مقاله حقوق مالکیت فکری در ایران در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله حقوق مالکیت فکری در ایران در word دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حقوق مالکیت فکری در ایران در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله حقوق مالکیت فکری در ایران در word

چکیده  
مقدّمه  
بیان مساله  
اهداف تحقیق  
سوالات تحقیق  
ضرورت انجام تحقیق:  
نظام حق مالکیت مؤلف  
آثار مورد حمایت  
شرایط برخورداری آثار از حمایت قانونِ حقوق مؤلف  
حقوق مادی  
حقوق اخلاقی (معنوی)  
قلمرو حق مالکیت مؤلف  
نظام حقوق مالکیت صنعتی تجاری  
انواع آثار مورد حمایت در نظام حق مالکیت صنعتی  
انواع حقوق اعطایی در نظام حق مالکیت صنعتی  
تفاوت حق مخترع و حق مؤلف  
حق مالکیت معنوی از جنبه حقوق خصوصی و بین الملل  
پیشینه تاریخی  
ایران  
حقوق بین المللی و مالکیت های معنوی  
الف. پیمان های بین المللی حقوق مالکیت صنعتی  
ب. پیمان های بین المللی حقوق مالکیت ادبی وهنری  
ج. سازمان جهانی حقوق مالکیت معنوی(9)  
د. سازمان تجارت جهانی موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت WTO – GATT  
حقوق مالکیت معنوی جنبه های اقتصادی  
بررسی فقهی حقوق مالکیت معنوی  
نظریه حقوق طبیعی  
نظریه پاداش و انگیزه کار  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله حقوق مالکیت فکری در ایران در word

1 ر. ک. به: نورالدین امامی، «حقوق مالکیت فکری»، فصلنامه رهنمون، مدرسه عالی شهیدمطهری،ش2و3،پاییزوزمستان

2 حمید آیتی، حقوق آفرینش های فکری، تهران، نشر حقوقدان، 1375، ص

3 امیر صادقی نشاط، حمایت از حقوق پدیدآورندگان نزم افزار کامپیوتری، تهران، سازمان برنامه و بودجه، 1376، ص

4 همان، ص 140 به نقل از

Ripert (G), Boulanger (J): Traite de Droit Civil T. U, Paris, 1957, N

5 همان، ص

6 نورالدین امامی، پیشین

7 ر. ک. به: تقی لطفی، «ریشه های تاریخی حقوق تألیفی و حمایت حقوقی صنعتی»، مجله کانون وکلا، سال21،ش112و

چکیده

ایران از سال 2001 عضو سازمان جهانی مالکیت فکری است و تابحال تعدادی از پیمان‌های مربوط به مالکیت فکری را پذیرفته‌است. ، ایران در سال 1959 به پیمان پاریس برای حمایت از مالکیت صنعتی پیوست، همچنین در سال 2003 به پیمان مادرید برای ثبت بین‌المللی علائم ملحق شد و در سال 2005 عضو توافقنامه لیسبون به منظور حمایت از نام منشاء و ثبت بین‌المللی آن شد که حفاظت از نام جغرافیایی مرتبط با محصولات را تضمین می‌کند

ایران تاکنون کنوانسیون برن برای حمایت از آثار ادبی و هنری را امضا نکرده‌است[4][5] و عضو هیچ یک از کنوانسیون‌های بین‌المللی مربوط به حق تکثیر نیست. در سازمان تجارت جهانی تنها ناظر است[6] و به موافقتنامه تریپس هم نپیوسته‌است

کلمات کلیدی:

حقوق مالکیت معنوی، حقوق مالکیت، حقوق، مالکیت، مالکیت معنوی، اختراع، حق مؤلف، محصول، مخترع،


مقدّمه

حقوق مالکیت معنوی (Intellectual Property Rights)، عمدتا به موضوعاتی می پردازد که زاییده فکر و اندیشه انسان است و مرتبط با آفرینش های ذهنی اوست. به بیان دیگر، موضوع این مالکیت ذاتا غیرقابل لمس و عبارت از وجهی از دانش و اطلاعاتی است که در محصولات فیزیکی یا روند تولید آن ها تجلی یافته است

عده ای از صاحبنظران اصطلاح حقوق مالکیت فکری را برای این مجموعه توصیه می کنند و معتقدند که کلمه “معنوی” چون مقابل کلمه “مادی” است، لفظ مناسبی نیست و چون ریشه و منشأ این حقوق فکر و اندیشه انسان است، پس اصطلاح حقوق مالکیت فکری بهتر است.(1) این بیان گرچه در اغلب موارد این مجموعه متین و صحیح است و با زبان فارسی مأنوس تر، اما در برخی موارد دیگر مثل علایم و اسامی تجاری و حقِ انتسابِ اثر به پدیدآورنده به راحتی قابل پذیرش نیست؛ چرا که مثلاً منشأ استفاده از نام تجاری برای جلوگیری از خدعه و نیرنگ و رقابت ناسالم و حق انتساب اثر، خلاقیت فکری نیست بلکه متعلق آن چیزی است که به اندیشه مربوط می شود. لذا اصطلاح حقوق مالکیت معنوی دارای شمول و عموم بیش تری است

ممکن است این سؤال مطرح شود که نظام حقوق مالکیت معنوی چه جایگاهی در نظام حقوقی دارد؟ زیرا مقتضای اعمال حق مالکیت و تصرف در اموال آن است که صاحب سرمایه حق داشته باشد هنگام واگذاری عین یا منافع به دیگران، شروطی را در ضمن عقد وضع کند. مثلاً خریدار حق واگذاری و یا اجازه نسخه برداری ندارد. در این موارد، فرقی بین پدیدآورنده یا فرد دیگر که مالک اثر است وجود ندارد. پس نظام حقوق مالکیت معنوی، به ویژه نظام حق مؤلف و حق تکثیر، به دنبال چیست؟

در پاسخ باید گفت: این نظام، فارغ از هرگونه شروط قراردادی، حقوقی را برای پدید آورنده اثر شناخته و مقرر داشته است که همواره همه افراد جامعه مکلف به رعایت آن هستند. به عبارت دیگر، این نظام موجب می شود که این حق قانونی، مستقل از قرارداد و اراده افراد تحقق یاید. لازم به ذکر است بر فرض عدم پذیرش این نظام، قید کردن جملاتی مثل “حق چاپ و تقلید محفوظ است” در پشت جلد کتاب را نمی توان به راحتی به مثابه شرط ضمن عقد دانست؛ چرا که از نظر عرفی کتاب به صورت مشروط خریده نمی شود و هنگام خرید هم شرطی با او نمی شود و لذا این قید هیچ حقی ایجاد نمی کند و دلالت بر التزام دیگران نمی کند

بیان مساله

به جای مالکیت معنوی، بهتر است از اصطلاح مالکیت فکری استفاده شود این واژه ترجمه ی Intellectual Property است Intellectual به معنی ذهنی و فکری، Property هم به معنای دارایی یا مالکیت است. Intellectual Property مالکیتی است که ناشی از فکر است. مالکیت محصولاتی که فیزیکی و ملموس هستند مثل صندلی، خانه که Physical Property است، اینها دارایی های محسوس و قابل لمس به شمار می روند، ولی یک موزیک، فیلم یا طرح صنعتی یا اختراع، از جنس فکر هستند که قابل لمس نیستند گرچه در یم شی قابل لمس تجلی پیدا می کنند اما چیزی که آفریده ی پدیده آورنده است یک امر غیرمحسوس است و به این خاطر مالکیت یا دارایی فکری نامیده می شود. شاید اصطلاح معنوی از این باب است که در ایران با امور معنوی بیشتر انس داریم! دلیل دیگری هم وجود دارد ، در بحث کپی رایت یک مولف دوگونه حق دارد یک حق مادی و اقتصادی و دیگری حق اخلاقی که حق اخلاقی را می توانیم بگوییم حق معنوی بخشی از حقوق مالکیت فکری است. به هر حال جدای از این بحث ها مالکیت فکری عبارت است از حقوق قانونی که از فعالیت ذهنی و فکری در عرصه های مختلف صنعتی، علمی و ادبی و هنری به وجود آمده باشد و در واقع مالکیت فکری محصول ذهن است که این محصول ذهن می تواند تحت حمایت یک فرد یا موسسه درآید. شخص حقیقی یا حقوقی دارنده مالکیت فکری می تواند محصول فکری خود را آزادانه در اختیار همه بگذارد یا اینکه آن را کنترل کند و در انحصار خود قرار دهد. مثل کسی که کتابی را تدوین می کند، می تواند چاپ آنرا در انحصار خود بگیرد، کنترل کند و آنطور که خودش می خواهد از آن استفاده کند. یا به همگان اجازه دهد به رایگان یا در ازای پرداخت حق الامتیاز از آن بهره برداری کنند. Intellectual Property Rights که به اختصار به آن IPRs گفته می شود نسبت به شی یا محصول فیزیکی بیرونی اعمال نمی شود بلکه نسبت به آفرینشی که اثر وجود دارد اعمال می شود. به عنوان مثال مالکیت فکری به خود کتاب مربوط نمی شود. مثلا اگر کتابی را خریداری می کنید مالک یک شی می شوید، ولی مالک فکری کتاب، خالق محتوای آن کتاب است. در فیلم یا موسیقی هم همینطور است. بنابراین مالکیت فکری به محتوا و نفس اثر تعلق پیدا می کند. خالق اثر مالک آن است. به طور کلی حق مالکیت دو جنبه دارد. یکی اینکه به مالک اختیار تصرف در مال را می دهد. دیگر اینکه مانع تصرف دیگران در آن می شود. بطور مثال کسی که مالک یک دستگاه اتومبیل است می تواند این اتومبیل را هرگونه که دوست دارد استفاده کند. همینطور می تواند دیگران را از استفاده مال منع کند و اجازه استفاده ندهد. پس در واقع این مساله دو بعد دارد یک بعد ” ایجابی” یعنی خودتان هر استفاده ای بخواهید می توانید بکنید و یک بعد منفی و “سلبی” که می توانید مانع استفاده دیگران شوید. مالکیت فکری هم همینطور است به عنوان مثال اگر می گوییم طرح صنعتی ثبت شد و شما مالک قانونی آن شناخته شدید. شما هستید که می توانید این طرح صنعتی را اجرا کنید و در جایی به کار ببرید و به بازار عرضه کنید که همان بعد ایجابی است و همینطور می توانید مانع استفاده دیگران شوید یعنی در واقع دیگران بدون اجازه شما می توانند طرح شما را پیاده و به بازار عرضه کنند که همان بعد سلبی است

انواع و اقسام محصولاتی که مالکیت فکری برای آنها مطرح هست را می توان نام برد: کتاب، انواع اجراها (اجرای هنری خوانندگی، نوازندگی و ;)، نقاشی، برنامه های رادیو تلویزیونی، فیلم های ویدئویی، برنامه های رایانه ای، طرح ها، تصاویر، علائم تجاری، اختراعات، نشانه های جغرافیایی، نام شرکت ها، فرمول های شیمیایی، گونه های گیاهی، عطرها و ; محصولاتی هستند که هر کدام به نوعی در آنها مالکیت فکری حضور دارد


اهداف تحقیق

   چرا باید از مالکیت فکری حمایت شود و چه کسی از آن نفع می برد؟ حمایت از مالکیت فکری مخالفینی هم دارد. چرا که معتقدند اگر اتفاق بیافتد،ایجاد انحصار می شود و دانش،اطلاعات و صنعت در انحصار شخص یا شرکتهای خاصی قرار می گیرد و بقیه نمی توانند از آن بهره ببرند و یا انحصار موجب شود تا آن را گران کنند و به دست دیگران نرسانند و یا هر قیمتی به آن بدهند. اما موافقین ، یکی از کارکردهای اصلی مالکیت را ایجاد انگیزه می دانند.افراد سرمایه مادی و ذهنی خود را به کار می برند نوآوری می کنند و اگر ببینند که از حاصل فکر آنها ،قانون حمایت می کند و با ناقض قانون برخورد می کند انگیزه ای برای نوآوری و توسعه بیشتر در علم و فناوری خواهند داشت. اگر حمایتی از طرف قانون نباشد افراد دلسرد می شوند و انگیزه کار از بین می رود. این انگیزه نه تنها برای فرد بلکه برای جمع مفید نیز است و توازنی بین نیازهای خالق اثر و جامعه به وجود می آورد. از سوی دیگر جامعه هم به اشکال مختلفی از حمایت مالکیت فکری می تواند بهره مند شود؛ به طور مثال حمایت از مالکیت فکری باعث رقابت سالم در بازار می شود در صورتی که اگر این حمایت وجود نداشته باشد رقابت مکارانه ای ایجاد می شود که مشتریان فریب می خورند و منجر به رواج کالاهای تقلبی در بازار خواهد شد.پس این حمایت موجب رقابت سالم افزایش کیفیت کالاها،رشد تکنولوژی و فناوری خواهد شد

سوالات تحقیق

1- چطور از مالکیت فکری حمایت می شود؟

2- اهداف نظام مالکیت فکری چیست؟

3- قوانین مالکیت فکری در ایران چیست؟

4- چه حقی قابل حمایت است؟


ضرورت انجام تحقیق

در ایران تصور عمومی این است که در زمینه مالکیت فکری هیچ قانونی نداریم در صورتی که ایران دارای بیش از 80 سال پیشینه در زمینه قوانین مالکیت فکری است. اولین قانون ما به نام قانون علامات صنعتی و تجاری در سال 1304 به تصویب رسید.در سال 1310 قانون ثبت علائم و اختراعات ،در سال 1337 آئین نامه اصلاحی اجرای قانون ثبت علائم تجاری و اختراعات تصویب شده است. قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان در سال 1348،قانون ترجمه و تکثیر کتب،نشریات و آثار صوتی در سال1352،قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم افزارهای رایانه ای سال 1379،قانون اجارت الکترونیک سال 1382،قانون نشانه های مبدا جغرافیایی کالا سال 1383 و قانون جدید ثبت اختراع،طرح صنعتی و علائم تجاری در سال 1386به تصویب رسید.حمایت قانونی از مالکیت فکری طرح صنعتی در ایران با قانون اخیر آغاز شده است چند سازمان هم متولی مالکیت فکری در حوزه کپی رایت و ثبت اختراع و طرح صنعتی هستند؛اداره مالکیت صنعتی زیر نظر سازمان ثبت اسناد که دارای سه دفتر است ؛دفتر ثبت اختراع،طرح صنعتی و علائم تجاری، برای ثبت این موارد باید به این دفاتر مراجعه شود.بحث کپی رایت یا حق مولف مربوط به وزارت ارشاد است که متولی مالکیت حقوق ادبی-هنری است و حقوق نرم افزار هم مربوط به شورای عالی انفورماتیک است


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله رابطه خانواده و تربیت دینی در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله رابطه خانواده و تربیت دینی در word دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله رابطه خانواده و تربیت دینی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله رابطه خانواده و تربیت دینی در word

کلیّات  
بیان مسئله  
اهمیت و ضرورت تحقیق   
اهداف تحقیق   
اهداف جزئی   
فرضیه های تحقیق   
متغیرهای تحقیق   
تعاریف واژه ها و اصطلاحات   
نقش خانواده در تربیت دینی فرزندان  
آموزش نظم و انضباط  
مشکلات تربیتی را چگونه حل کنیم  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله رابطه خانواده و تربیت دینی در word

[1]  . سید محمدباقر حجتی کرمانی، اسلام و تعلیم و تربیت، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1370 ، چاپ پانزدهم، ص

[2]  . سعدی ، گلستان، محمدعلی فروغی، 1371 ، کتابخانه ملی ایران، ص

[3]  . علی اکبر سیف، روان شناسی پرورش، آگاه، 1371 ، صص 27 –

[4]  . همان منبع، صص 48 –

[5]  . شریعتمداری، علی، جامعه و تعلیم و تربیت، امیرکبیر، 1364 ، چاپ سوم، ص

چکیده

همواره تربیت و اداره فرزندان برای نسل آدمی از بزرگترین دغدغه های دیرین و نیز از مهمترین شاخص های تربیتی آدمی در طول تاریخ بوده است

 تربیت و تعلیم و اداره فرزندان جزء خصوصیات فطری و نهادی انسانها بوده و هست و بدین معنی نیست که هر قدم و خانواده و هر جامعه ای که دیندار نیست و به باورهای دینی نرسیده حتماً به تربیت فرزندان و بچه ها هم اقدام نمی کند. هرگز چنین نبوده، زیرا اگر هم اعتقادی در این زمینه داشته باشیم این است که بشر فطرتاً خداجو بوده و هست و خواهد بود اگر هم در گذشته شریعت و طریقت وجود نداشته ولی در درون و فطرت انسانها دین و دینداری جریان داشته که دلیل این موضوع دریاپرستی و ماه پرستی و خورشید پرستی به عنوان مظاهر الهی شاهد آن بوده ایم. به هر حال پس از اعلان دین های آسمانی نظیر زرتشت و یهود و مسیحیت و بهرحال اسلام تربیت نیز تحت تاثیر آنها قرار گرفت. و مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان و هندوها با الهام از دین و باورهای خود در زندگی خانوادگی در نامگذاری بچه ها و تربیت و آموزش ها و حتی نظام ازدواج و غیره دین جای خود را در خانواده ها به خوبی نشان داده است

 در این تحقیق نیز با بسط مسایل دینی و تاثیر دینداری در آموزش و تربیت فرزندان فرضیه تاثیر دینداری در تربیت دینی فرزندان تبیین شده است با شرح مسئله اینکه آیا باورهای دینی و اعتقاد به خدا و پیامبر و وحی و رسالت و مبانی اعتقادی مثل نماز و روزه و فروع دین در تربیت و آموزش فرزندان تاثیر دارد؟ فرض در این تحقیق این است که تربیت دینی در رشد و تعالی فرزندان موثر است

 و خانواده هایی که گرایش و توجه دینی دارند و خانواده هایی که به ارزش های دینی و اعتقادی پای بند هستند در پرورش و تربیت فرزندان موفق بوده و از نظر گرایش فرزندان آنها به گناه و اعتیاد و بزهکاری و خلاف و سرقت و اختلالات دیگر نرخ کمتری نسبت به سایر خانواده ها به خصوص خانواده هایی که گرایش کمتری به دین و دینداری دارند نشان می دهد

 برای جمع آوری یافته ها یک پرسشنامه 10 سوالی در دو قسمت تنظیم کردیم. در 5 سوال اول از فرزندان درباره میزان عملی آنها به شعائر دینی و در 5 سوال دوم نگاه و نظر مردم درباره این افراد را از لحاظ تاثیر تربیتی جویا شدیم

 در واقع بخش اول سوالات باورهای دینی و بخش دوم تربیت دینی را شامل می شد که در 10 سوال طراحی شده  و از 100 نفر در هر 10 سوال پرسش شده و نتایج یافته ها در جدول کلی و خام داده ها آمده است. که در صفحه 77 گزارش شده است

 و در جدول صفحه 88 فرزندان با باورهای مختلف در ده سوال گزارش شده اند. کسانیکه به باورهای دینی معتقد بودند 62% و بی اعتقاد 38% و میزان تربیت آنها نیز که از قسمت دوم پرسشنامه به دست آمده به عنوان y قرار داده و از طریق ضریب همبستگی معنی داری یافته ها را نشان داده ایم

مقدمه

 فاقم وجهک للدین حنیفا فطره الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لایعلمون (سوره روم، 30)

 آیه ی سی ام سوره روم و ده ها آیه ی دیگر در قرآن نشان می دهد که انسانها فطرتاً خداجو هستند و خداجویی و دینداری و دین خواهی در سرشت و نهاد و ذات انسان ها قرار داده شده است[1]

دین و دینداری به مفهوم ایمان و اعتقاد قلبی به خدا و عوالم غیبی و وجود روح و تسلیم در برابر اوامر و مشیت الهی و قدرت بزرگ و ازلی که قاهر و قادر به جهان محسوس و عوالم دیگر است

 دینداری در خانواده و تربیت فرزندان و آموزش و تربیت مفاهیم زندگی و حتی رشد و بالندگی آنها و پذیرش مواضع و تعالیم آسمانی در لحظه لحظه زندگی جسمانی و روانی و روحانی آنچنان است که به قول سعدی هر نفسی که فرو می رود ممد حیات و چون بر می آید مفرح ذات و در نعمت نفس کشیدن دو شکر واجب است[2]

 شاید در هیچ یک از میاخت و قواعد بنیانی موضوع دینداری از همه اصیل تر و حساس تر و حیاتی تر است

 زیرا دین و دینداری در همهی اعصار و زمان ها بنوعی با حیات دنیوی و اخروی جهانیان در ارتباط است

تعلیم و تربیت چه از نوع کلاسیک و چه از نوع سنّتی در همه ی بخش های زندگی در مورد کودکان و فرزندان کاملاً تأثیر دارد

اگر نامگذاری فرزدندان و رشد و تعالی آنان و کار کردن و آداب رفتاری و اجتماعی آنان و قوای درونی و بیرونی فرزندان را در وارتباط با مردم تحلیل کنیم و اگر لحظه لحظه افکار و اندیشه ها و پندارهای آنان را تصور کنیم، آموزه ها و دستورات دینی و آسمانی در آن ها تأثیر دارد. هر چند ممکن است گاهی این تأثیرات منفی و زیان بار باشد. و گاهی باورهای اعتقادی با عنوان و نیّت تکامل و سازندگی باعث ایجاد اختلال و برآموزی ها و بدبختی ها در فاراد و فرزندان گردد. ولی بطور کلی در بررسی کلّی و اجتماعی آموزه ها و باورهای دینی و دینداری در تربیت و آموزش فرزندان اثرات مثبت و سازنده دارند که همین تحقیق به موارد گوناگون آن اشاره می کنیم


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله علائم ظهور امام زمان (عج) در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله علائم ظهور امام زمان (عج) در word دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله علائم ظهور امام زمان (عج) در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله علائم ظهور امام زمان (عج) در word

الف) لوح محفوظ  
ب) لوح محو و اثبات  
2 علایم ظهور و امور حتمی  
3 بداء و قیام حضرت مهدی(ع)  
4 تعیین زمان ظهور حضرت مهدی(ع)  
خسوف و کسوف  
خروج موافقان و مخالفان  
خروج یمانی و خراسانی  
خروج سفیانی  
صیحه ی آسمانی  
فرو رفتن سپاه سفیانی در بیداء  
پی‏نوشت‏ها :  
منابع:  

علائم ظهور امام زمان (عج)

ظهور حضرت حجت(عج) از اموری است که در اسلام نسبت به آنها به شدت تأکید شده و در حتمیت آن ذره‏ای شک و شبهه وجود ندارد. پیش از این گفتیم که در آیاتی نظیر آیه 55 سوره نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است که فرمانروای زمین گردند و بر آن سیطره یابند

.صحبت کردن از حضرت مهدی(ع) و نشانه ‏های ظهور ایشان در واقع صحبت کردن از حوادثی است که بناست در آینده اتفاق بیفتد و لذا بجاست که از خود بپرسیم: اگر در مورد احادیث نقل شده در این زمینه بررسی اسناد صورت گرفت و مطمئن شدیم که آنها از معصوم(ع) صادر شده است، آیا می‏توان مطمئن بود که حتماً همه آن حوادث آن‏گونه که در روایات شریف ما آمده‏اند وقوع یابند؟ پاسخ به این پرسش در کتب عقیدتی و فلسفی تحت عنوان «بداء» داده می‏شود که طی این بخش از مطالب به آن می‏پردازیم

«بداء» در لغت به معنای ظهور و روشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است و اصطلاحاً به روشن شدن چیزی پس از مخفی بودن از مردم اطلاق می‌شود؛ بدین معنا که خداوند متعال بنا بر مصلحتی، مسئله‏ای را از زبان پیامبر یا ولی‏ای از اولیای خویش به گونه‏ای تبیین می‏کند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غیر آن را به مردم نشان می‏دهد. در قرآن آمده است

خداوند هر چه را بخواهد محو یا اثبات می‏کند در حالی که ام‏الکتاب نزد اوست و خود می‏داند عاقبت هر چیزی چیست

و در آیه‏ای دیگر: و بدالهم سیّئات ما کسبوا

بدی‏هایی را خود کسب کرده بودند و برای آنها مخفی بود برایشان نمایان شد
یا: ثمّ بدالهم من بعد ما رأؤا الآیات

پس از آنکه نشانه‏ها را دیدند حقیقت امر بر آنها روشن شد

این ظهور پس از خفا، تنها برای انسان رخ می‏دهد و در مورد خداوند متعال ابداً صدق نمی‏کند وگرنه لازمه‏اش این است که خداوند نسبت به آن موضوع جهل داشته باشد

که این امر محالی است. خداوند، چنانکه قرآن کریم می‏فرماید به همه چیز آگاه و داناست 4 و نسبت به همه چیز در همه زمان‌ها و مکان‌ها چه حاضر باشند و چه غایب، چه موجود باشند و چه فانی و چه در آینده به وجود بیایند، علم حضوری دارد. قرآن کریم در این زمینه می‏فرماید

هیچ چیزی در آسمان و زمین از نظر خداوند متعال مخفی نمی‏شود

از همین روست که مسئله بداء و ظاهر کردن آن امر مخفی به خداوند نسبت داده می‏شود
و بدالهم من الله مالم یکونوا یحتسبون

خداوند آنچه را گمان نمی‏کردند، برای آنها ظاهر کرد

براساس آیه:خداوند چیزی را که از آنِ مردمی است دگرگون نکند تا آن مردم خود دگرگون شوند

و با استفاده از دیگر آیات و روایات می‏توان چنین برداشت کرد که برخی اعمال حسنه نظیر: صدقه، احسان به دیگران، صله رحم، نیکی به پدر و مادر، استغفار و توبه، شکر نعمت و ادای حقّ آن و; سرنوشت شخص را تغییر داده و رزق و عمر و برکت زندگی‌اش را افزایش می‏دهد، همان‏طور که اعمال بد و ناشایست اثر عکس آن را بر زندگی شخص می‏گذارد

علائم ظهور حضرت مهدی (عج) که در کتابها آمده اند

تعیین مصداق در زمان ما ممکن نمی باشد چون خواجه نیست حاضر، معذور دار ما را زمان دقیق ظهور به طور کامل معلوم ومشخص نمی باشد ولیکن علایمی که برای آن ذکر کرده اند به دو قسمت تقسیم می شوند: یکی علایمی که مطلقاً دلالت بر ظهور دارد و دیگر علایمی که نشانه نزدیک شدن آن است، وقایعی که به طور مطلق نشانه ظهور می باشند، بسیار است که به احادیث “أشراط الساعه” معروف و بیشتر بیانگر اوضاع و احوال جامعه و مردم می باشند. اکثر این گونه از پیش بینی ها که در روایات بیان شده اند و قبل از ظهور حادث می شوند، اتفاق افتاده است؛ وقایعی از قبیل زیادی ظلم و فساد، ربا، عدم احترام به بزرگترها، خوار شدن مومنان، محترم شدن اهل فسق، شبیه شدن زنان به مردان و مردان به زنان در لباس و;. اما دسته دوم علایم مانند: خروج سفیانی و دجال و قیام سید حسنی و; که دلالت بر بسیار نزدیک شدن ظهور تا حد یک سال دارد، هنوز رخ نداده است
تا به حال تقرِیبا تمامی نشانه های غیر حتمی، ظهور یافته است و تنها نشانه های حتمی جامه وقوع نپوشیده است و تعیین زمان آنها فقط در علم غیب الهی رقم خورده است-با یک بیان – می توان گفت مقصود از علائم حتمی ظهور علامت هایی است که هرگاه آنها واقع شوند، قطعاً حضرت، ظاهر خواهند شد، که این علامتها چند نشانه محدود بیش نیست
- خروج سفیانی
- ندای آسمانی بطوری که همه مردم دنیا آنرا می شنوند
- کشته شدن نفس زکیه (فرد هاشمی که در مسجدالحرام کشته خواهد شد)
- خروج یمانی(شخصی از یمن که زمینه ساز قیام آن حضرت است و هدایت بخش ترین قیام هاست)
- پر شدن زمین از ظلم و جور

- خسوف و کسوف غیر عادی(چرا که بر خلاف سیر طبیعی خسوف و کسوف، ماه در اوایل ماه قمری و خورشید در اواسط ماه قمری خواهد گرفت)
- طلوع خورشید از مغرب
- خروج سید حسنی خراسانی

و یا به عبارتی دیگر می توان گفت که نشانه های دوره آخرالزمان و ظهور به دو دسته تقسیم می شوند
1 – نشانه هایی که در اجتماع رخ می دهد و سبب تغییر اخلاق اجتماعی اقشار مختلف در جامعه قبل از ظهور می شود
2 – حوادثی که بروز می کنند و علامت ظهور می باشند. حوادثی مثل خروج دجال، سفیانی، قتل نفس زکیه و ;
امّا برای بیان اینکه کدامیک از این مجموعه علائم تحقق پیدا کرده است به مواردی از نشانه های مذکور در روایات اشاره می کنیم
نخست نشانه هایی در اخلاق اجتماع در قبل از ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه: حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم می فرمایند: ; “و رأیت العقوق قد ظهر و استخف بالوالدین” و آنگاه که می بینی عقوق ظاهر می شود و والدین خفیف وسبک شمرده می شوند;. “و یعیرونه بضیق المعیشه و یکلّفهونه ما لا یطیق حتی یوردوه موارد الهلکه” مرد را به سبب تنگ دستی سرزنش کرده او را به کاری که در توان او نیست مجبور می کنند تا اینکه به هلاکت می افتد
“یجفوالرجل والدیه و یبرّ صدیقه” به والدین خود جفا و ظلم می کند و به دوستش نیکی کند
“یغتری ولد علی ابیه و یدعو علی والدیه و یفرح بموتهما” به پدر خود بهتان می زند و والدین خود را نفرین کرده از مرگ آنها خوشحال می شود
“یحسد الرجل اخاه و یسبّ أباه و یتعامل الشرکاء بالخیانه” نسبت به برادر خود حسادت می کند و به پدر خود ناسزا گفته به شریک خود خیانت می کند
“اذا قطعوا الأرحام و منّوا بالطعام و اذا ذهبت رحمه الأکابر و قلّ حیاء الأصاغر” آنگاه که صله رحم از خویشاوندان قطع شود و به خوراک و طعام بر یکدیگر منّت گذارده شود و بزرگان بی ترحم و کوچکترها بی حیاء گردند
“اذا انتهکت المحارم و الکتسب المآخم و سلّط الأثرار علی الاخیار و یفشوالکذب و یتباهون بالّلباس” آنگاه که از گناهان پرده دری شود و معصیت جمع آوری شود و افراد شرّ بر خوبان مسلّط شوند و دروغ شایع و رایج شده و به لباس فخر و مباهات شود
“عندها یظهر الرباء و یتعا ملون بالرشی و یوضح الدین و ترفع الدنیا” در آن هنگام که ربا آشکار شده به وسیله رشوه معاملات صورت گیرد. دین رها شده دنیا ارزش پیدا می کند
“اذا کثر الطلاق و لایقام حدّ” آنگاه که طلاق زیاد شود و حدود الهی اقامه نگردد
و نیز از امام باقر علیه السلام روایت شده است که: ” اذا اصبح المومن ذلیلاً و المنافق عزیزاً ویکون المومن أذلّ من الأمه” آنگاه که مومن خوار و ذلیل شمرده شود و منافق عزیز گردد و مومن از برده خوارتر باشد
و چنانچه پیامبر می فرمایند: ” اذا کنت فی عشرین رجلاً او أقل او اکثر فتصفّحت وجوههم فلم ترفیهم رجلاً یهاب فی الله فاعلم ان الأمر قد قرب” هر گاه میان بیست مرد یا بیشتر یا کمتر قرار گرفتی و در چهره ایشان جستجو کردی و مردی را که خدا ترس باشد نیافتی پس بدان که امر ظهور نزدیک شده است. [روایات منتخب در کتاب یوم الخلاص از صفحه 419 تا 443]
البته روایات در این زمینه بسیار گسترده است

برای بیان دسته دوّم از علائم ظهور که صورت حادثه دارند می توان به احادیث فراوان شدن زلزله، گرانی اجناس و قحطی، زیاد شدن جنگها و آشوب و کثرت شبهات دینی و فتح عراق و نابسامانی عراق و شهر هایی چون بصره و ; و تصرّف بیت المقدس توسط اجانب غیر مسلمان و ; اشاره نمود
این موضوع در ضمن یک روایتى جامع بطور مشروح بیان شده و امام صادق(علیه السلام) آن را در 119 ماده بیان کرده است و اینک ترجمه روایت
حضرت امام صادق(علیه السلام) به یکى از یارانش فرمود
1 ـ هرگاه دیدى: حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند
2 ـ و دیدى که: ظلم همه جا را گرفته
3 ـ و دیدى که: قرآن فرسوده شده و درست معنى نمى شود
4 ـ و دیدى که: دین همچون ظرف تو خالى، و بى محتوا شده است
5 ـ و دیدى که: طرفداران حق بر طرفداران باطل فائق شده اند
6 ـ و دیدى که: کارهاى بد آشکار شده و از آن نهى نمى شود و بدکاران بازخواست نمى شوند
7 ـ و دیدى که: چنان فسق و فجور آشکار شده که مردان به مردان و زنان به زنان اکتفاء مى کنند
8 ـ و دیدى که: افراد با ایمان سکوت کرده و سخنشان را نمى پذیرند
9 ـ و دیدى که: شخص بدکار، دروغ گوید، و کسى دروغ و نسبت نارواى او را رد نمى کند
10 ـ و دیدى بچه ها، بزرگان را تحقیر کنند
11 ـ و دیدى که: قطع پیوند خویشاوندى شود
12 ـ و دیدى که: بدکار را ستایش کنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد
13 ـ و دیدى نوجوانان پسر، همان کنند که زنان مى کنند
14 ـ و دیدى که: زنان با زنان ازدواج نمایند
15 ـ و دیدى که: مدّاحى دروغین از اشخاص، زیاد شود
16 ـ و دیدى که: انسانها اموال خود را در غیر اطاعت خدا مصرف مى کنند و کسى مانع نمى شود
17 ـ و دیدى که: افراد با دیدن کار و تلاش نامناسب مؤمنین، به خدا پناه مى برند
18 ـ و دیدى که: همسایه به همسایه خود اذیت مى کند و از آن جلوگیرى نمى شود
19 ـ و دیدى که : کافر به خاطر سختى مؤمن، شاد است
20 ـ و دیدى که: شراب را آشکارا مى آشامند و براى نوشیدن آن کنار هم مى نشینند و از خداوند متعال نمى ترسند
21 ـ و دیدى: کسى که امر به معروف مى کند خوار و ذلیل است
22 ـ و دیدى آدم بدکار در آنچه آن را خدا دوست ندارد، نیرومند و مورد ستایش است
23 ـ و دیدى اهل قرآن و دوستان آنها خوارند
24 ـ و دیدى راه نیک بسته و راه بدباز است
25 ـ و دیدى خانه کعبه تعطیل شده، و به تعطیلى آن دستور داده مى شود
26 ـ و دیدى که: انسان به زبان مى گوید ولى عمل نمى کند
27 ـ و دیدى که: مردان از مردان و زنان از زنان لذّت مى برند، (یا مردان خود را براى مردان، و زنان خود را براى زنان فربه مى کنند)
28 ـ و دیدى که: زندگى مرد از راه لواط و زندگى زن از راه زنا تأمین مى شود
29 ـ و دیدى زنان همچون مردان براى خود مجالس (نامشروع) تشکیل مى دهند
30 ـ و دیدى که: در میان فرزندان «عبّاس»، کارهاى زنانگى به وجود آید
31 ـ و دیدى که: زن براى زنا با مردان، با شوهر خود همکارى کند
32 ـ و دیدى که: بیشتر مردم و بهترین خانه ها، زنان را بر بدکارى کمک مى کنند
33 ـ و دیدى که: مؤمن، خوار و ذلیل شمرده شود
34 ـ و دیدى که: بدعت و زنا آشکار شود
35 ـ و دیدى مردم به شهادت ناحق اعتماد کنند
36 ـ و دیدى که: حلال، حرام شود و حرام، حلال گردد
37 ـ و دیدى که: دین بر اساس میل اشخاص معنى شود و کتاب خدا و احکامش تعطیل گردد
38 ـ و دیدى که: جرئت برگناه آشکار شود، و دیگر کسى براى انجام آن منتظر تاریکى شب نگردد
39 ـ و دیدى مؤمن نتواند نهى از منکر کند مگر در قلبش
40 ـ و دیدى که: ثروت بسیار زیاد در راه خشم خدا خرج گردد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله قدرت از دیدگاه امام خمینی (ره) در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله قدرت از دیدگاه امام خمینی (ره) در word دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله قدرت از دیدگاه امام خمینی (ره) در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله قدرت از دیدگاه امام خمینی (ره) در word

مقدمه:  
تعریف عدالت  
1 تعریف اخلاقى  
2 تعریف عرفانى  
3 تعریف فقهى  
عدالت فقهى در شش شخص معتبر است:  
4 عدالت و غایت‏ حقیقى قدرت سیاسى  
راه تشخیص عدالت  
راه تشخیص فقدان عدالت  
چگونگى حفظ و تقویت ملکه عدالت  
تملق آفتى است که به یکسان رئیس و مرووس را تهدید مى‏کند:  
عدالت و اشتباه  
ساز و کارهاى جلوگیرى از اشتباه  
جمع‏بندى  
منابع  

مقدمه

از مهمترین پرسشهاى اندیشه سیاسى این است که چگونه مى‏توان جلو سؤ استفاده از قدرت را گرفت، بدون آنکه در انجام کارویژه‏هاى اصلى آن اخلال کرد. به طور کلى، مهار قدرت سیاسى از دو راه متصور است: درونى و بیرونى. ساز و کار درونى مهار قدرت، به معناى وجود ویژگى‏هاى خاصى در شخص حاکم است که جلو سؤ استفاده او را از قدرت مى‏گیرد. اما ساز و کار بیرونى مهار قدرت، به معناى ایجاد راه‏هایى براى نظارت بر عملکرد قدرت سیاسى و کنترل آن به وسیله نهادهاى بشرى است. این دو گونه ساز و کار با یکدیگر جمع پذیرند، اما غلبه آنها در اندیشه سیاسى این امکان را فراهم مى‏آورد که اندیشه‏هاى سیاسى را از نظر چگونگى مهار قدرت بررسى و طبقه‏بندى کنیم. پاسخ اندیشه‏وران سیاسى از چگونگى مهار قدرت مبتنى بر فهم هر یک از آنان از قدرت و ارزش اخلاقى آن است. نگرشى که قدرت را ذاتا خیر مى‏داند، بر این باور است که ساز و کار اصلى مهار قدرت درونى است. در مقابل، نگرشى که قدرت را شر و فساد آور مى‏داند، به استفاده از ساز و کارهاى بیرونى مهار قدرت مى‏گراید. پرسش اصلى این مقاله این است که در اندیشه سیاسى امام خمینى (ره) ساز و کار اصلى مهار قدرت چیست؟

در جایى دیگر به تفصیل گفته شده که قدرت از دیدگاه حضرت امام ذاتا خیر است (1) و حق اعمال آن از سوى خداوند متعال در وهله نخست‏به انبیاء عظام و ائمه معصومین علیهم السلام واگذار شده است. آنان مصادیق تام و تمام”انسان کامل” هستند که در سفرى روحانى به بارگاه حضرت حق بار یافته‏اند، اما “اعتزال از خلق و انزوا اختیار” نکرده‏اند. آنان “مامور به آشنا نمودن و آشتى دادن گمراهان با این جلوه‏ها هستند. ” رسیدن به این مرحله “کمال مطلوب” آن سفر روحانى است. (2)

 آنچه که در انبیاء علیهم السلام مانع از اشتباه و گناه مى‏گردد، “عصمت” است. حضرت امام در تعریف عصمت مى‏فرماید

“حالتى است نفسانیه و نورى است‏باطنیه که از نور کامل یقین و اطمینان تام حاصل شود” (3)

رهاورد این “مشاهده حضوریه” یقینى است که نمونه عالى آن را در حضرت على (ع) مى‏بینیم که مى‏فرماید: “اگر همه عالم را به من دهند که یک مورچه‏اى را در حبه‏اى که برداشته ظلم کنم، نخواهم کرد. ” (4)

در نتیجه، در سایه حکومت امام معصوم (ع) ، نه تنها هیچ دغدغه‏اى درباره احتمال سؤ استفاده از قدرت به ذهن راه نمى‏یابد; بلکه با حضور امام معصوم در راس حکومت از سؤ استفاده دیگر کارگزاران حکومت از قدرت و تعدى اعضاى جامعه به یکدیگر جلوگیرى مى‏شود و در نتیجه جامعه آرمانى اسلامى و “مدینه فاضله” تحقق مى‏یابد. متاسفانه، در طول تاریخ، دوران برقرارى چنین حکومتى بسیار کوتاه بوده که آخرین نمونه آن، حکومت‏حضرت على (ع) است و “بالاترین مصیبتى که بر اسلام وارد شد، همین سلب حکومت از حضرت امیر، سلام الله علیه، بود. ” (5)

در زمان غیبت امام معصوم علیه السلام، فقهاى جامع الشرایط عهده‏دار امر حکومت‏بر جامعه اسلامى هستند و شرط “عدالت” در آنان جایگزین شرط “عصمت” در امام معصوم است

تعریف عدالت

عدالت را با سه رویکرد متفاوت مى‏توان مورد بررسى قرارداد: اخلاقى، عرفانى و فقهى. در آثار حضرت امام مى‏توان درباره این هر سه رویکرد اشارتى مجمل یا توضیحاتى مفصل یافت

1 تعریف اخلاقى

در کتاب شرح چهل حدیث‏به نظریه علماى اخلاق درباره عدالت اشاره شده است. بر طبق این نظریه، قواى نفس انسان عبارت است از: قوه نفس ناطقه، قوه غضبیه و قوه شهویه. مجموعه فضایل نیز در چهار فضیلت‏خلاصه مى‏شود: “حکمت، و عفت، و شجاعت، و عدالت. و ” حکمت” را فضیلت نفس ناطقه ممیزه دانسته‏اند; و “شجاعت” را از فضایل نفس غضبیه و ” عفت” را از فضایل نفس شهویه; و “عدالت” را تعدیل فضایل ثلاث شمرده‏اند. ” (6) البته در جایى دیگر عدالت همان “حد وسط” دانسته شده که به معناى “خروج از حد افراط و تفریط” و ملاک فضیلت‏یا “خلق حسن” است. مثلا شجاعت که حد وسط بین افراط تهور و تفریط جبن در قوه غضبیه است; بنابراین با وجود “شجاعت” مى‏توان گفت که قوه غضبیه داراى “عدالت” است. (7) براى بیان چنین مقصودى از “عدالت”، علماى اخلاق غالبا کلمه “اعتدال” را به کار مى‏برند و از عدالت همان معناى نخست را اراده مى‏کنند; حضرت امام نیز “عدالت” را غالبا در همان معناى نخست‏به کار مى‏برد

انسان در صورتى که از نعمت دو مربى عقل و شرع بهره‏مند نگردد، زمام اختیارش به دست قواى سرکش غضب و شهوت مى‏افتد و رو به حیوانیت مى‏گذارد. اما “اگر به واسطه تعلیم انبیاء و تربیت علما و مربیان، مملکت انسانیت این انسان کذایى، [. . . ] در تحت تاثیر تربیت واقع شد، و کم کم تسلیم قوه مربیه انبیا و اولیا علیهم السلام، گردید، ممکن است چیزى بر او نگذرد جز آنکه قوه کامله انسانیه، که در او به طریق استعداد و قابلیت‏به ودیعه گذاشته شده بود، فعلیت پیدا کند و ظهور نماید و تمام شئون و قواى مملکت‏برگردد به شان انسانیت‏شیطان ایمان آورده به دستش; چنانچه در دست رسول اکرم، ء ایمان آورد، فرمود: ان شیطانى آمن بیدى. (8) “شیطان من به دست من ایمان آورد. “و مقام حیوانیت او تسلیم مقام انسانیتش شود، به طورى که مرکب مرتاض راهوار عالم کمال و ترقى و براق آسمان پیماى راه آخرت شود و ابدا سرخودى نکند و چموشى ننماید. و بعد از تسلیم شدن شهوت و غضب به مقام عدل و شرع، عدالت در مملکت‏بروز کند و حکومت عادله حقه تشکیل شود که کار کن در آن و حکمفرماى در آن حق و قوانین حقه باشد و قدمى برخلاف حق در آن برگذاشته نشود و بکلى از باطل و جور عارى و برى گردد. ” (9) (تاکید از نگارنده است. )

سیرى که انسان با گذراندن آن در سایه تبعیت از عقل و شرع، به تحصیل ملکه عدالت توفیق مى‏یابد “تهذیب نفس” نام دارد و غایت نهایى علم اخلاق است. حضرت امام، در تعریف تهذیب نفس مى‏فرماید

“غلبه کردن انسان بر قواى ظاهره خود، و آنها را در تحت فرمان خالق قرار دادن، و مملکت را از لوث وجود قواى شیطان و جنود آن خالى نمودن” (10)

2 تعریف عرفانى

براى دریافت درک عرفانى حضرت امام از مفهوم عدالت، على رغم آنکه به عبارات صریحى در این باره دسترسى حاصل نشد، مى‏توان به نامه عرفانى ایشان به فرزندشان اشاره کرد که در آن آیه هجدهم از سوره حشر تفسیر شده است

یا ایها الذین امنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغد واتقوا اللهان اللهخبیر بما تعملون (اى مومنان از خداوند پروا کنید و هر کس بنگرد که براى فردا چه پیش اندیشى کرده است; و از خداوند پروا کنید، چرا که خداوند به آنچه مى‏کنید آگاه است. )

ایمان داراى مراتب متعددى است که در آخرین مرتبه آن مقام “عصمت” براى ” انسان کامل” تحقق مى‏یابد. اما تا پیش از این مرتبه، مراتب دیگرى وجود دارد که در هر یک از آنها “تقوى” معناى متفاوتى مى‏یابد و در نتیجه، مفهوم “عدالت” نیز از مرتبه‏اى به مرتبه‏اى دیگر و از مرحله‏اى به مرحله‏اى بالاتر متحول مى‏گردد. نخستین مرتبه ایمان “ایمان عامه” است و آن پرهیز از مخالفت احکام الهى است و مربوط به اعمال قالبى است. (11) مرتبه دوم ایمان، ایمانى است که به قلب رسیده باشد و همین مرتبت است که انسان را از معاصى برکنار مى‏دارد. (12) دراین صورت، تقواى اینان، تقواى از اعمال ناشایسته نیست تقواى از توجه به غیر است، تقواى از استمداد و عبودیت غیر حق است، تقواى از راه دادن غیر او جل و علا به قلب است، تقواى از اتکال و اعتماد به غیر خداست. (13) سومین مرتبه ایمان، ایمان کسى است که در شمار “خواص اهل معرفت” قرار دارند و “با چشم قلب و معرفت‏باطن همه موجودات را جلوه حق مى‏بیند و نور الله را در همه مرائى مشاهده مى‏کنند. ” (14) در این صورت، تقواى اینان “تقواى از رویت کثرت” است. هر چند به صورت “توجه به حق از خلق” باشد. دیگر مرتبه ایمان، ایمان “خلص اولیاء” است. “که از مرحله رویت‏حق در خلق و جمال حضرت در وحدت فعلى گذاشته‏اند[. . . ] در این احتمال امر به تقوى، اتقاء از رویت کثرات اسمائى و جلوات رحمانى و رحیمى و دیگر اسماء الله است”. (15) جامع‏ترین احتمالات آن است که ایمان و تقوى در آیه “به معنى مطلقشان حمل شود و همه، مراتب آن حقایقى هستند که الفاظ، عناوین موضوعند براى معناى بى‏قید و مطلق از حد و حدود. ” (16)

در هر یک از مراتب ایمان، “معصیت” مفهوم تازه‏اى مى‏یابد; این است که گفته شده ” حسنات الابرار سیئات المقربین”. به این ترتیب مفهوم عدالت نیز داراى مراتبى، منطبق با هر یک از مراتب ایمان مى‏گردد. البته حضرت امام در این نامه، به مفهوم “عدالت” اشاره‏اى ندارد; اما تصریح مى‏کند که هیچ گناهى را نباید کوچک شمرد “انظرالى من عصیت” و با این نظر، همه گناهان، بزرگ و کبیره است” (17) و هر یک از آنها منافى عدالت در مفهوم عرفانى آن است

3 تعریف فقهى

حضرت امام در کتاب تحریرالوسیله، عدالت را چنین تعریف کرده است

“عدالت عبارت از ملکه راسخه‏اى است که باعث ملازمت تقوى در ترک محرمات و انجام واجبات مى‏گردد. ” (18)

در مبحث‏شرایط امام جماعت، حضرت امام تعریف دیگرى از عدالت ارائه مى‏کند که از تعریف یاد شده روشن‏تر و گویاتر است

 عدالت “حالتى نفسانى است که باعث ملازمت تقوى مى‏گردد و از ارتکاب کبائر باز مى‏دارد و اقوى آن است که از ارتکاب صغایر نیز باز مى‏دارد تا چه رسد به اصرار بر آنها که خود از کبائر به شمار مى‏آید و نیز ارتکاب اعمالى که عرفا بر بى‏مبالاتى فاعل آنها نسبت‏به دین دلالت دارد; و احوط آن است که اجتناب از آنچه که منافى مروت است نیز در عدلت معتبر است، اگر چه اقوى عدم اعتبار آن است. ” (19)

گناهان کبیره را از راه‏هاى متعددى مى‏توان شناخت

1 نصى وارد شده باشد که جزاى گناهى را “آتش یا عقاب” دانسته یا “تشدیدى عظیم” درباره آن به کار برده است

2 دلیل، دال بر آن باشد که گناهى از کبیره‏اى دیگر بزرگتر یا همانند آن است

3 داورى عقل این باشد که گناهى کبیره است

4 متشرعان گناهى را کبیره دانسته باشند

5 نصى وارد شده باشد که گناهى را در شمار “کبائر” دانسته باشد. (20)

گناهان کبیره بسیارند که از آن جمله است

یاس از رحمت الهى، ایمن پنداشتن خود از مکر خداوند، دروغ بستن به خداوند یا پیامبر یا اوصیائش علیهم السلام، قتل نفسى که خداوند تحریم فرموده مگر آنکه به حق باشد، عقوق والدین، مال یتیم را به ستم خوردن، تهمت زنا بر زنان شوهر دار بستن، فرار از جنگ، قطع رحم، سحر، زنا، لواط، سرقت، سوگند دروغ، کتمان شهادت، شهادت زور، پیمان شکنى، دست‏بردن در وصیت، شراب‏خوارى، رباخوارى، خوردن مال حرام، قمار، خوردن مردار و خون و گوشت‏خوک و آنچه جز براى خدا قربانى شده بدون ضرورت، کم فروشى، تعرب پس از هجرت، یارى ستمگران و گرایش به آنان، حقوقى را بدون عذر حبس کردن، دروغ، کبر، اسراف، تبذیر، خیانت، غیبت، سخن چینى، اشتغال به ملاهى، سبک شمردن حج، ترک نماز، منع زکات و اصرار بر گناهان صغیره. (21)

اصرار بر صغیره به معناى “مداومت و ملازمت‏بر گناه [صغیره] بدون قصد توبه” است که موجب مى‏گردد گناهان صغیره نیز در شمار کبایر قرار گیرند. البته “بعید نیست که عزم بر بازگشت‏به گناه بعد از ارتکاب آن به معناى اصرار باشد اگر چه به گناه باز نگردد به ویژه اگر عزم او در بازگشت‏به گناه در همان حال ارتکاب گناه نخست‏باشد. ” گر چه “ظاهر آن است که به صرف توبه کردن پس از گناه بدون عزم بازگشت‏به آن، اصرار محقق نمى‏گردد. ” (22)

عدالت فقهى در شش شخص معتبر است

مرجع تقلید (مفتى) ، قاضى، امام جماعت، امام جمعه، شاهد و حاکم اسلامى

عدالت; شرط ضرورى حاکم اسلامى

در عصر غیبت، که دسترسى به امام معصوم وجود ندارد، به استناد آیات و روایات متعدد، حق اعمال قدرت از آن “فقیه جامع‏الشرایط” است. حضرت امام پیش از آنکه در ضمن مباحث‏خارج فقه خویش در نجف اشرف “ولایت فقیه” را در حکومت‏بر جامعه اسلامى، اثبات کند، در برخى آثار دیگر، نیز به ضرورت حکومت “فقیه جامع الشرایط” اشاره کرده بود. (23) تنها جایى که گمان مى‏رود حضرت امام موضعى غیر از این داشته، کتاب کشف اسرار است که در سال 1323 ه . ش به نگارش درآمده است

حضرت امام در این کتاب، ضمن اثبات ضرورت عقلى و شرعى وجود حکومت، تصریح مى‏کند که ما “نمى‏گوییم حکومت‏باید با فقیه باشد بلکه مى‏گوییم حکومت‏باید با قانون خدایى که صلاح کشور و مردم است اداره شود و این بى‏نظارت روحانى صورت نمى‏گیرد. ” (24)

 بدین منظور، باید “مجلس از مجتهدین دین دار که هم احکام خدا را بدانند و هم عادل باشند و از هواهاى نفسانیه عارى باشند و آلوده به دنیا و ریاست آن نباشند و جز نفع مردم و اجراء حکم خدا غرضى نداشته باشند تشکیل شود و انتخاب یک نفر سلطان عادل کنند که از قانونهاى خدائى تخلف نکند واز ظلم و جور احتراز داشته باشند و بمال و جان و ناموس آنها تجاوز نکند”. (25) اگر هم تشکیل چنین مجلسى امکان‏پذیر نباشد، حداقل آن است که به قانون اساسى مشروطه عمل شود و “مجلس شورا” با نظارت مجتهدین تشکیل شود. (26)

خواه، همچنانکه در ظاهر مى‏نماید، نظریه حضرت امام را در کشف اسرار، “نظارت فقیه” به جاى “ولایت فقیه” بنامیم (27) و خواه آن را صورتى دیگر از “ولایت فقیه” بدانیم، آنچه که اهمیت دارد این است که حضرت امام حتى در هنگامى که قدرت را به “سلطان” مى‏سپارد و مجتهدان را در مقام انتخاب کنندگان “سلطان” و ناظران بر کار او مى‏نشاند، “عدالت” را شرط لازم در فرمانروا مى‏داند. “سلطان عادل “منتخب مجتهدان، اگر چه از قانون اسلام آگاه نیست و در این مورد باید به مجتهدان رجوع کند، اما در هر حال “عادل” است

حضرت امام، عدالت را در ولى فقیه نیز شرطى ضرورى مى‏داند; زیرا کسى که مى‏خواهد ” حدود” جارى کند، یعنى قانون جزاى اسلام را به مورد اجرا گذارد، متصدى بیت المال و خرج و دخل مملکت‏شود، و خداوند اختیار اداره بندگانش را به او بدهد، باید معصیتکار نباشد: “ولاینال عهدى الظالمین” تنها در این صورت است که “عدالت واقعى” از مجراى عمل به قوانین اسلام د رجامعه تحقق مى‏یابد. (28)

اما اگر حاکم اسلامى، فقیه باشد، اما عادل نباشد، “در دادن حقوق مسلمین، اخذ مالیاتها و صرف صحیح آن و اجراى قانون جزا، عادلانه رفتار نخواهد کرد; و ممکن است اعوان و انصار و نزدیکان خود را بر جامعه تحمیل نماید، و بیت المال مسلمین را صرف اغراض شخصى و هوسرانى خویش کند. ” (29) فقیهى که “به منجلاب دنیا طلبى” درآمده باشد “نمى‏تواند امین رسول‏اکرم‏ء و مجرى احکام باشد” (30) و چه بسا براى رسیدن به امیال دنیوى خویش دست‏خیانت در دین بگشاید و همانند راویانى گردد که “روایت‏بر ضد اسلام جعل کردند. ” (31)

نتیجه آنکه، “عدالت” در عصر غیبت که امکان دسترسى به امام معصوم وجود ندارد، شرط ضرورى حاکم اسلامى است تا از قدرت سؤ استفاده نکند; خواه این حاکم، “سلطان” عادل باشد یا “فقیه” عادل

4 عدالت و غایت‏ حقیقى قدرت سیاسى

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله قرآن شناسی از دیدگاه امام خمینی (ره) در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله قرآن شناسی از دیدگاه امام خمینی (ره) در word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله قرآن شناسی از دیدگاه امام خمینی (ره) در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله قرآن شناسی از دیدگاه امام خمینی (ره) در word

اهداف و مقاصد نزول قرآن  
راه‏های ترویج قرآن (اصول ترویج قرآن)  
پاورقیها:  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله قرآن شناسی از دیدگاه امام خمینی (ره) در word

1امام خمینی، آداب الصلوه، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1370ش
2امام خمینی، جلوه‏های رحمانی، معاونت فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1371 ش
3امام خمینی، ولایت فقیه، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1373 ش
4امام خمینی، شرح حدیث عقل و جهل، نسخه خطی موجود در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی

5امام خمینی، کشف الاسرار، انتشارات مصطفوی، قم
6امام خمینی، چهل حدیث، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1371 ش
7امام خمینی، صحیفه نور، (مجموعه 22 جلدی) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول

قرآن ‏شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره)

 قرآن شناسان تاکنون قرآن را از زاویه‏های مختلف نگاه کرده‏اند. همچنین افکار و اندیشه‏ های امام خمینی (ره) به عنوان یک قرآن شناس برجسته و تأثیرگذار بر مسلمانان از جهات گوناگون بررسی و تحقیق شده است. نویسنده مقاله حاضر کوشیده است تا قرآن‏شناسی امام را از نظر راه و رسم برخورداری از قرآن طرح و شرح کند. ما امیدواریم که این مقاله از یک سو فتح بابی باشد برای قرآن‏شناسی دیگران و از سوی دیگر، گامی هرچند کوچک در فراخوانی از همه آنان که مایلند در ویژه‏نامه قرآن‏شناسی امام خمینی ما را یاری رسانند
این کتاب بزرگ الهی که از عالم غیب الهی و قرب ربوبی نازل شده; از بزرگترین مظاهر رحمت مُطلقه الهیه است. این مطلبی است که امام خمینی در کتاب آداب الصلواه عنوان کرده‏اند

قرآن شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران می‏ماند. این، اعجاز بزرگ این صحیفه نورانیه آسمانی است، نه فقط حسن ترکیب و لطف بیان و غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیت دعوت و اخبار از مغیبات و اِحکام اَحکام و اتقان تنظیم عایله و امثال آن، که هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و خارق عادت است. بلکه می‏توان گفت این که قرآن شریف معروف به فصاحت شد و این اعجاز در بین سایر معجزات مشهور آفاق شد، برای این بود که در صدر اول اعراب را این تخصص بود و فقط این جهت از اعجاز را درک می‏کردند و جهات مهم‏تری که در آن موجود بود و جهت اعجازش بالاتر و پایه ادراکش عالی‏تر بود اعراب آن زمان درک نکردند. الآن نیز آنهایی که هم افق آنها هستند، جز ترکیبات لفظیه و محسنات بدیعیه و بیانیه چیزی از این لطیفه الهیه ادراک نکنند

قرآن یک سفره گسترده‏ای است که همه از آن استفاده می‏کنند، منتها هر کس به وضعی استفاده می‏کند.2 آن برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عایله بشری از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند. این صحیفه الهیه، کتاب احیای قلوب به حیات ابدی علم و معارف الهیه است. این کتاب خداست و به شؤون الهیه جل و علا دعوت می‏کند

اهداف و مقاصد نزول قرآن

ما باید مقصود از تنزیل این کتاب را قطع نظر از جهات برهانی، که خود به ما مقصد را می‏فهماند، از خود کتاب خدا اخذ کنیم. صاحب کتاب مقصد خود را بهتر می‏داند. اکنون به فرموده‏های این مصنف راجع به شؤون قرآن نظر می‏کنیم، می‏بینیم خود می‏فرماید: “ذالک الکتاب لاریب فیه هدی” للمتقین”. این کتاب را کتاب هدایت خوانده است. می‏بینیم در یک سوره کوچک چندین مرتبه می‏فرماید: “ولقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مذکر” می‏بینیم می‏فرماید “وانزلنا الیک الذکر تبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون”. می‏فرماید: “کتاب انزلناه مبارک لیدبروا آیاته و لیتذکر اولوالالباب”. (سوره ص آیه29)
بدان که این کتاب شریف، چنانچه خود بدان تصریح فرموده، کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نوربخش سیر الی الله است. بالجمله، خدای تبارک و تعالی به واسطه سعه رحمت بر بندگان، این کتاب شریف را از مقام قرب و قدسی خود نازل فرموده و بر حسب تناسب عوالم تنزل داده تا به این عالم ظلمانی و سجن طبیعت رسیده و به کسوه الفاظ و صورت حروف درآمده، برای استخلاص مسجونین در این زندان تاریک دنیا رهایی مغلولین در زنجیرهای آمال و امانی و رساندن آنها از حضیض نقص و ضعف و حیوانیت به اوج کمال و قوت و انسانیت.5،

مقصد قرآن، چنانچه خود آن صحیفه نورانیه می‏فرماید: هدایت به سبل سلامت است و اخراج از همه مراتب ظلمات است به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است. باید انسان به تفکر در آیات شریفه مراتب سلامت را از مرتبه دانیه آن، که راجع به قوای ملکیه است تا منتهی النهایه آن که حقیقت قلب سلیم است; به‏دست آورد. و سلامت قوای ملکیه و ملکوتیه گم شده قاری قرآن باشد، که در این کتاب آسمانی این گم شده موجود است و باید با تفکر آنرا استخراج کند.6 هیچ جا بهتر از قرآن نیست. هیچ مکتبی بالاتر از قرآن نیست. این قرآن است که ما را هدایت می کند به مقاصد عالیه که در باطن ذاتمان توجه به او هست و خودمان نمی‏دانیم

اتصال معنویت به مادیات و انعکاس معنویت در همه جهات مادیت از خصوصیات قرآن است که افاضه فرموده است. قرآن در عین حالی که یک کتاب معنوی، عرفانی و آنطوری است که به دست ماها، به خیال ماها، به خیال جبرییل امین هم نمی‏رسد، در عین حال یک کتابی است که تهذیب اخلاق می‏کند، استدلال هم می‏کند، حکومت هم می‏کند، و وحدت را هم سفارش می‏کند و قتال را هم سفارش می‏کند

[ آرمان اصلی وحی این بوده است که برای بشر معرفت ایجاد کند، معرفت به حق تعالی در راس همه امور این معناست. اگر تزکیه گفته شده و دنبالش تعلیم گفته شده است، برای این است که نفوس تا تزکیه نشوند نمی‏توانند برسند.9] از مقاصد و مطالب آن، دعوت به تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت و بالجمله، کیفیت سیر و سلوک الی الله است

قرآن و کتاب‏های حدیث، که منابع احکام و دستورات اسلام است با رساله‏های عملیه که توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته می‏شود، از لحاظ جامعیت و اثری که در زندگی اجتماعی می‏تواند داشته باشد به کلی تفاوت دارد نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن، از نسبت صد به یک هم بیشتر است.11 کتابی است که آدمی باید از اینجا تا آخر دنیا و تا آخر مراتب حرکت بکند، یک همچو کتابی است که هم معنویات انسان را درست می‏کند و هم حکومت را درست می‏کند، همه چیز توی قرآن هست.12 قرآن کتاب تعمیر مادیات نیست. همه چیز است. انسان را به تمام ابعاد تربیت می‏کند، مادیات را در پناه معنویات قبول دارد ، و مادیات را تبع معنویات قرار می‏دهد.13 ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیاسی، کشورداری و همه چیزها در آن هست. قرآن مشتمل بر تمام معارف است و تمام مایحتاج بشر است

انگیزه بعثت بسط این سفره در بین بشر از زمان نزول تا آخر است این یکی از انگیزه‏های کتاب است و انگیزه بعثت است. “بعث الیکم” رسولی را که تلاوت می‏کند بر شما قرآن را، آیات الهی را، ویزکیهم و یعلمهم الکتاب الحکمه” این شاید غاین این تلاوت باشد، تلاوت می‏کند برای تزکیه و برای تعلیم و برای تعلیم همگانی، تعلیم همین کتاب و تعلیم حکمت که آن هم از همین کتاب است. پس انگیزه بعثت نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا کنند و نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آنها موجود است تا اینکه بعد از اینکه نفوس مصفا شدند، ارواح و اذهان آنها قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمند.16 انگیزه نزول این کتاب مقدس این است که این کتاب در دسترس همه قرار بگیرد و همه از او به اندازه سعه وجودی و فکری خودشان استفاده کنند
مهجوریت قرآن و راه‏های رهایی از آن اکنون ببیینم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبر اسلام – صلی الله علیه و آله و سلم. مسایل اسف انگیزی که باید برای آنها خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی شروع شده است. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیله‏ای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را با بهانه‏های مختلف و توطیه‏های از پیش تهیه شده آنان را عقب زده و با قرآن در حقیقت، قرآن را، که برای بشر تا ورود به حوض، بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بوده و هست از صحنه خارج کردند و هر چه این بنیان کج به جلو آمد، کجی‏ها و انحراف‏ها افزون شد. تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان، بلکه عایله بشری، از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی تنزل کرد، که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند و این ولیده “علم الاسماء” را از شر شیاطین و طاغوت‏ها رها سازد، و جهان را به قسط و عدل برساند و حکومت را به دست اولیاء الله معصومین، علیهم صلوات الاولین و الاخرین بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند، چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد; و مع‏الاسف به دست دشمنان توطیه‏گر و دوستان جاهل، قرآن، این کتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستان‏ها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آن که باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلی از صحنه خارج شد
ای قرآن، ای تحفه آسمانی و ای هدیه رحمانی! تو را خدای جهان برای زنده کردن دل‏های ما و باز کردن گوش و چشم توده مردم فرستاد، تو نور هدایت و رهنمای سعادت ما هستی تو ما را از منزل حیوانی می‏خواهی به اوج انسانی وجود رحمانی برسانی، فسوسا که آدمیزادگان قدر تو را ندانسته و پیروی تو را فرض خود نشمردند، اسفا که قانون های تو در جهان عمل نشد تا همین ظلمتخانه و جایگاه مشتی وحشیان و درندگان که خود رامتمدنین جهان می‏دانند، رشک بهشت برین شود و عروس سعادت در همین جهان در آغوش همه درآید

اسلام همه چیز برای مسلمین آورده است، همه چیز، قرآن در آن همه چیز است لکن مع‏الاسف ما استفاده از آن نکرده‏ایم و مسلمین مهجورش کردند یعنی استفاده‏ای که باید از آن بکنند نکردند

قرآن و اسلام مهجور و مظلوم‏اند، برای اینکه مهجوریت قرآن و مهجوریت اسلام به این است که مسایل مهم قرآنی و مسایل مهم اسلامی یا به کلی مهجور است یا برخلاف آنها بسیاری از دولت‏های اسلامی قیام کرده‏اند


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله گناه چیست؟ در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله گناه چیست؟ در word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله گناه چیست؟ در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله گناه چیست؟ در word

گناه چیست؟  
ملاک کبیره (بزرگ) بودن گناه:  
فهرست گناهان کبیره:  
گناهان کبیره در کلام امام صادق) علیه السلام):  
موارد تبدیل گناه صغیره به کبیره:  
اول. اصرار بر صغیره:  
از گناهان کوچک غافل نشویم:  
دوم . کوچک شمردن گناه:  
سوم. اظهار خوشحالى هنگام گناه:  
چهارم. گناه از روى طغیان  
پنجم.  مغرور شدن به مهلت الهى:  
ششم. تجاهر به گناه:  
هفتم. گناه شخصیت ها:  
گناه بزرگان از دیدگاه قرآن:  
گناه بزرگان از دیدگاه روایات:  
جوانان و دورى از گناهان  
اقسام گناهان:  
گناهان صغیره:  
گناهان کبیره:  
وظیفه ما در برابر گناهان چیست؟  
شرایط توبه:  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله گناه چیست؟ در word

کتاب گناه شناسی، محسن قرائتی

گناهان کبیره از دیدگاه امام خمینى قدس سره

گناه چیست؟

 «گناه» عملی است که با اراده و رضایت الهی در تضاد بوده ، با ایجاد نوعی “ تاریکی” معنوی در نفس انسان، آدمى را از خدای متعال که “نور” آسمانها و زمین است، دور مى‏سازد و به عبارت دیگر، موجب بازماندن وى از کمال و قرب به خدا مى‏گردد. تعیین این که چه چیزی گناه است و چه چیزی ثواب از طریق کتاب و سنت مقدور است، زیرا در بسیاری از موارد، گناه بودن عملی قابل تشخیص عقلانی نیست و خدای متعال است که این موارد را به اقتضای علم و حکمت مطلق خود، از طریق وحی و دین، برای بشر بیان نموده است

اقسام گناه

عالمان اسلامی گناهان را بر دو گونه تقسیم نموده اند: گناهان کبیره (بزرگ) و گناهان صغیره (کوچک)

این تقسیم بندى از قرآن و روایات سرچشمه گرفته است ؛ در قرآن چنین مى خوانیم: اگر از گناهان کبیره اى که از آن نهى شده اید، اجتناب کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم وشما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم . (نساء، 31) 

 و در جاى دیگر آمده است: و کتاب (نامه اعمال ) در آنجا گذارده شود، گنهکاران را مى بینى که از آنچه در آن است ، ترسان و هراسناکند، و مى گویند: اى واى بر ما، این چه کتابى است که هیچ عمل کوچک و بزرگى نیست ، مگر اینکه آن را شماره کرده است ؟ (کهف، 49)

و درباره ى بهشتیان مى خوانیم: مواهب آخرت ، جاودانه است براى آنانکه از گناهان بزرگ و کارهاى زشت پرهیز مى کنند. (شوری، 38)

از این آیات به روشنى استفاده مى شود، که گناهان ، دو گونه اند: کبیره و صغیره و همچنین استفاده مى شود بعضى از گناهان ، بدون توبه حقیقى بخشودنى نیست ، ولى بعضى از آنها بخشودنى است

امام على علیه السلام در گفتارى فرمود: گناهان بر سه گونه اند: گناه بخشودنى و گناه نابخشودنى و گناهى که براى صاحبش ، هم امید بخشش داریم و هم ترس از کیفر

 سپس فرمود: اما گناهى که بخشیده است ، گناه بنده اى است که خداوند او را در دنیا کیفر مى کند و در آخرت کیفر ندارد. در این صورت خداوند حکیم تر و بزرگوارتر از آن است که بنده اش را دو بار کیفر کند

اما گناهى که نابخشودنى است ، حق الناس است یعنى ظلم بندگان نسبت به همدیگر که بدون رضایت مظلوم بخشیده نمى شود

و اما نوع سوم ، گناهى است که خداوند آن را بر بنده اش پوشانده ، توبه را نصیب او نموده است ، و در نتیجه آن بنده هم از گناهش هراسان است و هم امید به آمرزش پروردگارش دارد، ما نیز درباره ى چنین بنده اى ، هم امیدواریم و هم ترسان . (بحار الانوار، ج6، ص29)

ملاک کبیره (بزرگ) بودن گناه

در قرآن مجید و کلام معصومین (ع) کلیه اعمالى که گناه محسوب مى‏شود، بیان گردیده است ، منتهی کبیره بودن گناه، پیرو ملاک هایی است

در کتاب تحریر الوسیله امام خمینى قدس سره پیرامون معیار گناهان کبیره ، چنین آمده است

1- گناهانى که در مورد آنها در قرآن یا روایات اسلامى وعده ى آتش ‍ دوزخ ، داده شده باشد

2- از طرف شرع ، به شدت ، از آن نهى شده است

3- دلایلی وجود دارد که معلوم می شود آن گناه ، بزرگتر از بعضى از گناهان کبیره است

4- عقل ، حکم کند که فلان گناه، کبیره است

5- در ذهن مسلمینِ پاى بند به دستورات الهى ، چنین تثبیت شده که فلان گناه ، از گناهان بزرگ است

6- از طرف پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) یا امامان (علیهم السلام) در خصوص گناهى تصریح شده که از گناهان کبیره است

(برخی از فقها تعزیر را نشانه کبیره بودن گناه می دانند که در این صورت استمنا نیز از گناهان کبیره محسوب خواهد شد ، زیرا در روایتی آمده است که علی (ع)، با زدن روی دست، شخص مستمنی را تعزیر فرمودند.)

البته گناهان کبیره نیز همه در یک سطح نیستند. بعضى بدون توبه بخشیده نمى‏شوند، مانند «شرک» و «قتل نفس» و برخى بدون توبه و تحت شرایطی و در اثر انجام کارهای نیک ممکن است مشمول مغفرت گردند

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله گناه چیست؟ در word

روایات متعددى از ائمّه علیهم السلام به ما رسیده که بیانگر تقسیم گناهان به کبیره و صغیره است ، ودر کتاب اصول کافى یک باب تحت عنوان” باب الکبائر” به این موضوع اختصاص یافته که داراى 24 حدیث است

در روایت اوّل و دوّم این باب ، تصریح شده که گناهان کبیره ، گناهانى را گویند که خداوند، دوزخ و آتش جهنم را بر آنها مقرر نموده است

در بعضى از این روایات (روایت سوم و هشتم )، هفت گناه به عنوان گناه کبیره ، و در برخى از روایات (روایت 24) نوزده گناه به عنوان گناهان کبیره ، شمرده شده است

گرچه هر گناه ، چون مخالفت فرمان خداى بزرگ است ، سنگین و بزرگ است، ولى این موضوع منافات ندارد که بعضى از گناهان نسبت به خود و آثارى که دارد، بزرگتر از برخى دیگر باشد، و به گناهان بزرگ و کوچک تقسیم گردد

گناهان کبیره در کلام امام صادق) علیه السلام)

عمروبن عبید یکى از علماى اسلام ، به حضور امام صادق (علیه السلام) آمد، سلام کرد و سپس این آیه را خواند: نیکوکاران کسانى هستند که از گناهان بزرگ ، و زشتى پرهیز مى کنند.  (شوری، 38)

سپس سکوت کرد و دنبال آیه را نخواند؛ امام صادق (علیه السلام) به او فرمودند: چرا سکوت کردى ؟! او گفت : دوست دارم ، گناهان کبیره را از کتاب خداوند بدانم

آنگاه امام صادق (علیه السلام) گناهان کبیره اى را که در قرآن آمده بیان نمودند

1- بزرگترین گناهان کبیره ، شرک به خدا است : قرآن مى فرماید کسی که براى خدا، شریک قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام مى کند. (مائده، 72 )

2-  ناامیدى از رحمت خدا: هیچ کس جز کافران از رحمت خدا، نومید نگردد. (یوسف،87)

3-  ایمنى از مکر (عذاب و مهلت ) خدا: از مکر خدا ایمن نشود، مگر مردم زیان کار. ( اعراف، 99) 

4- عقوق (و آزار) والدین : چنان که قرآن از زبان عیسى (علیه السلام) مى فرماید: خدا دستور داده که به مادرم نیکى کنم و مرا زورگوى تیره بخت قرار نداده است . (مریم، 32)

 5-  کشتن انسانِ بى گناه : و هر کس فرد با ایمانى را از روى عمد، به قتل برساند مجازات او، دوزخ است که جاودانه در آن مى ماند، و خداوند بر او غضب مى کند و از رحمتش دور مى سازد و عذاب عظیمى براى او آماده ساخته است . (نساء، 93)

6-  نسبت نارواى زنا به زن پاکدامن : کسانى که زنان پاکدامن و بى خبر (از هر گونه آلودگى ) و با ایمان را متهم مى سازند، در دنیا و آخرت ، از رحمت الهى بدورند، و عذاب بزرگى در انتظارشان است . (نور، 23)

7-  خوردن مال یتیم: همانا کسانى که اموال یتیمان را مى خورند، آنها در شکم هاى خود، آتش فرو مى برند و بزودى در آتش سوزان مى سوزند. ( نساء، 10)

 8- فرار از جبهه جهاد: و هر کس در آن هنگام (جنگ ) به آنها پشت کند مگر در صورتى که هدفش ، کناره گیرى از میدان براى حمله مجدد و یا به قصد پیوستن به گروهى (از مجاهدان ) بوده باشد (چنین کسى ) گرفتار خشم پروردگار خواهد شد، و جایگاه او جهنم ، و چه بد عاقبتى است . ( انفال، 16)

9-  ربا خوارى: کسانى که ربا مى خورند، بر نمى خیزند مگر مانند کسى که شیطان باتماس  خود، او را همچون دیوانه ، آشفته حال کرده است . 14( بقره، 275)

10- سحر و جادو: قطعا دانستند که هر کس خریدار جادو شود، در آخرت ، بى بهره خواهد بود. ( بقره، 102)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله انقلاب اسلامی، تحجر و سنت در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله انقلاب اسلامی، تحجر و سنت در word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله انقلاب اسلامی، تحجر و سنت در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله انقلاب اسلامی، تحجر و سنت در word

مقدمه  
چیستی سنت و تحجر  
شالوده شکنی انقلاب اسلامی و مهمترین عرصه های آن  
انقلاب اسلامی، ضد تحجر و انحراف، نه ضد تجدد و سنت  
وضعیت کنونی انقلاب در مواجهه با تحجر  
منابع و مآخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله انقلاب اسلامی، تحجر و سنت در word

مقام معظم رهبری، آسیب‏شناسی انقلاب اسلامی
صحیفه نور، تهران، ارشاد اسلامی، ج
آسیب‏ شناسی انقلاب اسلامی از دیدگاه امام(ره)
وصیت‏نامه امام، ص33 و 34
قدمی نو در تبیین انقلاب اسلامی، ص
صحیفه امام، ج

مقدمه

انقلاب، به عنوان راهکاری سریع برای ایجاد تحولی بنیادین و همه جانبه در ساختار سیاسی جامعه، از ویژگی هایی برخوردار است که مهمترین آن «شالوده شکنی» است. شالوده شکنی به معنی در هم ریختن نرمها، نماد ها، نهادها و ساختارهای حاکم بر یک جامعه، شرط لازم و ضرور شکل گیری یک انقلاب پیروز است. در هر انقلابی، گستره، عمق و عرصه های این شالوده شکنی، متفاوت است. در برخی انقلاب ها، تنها شالوده های سیاسی و ساختار نظم حاکم بر جامعه دچار تحول و دگرگونی می شود، ولی برخی انقلاب ها، عرصه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را هم در معرض تحول عمیق قرار داده، و شالوده شکنی را به این عرصه ها هم گسترش می دهند

از همین روی، انقلاب ها سنت شکن تلقی می شوند و مقابله با سنت های دیرپای جامعه، در همان عرصه هایی که انقلاب در آن ها روی می دهد، امری است که گویا لازمه ی ذاتی انقلاب ها شمرده می شود
اما انقلاب اسلامی ایران از نگاه محققان و جامعه شناسان برجسته ی انقلاب، اگر چه انقلابی جامع و عمیق بود، ولی از نظر مواجهه با سنت های ریشه دار جامعه، نه تنها با آن ها تقابل نداشت، بلکه اساسا با تکیه بر باورها، ارزشها، نهادها، و نمادهایی شکل گرفت که در عرف جامعه شناسی، «سنت» تلقی می شود. البته می توان گفت شالوده شکنی انقلاب اسلامی، عمدتا در عرصه ی قالب ها، نماد ها و گفتمان های متحجرانه و جمودگرایانه ظهور و بروز پیدا کرد

در این مقاله بر آنیم نسبت انقلاب اسلامی با مقوله ی تحجر و سنت را ارزیابی کرده و میزان توفیق آن را در تقابل با تحجر بررسی کنیم

از نگاه کسانی که سنت و تحجر را مترادف می انگارند، این یک تعبیر تناقض نما تلقی می شود که انقلاب اسلامی ایران، ضمن برخورداری از روح سنت گرایی و تلاش برای احیای ارزشها و آرمان های دینی، در عین حال، جهت گیری ضد متحجرانه و اصلاح گرایانه داشته باشد. این تلقی، ناشی از یکی دانستن مفهوم سنت و تحجر و برخاسته از این برداشت نادرست است که هر چه ریشه در سنت های جامعه داشته باشد، متحجرانه و ایستا است و آن چه به دوران مدرن تعلق دارد پویا و مترقی است، بنابراین تبیین دقیق و شفاف دو مفهوم «سنت» و «تحجر» برای این بحث، ضرور است

چیستی سنت و تحجر

سنت در لغت به معنی طریقت، شیوه و روش می باشد

در ادبیات اجتماعی معاصر، «سنت» در برابر «تجدد» مطرح شده است، گرچه در تبیین دقیق این واژه، اختلاف نظرهای عمیقی به چشم می خورد، ولی غالبا از سنت، کلیه مبانی، ارزشها، روشها، هنجارها و باورهای متعلق به گذشته اراده می شود که در دوران تجدد مورد مناقشه و طرد قرار گرفته و اعتبار خود را از دست داده اند. به نظر می رسد تبیین رابطه ی این دو معنی از سنت، و این که در کاربرد آن، کدام یک را اراده می کنیم، نکته ی مهمی است. از آن جا که معنی ریشه داری از سنت در فرهنگ و منابع اصیل دینی مان سراغ داشته و جایگاه والا و مهمی برای آن ـ هم در تکوین و هم در تشریع ـ قایل هستیم، قاعدتا باید چنین معنی بومی از «سنت» اراده شود، ولی کاربرد فراوان این واژه به معنی دوم و خلط آن با معنی اول، که گاه بدون توجه به لوازم و اقتضائات هر یک از آن دو رخ می دهد، موجب بدفهمی و منشا نزاع های لفظی می گردد که غالبا به اختلافات عمیق فکری و اجتماعی نیز تأویل و تحویل می شود! البته برخی از ویژگی های سنت ـ در برابر تجدد ـ در سنت به معنی بومی و اصیل آن هم وجود دارد، ولی نمی توان این دو اصطلاح را یکی دانست. سنت به معنی نخست، مقوله ای است که بسیاری از عناصر و مصادیق آن، با تحولات تاریخی و دوران های مختلف زندگی اجتماعی انسان، هیچ تعارضی نداشته و اساسا فراتاریخی تلقی می شود. به عنوان مثال اگر از پیروزی نهایی حق در برابر باطل، به عنوان یک «سنت الهی» یاد می شود، این حقیقتی است که در شکل گیری حرکت تاریخ نقش دارد. در حقیقت سنت ها به این معنی، عامل شکل گیری دوران های مختلف تاریخ بشرند نه معلول آن، لذا گذار جامعه بشری از دوران سنت به معنی دوم به دوران تجدد یا فراتجدد، هرگز این سنت ها را بی اعتبار و از رده خارج نمی سازد
«تحجر» سنگ شدن، سخت شدن و به صورت سنگ در آمدن است، ولی در اصطلاح به معنی ایستائی، جمود، سختی نشان دادن و مقاومت در برابر هر نوع تحول و هر امر تازه ای است. تحجر یک ویژگی فرهنگی اجتماعی است که کم و بیش در اشکال و قالب های گوناگون شکل می گیرد. تعصب های جاهلانه، تعلقات قبیله ای و ملی، عدم درک حقایق و سنت های حاکم بر حرکت جوامع، از عوامل شکل گیری و پایداری تحجرند، ولی مهمترین عامل تحجر، عدم تفکیک بین اصول و پایه های ثابت و ضرور زندگی بشر با جنبه های متغیر و متحول آن است. اغلب از نسبت بین سنت و تجدد بحث می شود و کمتر از نسبت بین سنت و تحجر، سخن به میان می آید، حال آن که تامل در این نسبت، می تواند برخی از جنبه های نسبت بین سنت و تجدد را هم آشکار کند و این نکته ی مهم را روشن سازد که آن چه به ظاهر، تعارضی آشتی ناپذیر با تجدد دارد، تحجر است نه سنت

اگر چه ویژگی ثبات و پایایی، ظاهرا بین دو مقوله سنت و تحجر، مشترک به نظر می رسد، ولی عنصر ثبات در سنت ها، ناشی از ریشه داری حقیقی آن ها در حیات انسان و نقش آفرینیشان به عنوان «اصول ثابت» است و در تحجر، ناشی از سکون، ایستایی و عدم تحرک ثبات سنت ها، ناظر به اصول، مبانی، چارچوب ها و ارزش های کلان است و ثبات در تحجر، برخاسته از عادت، آداب، راهکارها، روش ها و قالب ها است. گاه ممکن است در دریافت و درک سنت های تشریعی و چگونگی بهره برداری از آن ها، تحجر حاکم شود و حتی برخی سنت ها را از کارکرد حقیقی خود در تعالی و رشد انسان ها باز دارد. متاسفانه گاه، سنت های پویا و تحول آفرین دینی، تحت تاثیر تحجر، به ابزارهای ضد دینی تبدیل شده و دین گریزی را زمینه سازی می کنند

شالوده شکنی انقلاب اسلامی و مهمترین عرصه های آن

انقلاب اسلامی در مراحل تکوین و شکل گیری خود با موانع اساسی و بزرگی مواجه بود که یکی از مهمترین آن ها را می توان «تحجر» دانست. شالوده شکنی انقلاب اسلامی، قبل از آن که نظام سیاسی حاکم بر جامعه را هدف قرار دهد، باید «تحجر» دیرپا و مزمن حاکم بر عرصه های سیاسی و دینی جامعه را به چالش می طلبید و پوسته های سخت و منجمدی را که مانع تحرک و پویایی بود، می شکست. این پوسته ها که در دوران غربت و مظلومیت اسلام و با همکاری نانوشته بین دستگاه های استبدادی و نهاد های دینی نمای جامعه، به تدریج شکل گرفته بود، با ورود تجدد به عنوان یک کالای وارداتی توسط دلالان به ظاهر متجدد، افزایش و ضخامت یافت. امام خمینی (ره)، غربت اسلام را در دهه 1340 اینگونه تصویر می کند: «استعمارگران برای رسیدن به مطامع استعماری خود لازم دیدند که زمینه هایی فراهم سازند تا اسلام را نابود کنند; به وسایل مختلف بر ضد اسلام تبلیغ و دسیسه کردند. مبلغینی که در حوزه های روحانیت درست کردند و عمالی که در دانشگاه ها و موسسات تبلیغات دولتی یا بنگاه های انتشاراتی داشتند و مستشرقینی که در خدمت دولت های استعمارگر هستند، همه دست به دست هم داده، در تحریف حقایق اسلام کار کردند، به طوری که بسیاری از مردم و افراد تحصیل کرده نسبت به اسلام، گمراه و دچار اشتباه شده اند.» پیام آوران تجدد و منور الفکران مقلد، نه تنها کمکی به تحجر زدایی و بازشناسی و احیای سنت ها نکردند، که با متحجرانه خواندن همه ی دستاورد های عمیق و متعالی فرهنگ ملی، موانع طبیعی و ریشه دار نفوذ فرهنگی و فکری بیگانه را تضعیف ساخته، غرب گرایی متحجرانه و مقلدانه را ترویج و تبلیغ کردند و صراحتا جامعه تحول گرا و اصلاح طلب را به مسیری انحرافی سوق دادند و علاوه بر این، به بقأ و استمرار اندیشه ها و آموزه های متحجرانه ی پیشین، کمک کردند

بنابر این انقلاب اسلامی برای تثبیت اندیشه های خود که مبنای اصلی شکل گیری، گسترش و پیروزی انقلاب بود باید در دو جبهه به مبارزه فرهنگی دشوار و ظاهرا دیربازده می پرداخت و شالوده شکنی می کرد: یکی جبهه ی تحجر دیرین و تنیده به جان سنت، و دیگری تحجر تازه وارد متکی به تجدد و دستاورد های جذاب و جدید غرب، تحجر سنت نما و تحجر متجدد ماب. مروری بر پارادایم ها و آموزه های مبنایی متحجرانه ای که در زمان شکل گیری انقلاب اسلامی، ذهنیت غالب جامعه را تحت تأثیر قرار داده بود و باید شکسته می شد، دشواری راه طی شده را نشان می دهد

دین، افیون توده ها: در دوران تجدد، دین محکوم به تحجر و انزوا شد. این محکومیت همزمان از سوی دو اندیشه لیبرالیسم و مارکسیسم، با دو تبیین مختلف، مطرح گردید. اندیشه های لیبرالیسم، دین را به عنوان مقوله ای که تنها در عرصه های حیات فردی و معنوی انسان ها می تواند نقشی داشته باشد، از صحنه جامعه و سیاست راند و مارکسیسم هم دین را افیون توده ها دانست که به عنوان بازاری در اختیار طبقه حاکم، به توجیه تبعیض و فقر حاکم بر طبقات محروم جامعه می پردازد و پابرهنگان را از شورش و اعتراض علیه حاکمان، باز می دارد. محکومیت و انزوای دین، در کشورهای زیر سلطه هم به شکل دیگری توسط روشنفکران تجدد گرا تأیید و تثبیت می شد: دین مقوله ای مربوط به گذشته است و هرآنچه متعلق به گذشته باشد، سنتی، متحجر و محکوم است

اما حقیقتا این نگاه به دین، خود یک نگاه متحجرانه و بدون منطق بود، زیرا صدور حکمی واحد و عام برای دین بدون ارایه ی تعریف درستی از آن و مشخص کردن مصادیقش، خود یک نگاه متعصبانه و بدون منطق نسبت به دین است. تعمیم نقش دینی که در جوامع قرون وسطی در غرب، مانع تفکر عقلانی و آزاد اندیشی و تحرک اجتماعی بوده است، به همه ی ادیان در جوامع گوناگون، چه دلیل منطقی می توانست داشته باشد؟ تعمیم حکم مسیحیت ممسوخ و منسوخ به اسلام ناب محمدی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ چگونه قابل دفاع است؟ پس می توان گفت طرد دین به طور مطلق و عام، آموزه ای متحجرانه و متعصبانه است که در بسیاری از جوامع دینی، ابزار قدرتمندانه و جاده صاف­کن نفوذ استعمارگران شده و راه مقاومت و مبارزه توده های متدین در برابر قدرت های بیگانه را می بست

انقلاب اسلامی ایران، این آموزه ی متحجرانه ی متجددمآب را به چالش کشید و با مواجهه و رویارویی صریح، قاطعانه و همه جانبه با استبداد خشن و فاسد پهلوی و با نفوذ استعماری غرب و به ویژه امریکا در ایران، که با تکیه بر نیروی ایمان دینی و اعتقاد مذهبی مردم و توسط توده محروم و دست خالی این مرز و بوم به پیروزی رسید، شکست عمیقی را بر این باور متحجرانه و مشهور زمانه وارد ساخت و دین حقیقی را از اتهام همکاری با حاکمان ظالم و استثمارگر علیه محرومان مبرا کرد و ثابت نمود که اگر چهره ی حقیقی دین حق، برای توده مردم تبیین شود، جاذبه طبیعی و فطری آن می تواند توده ی مردم را علیه ستمگران بشوراند و با رهبری معنوی و سیاسی یک رهبر الهی، هیمنه و ارکان استبداد و استعمار را فرو ریزد
شالوده شکنی انقلاب اسلامی در این عرصه، نگاه جهان را به مقوله دین تحت تأثیر قرار داد و حتی در مطالعات جامعه شناختی و سیاسی، دین را به عنصری جدی تبدیل ساخت. علاوه بر این پس از فروپاشی بلوک شرق، تفکر دینی، اسلام سیاسی و جهان اسلام را به مهمترین مانع سلطه ی یکپارچه غرب، تبدیل کرده به طوری که برای رفع این مانع و درهم کوبیدن مقاومت اسلامی در سراسر جهان، ضرورت راه انداختن جنگ های صلیبی را برای آنان تداعی کرده است!

تغییر ناپذیری نظام شاهنشاهی: یکی از نمادها و شاخص های تحجر که انقلاب اسلامی توانست آن را به شکست و اضمحلال بکشاند، جمود بر نظام سیاسی شاهنشاهی بود که همواره به عنوان یک قالب غیر قابل تغییر حتی در میان نخبگان فرهنگی و سیاسی پذیرفته شده بود. در طول قرون متمادی، حاکمیت بلامنازع سلطنت در ایران از طریق اسطوره سازی ها و رواج فرهنگ دستوری و رسمی در ذهن و فرهنگ سیاسی جامعه، به مثابه ی یک ایدئولوژی سیاسی القا شده و نظام پادشاهی به عنوان وارث تاریخ تحولات ایران باستان و تضمین کننده وحدت و امنیت کشور تلقی می شد. حتی در میان اکثر فعالان سیاسی و احزاب و گروه های مبارز هم، این به عنوان امری غیر قابل خدشه تلقی می شد که در مبارزات سیاسی نباید متعرض سلطنت شد، و لذا شعار «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» تا آستانه اوج گیری و گسترش انقلاب، در اوایل سال 57 همچنان در بیانیه ها و موضع گیری های برخی گروه ها و احزاب شناخته شده و سابقه دار، مطرح می شد. پیش از این نیز در جریان آغاز نهضت روحانیت در سال های 41 و 42 این امام (ره) بود که با اعتراض صریح و مستقیم به شاه، این قالب را شکست و ریشه ی استبداد و فساد را متوجه شاه دانست
این شالوده شکنی امام (ره) در مواجهه با نظام استبدادی سلطنت، در آغاز نه تنها مورد قبول و تأیید نخبگان رسمی و روشنفکران تجدد زده قرار نگرفت، که به تعبیر زنده یاد جلال آل احمد، روشنفکران در برابر آن، دست های خود را به بی اعتنایی شستند، و حتی به سرزنش و انتقاد از آن پرداختند

در برابر این نگاه متحجرانه و جمود آمیز نسبت به سلطنت و نظام شاهنشاهی، امام خمینی (ره) این اندیشه را باطل و شوم تلقی می کند: سلطنت و ولایتعهدی همان است که اسلام بر آن خط بطلان کشیده; سلطنت و ولایتعهدی همان طرز حکومت شوم و باطلی است که حضرت سیدالشهدا ـ علیه السلام ـ برای جلوگیری از برقراری آن قیام فرمود (نمود) و شهید شد;»


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله انقلاب اسلامی ایران و نظریه اسکاچپل در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله انقلاب اسلامی ایران و نظریه اسکاچپل در word دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله انقلاب اسلامی ایران و نظریه اسکاچپل در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله انقلاب اسلامی ایران و نظریه اسکاچپل در word

مقدمه  
نظریه اسکاچپل  
تحول در نظریه اسکاچپل  
منابع و مآخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله انقلاب اسلامی ایران و نظریه اسکاچپل در word

منوچهر محمدی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
چالشی بر تئوری‌های سخت گرا، احمد رهدار
مصطفی ملکوتیان، سیری درنظریه‌های انقلاب

مقدمه

یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی فرو شکستن قالب‌های فکری نظریه‌پردازی درمورد انقلاب‌هاست. ازجمله نظریه‌های مطرح در محافل علمی جهان، نظریه خانم تدا اسکاچپل درکتاب دولت‌ها و انقلاب‌های اجتماعی است که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی درسال 1979م به چاپ رسید

انقلاب اسلامی ایران که مبتنی بر آموزه‌های شیعی است، درسال 1357 (1979م) به پیروزی رسید. ماهیت انقلابی اندیشه شیعی، اعتقاد به ظهور منجی موعود(عج) و برپایی حکومتی بر محور عدل و عدالت موجب پویایی تفکر شیعی بوده و سبب گردیده است تا شیعیان از وضع موجود ناراضی بوده و همواره به سوی وضعی مطلوب‌تر گام بر دارند

بر این اساس، سیر تاریخی تفکر شیعه حاکی از آن است که اندیشه سیاسی شیعه با توجه به وضع و شرایط هر زمان در قالبی خاص ظهور نموده و موجب بقای سازمان خویش گردیده است
اگر چه شیعه در طول حیات خویش در دوران‌های مختلف در قالب مفاهیمی همچون تقیه موجودیتش را حفظ نموده است؛ اما وجود مفاهیمی همچون امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، ظلم‌ستیزی و دفاع از مبانی و اصول اسلام دایره تقیه را محدود ساخته و شیعه را به اقدام عملی ملزم می‌سازد. بنابراین نارضایتی و خشم از وضع موجود و آرمان وضع مطلوب آن گاه که در کنار حس پرخاشگری و ظلم‌ستیزی قرار گیرد، منجر به وقوع تحولی در راستای نفی وضع موجود و جایگزینی وضعیت مطلوب خواهد شد. در این میان آنچه محرک اصلی خواهد بود مکتبی است که این اندیشه بر اساس آن شکل گرفته است

برای وقوع چنین تحولی در کنار شاخصه‌های فوق، وجود رهبری آگاه و عالم که نمونه‌ای از انسان ایده‌آل اسلام باشد ضروری می‌نماید؛ چراکه در هر مرحله از این حرکت تحول‌آفرین امکان انحراف از مسیر حقیقت و موج‌سواری شخصیت‌های فرصت‌طلب دور از ذهن نمی‌باشد و تاریخ گواه این مطلب است که حرکت‌های آزادی‌بخش شیعی همچون نهضت مشروطیت و نهضت ملی‌شدن صنعت نفت چگونه از مسیر اصلی به بیراهه کشانده شد

انقلاب اسلامی در ایران که شالوده‌های خود را بر مکتب اسلام و مبنای خویش را حرکت تحول‌آفرین حسین بن علی(ع) در عقبه تاریخی‌اش قرار داده بود، با وجود رهبری آگاه، فقیه و مجاهد و حضور مردمی پرشور با عزمی راسخ به وقوع پیوست. این انقلاب در شرایطی رخ داد که نظریه‌پردازان انقلاب نقش دین و مکتب را در وقوع انقلاب‌ها منکر شده یا به حداقل رسانده بودند

از سوی دیگر کشور ایران دارای وضعیتی بود که هیچ کدام از نظریه‌پردازان و صاحب‌نظران سیاسی دنیا وقوع انقلاب را در آن نه تنها پیش‌بینی نمی‌کردند، بلکه به طور کلی احتمال آن را هم ناممکن می‌شمردند. جیمی کارتر درباره ایران گفت:”ایران همچون جزیره‌ای با ثبات در یکی از بحرانی‌ترین مناطق جهان می‌باشد.” تحلیل‌گران سازمان سیا نیز یک سال قبل از انقلاب ادعا کردند: “ایران نه تنها در وضع انقلابی نیست، بلکه در حالت پیش از انقلاب هم به سر نمی‌برد.”

به هر حال انقلاب رخ داد، به پیروزی رسید و حدود 30سال است که به حاکمیت خود ادامه می‌دهد. امروز آنچه فراروی ماست کارنامه 30 ساله انقلاب اسلامی در حوزه‌های مختلف است
درباره دستاوردهای انقلاب اسلامی، کتاب‌ها و مقالات فراوانی نوشته شده است و این مسئله را از جهات مختلف علمی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و; می‌توان مورد توجه قرار داد. آنچه در این نوشتار به شکل مختصر و گذرا مورد بحث قرار می‌گیرد تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر تئوری‌های انقلاب از سوی جامعه‌شناسان غربی می‌باشد. که در اینجا نظریه یکی از این جامعه‌شناسان سیاسی یعنی خانم تدا اسکاچپل مورد توجه می‌باشد

اسکاچپل متولد 1947 در میشگان آمریکاست و دکتری خود را در سال 1976 از دانشگاه هاروارد اخذ کرده است و هم اکنون از استادان برجسته دانشگاه کمبریج انگلستان می‌باشد. وی در تحلیل جوامع و انقلاب‌ها در زمره ساختارگرایان قرار دارد. مطالعه بسیار جدی و عمیق درباره سه انقلاب روسیه، چین و فرانسه و مقایسه آنها با یکدیگر و انتشار کتاب‌ها و مقالات متعدد در این حوزه او را در شمار نظریه‌پردازان مطرح در این زمینه قرار داده است

نظریه اسکاچپل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله گواهان روز قیامت در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله گواهان روز قیامت در word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله گواهان روز قیامت در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله گواهان روز قیامت در word

گواهان روز قیامت  
علم گسترده‌ی شهود  
قرآن کریم در این باره می‌فرماید:  
معاد ودلائل آن اعتقادات در قرآن  
اعتقادات در قرآن  
عالم عجیب پس از مرگ  
پرونده اعمال،شهود و گواهان در قیامت  
شهود و گواهان در قیامت  
صراط و میزان اعمال  
شفاعت در قیامت  
عالم برزخ  
پاداشهاى معنوى و مادى اعتقاد در قرآن  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله گواهان روز قیامت در word

. حج / 78

. بقره / 143

. احزاب / 45 و فتح / 8

. مزمل / 15

. وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّهً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً. . اعراف / 17

. (تفسیر برهان، ج1، ص160

. کافی، ج1، ص147 ـ 146

. مائده / 20

 محدثان مشهور مانند بخارى و مسلم،و مفسران معروف مانند طبرسى،آلوسى و قرطبى این حدیث را در کتابهاى خود آورده‏اند

آیت الله جعفر سبحانی- با تلخیص از منشور جاوید، ج9، ص

گواهان روز قیامت

معمولاً در دادگاه‌ها شاهدان عینی به سود یا زیان طرف گواهی می‌دهند، و پس از طی مراحلی، حکم دادگاه صادر می‌شود، بر این اساس نیز در روز رستاخیز شاهدانی بر جرائم اعمال انسان‌های گنهکار گواهی می‌دهند

قرآن نیز روز رستاخیز را محکمه الهی و روزی که شاهدان به پا می‌خیزند معرفی کرده است چنان که می‌فرماید

«یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ»

و در آیه دیگر مضمون شهادت آنان را بیان کرده می‌فرماید: «یُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ وَ یَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِینَ کَذَبُوا عَلى رَبِّهِمْ»

مجرمان بر پروردگار خود عرضه می‌شوند و گواهان می‌گویند آنان کسانی هستند که به پروردگار خود دروغ گفتند

گواهان روز رستاخیز به دو گروه تقسیم می‌شوند

1ـ شاهدان عینی خارجی (خدا و پیامبران و;)

2ـ گواهان داخلی (اعضاء بدن مجرم)

در این جا می‌توان از نوع دیگر از شهادت نیز نام برد هر چند خود بحث جداگانه‌ای دارد و آن مسأله تجسم اعمال است

مقصود از «تجسم اعمال» این است که اعمال انسان اعم از نیک و بد در سرای دیگر جلوه خاصی دارند، افعال نیک انسان به صورت موجودات زیبا و دلنشین خود را نشان می‌دهند و گناهان انسان به صورت موجودات مهیب و کریه مجسم شده و در حالی که خود یک نوع کیفر برای مجرم به شمار می‌روند، بر جرائم او نیز گواهی می‌دهند

نخست به تبیین شاهان خارجی می‌پردازیم که در آیات قرآنی به آنها اشاره شده است

1ـ خداوند بزرگ

نخستین شاهد بر کردارهای انسان‌های خدای بزرگ است، که چیزی بر او در جهان پنهان نیست چنان که می‌فرماید

«لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلى ما تَعْمَلُونَ»

چرا نسبت به آیات الهی کفر می‌ورزید با آن که خدا بر اعمال شما شاهد و گواه است. و در آیه‌ی دیگر می‌فرماید

«إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهِیدٌ»

خداوند روز رستاخیز میان آنان داوری می‌کند، خدا بر همه چیز شاهد و گواه است

و در آیه‌ دیگر می‌فرماید

«فَإِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلى ما یَفْعَلُونَ»

به سوی ما است بازگشت آنان، آنگاه خدا بر آنچه انجام می‌دهند، شهید و گواه می‌باشد

2ـ پیامبران الهی

قرآن به روشنی یادآور می‌شود که روز قیامت فردی از هر امت بر اعمال آنان گواهی می‌دهد چنانکه می‌فرماید

«فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهِیداً»

چگونه می‌شود آنگاه که از هر امتی گواهی بیاوریم و تو را نیز بر آنان (گواهان) شاهد بیاوریم;

در آیات دیگر نیز به صورت کلی یادآوری شده است که بر هر امتی شاهد و گواهی هست

ولی مفسران گواه هر امت را پیامبر آن امت دانسته‌اند و گواه این مطلب این است که قرآن حضرت مسیح را شاهد امت خویش معرفی کرده است آنجا که می‌فرماید

هیچ اهل کتابی نیست مگر این که به عیسی پیش از مرگ او، ایمان می‌آورد، عیسی در روز قیامت بر علیه آنان شهادت می‌دهد

بنابراین می‌توان شهود هر امت را پیامبر آن امت دانست

در این جا مطلب دیگری نیز قابل توجه است و آن این که در آیه گذشته (وجِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهِیداً) خود پیامبر گواه (بر آنان) معرفی شده است، اکنون باید دید مقصود از آنان کیست؟

آیا مقصود گواه بودن بر پیامبران پیشین است که در حقیقت پیامبران شاهدان امت خویش بوده و پیامبر اسلام شاهد بر شهود می‌باشد و یا مقصود شهادت پیامبر اسلام بر امت خویش است؟

در این جا دو احتمال وجود دارد، مرحوم طبرسی همان احتمال نخست را ذکر کرده و از احتمال دوم ذکری به میان نیاورده است و از اینکه در آیه، کلمه «هولاء» بکار برده (وجِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهِیداً) می‌توان گفت که مقصود همان امت خود پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ می‌باشد

علم گسترده‌ی شهود

این آیات از علم گسترده و همه جانبه «شاهدان» پرده برمی‌دارد و اینکه شاهدان امت‌ها از کارهای ظاهری و باطنی آنان آگاه می‌باشند، زیرا «اَداِء» شهادت فرع «تَحمُلّ» آن است و شهادت به حکم این که به معنی شهود و حضور است مستلزم آن که شاهد نزد مَشهُود بِهْ (کاری که بر وقوع آن شهادت می‌دهد) نوعی حضور داشته باشد، اکنون سئوال می‌شود آیا با علم عادی می‌توان بر جمیع اعمال یک فرد که به صورت پنهان و آشکار در تمام مدت عمر خود انجام داده است شهادت داد؟

بنابراین باید بگوئیم: پیامبران در پرتو احاطه بر افعال ظاهری و باطنی افراد به چنین شهادتی موفق می‌شوند

شگفت‌آور این که پیامبران نه تنها بر اعمال انسان‌های معاصر خود گواهی می‌دهند، بلکه بر اعمال مجموع افراد امت که چه بسا پس از رحلت پیامبر چشم به جهان گشوده و زندگی را آغاز کرده‌اند، گواهی خواهند داد

و از این جا می‌توان پایه‌ی گستردگی علم پیامبران و احاطه‌ی غیبی آنان را نسبت به امت‌های خود به دست آورد و بر خلاف اندیشه گروهی از کوته‌فکران که علم انبیاء را به دائره محدودی منحصر می‌کنند این آیات بر خلاف اندیشه آنان گواهی می‌دهد

3ـ پیامبر اسلام

به حکم آیات گذشته پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ بر اعمال امت خود گواهی می‌دهد ولی در این خصوص آیاتی وارد شده است که به همین جهت آن را جداگانه مطرح نمودیم

قرآن کریم در این باره می‌فرماید

طریقه و راه پدرتان ابراهیم (را پیروی کنید) او شما را در زمان‌های پیش مسلمان نامیده است. و در این مورد پیامبر بر شما گواه است و شما نیز گواهان بر مردم می‌باشید

و در آیه دیگر می‌فرماید

«وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّهً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً»

شما را امت برگزیده قرار دادیم تا بر مردم شاهد و گواه باشید و پیامبر نیز بر شما شاهد و گواه باشد

در برخی از آیات قرآن، پیامبر گرامی شاهد و مبشر معرفی شده است آنجا که می‌فرماید

«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً»

ای پیامبر ما تو را گواه و نوید دهنده برانگیختیم

ممکن است مقصود از این شاهد، شهادت بر اعمال در روز رستاخیز باشد

و در آیه دیگر می‌فرماید

«إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَیْکُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَیْکُمْ»

ما به سوی شما پیامبری را برانگیختیم که شاهد بر اعمال شما است

با توجه به این که ادای شهادت فرع تحمل آن است این آیات خود گواه روشنی بر وسعت و گستردگی علم پیامبر اسلام بر اعمال ظاهری و باطنی امت اسلامی می‌باشد

4ـ گواهی دادن افرادی از امت اسلامی

از برخی از جمله‌های آیات گذشته استفاده می‌شود که امت اسلامی نیز جزء گواهانند مثلاً در آیه‌ی سوره‌ی بقره یادآور می‌شود که ما شما را امت برگزیده قرار دادیم تا شاهد و گواه بر مردم باشید، در اینجا این سئوال مطرح می‌شود که آیا همه امت اسلامی شاهد و گواه می‌باشند، در این صورت مشهود علیه کیست؟

آیا می‌توان گفت شهود، همه‌ی امت اسلامی و مشهود علیه، امت‌های پیشین می‌باشند؟ یا ناچاریم بگوئیم برخی از امت اسلامی بر برخی دیگر شهادت می‌دهد، و در نتیجه همه‌ی امت اسلامی به نوعی شاهد و به نوعی مشهود علیه می‌باشند

گذشته از این، سئوال دیگری نیز در اینجا مطرح است و آن این که بیشتر امت اسلامی بسان امت‌های پیشین به حکم آیه قرآن «وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرِینَ» اکثر آنان را سپاسگزار نمی‌یابی، فاقد شرط اداء شهادت می‌باشند

و به تعبیر امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ در میان امت اسلامی کسانی هستند که شهادت آنان بر یک «دسته سبزی» و یا یک کیلو خرما[15] پذیرفته نمی‌شود، چگونه می‌توان گفت: همه‌ی امت اسلامی شاهدند

با توجه به نکات یاد شده چاره‌ای جز این نیست که بگوئیم: مقصود از «جعلناکم» همه امت اسلامی نیست بلکه مقصود آن طبقه بلند پایه از امت است که از هر نظر شایستگی گواهی دادن را دارند و در روایات اسلامی بر پیشوایان معصوم تطبیق شده است

ممکن است گفته شود که اگر مقصود پیشوایان معصوم است چرا شهادت را به همه امت اسلامی نسبت داده می‌فرماید

«لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ»؟

ولی پاسخ این سئوال با توجه به نظائر آن در قرآن روشن است، قرآن همه بنی‌اسرائیل را «مَلِک» (فرمانروا) معرفی کرده می‌گوید: نعمت‌های خدا را بیاد آورید، آنگاه که در میان شما پیامبرانی برانگیخت و شماها را فرمانروایان قرار داد

در حالی که همه‌ی بنی‌اسرائیل فرمانروا نبوده و تنها برخی از آنان مانند داود و سلیمان فرمانروایی داشته‌اند ولی حکومت و فرمانروایی را به همه آنان نسبت داده است از این جهت باید گفت مقصود از شهادت دادن امت اسلامی خصوصاً بر اعمال ظاهری و باطنی شهادت آن گروهی است که از علم وسیع و گسترده‌ای برخوردار بوده و این گروه جز پیشوایان معصوم کسی نیست، و اگر بخواهیم در این مورد طبقه دیگر از افراد امت را نیز وارد کنیم، یعنی آنان که از نظر تقوی و طهارت در درجه‌ی بالایی قرار دارند، ناچاریم برای آنان علم وسیعی قائل شویم که بر اعمال پنهانی دیگران نیز آگاه بوده و بتوانند بر آن نیز گواهی دهند و یا لااقل شهادت آنان را به اعمال ظاهری آن هم در مورد افراد معاصر با خود اختصاص دهیم

معاد ودلائل آن اعتقادات در قرآن

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله معاد در زندگی دنیا در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله معاد در زندگی دنیا در word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله معاد در زندگی دنیا در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله معاد در زندگی دنیا در word

معاد در زندگی دنیا   – 1 -
الف- اصلاح نگرش انسان به دنیا   – 1 -
ژان ژاک روسو در یکی از پندهای حکیمانه خود به فرزندش امیل می‏گوید:   – 2 -
ب ـ کنترل غرایز و شهوات   – 7 -
ج ـ شهامت و شجاعت   – 12 -
به گفته ویلیام جیمز:   – 12 -
منابع :   – 16 -

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله معاد در زندگی دنیا در word

1ـ امیل، ص

2ـ شعراء /

3ـ تفسیر نمونه، ج 15، ص 231

4 ـ پیام قرآن، ج 5، ص 18

5 ـ مثنوی معنوی، دفتر سوم

6ـ تحریم / 11

7 ـ تفسیر المیزان، ج 19، ص 695

8 ـ نگاهی دوباره بر تربیت اسلامی، ص

9ـ نهج البلاغه، خطبه 99

10 ـ مؤمن / 39

11 ـ تفسیر نمونه، ج 20، ص 106

12 ـ قصص /

13 ـ هود /

14 ـ اراده الاعتقاد، ص 131، به نقل از: سیکولوجیه القصّه فی القرآن، ص 355

15 ـ بنگرید به: تفسیر فی ظلال القرآن، ج 3، ص 1387

16 ـ بقره / 249

17 ـ طه / 72 و 73

18 ـ پیام قرآن، ج 5، ص 393

19 ـ هود / 29

معاد در زندگی دنیا

همه عقاید دینی در رفتار انسان مؤثر است؛ هر چند تأثیر آنها یکسان نیست. از میان عقاید دینی، اعتقاد به رستاخیز و معاد یکی از نافذترین و مؤثرترین باورها در جهت دادن به رفتار آدمی و تربیت و اصلاح اوست. چنین عقیده‏ای نقش شایانی در پرورش روح انسان دارد و آثار تربیتی شگرفی در زندگی فردی و اجتماعی او به ارمغان می‏آورد، که در اینجا به برخی از این آثار ـ و آن هم تنها از منظر داستان‌های قرآن ـ اشاره می‏کنیم

الف- اصلاح نگرش انسان به دنیا

اعتقاد به معاد، نگرش انسان را به دنیا تغییر داده، دنیا را برای انسان به عنوان ابزاری در جهت نیل به اهداف والای انسانی و رسیدن به یک زندگی جاوید و همیشگی قرار می‏دهد

بر اساس جهان‏بینی توحیدی، دنیا برای انسان آفریده شده و نه انسان برای دنیا، و شخصیت انسانی بسیار والاتر و گرانبهاتر از آن است که بخواهد خود را به متاع دنیا و جلوه‏های فریبنده آن بفروشد

 یاد قیامت سبب می‏گردد تا نوح علیه‏السلام تسلیم خواسته‏های اشراف و بهانه‏جویانی که خواهان طرد فقرا از اطراف وی بودند، نشود و با قاطعیت در برابر آنها ایستاده بگوید: «من هرگز کسانی را که ایمان آورده‏اند طرد نمی‏کنم؛ چرا که آنها با پروردگار خویش ملاقات خواهند کرد.»

 اعتقاد به معاد، بینش انسان را به عالم هستی وسعت می‏بخشد و او را از تنگنای دنیا به فراخنای جهان باقی پیوند می‏دهد، و همّت او را بلندمرتبه‏تر از آن می‏گرداند که بخواهد به تعلّقات دنیوی و مادّی خشنود شود و بدان رضایت دهد

آری مؤمنان راستین، این حقیقت را به خوبی دریافته‏اند که کتاب زندگانی بشر سرفصل‌های بی‏شماری دارد، که چند بخش از آن در حیات دنیا حاصل گردیده، امّا فصل‌های مهم و تماشایی آن پس از مرگ و ظهور قیامت آغاز می‏شود

ژان ژاک روسو در یکی از پندهای حکیمانه خود به فرزندش امیل می‏گوید

 «من که می‏دانم فناپذیر هستم چرا در این جهان برای خود بستگی‌هایی ایجاد کنم؟ در این جهان که همه چیز تغییر می‏کند، همه چیز می‏گذرد و خود من هم به زودی نابود می‏شوم، دلبستگی به چه دردم می‏خورد؟; پس اگر می‏خواهی خوشبخت و عاقل زندگی کنی قلب خود را فقط به زیبایی‌های فناناپذیر وابسته نما، سعی کن خواسته‏هایت محدود و وظیفه‏ات مقدّم بر همه چیز باشد، فقط چیزهایی را طلب کن که با قانون اخلاق مغایر نباشد، به خودت عادت بده که همه چیز را بدون ناراحتی از دست بدهی و بدون اجازه وجدان هیچ چیز را قبول ننما، در این صورت حتما خوشبخت خواهی شد و به هیچ یک از چیزهای زمینی دلبستگی شدید پیدا نخواهی کرد.»(1)

 قرآن کریم در قالب داستان‌های خود تابلوهایی زیبا ترسیم نموده که در آنها عظمت انسان‌های بلندهمّتی را به تصویر کشیده که هیچ گاه در برابر تمنیات و تعلّقات دنیوی زانو نزدند، و فریفته جلوه‏های فریبای دنیا نشدند؛ از جمله

 1ـ ساحران فرعون، همانان که پاداش‌های مادی فرعون و سکنا گزیدن در جوار او تمام آمال و آرزوهای آنان را تشکیل می‏داد، به ناگاه ایمان به خدا چنان تحوّلی در روح و جان آنها ایجاد کرد که تمام دنیا و جلوه‏های زودگذر آن در پیش چشمشان خوار و خفیف به نظر می‏رسید و از این‏رو در برابر تهدیدهای فرعون به قتل، قاطعانه می‏گویند

 «هیچ مانعی ندارد و هیچ‏گونه زیانی از این کار به ما نخواهد رسید، هر کار می‏خواهی بکن، ما به سوی پروردگارمان باز می‏گردیم.» «قَالُوا لاَ ضَیرَ اِنَّـآ اِلی رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ.»(2)

 حضرت شعیب علیه‏السلام در برابر قوم خود که در سنگلاخ شرک و بت‏پرستی سرگردان بودند و نه تنها بت که درهم و دینار و مال و ثروت خویش را هم می‏پرستیدند، و برای کسب و تجارت پر رونقشان به تقلّب و کم‏فروشی و خلافکاری‌های دیگری آلوده شده بودند، یاد قیامت را به آنها گوشزد می‏نماید و ایشان را از عذاب فراگیر الهی بیم می‏دهد، تا شاید به‏ خود آیند و از مفاسد اقتصادی خود دست شویند

 تو با این کار نه تنها چیزی از ما کم نمی‏کنی، بلکه ما را به لقای معشوق حقیقی و معبود واقعی می‏رسانی. آن روز این تهدیدها در ما اثر می‏گذاشت که ما خویشتن را نمی‏شناختیم، با خدای خود آشنا نبودیم و راه حق را گم کرده و در بیابان زندگی سرگردان بودیم، اما امروز گم شده خود را یافته‏ایم، هر کار می‏توانی بکن!(3)

 آری، ایمان به خدا و اعتقاد به حیات جاودان و اندیشه رجوع به پیشگاه حق، آنان را چنان منقلب ساخته بود، که دیگر مرگ در نظر آنان فنا نبود، بلکه وسیله‏ای بود برای حضور یافتن نزد محبوب

 ایمان به معاد، چهره وحشت‏انگیز مرگ را که همیشه به صورت کابوسی بر افکار انسان‌ها سنگینی داشته و آرامش را از آنها سلب کرده دگرگون می‏سازد و آن را از مفهوم فنا و نیستی به دریچه‏ای به سوی جهان بقا تغییر می‏دهد.(4)

 گفت حمزه چون که من بودم جوان                     مرگ می‏دیدم وداع این جهان

 سوی مردن کس به رغبت کی رود                     پیش اژدها برهنه کی شود

 لیک از نور محمّد من کنون                                نیستم این شهر فانی را زبون

 آن که مردن پیش چشمش تَهلُکه‏ست                امر «لا تُلقوا» بگیرد او به دست

 و آن که مردن پیش او شد فتح باب                    «سارعوا» آید مر او را در خطاب(5)

 2ـ همسر فرعون نیز با آن که غرق در یک زندگی مرفّه و تجمّلاتی بود، امّا زرق و برق دستگاه فرعونی او را نفریفت و او که دلش به نور ایمان روشن بود، از تمام تعلّقات دنیوی دست شست و از تنگنای آن قصرها به فراخنای بهشت چشم گشود و چنین دعا کرد و گفت

 «پروردگار من، خانه‏ای برایم در جوارت در بهشت بنا کن و مرا از فرعون و کارهایش رهایی بخش.»

 «; رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیتًا فِی الْجَنَّهِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ;»(6)

 آری «همسر فرعون جوار رحمت پروردگارش را خواسته، خواسته است تا با خدا نزدیک باشد و این نزدیکی با خدا را بر نزدیکی با فرعون ترجیح داده، با این که نزدیکی به فرعون همه لذّات را در پی داشته، در دربار او آنچه را که دل آرزو می‏کرده یافت می‏شده و حتی آنچه که آرزوی یک انسان بدان نمی‏رسیده، در آنجا یافت می‏شده، پس معلوم می‏شود همسر فرعون چشم از تمامی لذّات زندگی دنیا دوخته بود، آن هم نه به خاطر این که دستش به آنها نمی‏رسیده، بلکه در عین این که همه لذّات برایش فراهم بوده، مع ذلک از آنها چشم پوشیده و به کراماتی که نزد خداست و به قرب خدا دل بسته بود و به غیب ایمان آورده و در برابر ایمان خود استقامت ورزیده تا از دنیا رفته است.»(7)

ب ـ کنترل غرایز و شهوات


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | جزوات کنکوری | جزوات درسی | پروژه های درسی | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل | بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی |