانه ای

سابقه ی تحقیق :  تحقیق و مقاله ای جدا از بحث کلی سقط درمانی شخصاً مشاهده نکردم ولی این مطلب در میان کتابها و تحقیقات کلی سقط جنین نوشته شده و من سعی در جمع آوری کردم

تعاریف و مفاهیم: سقط جنین جرمی است که نتیجه ی آن بیرون انداختن جنین از رحم باشد و فاعل این جرم قصد این نتیجه را داشته باشد خواه وسایلی به کار برده باشد خواه نه مورد صدق جنین آن است که جنین عادتاً بعد از سقط قادر به ادامه ی زندگی نباشد. به هر حال زنده ساقط شدن مانع صدق این جرم نیست. این جرم هر جا که محقق شود عنوان قتل را طرد می کند و قتل شامل این مورد نیست. ممکن است جنین در نتیجه ی جرم دیگری حاصل شود و عنوان سقط جنین هم صدق نکند. مثل اینکه چند روز مانده به تولد بر اثر ضرب بچه ساقط شود چون طفل در این زمان طبیعتاً قادر به زندگی است، عنوان سقط جنین صدق نمی کند ولی اگر طفل مرده باشد آنوقت عنوان قتل صادق است

در مواردی که سقط را قانون تجویز کند جرم سقط صدق نمی کند هر گاه جنین قبل از موقع طبیعی به علت داخلی ساقط شود این را هم در عرف سقط جنین می نامند ولی این سقط موضوع آثار حقوقی نیست و معنی سقط در اینجا لازم است نه متعدی

چکیده مطالب

غیر قانونی بودن سقط جنین در ایران با بسیاری از کشورهای جهان یک تفاوت اساسی دارد و آن هم این است که در ایران قوانین سقط درمانی فقط تا پایان 3 ماه اول بارداری وجود دارد و در ایران فقط در چهار چوب محدودیتهای خاصی می توانند قبل از 3 ماه اول بارداری اقدام به سقط جنین کنند در حالی که در کشورهای دیگری مثل آلمان ، اتریش ، موئیس و بسیار از کشورهای دیگر سقط جنین تا 3 ماهگی اصولاً جرم محسوب نمی شود و قوانینی که وضع شده برای پس از این 3 ماه معتبر است

سقط جنین طبی یا درمانی که در موارد خطرناک بوده ادامه ی حاملگی برای زن انجام می گیرد با اجازه ی پزشک قانونی و مراجع قضایی قابل اجراست . دلایل سقط حنین در قوانین کشورهای مختلف جهان متفاوت است ولی در قانون مجازان اسلامی ایران مجوز سقط جنین فقط برای مواردی است که وجود و حیات جنین منوط به خطر افتادن حیات مارد می شود و در قوانین مدونه ی ایران این سقط معروف به سقط درمانی فقط تا پایان ماه چهارم و قبل از ولوج روح امکان پذیر است.[1]

مقدمه

در قوانین و مقررات مشاهده می کنیم که هدف قانونگذار حمایت از حق حیات حنین با ممنوع شناختن سقط جنین است . این حق جنین است که با حمایت جامعه در طول دوران رشد خود از تعرض مصون باشد و این وظیفه بر عهده ی جامعه است

لیکن حالاتی استثنایی وجود دارند که قانون به مادران این اجازه را می دهد که مادران در حالت ضرورت به پزشک متخصص مراجعه و برای حفظ سلامتی خود اقدام به سقط جنین کند

حال در این تحقیق سعی شده موارد سقط جنین طبی با توجه به موازین قانونی و یا استنباط از ماده 623 ق.م.ا شرح داده شود.[2]

در بخش اول اصول کلی سقط حنین را شرح داده ام و تعاریف کلی سقط جنین را (از نظر پزشکی و حقوقی و فقهی ) ارائه داد ه ام تا خواننده با این اقدام آشنا شود

در بخش دوم سقط درمانی را در دو بخش شرح داده ام در بخش اول که لب بحث ماست سقط درمانی در قوانین مدونه ایران توضیح داده شده و سعی کرده ام موارد مجاز و طبی سقط جنین را توضیح دهم. در بخش دوم ترجیحاً سقط درمانی را در قوانی کشورهای متفاوت آورده ام تا مطالعه تطبیقی نیز در این مورد داشته باشم و در آخر گفتگویی با پزشک داشته ام

فصل اول : تعریف کلی سقط جنین

مبحث اول- سقط جنین از نظر پزشکی ، حقوقی و فقهی

واژه سقط جنین معادل واژه انگلیسی (abortion)و واژه فرانسوی(avortment) میباشد و به افتادی جنین قبل از نمو کامل در دحم اطلاق میشود در اصطلاح حقوقی نیز به همین معنی به کار میرود مبدا آن ابتدای حاملگی و نهایتش لحظه قبل از ولادت است و فرقی بین تشکیل جنین ار راه مواقعه و یا سایر روشها نیست بنابر این سقط جنین عبارت است از ختم حاملگی قبل از اینکه جنین قابلیت زندگی پیدا کند که معمولا قبل از هفته بیستم حاملگی است

تعریف پزشکی سقط جنین : سقط جنین در اصطلاح پزشکی عبارت است از خروج یا اخراج جنین پیش از آنکه قابلیت حیات مستقل را داشته باشد و چون جنین قبل از 6 ماهگی قادر به ادامه حیات مستقل نیست بنابراین اگر تا قبل از 6 ماه بارداری از رحم خارج شود آن را سقط شده تلقی میکند ، از ماه ششم به بعد چنانچه جنین به دنیا بیاید قابلیت حیات داشته ولی شانس زنده ماندن آن به علت نارس بودن کم است. جنین موقعی سقط میگردد که در داخل رحم مرده و در نتیجه تمام یا قسمتی از جداره رحم کنده شده باشد و رحم به ناچار برای خارج کردن آن منقبض شده و تولید درد نماید از نظر پزشکی قانونی سقط جنین عبارت است از :خارج شدن حاصل باروری از رحم، در حالی که موجود تکوین یافته قادر به زندگی خارج از رحم نیست یعنی ختم حاملگی قبل از آنکه جنین قابلیت زندگی مستقل پیدا کند که معمولاً تا هفته بیستم حاملگی است
تعریف حقوقی سقط جنین: در قوانین جزایی ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب تعریفی از سقط جنین ارائه نشده است. فقها نیز در اغلب آثار خود تعریفی از سقط جنین ارائه نکرده اند و صرفاً به حالات و مراحل مختلف جنینی و مجازاتهای مترتبه آن اکتفا نموده اند سقط جنین از نظر حقوقی به معنای هر گونه اعمال مجرمانه ای است که موجب توقف دوران تکامل جنین و اخراج قبل از موعد طبیعی آن خواهد شد از آن جهت که تحقق این جرم با سلب حیات جنین زنده است بحث آن با احکام قتل نفس مطرح می گردد

حقوقدانان تعاریف مختلفی از سقط جنین را اخراج عمدی و قبل از موعد حمل میداند و استاد گارسون معتقد است که سقط جنین عبارت است از منقطع ساختن دوران بارداری است و آقای دکتر پاد با الهام از مواد 180 تا 183 قانون مجازان عمومی اصلاحی 1352 سقط جنین زا اینگونه تعریف کرده است(سقط جنین عبارت ایت از اخراج حمل قبل زا موعد طبیعی زایمان به نحوی که زنده یا قابل زیستن نباشد.)

بنابر این میتوان گفت که انجام هر گونه اعمال مجرمانه ای که منجر به توقف حیات جنینی و یا سلب حیات از جنین و اخراج قبل از موعد طبیعی آن گردد سقط جنین محسوب میگردد

سقط جنین از نظر فقهای اسلام: در متون فقهی اسلامی با استفاده از آیات قرآنی و روایات وارده با تقسیم دوران جنینی به دوره ی قبل از ولوج روح نظریات فقهی متفاوتی ارائه شده است. آنچه که قدر مشترک فقهای اسلامی است  مجازات های دوران قبل از دمیدن روح است که دیه ی آن در شرع مقرر گردیده است . مراحل گوناگون تشکیل و تکامل جنین و مجازات سقط آن با وجود اختلاف نظرهای جزیی بین فقها به شرح زیر است

الف:مرحله قبل از ولوج : مراحل مختلف انعقاد و تکامل جنین قبل از دمیده شده روح که مستلزم دیه است به شرح زیر میباشد

1)      نطفه: دوره ی ورود و استقرار نطفه در رحم که مدت تقریبی آن 20 روز است و دیه آن 20 دینار تعیین شده است

2)      علقه (تکه خون بستهشده)- در این دوره جنین به خون جامد و غلیظ تبدیل میشود و تا حدود 4 هفته از عمرش میگذرد و دیه ی آن 40 دینار است

3)      مضغه(گوشت قرمز حاوی رگهای تو خالی آبی رنگ): در این مرحله جنین به صورت گوشت در آمده و تا حدود 8 هفته از عمر جنین میگذرد و دیه ی آن 60 دینار است

4)      عظام( استخوانهای کره مانند به شکل غضروف): در این مرحله سن جنین تا حدود 12 هفته و دیه اش 80 دینار است

5)      جنین که گوشت و استخوان بندی آن تمام شده و هنوز روح در آن دمیده نشده و تا حدود دوازده هفته به بالا عمر نموده است و دیه اش 100 دینار است

6)      آیا سقط جنین بر اثر مشکلات اقتصادی جایز است؟  سقط جنین بر اثر مشکلات و سختیهای اقتصادی جایز نمی شود.[3]

7)      پزشک بعد از معاینه در ماه های اول حاملگی به زن گفته است که استمرار بارداری احتمال خطر جانی برای او دارد و در صورتی که حاملگی ادامه پیدا کند، فرزندش ناقص الخلقه متولد خواهد شد و به همین دلیل پزشک دستور سقط جنین داده است، آیا این کار جایز است؟ و آیا سقط جنین قبل از دمیده شدهن روح به آن جایز است

8)      ناقص الخلقه بودن جنین مجوز شرعی برای سقط جنین حتی قبل از ولوج روح در آن محسوب نمی شود، ولی اگر تهدید حیات مادر بر اثر استمرار حاملگی هستند به نظر پزشک متخصص و مورد اطمینان باشد، سقط جنین قبل از ولوج روح در آن اشکال ندارد[4]

9)      از بین بردن نطفه بعد از استقرار آن در رحم و همچنین سقط جنین در هیچیک از مراحل بعدی جایز نیست!

ب: مرحله ی پس از ولوج روح: در اینکه نشانه ی دمیده شدن روح در جنین چیست اقوال مختلفی از ناحیه ی فقهای اسلامی ابراز شده است، برخی می گویند در زمانی که آثار حیات پدید می آید ولی این نظر قابل تأمل است زیرا جنین 10 روزه هم دارای آثار حیاتی است. پاره ای دیگر از فقها گفته اند از زمانی که جنین در شکم تحرک پیدا  میکند اما این مساله هم از لحاظ علمی چندان واضح نیست وعده ی دیگری نیز گفته اند اگر جنین قابلیت زیستن منفصل از رحم را داشته باشد به هر حال طبق فتاوی فقها دیه ی جنین پس از ولوج روح دیه ی کامل . نکته جالب اینکه در متون فقهی وقتی از جنایت علیه جنین سخن گفته می شود عمدتا از دیه یاد می شود و فقها اسلامی نسبت به این موضوع که پس از ولوج روح در صورت عمد بودن سقط جنین قصاص ثابت است یا نه غالباً سکوت کرده اند . البته برخی از فقها نیز صراحتاً حکم جنایت بر جنین پس از ولوج روح را همچون جنایت بر انسان کبیر از جهت عمد یا شبیه عمد یا خطا دانسته اند وعده ای نیز گفته اند برای شخص صغیر در مقابل جنایت قصاص ثابت نیست

از زمانی که روح در جنین دمیده می شود چون تشخیص دختر یا پسر بودن آن ممکن می شود دیه ی پسر دو برابر دختر خواهد بود اما در مراحل قبل از آن یکسان است . دیه ی اعضا جنین و مجروح کردن آن نیز به نسبت دیه ی خود جنین در وضعیت مذکور تعیین می شود. مجازات سقط جنین دوقلو یا بیشتر به همان تعداد تکرار میشود. در صورت ولوج روح در صورت عمدی بودن جنایت علاوه بر دیه کفاره نیز واجب است و چنانچه زن خود جنین خود را سقط کند دیه می پردازد و خود هیچ بهر ه ای از آن ندارد

بدیهی است که بر مبنای قواعد اصولی چنانچه سقط جنین پس از دمیده شدن روح باشد و وجود آن برای مادر ضرر جانی نداشته باشد اصل انتخاب ضرر اخف باید اجازه ی سقط جنین  را به زن داد ولی برخی از فقها اعلام کرده اند حتی برای نجات جان مادر نیز نمی توان جنینن را که روح در آن دمیده شده است سقط کرد. بر اساس اقوال این دسته از فقها تنها نک راه برای سقط حنین وجود دارد و آن این است که زنده بودن جنین محل تردید باشد و ضرر جانی در بین باشد

مبحث دوم: انواع سقط جنین

از حیث عناصر تشکیل دهنده در حقوق جزا و از نظر پزشکی قانونی تقسیم بندی های مختلفی از سقط جنین می توان ارائه کرد که عبارتند از : الف : تقسیم بندی مبتنی بر عنصر قانونی جرم که از حیث مجازات های قانونی مترتب بر آن به 3 دسته تقسیم می شود

سقط جنین مستوجب قصاص
سقط جنین مستوجب دیه
سقط جنین مستوجب تعزیر

ب:تقسیم بندی مبتنی بر عنصر معنوی جرم که عبارتند از

سقط جنین عمدی
سقط جنین غیر عمدی
سقط جنین خطایی محض

ج: از نظر پزشکی قانونی شایع ترین تقسیم بندی به شرح زیر ارائه شده است

سقط جنین طبیعی
سقط جنین طبی
سقط جنی جنایی

گفتار اول: سقط جنین طبیعی

[1] محمد حسن عابدی رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور گفت: سالانه به طور متوسط تعداد 2000 مجوز سقط درمانی جنین با درخواست متقاضیان از سوی پزشکی قانونی صادر می شود.(جام جم آنلاین www.abortion. Blogfa.com  )

[2] ماده 623 ق.م.ا (هر کس بواسطه دادن ادویه یا وسایل دیگری موجب سقط جنین زن گردد به شش ماه تا یک سال حبس محکوم می شود و اگر عالماً و عامداً زن حامله ای را دلالت به استعمال ادویه یا زسایل دیگری نمایند کهجنین وی سقط گردد به حبس از سه ماه تا شش ماه محکوم خواهد شد مگر اینکه ثابت شود این اقدام برای حفظ حیات مادر می باشد و رد هر مورد حکم به پرداخت دیخ مطابق مقررات مربوط داده خواهد شد.)(اسقاط عمدی جنین با وسایل شیمیایی یا فیزیکی ) قانون مجازات اسلامی- تألیف رضا شکری/قادر سیروس ص

[3] رساله توضیح المسائل (محشی امام خمینی) شش مرجع اسفتائات آقای خامنه ای در مورد سقط جنین

همان صفحه 1166-1167[4]


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله تفاوت شروع به جرم با جرم محال در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله تفاوت شروع به جرم با جرم محال در word دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تفاوت شروع به جرم با جرم محال در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تفاوت شروع به جرم با جرم محال در word

مقدمه  
فصل اول : مسیر فعل مجرمانه: شروع به جرم  
بند اول- تعریف شروع به جرم  
بند دوم- شروط تحقّق شروع به جرم  
بند سوم: شرایط و ارکان تحقق شروع به جرم  
الف- لزوم قصد مجرمانه قبلی  
ب- اعمال مقدماتی در ارتباط مستقیم با وقوع جرم و مصادیق قانونی آنها  
ج- آغاز عملیات اجرائی جرم  
د- وجود مانع خارجی  
ه- فقدان انصراف ارادی  
بند چهار- شروع به جرم های مستوجب کیفر  
بند پنجم- شروع به جرم و مجازات آن در قوانین جزایی گذشته  
بند ششم- شروع به جرم در قانون مجازات اسلامی  
بند هفتم- یادآوری چند نکته: مربوط به شروع جرم  
فصل دوم- اقدامات مجرمانه بی بهره: جرم محال  
بند اول- تعریف محال بودن جرم  
بند دوم- نظریه های مختلف در مورد مجازات جرم محال  
الف- نظریه عدم مجازات  
ب- نظریه مجازات  
ج- نظریه های بنیادین  
بند سوم- ماهیت جرم محال مطلق یا جرم محال نسبی  
بند چهار – رویه های قضائی   
بند پنجم – مسؤولیت مدنی مرتکبین جرایم محال  
بند ششم- مجازات جرم محال  
نتیجه گیری  
منابع مآخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تفاوت شروع به جرم با جرم محال در word

1- منابع بنیادی

الف- قوانین بنیادی

-         قانون مجازات عمومی اسلامی

-         قانون مجازات اسلامی ( بخش تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده 1375)

-         قانون مجازات اسلامی مصوب 1370

-         قانون تجارت مصوب 1347 ( لایحه قانونی اصلاحی)

-         مصوبه ی شواری تشخیص مصلحت در سال 1367

ب- آراء دیوان عالی کشور

-         رویه قضایی

2- منابع اصلی

-         اردبیلی( دکتر محمد علی )، حقوق جزای عمومی، جلد نخست، نشر میزان، چاپ هفتم، 1384

-         گلدوزیان( دکترایرج )، بایسته های حقوق جزای عمومی ایران، جلد( 3-2-1)، نشر میزان، چاپ سیزدهم، 1385

-         نور بهار( دکتر رضا)، زمینه ی حقوق جزای عمومی، نشر داد آفرین، چاپ بیست و یکم، 1387

3- منابع فرعی

-         حائری، شاه باغ: شرح قانون مجازات عمومی

-         صدرات( دکتر علی)، حقوق جزا و جرمشناسی ، از نتشارات کانون معرفت، ص 215

مقدمه

 یکی از آفتهای هر جامعه جرم و پدیده مجرمانه است که همواره برای جامعه بشری خطرناک بوده است اگر برای فعالیت مجرمانه همانند مسیری که بزهکار درآن تام می گذارد و قدم به قدم در آن به پیش می رود آغاز و پایانی تصوّر کنیم می توانیم مراحل مختلف را در این مسیر از یک دیگر بازشناسیم. جرم با اندیشه و تصوّر ذهنی آن آغاز می شود، سپس با تصمیم بر ارتکاب و پس از آن تهیه مقدمات سرانجام شروع به آن تکوین می یابد. هرگاه بزهکار در عمل به مقصود خود  رسید، یعنی نتیجه ای از این عمل به دست آورد
( جرم کامل) بدون هیچ تردید قابل مجازات است. ولی گاه پیش می آید که بزهکار در تلاش خود به مانعی برمی خورد و متوقّف می گردد و یا اصولاً جهد بیشتری از خود نشان نمی دهد و عجالتهً خواهان نتیجه نیست. سؤال این است که چه مقدار از افعال او مشمول حکم جزایی قرار می گیرد و از چه مرحله به بعد می توان او را قابل تعقیب کیفری شناخت؟ شناسایی یکایک مراحل گوناگون جرم به پاسخ این سؤال کمک خواهد کرد

مرحله ای از افعال مجرمانه که نهانی و نفسانی است و تجلّی بیرونی پیدا نکرده است اصولاً قابل مجازات نیست. زیرا، انسان هیچ گاه قادر نیست بر هر آنچه در ضمیر او می گذرد و تصوّرات ذهنی او را شکل
می دهد تسلط کافی پبدا کند. حتی تصمیم قاطع به ارتکاب جرم نیز از سیطره ی احکام جزایی عموماً خارج است. هر چند ظهور این تصمیم در گفتار یا نوشتار ممکن است مؤیّد حالت خظرناک بزهکار باشد. ولی نمودهای رفتاری این گونه فقط قرینه ای بر وجود این حالت است. به هر تقدیر از نظر سیاست جنایی مصلحت آن است که به انسان بد اندیش همواره فرصت و مجال داده شود تا از راهی که پیش گرفته است بازگردد و تا آنجا که ممکن است نیّت سود خود را جامه ی عمل نپوشاند. فقط استثنائاً در مواردی که از این تصمیم مفسده ای عظیم ممکن است متوجه جامعه شود، قانون جزا تصمیم بر ارتکاب جرم را مستوجب عقوبت دانسته است

مرحله دیگری از افعال مجرمانه که اعمال مقدّماتی گفته می شود، برخلاف مراحل پیشین هیچ گاه جنبه نهانی ندارد و متشکّل از یک سلسله تمهیداتی است که در ظاهر ممکن است ارتباط چندانی با جرم نداشته باشد. به عبارت دیگر زمینه سازی و تهیه وسایل لازم برای ارتکاب جرم، گرچه افعال مادی به شمار می رود، چون قصد مرتکب را به وضوح آشکار نمی کند، نمی توان او را به این دلیل قابل تعقیب کیفری و مجازات دانست. بری مثال کسی به فکر قتل رقیب خودمی افتد(1) طرح آن را می ریزد و تصمیم می گیرد(2) تفنگی می خرد(3) تفنگ را به سوی او شلیک می کند(4) رقیب را از پا در می‌ آورد. در این مثال خریدن تفنگ عمل مقدّماتی و شلیک آن شروع به جرم محسوب می شود و چون خرید و نگه داری تفنگ معلوم نمی کند که خریدار آن را برای کشتن رقیب به کار خواهد برد با حفظ خویشتن و یا استفاده در مسابقه ی تیراندازی، صرف خریدن تفنگ از حیث فعل احتمالی قتل مسؤلیتی متوجّه خریدار نمی کنند. این موضوع را تبصره ی 1 ماده 41 قانون مجازات اسلامی این گونه بیان می کند: « مجرد قصد ارتکاب جرم و عملیات و اقداماتی که فقط مقدمه جرم بوده و ارتباط مستقیم با وقوع جرم نداشته باشد شروع به جرم نبوده و از این حیث قابل مجازات نیست». با این حال قانونگذار مواردی را که استثنائاً پیش بینی کرده که اعمال مقدّماتی خود به عنوان جرایم خاصی قابل تعقیب شناخته شده است

سر انجام، در واپسین مرحله، اعمال اجرایی( شروع اجرا) که عنصر مادی شروع به جرم است شکل می گیرد. در این مرجله اگر انصراف برای مرتکب حاصل نشود و مانعی او را از ادامه عمل بازدارند جرم ناگزیر به وقوع می پیوندد. لیکن اگر اوضاع و احوال تغییر کند تحقّق شروع به جرم محتمل است

اقدام مجرمانه ی بی بهره اقدامی است فاعل بر خلاف مورد شروع به جرم که در نیمه ی راه متوقف می شود، راه را به پایان می رساند اما نتیجه ای از عملیات عاید او نمی شود به عبارت دیگر بزهکار، علی رغم پایان کلیه ی عملیات، به موفقیت نهایی نمی رسد. نتیجه این امر وقوع جرم محال است. در جرم محال مرتکب تا پایان مسیر مجرمانه پیش می رود اما گاه به این علت که نمی داند موضوع جرم وجود ندارد و گاه به این دلیل که آگاه نیست وسایل مورد استفاده ی او برای ارتکاب جرم بی اثرند، انجام بزه محال می نماید. مثلاً آنکه مجرم به گمان آنکه شخص زنده ای را می کشد به مرده ای تیراندازی می کند . فوئر باخ حقوقدان و فیلسوف آلمانی است که درحدود سال 1808 برای نخستین بار توجه جزادانان را به جرایم محال جلب کرد و پس از او کلیه مباحثات بر این قرار گرفت که آیا این گونه جرایم قابل مجازاتند یا خیر؟ برای ایضاح مطلب ابتدا نظریه هایی که در زمینه ی مجازات جرم محال ابراز شده است ارائه خواهیم کرد، آنکه رویه ی قضایی را مورد مطالعه قرار خواهیم داد و سپس به مجازات جرم محال در قوانین جزایی ایران خواهیم پرداخت

در این مبحث می خواهیم بدانیم

1- تفاوت شروع به جرم با جرم محال چیست؟

2- تعریف شروع به جرم و جرم محال چیست؟

3- مجازات شروع به جرم و جرم محال چیست؟

4- شروط شروع به جرم چیست؟

5- جرم محال در قوانین جزایی ایران چیست؟

6- شروع به جرم در قوانین جزایی ایران چیست؟

فصل اول : مسیر فعل مجرمانه: شروع به جرم

بند اول- تعریف شروع به جرم

عبور از قصد مجرمانه و عملیات مقدماتی و ورود در مرحله ی اجرایی جرم را، به نحوی که اعمال انجام شده متصل به جرم باشد، شروع به آن جرم گویند. مشروط بر آنکه بزه به طور کامل واقع نشود و زیر عنوان جرم تام نگیرد. همان طور که می دانیم، قصد مجرمانه به تنهایی جرم نیست؛ حتی عملیات مقدماتی نیز، مشروط بر آنکه عنوان مستقلی در قانون جزا نداشته باشند، جرم به حساب نمی آیند.[1]

بند دوم- شروط تحقّق شروع به جرم:

ماده 41 قانون مجازات اسلامی مقرر دارد:« هر کسی قصد ارتکاب جرمی کند و شروع به اجرای آن نماید لکن جرم منظور واقع نشود چنانچه اقدامات انجام گرفته جرم باشد محکوم به مجازات همان جرم می شود»

مفاد مادّه مزبور شامل دو قسمت است

نخست، شرایط و ارکان تحقق شروع به جرم، شامل: قصد مجرمانه قبلی و آغاز عملیات اجرائی و وجود مانع خارجی برای تحقق جرم؛

و در ثانی؛ کیفیت عکس العمل قانونی درقبال شروع به جرم، که به ترتیب مورد بررسی قرار می دهیم

بند سوم: شرایط و ارکان تحقق شروع به جرم 

الف- لزوم قصد مجرمانه قبلی

عزم تصمیم بر ارتکاب جرم به تنهایی دارای هیچ گونه آثار جزائی نیست. زیرا قصد و نیت بر ارتکاب جرم، امری است باطنی و قابل ندامت و پشیمانی، این مرحله برای امنیت عمومی خطری ندارد و تنها در صورت ثبوت، حاکی از خبث طینت فرد است. در حقوق اسلامی نیز برای نیت بر گناه مجازاتی نیست. مگر این که به دنبال عزم و تصمیم جدی بر گناه، عمل در خارج محقق می گردد

مع هذا، برای تحقق شروع به جرم، قصد مجرمانه قبلی برای ارتکاب جرم ( عنصر معنوی) ضرورت دارد. و لذا در جرائم غیر عمدی و جرائم ناشی از تخلف از نظامات دولتی، فرض شروع به جرم منتفی است، در جرایم عمدب نیز مجرد قصد ارتکاب جرم، شروع نبوده و از این حیث قابل مجازات نیست.( تبصره 1 ماده 41 ق.م.ا.). بنابراین در اجرای ماده 41 قانون مزبور، قصد ارتکاب جرم یا عزم  و تصمیم بر ارتکاب عمل مجرمانه باید همراه با آغاز و شروع عملیات اجرائی جرم باشد تا مرتکب مستوجب مجازات گردد

ب- اعمال مقدماتی در ارتباط مستقیم با وقوع جرم و مصادیق قانونی آنها

اولاً: اعمال مقدماتی منتهی به وقوع جرم: عنصر مادی جرم همیشه منتهی به نتیجه مجرمانه نمی شود

برابر تبصره 1 از ماده 41 ق.م.ا. عملیات و اقداماتی که فقط مقدم جرم بوده و ارتباط مستقیم با وقوع جرم نداشته باشد، شروع به جرم نبوده و از حیث قابل مجازات نیست. مثلاً کسی که برای ارتکاب سرقت نردبان تهیه می کند، اقدامات خوب را نمی توان همیشه مقدمه ارتکاب جرم تلقی کرد. زیرا خرید داروی خواب آور یا تهیه نردبان ممکن است برای مقاصد مشروع هم انجام شود

ثانیاً: مصادیق قانونی اعمال مرتبط با وقوع جرم به عنوان جرم مستقل: مصادیق اعمال مقدماتی که قانوناً جرم مستقلی شناخته شده است عبارتند از

1- تخریب و در مواردی هتک حرز برای ارتکاب سرقت یا ممانعت یا حتی انصراف ارادی مرتکب از ارتکاب سرقت، مستلزم کیفر شخصی به عنوان تخریب مال غیر در صورت وجود تمامی شرایط تحقق جرم تخریب است

2- تهیه اسلحه گرم برای ارتکاب قتل و عدم وقوع قتل که با سکوت قانون، مستوجب کیفر داشتن، نگهداری، یا حمل اسلحه غیر مجاز است.( ماده 2 قانون تشدید مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و قاچاقچیان مسلح اصلاحی 1354)

3- تهیه و نگه داری مواد محترقه برای ایجاد حریق عمدی که با عدم وقوع حریق، مرتکب مستوجب کیفر داشتن و نگه داری و یا حمل موادّ غیر مجار است

4- ساختن، تهیه ، خرید، فروش، حمل و عرضه مشروبات الکلی به منظور شرب مسکر

5- تهیه موادّ افیونی بمنظور استعمال و عدم امکان استعمال آن موادّ، مستوجب کیفر داشتن و نگه داری و یا حمل موادّ افیونی است

6- در مورد تغییر و تبدیل کلید با ساختن نظیر کلید دیگری به منظور ارتکاب جرم

7- هتک حرمت منزل به قصد ارتکاب سرقت- ورود به عنف یا تهدید در منزل یا مسکن دیگری با قصد سرقت و ممانعت از ارتکاب سرقت تنها مستوجب کیفر مذکور در مواد 655و 651 ق.م.ا. است

8- تخریب منزل و مسکن دیگری به منظور ارتکاب سرقت که تنها مستلزم کیفر تخریب موضوع ماده 675 ق.م.ا. و تبصره 2 آن می باشد

9- جعل و شروع به کلاهبرداری و یا استفاده از سند مجعول و شروع به کلاهبرداری موضوع ماده 513 به بعد ق.م.ا. و تبصره 2 ماده 1 قانون مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری

ج- آغاز عملیات اجرائی جرم

[1] -نوربها( دکتر رضا)، زمینه حقوق جزای عمومی، نشر دادآفرین، چاپ بیست و یکم، 138، ص 219


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

پایان نامه بررسی حق شرط در معاهدات حقوق بشر در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پایان نامه بررسی حق شرط در معاهدات حقوق بشر در word دارای 101 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پایان نامه بررسی حق شرط در معاهدات حقوق بشر در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه بررسی حق شرط در معاهدات حقوق بشر در word

«چکیده تحقیق»  
مقدمه  
فصل اول : تعریف و مفهوم کلی حق شرط  
گفتار اول : تعریف کلی حق شرط  
بند یک :حق شرط اعلامیه ای است یکجانبه  
بند دو : حق شرط تحت هر نام و عنوان و هر عبارت  
بند سه : هنگام امضاء. تصویب، قبولی، پذیرش یا الحاق  
بند چهار : مستثنی کردن بعضی از مقررات و تعهدات  
بند پنج : تغییردادن برخی از مقررات و تعهدات  
بند شش : عبارت « برخی از مقررات معاهده»  
بند هفت : «در مورد اجرای آن معاهده»  
گفتار دوم :  
محاسن  و معایب حق شرط  
فصل دوم : بررسی حقوقی حق شرط در معاهدات بین المللی  
گفتار دوم : تفاوت حق شرط با اعلامیه تفسیری در کنوانسیون  
گفتار سوم :  
قواعد و آثار حقوقی حق شرط در کنوانسیون  
گفتار پنجم : آثار حقوقی حق شرط و مخالفت با آن در کنوانسیون  
گفتار ششم :  
انصراف از حق شرط و انصراف از مخالفت با آن در کنوانسیون  
گفتار هفتم : روش اعمال حق شرط در کنوانسیون  
گفتار هشتم : حق شرط نسبت به کنوانسیون حقوق معاهدات 1969 وین  
فصل سوم : بررسی حق شرط در معاهدات حقوق بشر و رویه بین المللی  
مقدمه بحث  
گفتار اول :  
میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR)  
گفتار دوم: میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (ICESCR)  
گفتار سوم:  
کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان (CEDAW)  
گفتار چهارم:  نتیجه گیری  
فهرست و منابع و مآخذ  
کنوانسیون ها:  

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه بررسی حق شرط در معاهدات حقوق بشر در word

1-   شریفیان جمشید، «راهبرد جمهوری اسلامی ایران در زمینه حقوق بشر در سازمان ملل متحد» تهران-مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، 1380، چاپ اول

2-   ضیایی بیگدلی محمد رضا: «حقوق معاهدات بین المللی» تهران-انتشارات گنج دانش، 1383- چاپ اول

3-   عماد زاده محمد کاظم: «استفاده از حق شرط درمعاهدات بین المللی» مجله حقوقی دفتر خدمات حقوقی بین المللی جمهوری اسلامی ایران، شماره هشتم، بهار-تابستان 1366

4-      فلسفی هدایت الله : «حقوق بین الملل معاهدات» تهران،فرهنگ نشرنو-1379

5-   مهر پور حسین: «حقوق بشر در اسناد بین المللی و موضع جمهوری اسلامی ایران»تهران-انتشارات اطلاعات-1374 . چاپ اول

6-      مهر پور حسین: «نظام بین المللی حقوق بشر»-تهران-انتشارات اطلاعات.1383- چاپ دوم

«چکیده تحقیق»

آنچه پیش دوست مطالبی درباره یکی از موارد مورد بحث در حقوق معاهدات، یعنی حق شرط  یا Reservation است، که به معنای پذیرش مشروط یک معاهده بین المللی است

گاهی دولتها هنگام پذیرش معاهده، شروطی را مطرح می کنند که به محدود شدن تعهداتشان می انجامد. ما ابتدا حق شرط را به طور کلی تعریف کردیم و قسمتهای تعریف را جداگانه بررسی نمودیم. سپس به بررسی مهمترین و اصلی ترین منبع بحث حق شرط در معاهدات یعنی کنوانسیون حقوق معاهدات 1969 وین پرداختیم و مطالبی را که در مورد حق شرط آورده، تحلیل نمودیم و سپس به بررسی حق شرطهای وارده دولتها به کنوانسیون های حقوق بشری بین المللی ـ البته بعد از بررسی اجمالی آنها ـ روی آوردیم، که ضمن آن نمونه های از حق شرطهای وارده دولتها بر این کنوانسیون ها ذکر شد. بعلاوه عملکرد جمهوری اسلامی در مورد امضاء و تصویب یا الحاق به این کنوانسیون ها و اینکه آیا حق شرط وارده کرده مورد بحث واقع شد (البته به طور خلاصه)

در پایان نتیجه گیری شد که آیا حق شرط در معاهدات حقوق بشر، با توجه به اهداف فرادولتی جهان شمول بشر دوستانه و بشر محور آنها، جایز و وارد است یا خیر؟ و با توجه به محاسن و معایب اعلام حق شرط در معاهدات، علی الخصوص معاهدات حقوق بشر که هدف آنها تأمین صلح و آرامش و برابری و آزادی در جهان است، نتیجه گیری صورت گرفت

مقدمه

بحث حق شرط در معاهدات از مباحثی است که در حقوق بین الملل عمومی دوره کارشناسی به آن پرداخته نمی شود و طرح و تحلیل آن در حقوق معاهدات دوره کارشناسی ارشد حقوق بین الملل صورت می گیرد و طریقه آشنایی این جانب بابحث و موضوع حق شرط بواسطه یکی از دوستانم بود که در مقطع کارشناسی ارشد حقوق بین الملل تحصیل می نماید که پس از چند سؤال کلی در مورد ماهیت حق شرط با توجه به طرح آن در سالهای قبل و انجام تحقیق درباره کلی حق شرط، بر آن شدم که این موضوع را خاص نموده و حق شرط را در معاهدات حقوق بشر بررسی نمایم


فصل اول : تعریف و مفهوم کلی حق شرط

زمینه کلی بحث :

یکی از مسائلی که در معاهدات و کنوانسیون های بین المللی مطرح است بحث حق شرط و شروط یکجانبه ملی است که به محدود شدن تعهد دولت طرف معاهده نسبت به معاهده می شود

وقتی که برای یک کشور بحث التزام و عضو شدن در یک معاهده پیش می آید و آن کشور بعضی از مفاد و اهداف آنرا به نفع خود تشخیص دهد و برخی را بر خلاف منافع خود بداند می تواند نسبت به معاهده دو رفتار داشته باشد

خودداری از طرف معاهده شدن، تا بتواند از اجرای آن معاهده رهایی یابد، یاپل ها را به طور کامل منهدم سازد، بلکه به التزام در قبال چنین معاهده ای رضایت دهد، منتها اعلام نماید که خواستار مستثنی کردن تعهدش نسبت به مقرراتی است که آنها را مطابق میل و رضایتش نمی داند یا قصد دارد به آن مقررات، معنای خاص و قابل قبولی بخشد. و هر گاه کشوری یا سازمان بین المللی رفتار دوم را انتخاب کند و اعلامیه مربوط را صادر نماید، در واقع بر این مقررات حق شرط انشاء نموده است و حقوق معاهدات این عمل را مجاز می داند.[1]

بحث پذیرفتن حق شرط یا عدم پذیرش آن در معاهدات، امری مهم است و آثاری را بر معاهدات و حقوق معاهدات مترتب می کند. از جمله دو اثری که بر حقوق معاهدات بین الملل مترتب می کند

گسترش اعضاء و شمول معاهدات نسبت به ملتها و کشورها و به تبع آن نزدیکی حقوق و قواعد حقوقی آنها در صورت پذیرش حق شرط و یکنواخت و یکسان سازی حقوق در صورت عدم پذیرش آن که البته حقوق معاهدات قسمت دوم را پذیرفته است

باتوجه به اهمیت و آثار حق شرط بر معاهدات و حقوق معاهدات شایسته است ابتدا حق شرط را تعریف کنیم و سپس به بررسی مفهوم آن بپردازیم

گفتار اول : تعریف کلی حق شرط

« حق شرط » ترجمه واژه انگلیسی Reservation و واژه فرانسوی Reserve می باشد که معادل فارسی آنها حق امتناع و تحفظ و حق تحدید تعهد و شرط است که مناسبترین ترجمه کلمه حق شرط است هر چند اشکالاتی هم دارد

از حق شرط تعاریف مختلفی شده است که در ذیل به دو مورد آن اشاره می شود :« حق شرط عمل حقوقی یک جانبه ای است که تحت هر شکل و یا به هر عنوان از سوی یک کشور یا سازمان بین المللی صادر می شود، و هدف از آن، عدم شمول یا تغییر (نه توسعه) آثار حقوقی یا اجرای برخی از مقررات معاهده ای است که آن طرف خواهان التزام قطعی در قبال چنین معاهده ای است. حق شرط  باید صریح، روشن، مشخص و منجز باشد. امکان حق شرط  مشترک از سوی تعدادی از کشورها و یا سازمانهای بین المللی وجود دارد.»

تعریف دیگری که از حق شرط بعمل آمده است. تعریف مذکور در بند «د» از ماده (2) کنوانسیون 1969 وین است که حق شرط را بدین صورت تعریف کرده است

« حق شرط عبارت است از بیانیه یکجانبه ای که یک دولت تحت هرنام یا به هر عبارت در زمان امضاء، تصویب قبول، پذیرش معاهده یا الحاق به آن صادر می کند و بدین وسیله خواستار آن می شود که اثر حقوقی بعضی از مقررات معاهده در قبال آن دولت منتفی گردد و یا تغییر یابد.»

تعریف اخیر به ظاهر تعریفی جامع و مانع می نماید اما با بررسی الفاظ و عناصر آن و تجزیه و تحلیل آن می توان عدم جامعیت آنرا فهمید

بند یک :حق شرط اعلامیه ای است یکجانبه

از کلمه اعلامیه مستفاد می گردد که به حق شرط جزو لاینفک معاهده نیست و با «قید شرط» در معاهده که نحوه حل اختلافات مربوط می شود (شرط بر معاهده) تفاوت دارد. و از یکجانبه بودن آن فهمیده می شود که حق شرط یک عمل حقوقی یکجانبه است که در صورت اعتراض دولت واضع حق شرط از آن شرط از میان می رود

با بررسی مواد معاهده 1969 وین دریافته می شود که یکجانبه بودن حق شرط به معنی آن نیست که دولت می تواند به دلخواه خود قلمرو معاهده را به نفع خود تغییر دهد بلکه حق شرط در صورتی پذیرفته می شود که دیگر کشورهای طرف معاهده نیز آنرا پذیرفته باشند

حق شرط ممکن است جزو اعمال یکجانبه مستقل باشد یا اعمال یکجانبه قرار دادی در صورت سکوت معاهده در رابطه با اعمال یا عدم اعمال حق شرط، اعلامیه حق شرط، اعلامیه ای مستقل است و در صورت مجاز شناخته شدن آن از سوی معاهده به آن عمل یکجانبه قرار دادی گفته می شود که در مورد اول حق شرط مستقل از معاهده و در قسمت دوم به نوعی مرتبط با آن است

بند دو : حق شرط تحت هر نام و عنوان و هر عبارت

اگر به جای اصطلاح حق شرط، از هر اصطلاح دیگری استفاده شود که متضمن معنی و مفهوم حق شرط باشد در واقع حق شرط محسوب می شود همچنین نحوه بیان حق شرط در آن تأثیر نمی کند و به هر عبارتی در اعلامیه ذکر شود حق شرط است

بند سه : هنگام امضاء. تصویب، قبولی، پذیرش یا الحاق

زمان اعلام حق شرط تفاوتی نمی کند چه هنگام امضاء باشد چه تصویب یا الحاق و این امر تأثیری در اعلام و عنوان حق شرط ندارد

بند چهار : مستثنی کردن بعضی از مقررات و تعهدات

اصطلاح مستثنی کردن آنگونه که از عنوان آن پیداست به معنای عدم قبول برخی از تعهدات است و دامنه شمول تعهدات توسط حق شرط محدود می شود و اثر حقوقی بعضی مقررات توسط حق شرط از بین می رود


بند پنج : تغییردادن برخی از مقررات و تعهدات

تغییر دادن مقررات وقتی مورد پذیرش است که باعث توسعه و گسترش تعهدات نشود زیرا حق شرط به معنی تحدید و محدود نمودن تعهدات است نه گسترش آنها، و حق شرط نمی تواند مقررات و تعهدات معاهده را افزایش دهد و فقط نقش محدود کننده و مستثنی کننده دارد

بند شش : عبارت « برخی از مقررات معاهده»

حق شرط فقط نسبت به بعضی از مقررات معاهده قابل اعمال است و نقش استثناء کننده دارد فلذا نمی توان آنرا بصورت کلی و بر همه مقررات معاهده اعمال نمود زیرا در آنصورت حق شرط به آن اطلاق نمی شود و به معنای عدم پذیرش معاهده است ( به لحاظ یکسان بودن آثار) پس حق شرط بصورت کلی و عام غیر قابل پذیرش است

بند هفت : «در مورد اجرای آن معاهده»

حق شرط اثر حقوقی برخی مقررات را از بین می برد و این به معنی تأثیر گذاری حق شرط در اجرای معاهده است زیرا از اجرای مواد مورد حق شرط و مستثنی شده جلوگیری می کند و از تأثیر آنها ممانعت می کند


گفتار دوم

محاسن  و معایب حق شرط

بند یک : محاسن حق شرط

پیش بینی حق شرط در معاهده باعث گسترش طرف های عضو در یک معاهده و همچنین اجرای داوطلبانه و اختیاری معاهده از سوی آنها خواهد بود چه اینکه مختار بودن دولت در استثناء کردن تعهدات خلاف میل خود باعث می شود با رضایت به معاهده بپیوندد چون علت عدم پیوستن کشورها به معاهدات ترس آنها از تحمیل شدن تعهداتی خلاف اهداف و منافع آنها برآن کشورهاست بنابراین در پذیرفتن معاهدات این علت مانع می شود و وقتی اختیار استثنای برخی از مواد و مقررات به کشوری داده می شود علتی برای عدم پذیرش آن نخواهد دید که این امر باعث کثرت طرفهای عضو یک معاهده خواهد بود

علاوه بر این چون پذیرش معاهده اختیاری است اجرای مقررات آن راحت تر و بهتر انجام می گیرد زیرا دولتها تعهداتی را که با اختیار خود پذیرفته اند را بهتر اجرا می کنند و اختلافات پیش آمده در اجرای معاهده را کم می کند

از سوی دیگر افزایش کمی اعضای طرف معاهده و مشارکت گسترده آنها در معاهده و اجرای آن اولاً باعث انعطاف قوانین اساسی و داخلی آنها نسبت به معاهدات و مقررات خارجی و بین المللی می گردد و ثانیاً با انعطاف قوانین و مقررات داخلی زمینه برای یکسان سازی حقوق در کشورها و نزدیک کردن حقوق کشورها به یکدیگر و ایجاد مقررات واحد جهانی آماده می شود. یعنی این اشتراک رویه و قوانین کشورها کم کم گسترش پیدا می کند و در آینده به جائی می رسد که که مواضع حقوقی دولتها در امور حادث شده روز یکسان شود و دامنه اختلافات و تنشهای ناشی از اختلاف مواضع حقوقی کاسته شود

از دیگر محاسن حق شرط گسترش دامنه یا قلمرو اجرای معاهدات نسبت به دولتهایی است که با حق شرط مخالف هستند همچنین اعمال حق شرط ارزیابی مجدد متن معاهده از سوی انشاء کننده حق شرط بر اساس ملاکها و معیارهای فردی را موجب می شود.[2]


بند دو : معایب حق شرط

عیب بزرگی که مخالفان حق شرط برای آن ذکر می کنند کم کردن اعتبار و اهمیت معاهده است. آزادی و اختیار کشورها در حذف بعضی از مواد معاهده و پذیرش بعضی از مواد از قاطعیت و صراحت و همچنین اعتبار معاهده می کاهد معاهده یک قانون است و اختیار اعضای معاهده که معاهده حاکم بر آنهاست بر تحدید مقررات باعث تزلزل اعتبار و حاکمیت معاهده بر اعضاء خود می شود بخاطر همین امر است که اکثر علمای حقوق، حق شرط را آفت معاهده می دانند و آنرا بر هم زنند تعادل معاهده می دانند. که این امر هم به نوبه خود باعث تزلزل در مناسبات بین المللی و روابط بین الملل و روابط بین کشورها می شود

با داخل شدن نظرات اعضای طرف معاهده به نفع خود آنها، واحد بودن و یکسانی مقررات معاهده ضربه می خورد و یکنواختی و یکدستی مقررات بین المللی دچار اختلاف می شود

البته ایرادات و معایب حق شرط دارای کاستی ها و اشکالاتی نیز هستند زیرا این ایرادات و معایب در صورتی وارد هستند که عملاً و در جهان خارجی و واقعی، یک معاهده بدون حق شرط بدون هیچ کم و کاستی توسط طرفین عضو معاهده اجرا شود و اهداف آن تأمین شود در حالی که چنین نیست

بدیهی است که معنای واقعی شرط و تصویر واقعی آن وقتی آشکار می شود که «شرط» نه در قالب مفاهیم محض حقوقی، که در سیاق سیاسی واقعیات موجود مورد توجه قرار گیرد.[3]

معاهده اصولاً خمیر مایه هر توافق بین المللی و «شرط» عامل اساسی حیات معاهده است و در نتیجه عامل پویایی آن است بنابراین اگر کسانی معتقد بوده اند که شرط عامل تضعیف روابط قرار دادی دولتهاست و معاهده شرط پذیر معاهده ای است ناقص، شاید از این نکته غافل بوده اند که فرض وجود معاهده کامل در جامعه بین المللی تکامل نا یافته و ناقص، اصولاً فرض لغو و بی محتوا است زیرا وجود شرط دقیقاً مبین تضادها و ناهمگونیهایی است که در جامعه بین الملل وجود دارد، نتیجه آنکه همزیستی دولتها و همکاری آنها با یگدیگر الزاماً، فلسفه وجودی شرط را توجیه می کند.[4]


فصل دوم : بررسی حقوقی حق شرط در معاهدات بین المللی

(حق شرط در کنوانسیون 1969 وین)

کمیسیون حقوق بین الملل پس از سالها بحث و بررسی در زمینه حقوق معاهدات، سرانجام در سال 1969، پیش نویس کنوانسیونی تحت عنوان «کنوانسیون حقوق معاهدات» را در 75 ماده تهیه و به سازمان ملل ارائه کرد . تعدادی از مواد این پیش نویس به حق شرط اختصاص داشت که تحت تأثیر تغییر و تحولات ایجاد شده در شرایط جامعه بین المللی، و عقاید و نظریات حاکم، تهیه شده بود

این پیش نویس، اساس مذاکرات کنفرانس را که تحت نظارت سازمان ملل متحد سالهای 1968 و 1969 و به منظور تدوین کنوانسیون حقوق معاهدات برگزار گردید، تشکیل داد و سرانجام با پاره ای اصلاحات و تغییرات، به صورت کنوانسیونی در 85 ماده و یک ضمیمه، راجع به حقوق معاهدات تنظیم و امضاء گردید و در 27 ژانویه 1980 با الحاق 35 دولت (طبق ماده 84 آن) به مرحله لازم الاجرائی رسید

این کنوانسیون علاوه بر اینکه در بند «د» ماده 2، به تعریف حق شرط پرداخته است. در مواد 19 تا 23 نیز مسئله حق شرط را تحت عناوین مختلف : تنظیم حق شرط، قبول یا مخالفت با حق شرط، آثار حقوقی حق شرط و مخالفت با آن انصراف از حق شرط و انصراف از مخالفت با آن و روش اعمال حق شرط مورد بررسی قرار داده شده است

کنوانسیون مذکور، با وجود ابهامات و محدودیت هایی که دارد به عنوان مرجعی معتبر در حقوق معاهدات تلقی می شود به گونه ای که بعضی برای آن ارزش عرفی قائل اند. بنابراین برای آشنایی بیشتر و ورود به بحث های آینده، قواعد مربوط به حق شرط را در این کنوانسیون مورد بررسی قرار می دهیم

گفتار اول : تعریف و ماهیت حقوقی حق شرط در کنوانسیون

کنوانسیون 1969 حقوق معاهدات وین، حق شرط را چنین تعریف می کند «حق شرط عبارت است از بیانیه یکجانبه ای که یک دولت تحت هر نام یا به هر عبارت در زمان امضاء، تصویب، قبول، پذیرش معاهده یا الحاق به آن صادر می کند و بدین وسیله خواستار آن می شود که اثر حقوقی بعضی از مقررات معاهده در قبال آن دولت منتفی گردد یا تغییر یابد.» در این تعریف چند نکته لازم است مورد توجه قرار گیرد : اول آنکه منظور از یکجانبه بودن اعلامیه حق شرط چیست ؟ و هدف کنوانسیون از چنین تأکیدی چه بوده است ؟

به طور کلی اعلام حق شرط به یک معاهده از دو حالت کلی خارج نیست. در بعضی موارد اعلام حق شرط از قبل مورد پیش بینی قرار گرفته و پذیرفته شده و در واقع بر اساس یک حق قبلی است. مثل موردی که معاهده ای اعلام حق شرط را مجاز می داند یا انواع خاصی از شرط را می پذیرد یا مواردی که معاهده در این باره ساکت است ولی مسئله حق شرط طی مذاکرات مربوط تدوین معاهده مورد بحث واقع شده وبه نحوی پذیرفته شده است. در سایر موارد حق شرط ابتدا به ساکن و بدون هیج گونه توافق قبلی بوده و در واقع از لحاظ شکلی و ماهوی عملی یکطرفه است. لیکن به نظر نمی رسد منظور کنوانسیون از یکجانبه بودن حق شرط چنین تفکیکی باشد، زیرا خود کنوانسیون در مواد بعدی کلیه موارد فوق الذکر را هم تحت عنوان حق شرط قرار داده است

به این ترتیب، به نظر می رسد عبارت «اعلامیه یکجانبه» حاکی از آنست که دولتها پس از تصویب متن معاهده، با اعلامیه ای جداگانه عبارت به استثناء یا تغییر برخی مقررات مندرج در متن مصوب، به نفع خود نمایند. اعم از اینکه حق شرط از قبل مورد پیش بینی کنوانسیون قرار گرفته باشد یا خیر

همچنین آنچه از مفهوم و منطوق این ماده بر می آید آن است که یکجانبه بودن شرط به معنای خود سرانه بودن آن نیست، چنانکه هیچ دولتی نمی تواند، فارغ از هر قید و بند و به دلخواه خود قلمرو معاهده را به نفع خود محدود کند. بلکه شرطی وقتی پذیرفته است که دیگر دولتهای طرف معاهده نیز آنرا پذیرفته باشند.[5]

به طور کلی به نظر می رسد حق شرط به هنگام شکل گیری عمل یکجانبه است، لیکن تا هنگامی که توسط دولتهای دیگر مورد قبول واقع نشود، هیچگونه اثر حقوقی بر آن مترتب نخواهد بود و لذا می توان گفت حق شرط بهنگام انشاء عملی است یکجانبه که اگر مورد قبول دولت یا دولتهای دیگر قرار گیرد و در جمع چند دولت اعتبار یابد، ماهیت حقوقی آن تغییر یافته و به عمل حقوقی دو یا چند جانبه تبدیل می گردد و دیگر حق شرط نبوده بلکه شرط توافق شده و جزیی از متن معاهده است

نکته قابل ذکر دیگر آن است که در تعریف کنوانسیون وین. حقوق معاهدات از حق شرط به دو اصطلاح، «استثناء کردن»[6] و «تعدیل یا تغییر»[7] اشاره شده است. درباره اصطلاح استثناء کردن بحثی وجود ندارد اما در خصوص اصطلاح تعدیل یا تغییر ابهام وجود دارد که آیا منظور از آن محدود کردن تعهدات است یا گسترش دادن آنها را هم در بر می گیرد ؟

این ابهام یکی از موارد انتقاد از کنوانسیون و تعریف حق شرط در آن است زیرا کلمه تغییر هم تحدید را در بر می گیرد و هم گسترش، آنچه به نظر می رسد آنست که اعلامیه ای که دولت صادر می کند تا تعهدات خود را گسترش دهد را نمی توان حق شرط نامید و آنچه با هدف حق شرط سازگار تر است این است که از معنای توسعه تعهدات از کلمه تغییر صرف نظر کنیم و حق شرط را مستثنی کننده و محدود کننده تعهدات بدانیم

در این قابل ذکر است با وجود مسائل فوق، گاهی اعلامیه دولتها خصوصیاتی دارد که شامل هیچ یک از موارد بالا نمی شود بلکه صرفاً موجب ایجاد تغییر می شود مثال آن، حق شرط انشاء شده از طرف دولت اسرائیل بر معاهده 1949 ژنو درباره حمایت از قربانیان جنگی است که صرفاً متضمن تغییر در محتوای معاهده است زیرا طبق چنین شرطی، آن رژیم اعلام نموده است که به جای علامت صلیب سرخ از علامت سپر داود استفاده خواهد کرد.[8]

نکته دیگر که قابل توجه می نماید اینست که اثر حق شرط به دولت شرط کننده محدود می شود. یعنی اینکه هدف شرط استثناء کردن یا تغییر تعهدات نسبت به دولت واضع شرط باشد پس حق شرط نسبت به استثناء یا تغییر معاهده به طورکلی یا روابط دیگر اعضای طرف معاهده با یکدیگر یا نسبت به شکل اصلی معاهده وارد نیست و این محدودیت، در قسمت پایانی بند (د) ماده 2 کنوانسیون آمده است

نکته بعدی که در تعریف مذکور کنوانسیون جلب نظر می نماید اینست که کنوانسیون نسبت به این مطلب که حق شرط می تواند تحت هر عبارت یا نام باشد تصریح کرده است. ممکن است دولتها به هنگام اعلام رضایت به معاهده، اعلامیه هایی صادر نموده و طی آن استنباط خود را از برخی از مواد معاهده بیان کنند یا مقررات خاصی از معاهده را مطابق نظر خود تفسیر کنند که به این اعلامیه ها، اعلامیه های تفسیری[9] گفته می شود که چنانچه دارای شرایط و آثار حق شرط باشند. حق شرط محسوب می شوند و این امر را می توان از تصریح ماده 2 کنوانسیون 1969 وین به عدم اهمیت نام و عنوان اعلامیه صادره به خوبی دریافت

گفتار دوم : تفاوت حق شرط با اعلامیه تفسیری در کنوانسیون

[1] – ضیایی بیگدلی محمد رضا :« حقوق معاهدات بین المللی» تهران، کتابخانه گنج دانش 1383 ص

[2] 0 ضیایی بیگدلی، پیشین. ص

[3] – فلسفی هدایت الله «حقوق بین الملل معاهدات» تهران، فرهنگ نشر نو ـ 1379 ص 248 و 247

 [4] – همان

[5] – فلسفی ـ منبع پیشین. ص

[6] – Exclude

[7] – Modify

[8] – ضیایی بیگدلی، منبع پیشین، ص

[9] – Inter pretative Declarations


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

تحقیق بررسی و تعیین شاخصهای مناسب به منظور رتبه بندی استانها از نظر فعالیتهای آموزشیدرترویجی در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 تحقیق بررسی و تعیین شاخصهای مناسب به منظور رتبه بندی استانها از نظر فعالیتهای آموزشیدرترویجی در word دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق بررسی و تعیین شاخصهای مناسب به منظور رتبه بندی استانها از نظر فعالیتهای آموزشیدرترویجی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق بررسی و تعیین شاخصهای مناسب به منظور رتبه بندی استانها از نظر فعالیتهای آموزشیدرترویجی در word

چکیده
مقدمه
موادو روشها
نتایج و بحث
الف) ارزیابی شاخصهای ترویجی از نظر کارشناسان
1- شاخصهای مربوط به عاملین ترویج
2- شاخصهای مربوط به فعالیتهای آموزشی – ترویجی
3- شاخصهای سازمان و مدیریت ترویج
4- شاخصهای زیر ساختی فعالیتهای آموزشی – ترویجی
5- شاخص‌های مربوط به آموزشهای انبوه رسانه‌ای
6- شاخص‌های مربوط به ارتباطات ترویجی
7- شاخص‌های اعتبارات ترویجی
ب) سطح بندی استان‌ها از نظر فعالیت‌های آموزشی- ترویجی
وضعیت استان‌ها از نظر شاخص‌های ترکیبی هفتگانه
پیشنهادها
منابع

بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق بررسی و تعیین شاخصهای مناسب به منظور رتبه بندی استانها از نظر فعالیتهای آموزشیدرترویجی در word

1)    ابراهیمی، محمد صادق و خلیل کلانتری، (1382)، «توسعه پایدار کشاورزی مولفه ها و شاخص ها»، ماهنامه جهاد، شماره 258، مرداد و شهریور 1382

2)    اولین گزارش ملی توسعه انسانی جمهوری اسلامی ایران، 1378، تهیه شده توسط سازمان برنامه و بودجه و سازمان ملل متحد، انتشارات مرکز اسناد و مدارک سازمان برنامه و بودجه، تهران، چاپ اول

3)    سازمان مدیریت و برنامه ریزی، (1382)، شاخصهای ارزیابی عملکرد وزارتخانه های اجرایی

4)    سوانسون. ئی برتون، روبرت پی. بنتر، آندرو جی. سوفرانکو، (1381)، «ارتقاء ترویج کشاورزی (درسنامه مرجع)»، ترجمه اصغر باقری و توحید صیامی، چاپ اول، انتشارات باغ اندیشه، اردبیل

5)    کرمی، عزت اله و ابوطالب فنایی، (1373)، « بررسی نظریه پردازیها در ترویج کشاورزی»، جلد اول، تهران، وزارت جهاد سازندگی، معاونت ترویج و مشارکت مردمی

6)    کلانتری، خلیل، (1377)، «شناسایی مناطق عقب مانده در ایران»، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره پیاپی 48، سال سیزدهم، شماره1، صص 131-120

7)    کلانتری، خلیل، (1380)، « نقدی بر متدولوژی سنجش سطح توسعه انسانی UNDP »، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره پیاپی 61، سال شانزدهم، شماره 2، تابستان 1380

8)    کهن، گوئل (1376)، «شاخص شناسی در توسعه پایدار، توسعه اقتصادی و حسابهای ملی در بستر سبز»، موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، تهران

9)    موسسه تحقیقات توسعه اجتماعی سازمان ملل متحد، (1365)، «مشکلات متدولوژی در انتخاب و تحلیل نماگرهای توسعه اجتماعی و اقتصادی »، ترجمه مهرانگیز چنگیزی، وزارت برنامه و بودجه، مرکز آمار ایران، مرداد 1365

10)          ACC (Administrative Committee on Coordination), United Nations (1984), Guiding principles for the design and of monitoring and evaluation in rural development project and programs. Rome: International Fund for Agriculture Development (IFAD)

11)          Clayton, E. (1983). Role, characteristics, and operational features of agricultural monitoring systems (P.1-9). In E.Clayton &F.Petry (Eds.), Monitoring systems for agricultural and rural development projects (vol.1).Rome: FAO

12)          FAO , ( 1988), Socio-economic indicators for monitoring and evaluating agrarian reform and rural development. WCARRD: Ten years of fallow-up (1979-1989), Rome: Author

13)           Kundu, A. (1980),” Measurement of urban processes: A study in regionalization”, Popular Prakashan, Bombay, India

14)          Sharbatoglie, A. (1991), “Urbanization and Regional Disparities in Post- Revolutionary Iran”, West view Press, Colorado, USA

چکیده

این پژوهش با هدف تدوین و اعتبارسنجی برخی شاخصهای پایه‌ای و اصلی امکانات و فعالیتهای آموزشی -ترویجی و به کارگیری آنها به منظور رتبه‌بندی استانها از نظر فعالیتهای آموزشی و ترویجی در دو فاز انجام گرفته است. در فاز اول پس از مرور ادبیات موضوع  137 شاخص آموزشی – ترویجی، در هفت زمینه؛1- شاخص‌های مربوط به عاملین ترویج، 2- شاخص‌های زیرساختی ترویج، 3- شاخص‌های مربوط به فعالیت‌های آموزشی ترویجی، 4- شاخص‌های سازمان و مدیریت ترویج، 5- شاخص‌های آموزش انبوه رسانه‌ای، 6- شاخص‌های ارتباطات ترویجی و 7- شاخص‌های اعتبارات ترویجی تدوین و در معرض داوری 180 کارشناس ترویج در 6 استان منتخب قرار گرفت. پس از محاسبه آماره‌های مد، میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات (CV) هر یک از آنها، شاخص‌های مناسب تعیین گردید. در فاز دوم مطالعه با توجه به اطلاعات و داده‌های در دسترس تعداد 132 شاخص انتخاب و داده‌های مورد نیاز از طریق معاونت ترویج و نظام بهره‌برداری وزارت جهاد کشاورزی گردآوری و شاخص ترکیبی هر یک از محورهای هفت‌گانه فوق محاسبه و وضعیت استانها از نظر شاخصها ترکیبی محورهای هفت‌گانه رتبه بندی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که؛ از لحاظ شاخص‌های مربوط به عاملین ترویج، استان همدان بهترین وضعیت و استان خوزستان بدترین وضعیت را در بین دیگر استان‌ها دارا هستند،  از لحاظ شاخص‌های مربوط به زیرساخت‌های ترویجی استان آذربایجان غربی در بالاترین رتبه و استان خراسان در پایین‌ترین رتبه قرار دارند، از لحاظ شاخص‌های مربوط به فعالیت‌های آموزشی ترویجی استان زنجان مناسب‌ترین وضعیت و استان کهکیلویه و بویر‌احمد پایین‌ترین رتبه را در بین دیگر استان‌ها دارا هستند، از لحاظ شاخص‌های مربوط به سازمان و مدیریت ترویج، استان کردستان بهترین وضعیت و استان آذربایجان غربی پایین‌ترین رتبه را در بین دیگر استان‌ها دارا هستند، از لحاظ شاخص‌های مربوط به آموزش‌های انبوه رسانه‌ای استان قم از وضعیت مناسب و استان‌های  گیلان، کهکیلویه و بویراحمد و آذربایجان شرقی با داشتن شاخص ترکیبی یکسان از رتبه‌های پایین‌تری برخوردار بوده‌اند. از لحاظ شاخص‌های مربوط به ارتباطات ترویجی استان زنجان بالاترین رتبه و استان‌های آذربایجان شرقی، کهکیلویه و بویراحمد و گیلان با داشتن شاخص ترکیبی یکسان پایین‌ترین رتبه را در بین دیگر استان‌ها دارا هستند، از لحاظ شاخص‌های مربوط به اعتبارات ترویجی، استان هرمزگان بهترین وضعیت و استان گیلان پایین‌ترین رتبه را در بین دیگر استان‌ها دارا هستند، و بالاخره از لحاظ شاخص ترکیبی کلی، استان همدان در رتبه نخست و استان قزوین در پایین‌ترین رتبه در بین دیگر استان‌ها قرار دارد

کلمات کلیدی:‌ شاخصهای آموزشی ترویجی، فعالیت‌های آموزشی ترویجی، رتبه‌بندی استان‌ها.

مقدمه

توزیع ناموزون استانی امکانات و فعالیتها و وجود نابرابریها و شکاف توسعه هم در بین استانها و هم در درون استانها همواره  به عنوان یکی از دلمشغولیهای سازمانها و نهادهای اجتماعی – اقتصادی مطرح بوده  است. هم اکنون نیز عدم تعادلهای بین استانی در فرآیند توسعه در ایران از موضوعات جدی است که در سالهای اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است.  مطالعات انجام گرفته  توسط موسسات بین‌المللی و محققین داخلی در زمینه پتانسیلها و توانمندیهای صنعتی، کشاورزی، خدماتی و غیره موید وجود نابرابریهای فزاینده در توزیع خدمات و امکانات در عرصه‌های مختلف می‌باشد. ( بانک جهانی 1976،  سازمان برنامه و بودجه 1361 و 1363، آتش 1988، امیراحمدی 1987، شربت اوغلی 1991، مسکن و شهرسازی 1370 و کلانتری 1377 ، 1380 و2004). علیرغم انجام مطالعات گسترده در حوزه‌های مختلف و تحلیل ابعاد منطقه ای توزیع منابع، امکانات و خدمات و استفاده از الگو‌های تکنیک‌های منطقه‌ای و بهره‌گیری از شاخص‌ها به عنوان روشی کارآمد برای برنامه‌ریزی توسعه، متاسفانه هنوز مطالعه‌ای در زمینه توزیع امکانات و خدمات ترویج کشاورزی در ایران انجام نگرفته و این روشها و الگوها در حوزه برنامه‌ریزیهای ترویجی ناشناخته بوده و نهضت شاخص‌سازی در این بخش آغاز نگردیده است

اقتصاددانان اولین کسانی بودند که به تدوین شاخصهایی در حوزه اقتصاد و برنامه ریزی های اقتصادی اقدام نمودند و شاخصهایی نظیر درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی(GNP) از جمله شاخصهای عمده  برای اهداف برنامه ریزی و سیاستگذاریهای اقتصادی در نزد اقتصاددانان و برنامه ریزان اقتصادی بود. در اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 نهضت شاخص سازی اجتماعی بطور خاص مورد توجه برنامه‌ریزان، متفکرین مسائل اجتماعی، دولت، نهادها و انجمن‌های حرفه ای قرار گرفت. بطوریکه بعد از آن شاخصها به عنوان مبنایی برای تصمیم گیری، سیاستگذاری و برنامه ریزی در حیطه های مختلف در آمدند

((Kundo, 1980. بر اساس رهیافت‌های جدید توسعه، سازمان ملل شاخص‌های چهارگانه شامل

 1) شاخص‌های اجتماعی (نظیر آموزش، اشتغال، بهداشت، مسکن، رفاه و عدالت اجتماعی، میراث فرهنگی، فقر و توزیع درآمد، جنایت، جمعیت، ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی، نقش زنان، دسترسی به زمین و سایر منابع طبیعی و ساختار اجتماعی)، 2) شاخص های  اقتصادی (مانند وابستگی و استقلال اقتصادی، انرژی، الگوهای تولید و مصرف، مدیریت فاضلاب، حمل و نقل، معدن، ساختار اقتصادی و توسعه، تجارت و بهره‌وری)، 3) شاخص های زیست محیطی ( نظیرآبهای زیر زمینی، آب شیرین، کشاورزی و امنیت غذایی، شهرسازی، مناطق ساحلی، حفظ تپه‌های مرجانی و محیط زیست دریا، آبزیان، تنوع گونه‌ها و بیوتکنولوژی، مدیریت پایدار جنگل‌ها، آلودگی هوا و تخریب لایه ازن، تغییر اقلیم جهانی و بالا آمدن آب دریاها، بهره‌برداری پایدار از منابع طبیعی، جهانگردی پایدار، تغییر کاربری اراضی) و 4) شاخص های نهادی (مانند تصمیم‌گیری یکپارچه‌، ظرفیت‌سازی، علوم و تکنولوژی، آگاهی عمومی، همکاری و قراردادهای بین‌المللی، دولت و نقش‌ جامعه مدنی، چارچوب نهادی و قانونی، آمادگی برای مقابله با سوانح و مشارکت عمومی) را مبنای سنجش پایداری توسعه قرار داده است (United Nation, 1996)

در ترویج کشاورزی شاخصها ابزارهایی برای نظارت و ارزشیابی اثرات و سنجش تغییرات یک فعالیت می باشند(ACC, 1984). در ترویج کشاورزی دو رهیافت استقرایی و قیاسی برای تنظیم شاخصها بکار گرفته می شود‌. در رهیافت استقرایی، یک نظام اجتماعی، اقتصادی و آمار جمعیتی ایجاد می شود و بر اساس آمار موجود، مجموعه وسیعی از شاخصها تدوین می گردد. از این رهیافت در تدوین شاخصهای اجتماعی ملل متحد استفاده شده است (FAO, 1988) . در رهیافت قیاسی، حوزه های مورد علاقه تعیین می شود و سپس شاخصهای مورد نظر تدوین می گردد. در تدوین شاخصهای اقتصادی- اجتماعی کنفرانس جهانی اصلاحات ارضی و توسعه اجتماعی، از این رهیافت استفاده شده است. در نظارت ترویج از هر دو رهیافت استقرایی و قیاسی استفاده می شود؛ بدین معنی که برخی از شاخصها بر اساس آمار موجود تدوین و برخی دیگر نظیر  شاخصهای عملکرد، بر اساس نتایج داده های ویژه تدوین می شوند (سوانسون و همکاران، 1381). در ترویج کشاورزی شاخصها را می توان به مستقیم و غیر مستقیم یا نماینده شاخصهای منفرد یا  مرکب؛ شاخصهای کمی و کیفی؛ شاخصهای درونداد و برونداد؛ شاخصهای نظارت و ارزشیابی طبقه بندی کرد(Clayton, 1983, ACC, 1984)  . همچنین شاخصهای ترویجی را می توان به شاخصهای توانایی ترویج و شاخصهای عملکرد ترویج طبقه‌بندی نمود. شاخصهای توانایی ترویج نه تنها به منظور تعیین توانایی ترویج دریک مقطع زمانی معین، بلکه با هدف تعیین تغییرات آن در طول زمان، به طور منظم مورد بررسی قرار می گیرند. شاخصهای عملکرد ترویج نشانگر کارایی فنی و عملیاتی ترویج است و این شاخصها را می توان به شاخصهای اثر بخشی ترویج (شامل شاخصهای منفرد که نشانگر یک جنبه از عملکرد ترویج و شاخصهای مرکب که نشانگر دو یا چند جنبه از عملکرد ترویج است) و، شاخصهای کارایی ترویج تقسیم کرد(سوانسون و همکاران، 1381). کلانتری (1383 ) در بررسی خود با هدف تحلیل توزیع فضایی پتانسیلها و خدمات فیزیکی و انسانی ترویج کشاورزی در ایران، در مجموع 24 شاخص شامل 11 شاخص خدمات انسانی و 13 شاخص مربوط به خدمات فیزیکی ترویج کشاورزی را بکار گرفت و شکاف وسیعی از نظر توزیع امکانات ترویجی در بین استانها بدست آورد

 مقاله اخیر در صدد است تا ضمن تدوین و اعتبار سنجی شاخصهای پایه‌ای و اصلی برنامه‌ریزی ترویجی،  به رتبه بندِی استانها بر اساس شاخصهاِی آموزشِی-تروِیجِی پرداخته و الگوی استانی فعالیت های ترویج و آموزش کشاورزی را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد.  از این رو این مطالعه درصدد است تا به دو سئوال اساسی ذیل پاسخ دهد

1- شاخصهای مناسب ترویج کشاورزی در ابعاد مختلف کدامند و این شاخص‌ها تا چه حد از نظر کارشناسان ترویج از اعتبار لازم برخوردارند

 2- استانهای مختلف از نظر فعالیتهای آموزشی-ترویجی از چه رتبه‌ای برخوردارند و شکاف بین استانها در  هر یک از محورهای هفت‌گانه مورد بررسی چگونه است؟


موادو روشها

این مطالعه در دو فاز انجام گرفته است. در فاز اول با بررسی ادبیات موضوع مجموعا 137 شاخص آموزشی – ترویجی در هفت محور به شرح زیر تدوین گردید

1- شاخص های مربوط به عاملین ترویج (22 شاخص)

2- شاخص های مربوط به فعالیت‌های آموزشی – ترویجی (35 شاخص)

3- شاخص های مربوط به سازمان و مدیریت ترویج (17 شاخص)

4- شاخص های زیرساختی فعالیت‌های آموزشی – ترویجی (14 شاخص)

5- شاخص‌های مربوط به آموزش انبوه رسانه‌ای (16 شاخص)

6- شاخص‌های مربوط به ارتباطات ترویجی (27 شاخص)

7- شاخص های مربوط به اعتبارات ترویجی (6 شاخص)

شاخصهای فوق در قالب پرسشنامه در اختیار 180 نفر از کارشناسان آموزش و ترویج کشاورزی در 6 استان گلستان، آذربایجان غربی، همدان، چارمحال بختیاری، فارس و کرمان قرار گرفت و پس از ارزیابی و محاسبه، مد، میانگین،  انحراف معیار و ضریب تغییرات هر یک از شاخص‌ها، شاخص های مناسب تعیین گردید. در فاز دوم نیز اطلاعات مورد نیاز در خصوص 132 شاخص در قالب محورهای هفت‌گانه فوق از طریق معاونت ترویج و نظام بهره‌برداری وزارت جهاد کشاورزی جمع‌آوری و با بهره‌گیری از روش تحلیل مولفه‌های اصلی شاخص ترکیبی و هر یک از محورها محاسبه و رتبه استان‌ها  در هر کدام از محورها تعیین شد


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله رابطه ی بین مولفه های خانواده و شیوه های فرزند پروری با پیشرفت تحصیلی در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله رابطه ی بین مولفه های خانواده و شیوه های فرزند پروری با پیشرفت تحصیلی در word دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله رابطه ی بین مولفه های خانواده و شیوه های فرزند پروری با پیشرفت تحصیلی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله رابطه ی بین مولفه های خانواده و شیوه های فرزند پروری با پیشرفت تحصیلی در word

چکیده
مقدمه
روش
الف)جامعه ونمونه
ب)ابزارها
1-پرسشنامه 30سوالی شیوه های فرزند پروری (بامریند)
2-پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی خانواده (مولفه های خانواده)
روش های تحلیل داده ها
یافته ها
بررسی تفاوت پیشرفت تحصیلی با توجه به متغیرهای مولفه خانواده
1)تفاوت بین پیشرفت تحصیلی از لحاظ تعداد اعضای خانواده
2)تفاوت بین پیشرفت تحصیلی فرزندان از لحاظ میزان درآمد خانواده
3)تفاوت بین پیشرفت تحصیلی فرزندان از لحاظ میزان تحصیلات پدر
4)تفاوت بین پیشرفت تحصیلی فرزندان از لحاظ میزان تحصیلات مادر
5)تفاوت پیشرفت تحصیلی فرزندان از لحاظ سن پدر
6)تفاوت بین پیشرفت تحصیلی فرزندان از لحاظ سن مادر
بحث ونتیجه گیری
منابع

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله رابطه ی بین مولفه های خانواده و شیوه های فرزند پروری با پیشرفت تحصیلی در word

1-ابراهیم زاده پارسایی ،ملیحه (1387)”مقایسه سبک های فرزند پروری والدین مذهبی وغیر مذهبی “پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی
2 -ابراهیمی قوام،صغری(1374)”بررسی شیوه های برقراری ارتباط سازنده والدین بافرزندان “،مجله تربیت ،سال یازدهم ،شماره 3
3-آقا محمدیان،حمیدرضا و مهران حسینی ، (1384)،”روان شناسی بلوغ ونوجوانی ، مشهد ،انتشارات دانشگاه فردوسی
4-جوهری ،حسن (1387 )،”رابطه شیوه های فرزند پروری وسبک های دلبستگی با هوش هیجانی دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه شهر قاین” ،پایان نامه کارشناسی ارشد،، دانشگاه آزاد واحد بیرجند
5-خویی نژاد،غلامرضا –رجایی،علیرضا-محب راد،تکتم، (1386 )”رابطه سبک های فرزند پروری ادراک شده با احساس تنهایی نوجوانان دختر “،نشریه دانش وپژوهش در روان شناسی ،دانشگاه آزاد واحد خوراسگان (اصفهان)،شماره 34،صص92-
6-معتمدی،عبداله (1387 ) ،”بررسی شیوه های والدینی وتاثیر آن بر تحصیلات فرزندان ،مجله علمی –پژوهشی روان شناسی ، شماره 4،صص 383-
7- ویسی ناصر(1383). بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه دوم و سوم مقطع ابتدایی شهر کامیاران در سال تحصیلی 83-82 پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی
1-Amy,Garriso,B:blok,E.B;Gramer,K;7tiller,v(2002)the influence of Parenting styles on children,scognitive development.louisiana state university agcenter
2-Aquilino,W.S.&Supple,A.J.(2001).Long-term effects parenthng practices during adolescence on well-being utcomes in young adulthood. Journal of family issues,22(3),289-
3- Bandura , A. (1993) . Perceived self- efficacy in cognitive development and functioning. Educational Psychologist , 28 , 117-
4-Baldwin,A.L.(1949)the effect of home environment on nursery school behavior child development .20,49-
5-Barling ,j( 1996)”fathers work experiences effect childrens j .stewart,w behaviors viajob-relatedaffectand parenting behaviors. Journal of organizational behavior17″(221-232)
6-Baumrind,d.(1978).parental disciplinary patterns and social competence in children.youth and society,9(3).239-
7- Baumrind,d.(1971).current patterns of parental authority. Developmental psychology monographs,4,(1),1-
8- Baumrind,d.(1983).rejoinder to lewiss reinterpretation of parental firm control effects :are authoritive families really harmoniouspsychological bullotin,94,132-
9-Baumrind,d.(1989).rearing compent children. In w. damon(ed.)child development today and tomorrow (pp.349-378).san Francisco:jossey bass
10- Bandura . A. (1997) . self- efficacy. The exercise of control. NewYork : freeman
11-Berzonsky,M.and Smits,i.(2008).Perceved Parenting dimensions and identity styles :Exploring the socialization of adolescencent processing of identity – relevant.Journalof adolescence,31(2),151-
12-BornsteinM.(2002)Hand book on parenting :children and parenting (vol1). Mahwah NJ:Lawrence Erlbaum publishers
13-Brown,A.M.&Whiteside,S.P.(2008).Reiations among perceived parental rearing behaviors, attachment style, and worry in aمقاله رابطه ی بین مولفه های خانواده و شیوه های فرزند پروری با پیشرفت تحصیلی در wordious children. Journal of Aمقاله رابطه ی بین مولفه های خانواده و شیوه های فرزند پروری با پیشرفت تحصیلی در wordiety Disorder,222(2),263-
14-Dekovic, m. and meeus, w. (2002). Peer relation in adolescence:Effects of parenting and adolescents self-concept. Journal of adolescence, 20,163,
15- Dekovic, m. and Janssens .j.(1992)Parents rearing style and child,s sociometric status.Development al Psychology ,28,925-
16-Dobbines, B.(2006).Lation adolescents perceptions of parenting style ,locus of control and school climate .Dissertation. www. Proquest .com
17-Dixon.S.V,Graber,J.A.&Brooks-Gunn,I.(2008).the roles of respect for parcntal authority and parenting practiees.in parent –child conflict Afriean American, Lation, and European American families. Journal of Psychology,22(1).1-
18- Katleen cotton and Laren Reed wiklund (2001). Parent involvement in Education 19-Kelly kozik & Lean million (1997) parenting style and academic out come. Rcfcfall 1997 Newsletter vol .6 No

چکیده

هدف تحقیق  حاضر بررسی رابطه  بین شیوه های مختلف فرزند پروری (اقتداری، استبدادی و سهل گیر) و مولفه های خانواده با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود.بدین منظور نمونه ای به حجم 200-نفر از بین دانش اموزان پسر پایه اول دبیرستان های نظری شهرستان خواف با روش نمونه گیری خوشه ای جند مرحله ای انتخاب شدند

 اطلاعات مورد نیاز با استفاده از ابزارهای اندازه گیری تحقیق شامل “پرسشنامه شیوه های فرزند پروری دیانا بامریند(1971 ) و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد .اعتبار و روایی پرسشنامه های مذکور احراز شد

نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه و تمیز نشان دادبین شیوه فرزند پروری اقتداری و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار و بین دوشیوه دیگر( استبدادی و سهل گیر) با پیشرفت تحصیلی رابطه ای مشاهده نشد و همچنین بین دوتا از مولفه های خانواده( درآمد و تحصیلات والدین) و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنا دار و بین بقیه مولفه های خانواده  و پیشرفت تحصیلی رابطه ای مشاهده نشد

کلیدواژه ها: مولفه های خانواده، شیوه های فرزند پروری، پیشرفت تحصیلی

مقدمه

خانواده[1] از نهادهای مهم وبنیادی جامعه است که نقش اساسی در زندگی فرد وجامعه دارد.اهمیت خانواده بعنوان یک نهاد اجتماعی مساله ای غیر قابل تردید است. اگر چه فرزند از جامعه و همسا لان تاثیر می گیرد ولی بیشتر تحت تاثیر خانواده است.تاثیر خانواده در کودک ونقش های مهم آن در جنبه های سازندگی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی وغیره بسیار مهم وعظیم است(قائمی، 1375)

تاثیر خانواده در رشد همه جانبه کودک ار لحظه تولد آغاز شده وبا قدرت وفراگیری خاصی آشکار می شود ودر سراسر زندگی باقی می ماند.روابط صحیح ومتعادل والدین وفرزندان یکی از عوامل موثر در سلامت وبهداشت روانی آنان است. تحقیقات نشان می دهند که در بین عوامل مختلفی که در پرورش وشخصیت سالم در کودکان و نوجوانان موثرندتاثیر متقابل کودک ووالدین و نحوه برخورد وارتباط والدین وکودک از مهمترین وبنیادی ترین عوامل محسوب می شود. (نوابی نژاد،1370)

از طرف دیگر پیشرفت تحصیلی [2]موضوعی است که بخصوص در حال حاضر مورد توجه تمامی کشورهای جهان است وهر ساله مقدار زیادی از بودجه جوامع صرف تحصیل کودکان ونوجوانان می شود .(قاجاریه،1372).ارقام یونسکو نشان می دهد که مجموع هزینه های دولت ها برای آموزش وپرورش در کشورهای در حال توسعه از 8میلیارد در سال 1965به بیش از 92 میلیارد دلار در سال 1980 افزایش یافته است.(برومند،1378).زیرا پیشرفت تحصیلی دانش آموزان یکی از مهمترین وعینی ترین معیارها برای بررسی وارزیابی کارایی واثر بخشی نظامهای آموزش وپرورش است (مهر افروز،1378).وتمام کوششها وتلاش های این نظام در واقع جامه عمل پوشیدن بدین امر تلقی می شود .(شلویری ،1377)

همچنین پایگاه اجتماعی خاستگاه بسیاری از متغیرهای به هم وابسته ژنتیکی واکتسابی است. از ویژگی های مشخص پایگاه اجتماعی می توان از تعلیم وتربیت وشغل والدین، هوش بهر ورفتار کلامی آنها، در آمد خانواده ،وضع بهداشتی ،تجارب تربیتی، همسایگان وشرایط زندگی، نگرش های گوناگون در باب آموزش وپرورش، پیشرفت وامکان کنترل بر مقدرات ومانند اینها نام برد بررسی اثرات متنوع عوامل اجتماعی، اقتصادی در پبشرفت تحصیلی اهمیت فراوان دارداز مدتها قبل معلوم شده است که روند هوش بهر وموفقیت بچه ها با وضع اجتماعی خانواده هایشان تغییر می کند بسیاری از محققان دریافته اند که نمرات کودکان در آزمون های هوشی موجود به طور اساسی به شغل پدر، تعلیم وتربیت والدین ودرآمد خانواده مرتبط ووابسته است (ماتارازو،[3]1972:به نقل از مهدی پور ،1386)

نخستین تحقیقات منظم وجدی در مورد رابطه شخصیت کودک با فضای روانی –تربیتی خانواده و نحوه رفتار والدین توسط پزوهشگرانی مانند (کازانین ،سیج ونایت) [4]آغاز شد.(شاملو،1375)

 از جمله متغیرهایی که در ارتباط با شیوه های فرزند پروری مورد توجه و بررسی محققان و پژوهشگران روان شناسی و متخصصین تربیتی قرا رگرفته است  می توان به رشد اجتماعی (مهرابی، 1376)، سازگاری اجتماعی،  عزت نفس و خود کنترلی (برک،به نقل از مارسل، 1997)نیز (حسینیان آقا ملکی، 1376)، بلوغ شخصیتی (لامبورن و همکاران [5]1991،به نقل از لیل آبادی، 1375)، انگیزش (پیزو، 1993، گلیسون و دیگران [6]به نقل از شارون و همکاران 1997) خود تنظیمی ( ملک مکان، 1378)و مکان کنترل، رشد اخلاقی، اضطراب و هوش(برندت،1997 به نقل از مهر افروز 1378) اشاره نموددر همین رابطه نتایج تحقیقات دوبینس[7] (2006)،  برومند نسب (1373)  مهر افروز (1378) و پور عبدلی و همکاران (1387)نشان می دهد والدینی که انتظارات درونی بیشتری از فرزند خود داشته و از نظر سطح پاسخگو بودن (گرمی، پذیرش و تعهد) و درخواست کنندگی(کنترل و نظارت)  در سطح بالایی باشند و به شیوه اقتدار منطقی با فرزندان خود رفتار نمایند، فرزندانشان دارای کنترل درونی می شوند

براساس نظریه بامریند(1991)،سبک های فرزند پروری به عنوان واسطه ی بین متغیرهای هنجاری آنان وجامعه پذیری فرزندان عمل می کندوبا شایستگی های اجتماعی رابطه دارد.همچنین (کوریدو،وارنر وایبرگ،[8]2002) نشان دادند که سبک های فرزند پروری مقتدر با سازماندهی، پیشرفت تحصیلی و جهت گیری عقلانی در کودکان رابطه مثبت وجود داردهمچنین تحقیقات نشان داده است که نوجوانانی که والدین خودکامه دارند کمتر متکی به خود هستند ونمی توانند به تنهایی کاری انجام دهند یا از خود عقیده ای داشته باشند شاید به این دلیل که به قدر کافی فرصت نداشته اند که عقاید خود را بیازمایند یا مستقلانه مسئولیت قبول کنند(آلدر ،1980و لوئیس[9]،1982)در ضمن این نوجوانان اعتماد به نفس کمتر واستقلال وخلاقیت کمتری دارند ،ذهن کنجکاوی ندارند ،از لحاظ رشد اخلاقی کمتر رشد یافته اند ودر برخورد با مشکلات روزمره عملی ،تحصیلی وذهنی انعطاف پذیری کمتری دارند (گونگرو  وپیترسون 1984والدر1980[10])

از طرفی دخالت خانواده در تعلیم وتربیت می تواند پیشرفت آموزشگاهی را پیش بینی کند .تحقیقاتی که در زمینه تعلیم وتربیت ودر رابطه با تحول صورت پذیرفته است، نشان  داده اند که نگرش، شیوه های تعاملی ورفتار والدین وارتباط آنها با مدرسه با تحول اجتماعی کودک وعملکرد تحصیلی فرزندان رابطه وجود دارد

(کریستنسون وشریدان[11]،2001به نقل از معتمدی ،1387)

خانواده به دلیل نقش تربیتی وفرهنگی خود در پرروش انسان های متفکر، آگاه وبالنده نقش بسیار موثری می تواند ایفا کند.اگر ابعاد این نهاد تربیتی به درستی تحلیل شود معلوم می گردد که سلامت وپویایی جامعه به سلامت وپویایی خانواده ارتباط دارد.(ملکی،1385)

ازمیان عوامل اجتماعی ،برجته ترین تاثیر را والدین ونظام خانواده بر هویت فرد وچگونگی شکل گیری آن ایفا می کنند.چنانکه اکثر صاحب نظران تاثیر پذیری فرد از خانواده را غیر قابل انکار می دانند وخانواده را مهمترین نهاد در شکل گیری هویت فرزندان تلقی می کنند.در همین راستا آدامز[12] (1985)به این نتیجه دست یافت که والدین می توانند رشد مثبت هویت را تسهیل کرده یا به تاخیر اندازند. منظور از مولفه های خانواده، عوامل جمعیت شناختی وفرهنگی والدین از قبیل سن، میزان درآمد، سطح تحصیلات است که در تکوین رشد فردی وبنای شخصیت فرزند وهمچنین در موفقیت یا عدم موفقیت ان ها تاثیر دارد

فرهی نیا در این باره می نویسد: کلیه شرایط اجتماعی، اقتصادی خانواده که نقش مهمی در پیشرفت فرزندان آن خانواه دارد بعنوان عوامل فرهنگی –اجتماعی قلمداد می شود

منظور از وضعیت اجتماعی، ارزشهایی هستند که شامل روابط بشری وارتباط های وسیع می شوند که درسطح هر جامعه ای برقرار است(شعاری نژاد،1373،ص 618:به نقل از حسن نژاد،1380)

family-[1]

Educational achivement-[2]

manarazo-[3]

Kassanin&night and sage-[4]

Lamborn andet al-[5]

Pizoo,gleason-[6]

dobbines-[7]

Querido,warner,eyberg-[8]

Alder,loeis-[9]

Gongro,piterson.j and alder-[10]

Kerstnon and sheridan-[11]

adams-[12]


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله روان شناسی احساس و ادراک در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله روان شناسی احساس و ادراک در word دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله روان شناسی احساس و ادراک در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله روان شناسی احساس و ادراک در word

مقدمه
تاریخچه
علم و ادراک از نظر فلاسفه یونان
علم و ادراک از نظر حکمای جدید غرب
محرومیت اجتماعی
زمینه های اجتماعی
تأثیر فرهنگ و جامعه کل
بویایی
حساسیت بویایی
حس بویایی
وضع و ساختمان بافت پوششی بویایی
کیفیت بوها
فرق بین آستانه ادراک و آستانه تشخیص بویایی
اهمیت بیولوژیک حس بویایی
حس شنوایی
دستگاه شنوایی
پسیکوفیزیک دستگاه شنوایی
ساخت و کنش قسمتهای مختلف گوش
شنوایی
تعیین محل صداها
محرک شنوایی
بخش های گوش
حس های شیمیایی
حس شیمیایی
حس چشایی
ساختمان دستگاه چشایی
محل و وضع ساختار جوانه های چشایی
گرسنگی محرک
احساس گرسنگی
عوامل ایجاد گرسنگی
حس بینایی
تغییرات فیزیولوژیک دستگاه بینایی
محرک بینایی
ادراک و عوامل موثر در آن
1- وجود اندام حسی
2- حساسیت اندام حسی
عوامل موثر در ادراک
زمینه های فردی
نیازها
منابع و مآخذ

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله روان شناسی احساس و ادراک در word

روان شناسی احساس و ادراک ، محمود ایروانی – محمد کریم خداپناهی

روان شناسی احساس و ادراک ، مهدی محی الدین بناب

مقدمه

تاریخچه

ادراک انسان از جهان بیرون و حالات نفسانیش، از دیرباز مورد مطالعه و بحث فلاسفه بوده و با اولین طرز تفکر فلسفی درباره ارزش معلومات و شناخت انسان آغاز شده است. این پرسش همواره برای فلاسفه مطرح بوده است که ادراکات انسان چگونه پیدا می شوند؛ آیا اساس این ادراکات تجارب حسی است، یا بدیهیات عقلی؟ آیا ادراک پدیده ای مادی است که در سیر تکاملی ماده و رسیدن به مرحله خاصی شکل می گیرد و یا پدیده ای مجرد و نوعی از هستی است که با ماده تفاوت دارد؟

فلاسفه یونان، حکمای اروپایی، دانشمندان و فلاسفه اسلامی هر یک به نحوی سعی کرده اند به این پرسشها پاسخ دهند. فلاسفه یونان درباره شناخت و ادراکات انسان مشاهدات و مطالعاتی داشته اند، ایشان در پی کشف حقیقت و حدود و وسعت شناخت و داوری درباره حقیقت متوجه شده بودند که انسان در شناختهای خود کم و بیش خطا می کند. مهمترین پرسشی که برای حکمای اروپایی در بحث شناخت مطرح بوده است، چگونگی مطابقت ذهن با عالم خارج است. برای آنها جدایی ذهن از عالم خارج امری بدیهی به نظر می رسید و همگی به تعامل فاعل شناخت و متعلق به آن توجه داشته اند. اندیشمندان اسلامی جایگاه بحث علم و ادراک را در قلمرو وسیع شناخت و ارزش آن قرار داده اند که بر محور حس و عقل و مراتب و اعتبار آنها دور می زند

در این مختصر سعی کرده ایم تا بدون طرح پرسشهای فلسفی ادراک از قبیل تجرد نفس و حالات آن و بدون بحث و جدل در مکتبهای مختلف فلسفی تنها به آرای فلاسفه حکما و دانشمندان اشاره ای داشته باشیم

علم و ادراک از نظر فلاسفه یونان

در قدیمی ترین نظریه ها درباره شناخت و ارزش آن به آرای « سوفسطاییان» [1] بر می خوریم که درباره امکان کشف حقیقت شک و تردید بسیار داشته اند. « پروتاگوراس» یکی از بزرگترین سوفیستها معتقد بود که« انسان مقیاس و میزان همه چیز است». سوفسطایی دیگری می گفت « هیچ چیز وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد هیچ کس نمی تواند آن را بشناسد و اگر هم بشناسد این شناخت را نمی توان به دیگران منتقل کرد». تمامی این فلاسفه بر این عقیده بودند که معلومات ما از جهان اعتباری ندارد و تمام ادراکات انسانی حتی بدیهیات اولیه باطل و خیال محض است ( ابراهیمی دینانی 1365 ص 9 ). در مقابل این فلاسفه سقراط و پیروان او و خصوصاً ارسطو راههای مغلطه و سفسطه بازی های آنان را روشن ساخته، ثابت کرده اند که « جهان معلومات هیچ در هیچ نیست » بلکه انسان می تواند با نیروی عقل و استعدادی که دارد واقعیت جهان خارج را آنچنان که هست دریابد و اگر فکر خود را به طور صحیح به کار بندد، به درک حقیقت نایل می شود. افلاطون از قول سقراط می گوید که نمی توانیم از طریق یادگیری و آموختن دانش و معرفت کسب کنیم؛ یعنی چیزی یاد نمی گیریم، بلکه آنچه را که در عقل و نفس داریم با تجربه حسی به یاد می آوریم. به نظر افلاطون، محسوسات ظواهرند نه حقایق، و علم و ادراک به آنها تعلق نمی گیرد؛ بلکه آنچه در عالم معقولات است به کمک عقل دریافت می شود. افلاطون عالم ظاهر یعنی محسوسات را که تمام مردم آن را درک می کنند، مجازی و عالم معقول را حقیقی می داند و از آن به مُثُل تعبیر می کند؛ بدین معنی که هر امری در عالم چه مادی باشد مانند حیوان، نبات و جماد، چه معنوی مانند شجاعت، عدالت و نظیر آن، حقیقتی دارد که سرمشق و نمونه کامل اوست و از بدو تولد در وجود انسان موجود است و به حواس درنمی آید؛ بلکه به کمک عقل ادراک می شود و نمونه کامل آن را «مثال» یا «ایده» و جمع آن مثل گویند. (فروغی، 1361 ، ص 81 )

ارسطو هم به پیروی از سقراط و افلاطون، فکر و عقل انسان ها را وسیله درک حقیقت می داند؛ او بر این عقیده است که علم و ادراک انسان از حقایق امور به وسیله حواسی که شامل جزئیات می شود، ممکن نیست بلکه به کمک عقل میسر می شود که می توان آنها را درک کرد؛ وی حواس را مقدمه ای برای درک حقیقت آنچه را که صورت آن در ذهن حاضر شده است می داند

برخی دیگر از فلاسفه یونان بر این عقیده بوده اند که برای کسب علم و معلومان یقینی، معیار و مقیاس صحیحی در اختیار نداریم؛ زیرا حس خطا می کند و عقل هم توانایی اصلاح این خطا را ندارد؛ بنابراین انسان نمی تواند در مورد آگاهی از جهان حکم قطعی صادر کند، پس باید نسبت به همه چیز حتی خود آگاهی، با شک و تردید بنگرد

از جمله این فلاسفه «پیرهون» بودکه مذهب «شک گرایی» را بنا نهاد؛، به نظر او ادراکات انسان از امور، به ذهن شخص ادراک کننده بستگی دارد که در شرایط زمانی و مکانی و وضعیت روانی اشخاص متفاوت است. دیدگاه های فلاسفه یونان، زیربنای فکری حکمای اروپایی شد

علم و ادراک از نظر حکمای جدید غرب

از جمله حکمای اروپایی که به ارزش یقینی ادراکات حاصل از حواس شک می کند، دکارت است. اگر چه او با شک افراطی، کار خود را آغاز می کند ولی سرانجام اعتراف می کند که انسان می تواند از طریق عقل و درک و شهود به معرفت یقینی دست یابد. بنابراین دکارت تجربه حسی را وسیله ارتباط انسان با خارج می داند که نه تنها برای کشف حقیقت امرو، بلکه در زندگی نیز مورد استفاده واقع می شود

دکارت به ادراک های متفاوتی در انسان معتقد است؛ به نظر او برخی از این ادراکات معلول نفسند که با فعالیت ارادی و یا خیالی ذهن ما در ارتباط هستند. دسته دیگر یا معلول بدن هستند یا در اثر جریان مایع لطیفی که آن را «دم» یا «روح حیوانی» می نامد به وجود می آیند. برخی نیز به محرک های خارجی یا داخلی مربوطند؛ ادراکات دیگری از قبیل شادی و خشم و مانند آن به نفس و انفعالات واقعی آن مربوط می شوند (مولر، 1367، ص 226 ) ( روانشناسی ادراک و احساس، دکتر محمود ایروانی، دکتر محمد کریم خداپناهی ص 7-5 )

محرومیت اجتماعی

یک مادر خوب چه کاری برای کودک شیرخوار انجام می دهد که مادر ضعیف انجام نمی دهد یکی از کارها این است که مادر  « خوب» کودک را در معرض مقدار زیادی تحریک حسی قرار می دهد. هنگامی که یک مادر کودک خود را بلند می کند تا با او بازی کند، هنگامی که اسباب بازی را در پیش چشمانش تکان می دهد هنگامی که با کودک سخن می گوید یا او را با خود به جاهایی می برد هم گیرنده های حسی کودک را تمرین می دهد و هم به کودک این امکان را می دهد که نوعی تصویرهای عصبی بسازد که برای درستکاری محیط خود وقتی که بزرگ می شود به آن نیاز خواهد داشت، البته این موضوع در مورد مادر خوب نیز صادق است

دانشمندان انستیتو تکنولوژی ماساچوست بچه گربه هایی را بعد از تولد به مدت هفت ماه در تاریکی کامل پرورش دادند. سپس هنگامی که بچه گربه ها را به محیط روشن عادی آوردند. آنها نمی توانستند مانند بچه گربه هایی که در روشنایی بزرگ شده بودند ببینند. آزمایشهای پزشکی از بچه گربه های محروم نشان دادند که نورون های چشم آنان بطور کامل رشد نکرده بودند. یاخته های عصبی که به آنها تحریک داده نشود به اندازه ماهیچه های که هرگز به کار نرفته اند ضعیف و ناسالم می شوند

مادر«خوب» نیز با نشان دادن عشق و توجه فراوان به کودک هنگامی که رفتارش خوب است و دریغ داشتن محبت وقتی که رفتارش غیر قابل قبول است کودک خود را تربیت می کند تا به شیوه های قابل قبول اجتماع پاسخ دهد. مادر« ضعیف » غالباً کودک خود را نادیده می گیرد یا به کودک خود بطور متضاد پاسخ می دهد. تربیت شایسته به مغز کودک امکان می دهد تا عنصرهای مدار عصبی پیچیده را که بعداً در زندگی خود به آن نیاز خواهد داشت رشد دهد

تصور کنید اگر شما در شیوه غذا دادنتان به کودک شیرخوار، دمدمی و نااستوار بودید چه اتفاقی می افتاد. گاهی به کودک از یک بطری که دارای سر شیشه گوشتی رنگ بزرگ بود شیر می دادید اما گاهی همان بطری را برای دادن یک مایع بد مزه به کار می بردید. در مواقع دیگر در یک بطری که دارای سر شیشه کوچک سبز و زرد بود به بچه شیر می دادید اما گاهی از همین بطری مایع ناخوشایندی به بچه داده می شد. بعد از چند هفته این نوع تجربه کودک هیچ راهی نداشت که پیش بینی کند کدام سر شیشه خوب است به کلی از غذا خوردن صرفنظر کند و هر بار که یکی از آن بطریها را بببیندشروع به گریه کند. ( از کتاب محی الدین بناب ص 168)

 زمینه های اجتماعی

زمینه های اجتماعی انسانی و حیوانی در چگونگی پاسخهای سازش یافته موجود زنده با محیط نقش مهمی داند. با توجه به این که ادراک، یکی از مکانیزمهای تنظیم کننده به پاسخهای سازش یافته است. جای تعجب نیست که اطلاعات مربوط به این زمینه های اجتماعی نیز در ساختمان ادراکی تاثیر بسیار بگذارد. اهمیت نقش این زمینه ها هنگامی ظاهر می شود که موجود زنده کاملاً در محیط زندگی اجتماعی قرار می گیرد، محیطی که از خطوط، سطوح و رنگها از طرفی و افراد اجتماع از طرف دیگر تشکیل شده است. و ما آنها را به شکل اشیاء و علائم اجتماعی سازمان می دهیم. این زمینه ها را می توان در دو سطح بررسی کرد و نقش آنها را در ادراک نشان داد: یکی در سطح «جامعه کل یا اجتماع بزرگی[2]» که در آن زندگی می کنیم که موضوع پژوهش روانشناسی اجتماعی «میدانی» است و دیگر در سطح «اجتماع کوچک[3]» با گروه های محدودی که غالباً موضوع پژوهش های روانشناسی اجتماعی آزمایشگاهی» است

معمولاً بررسی زمینه های اجتماعی را در چهارچوب وسیع آن یعنی «ادراک اجتماعی[4]» و یا در معنای محدود آن «ادراک شخص»[5] مطرح می سازند. در این پژوهش ها که امروزه گسترش قابل ملاحظه ای پیدا کرده است؛ ادراک اجتماعی محتوای اندیشه و طرز برداشت عضو یک گروه اجتماعی از گروه دیگر یا از گروه خودش و به طور کلی از قوم و ملتی خاص است. در گروه های محدود ادراک رهبر گروه از اعضای گروه خود و برداشت گروه از کم و کیف رفتار رهبری مورد نظر که در جریان زندگی گروهی آن هم به صورت تأثیر متقابل شکل می گیرد

[1] -sophists

[2]. Macrosocial

[3]. Microsocial

[4]. Social perception

[5]. Person perception


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | جزوات کنکوری | جزوات درسی | پروژه های درسی | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل | بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی |